حدس زدن اینکه چه اتفاقی افتاده کار سختی نیست، طبق معمول راننده پشت سر شما نتوانسته سرعتش را به موقع تنظیم کند و با یک ترمز ناگهانی محکم با خودروی شما برخورد کرده است.
در حالی که سعی میکنید به خودتان مسلط باشید ترمز دستی را میکشید و پیاده میشوید تا شرایط را از نزدیک ارزیابی کنید.
خوشبختانه ضربه آنقدرها هم کاری نیست با این حال رنگ گوشهای از سپر را از بین برده، اما در این میان چیزی که حسابی ناراحتتان کرده واکنش رانندهای است که بی احتیاطی او این وضع را رقم زده است. انگار در دنیای دیگری است و همچنان مشغول صحبت با تلفن همراهش است و خیال پیاده شدن هم ندارد.
خونسردی و بیتفاوتی بیش از حد او حالا شما را هم عصبی کرده و باعث میشود تا با زدن چند ضربه به شیشه راننده را به خودش بیاورید.
راننده با اکراه گوشی را از کنار گوشش بر میدارد و شیشه را پایین میدهد و با لحن طلبکارانهای میگوید: «حالا چیزی نشده که سریع از ماشین پیاده شدی!»
هرچند ماجرا با عذرخواهی نیم بند راننده مقصر ختم به خیر میشود، اما شما میمانید و یک علامت سوال مهم که چرا عذرخواهی کردن برای بعضیها اینقدر سخت است که حتی با وجود مقصر بودن به هیچ قیمتی حاضر نیستند یکقدم در این زمینه بردارند.
برای بسیاری از شهروندان اینطور جا افتاده که عذرخواهی کردن یعنی قبول تقصیر و اگر این کار را انجام دهند باعث میشود که طرف مقابل بیشتر به خودش حق بدهد. شاید به همین دلیل است که برخی شهروندان هنگام انجام کاری که نیاز به عذرخواهی دارد، ترجیح میدهند تا طرف مقابل به رویشان نیاورد، عذرخواهی نکنند و خودشان را به بیتفاوتی بزنند.
اخبار حوادث روزنامهها که هر چند وقت یکبار به موضوع درگیریهای خونین و حتی منجر به قتل آن هم بر سر یک جر و بحث پیش پا افتاده رقم خورده، از کمرنگ شدن همین فرهنگ عذرخواهی ناشی میشود.
اگر هر کدام ما عذرخواهی کردن را در جایی که مقصر هستیم وظیفه فرهنگ شهروندی خود بدانیم، آن وقت شاید بتوانیم در روابط اجتماعی خود با دیگران مسالمتآمیزتر ظاهر شویم، اما متاسفانه به نظر میرسد که این فرهنگ بتدریج در حال فراموشی است.
پوران محمدی - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد