تا چند دقیقه توجهی به درس نداشتم و در وجودم عصبانیت و خشم زیادی را احساس میکردم. دلم میخواست با معلم زبانم حرف بزنم و به او بگویم که چقدر ناراحت هستم. وقتی آمدم خانه و موضوع را به مادرم گفتم او کتابی را به من داد تا بخوانم که میخواهم به شما هم معرفی کنم. اسم این کتاب «من روبهراه میشوم» است. این کتاب یکی از جلدهای مجموعه هشت جلدی «من میتوانم» نوشته لوری رایت و با ترجمه آقای توکل صدیقی توسط نشر آب منتشر شده. این کتاب داستان پسری به اسم مکس را روایت میکند که بعضی وقتها بداخلاق میشود و در مدرسه بدخلقی میکند. او به راهکارهای خوب فکر میکند. اگر با بچهها حرف بزند یا زنگ تفریح با آنها بازی کند، حالش بهتر میشود. اگر با دوستانش دعوا کند و غمگین شود، میتواند با دوستان دیگری بازی کند یا درباره احساساتش با بزرگترها حرف بزند یا میتواند از دوستش عذرخواهی کند و با این کارها میتواند رو بهراه شود. مکس بعضی وقتها باید کار سختی انجام دهد و سردرگم میشود. وقتی این اتفاق میافتد، مکس میتواند از دیگران کمک بخواهد یا اینکه با گفتن جمله «من میتوانم از پساش بربیایم» با تلاش بیشتر به خودش کمک کند یا اینکه بگوید اشکالی ندارد اگر سردرگم شده است. در این کتاب ما هم با مکس یاد میگیریم اگر در جمعی بودیم و تحت فشار قرار گرفتیم چهکار کنیم.
یاد میگیریم اگر آدم جدیدی دیدیم و مضطرب شدیم چه کارهایی انجام دهیم. اگر ترسیدیم چه کار کنیم. اگر تلاش کردیم و موفق نشدیم، چطور افسرده نشویم. ما در این کتاب همراه با مکس یاد میگیریم چطور بعد از هر اتفاقی رو بهراه شویم. صفحه آخر این کتاب حرفهای نویسنده با ماست. در این کتاب ما میتوانیم اسم خودمان را بنویسیم و یک جای مخصوصی هم برای زدن عکسمان در کتاب داریم. شما هم این کتاب خوب را بخوانید.