طرح «هفتههای ایرانی» پاسخی خلاقانه و تحولگرایانه به همین ضرورت راهبردی است؛ ابتکاری که ضمن توجه به ظرفیتهای مغفول استانی، مسیر تحقق عدالت رسانهای را در قالبی هدفمند، هوشمند و چندبُعدی هموار میسازد.
این طرح که با محوریت خوزستان آغاز شده، الگویی نوین از تمرکز محتوایی و سازمانیافته بر معرفی استانها در سطح ملی ارائه میدهد؛ مدلی که میتواند به شکلی پایدار، پیوند مردم با رسانهملی را تقویت کرده و نقش این رسانه را بهعنوان نهاد بازنمای فرهنگ ایرانی-اسلامی ارتقا بخشد.
ساختار اجرای طرح ـ اختصاص یک هفته از آنتن شبکههای سراسری به یک استان و بهرهگیری همزمان از مستندها، گفتوگوها، گزارشهای خبری و برنامههای پرمخاطب ـ نشان از طراحی منسجم و درک عمیق از ظرفیتهای برنامهسازی جامع دارد. هدف محوری این طرح، نه صرفا معرفی ظرفیتهای گردشگری یا نمادهای فرهنگی استانها بلکه بازتاب چهره واقعی زیستبومها و انعکاس صدای مردم در کنار بازنمایی تلاشها و دغدغههای محلی است؛ درحقیقت، این طرح را میتوان بستری برای تحقق روایت ملی از دل روایتهای محلی دانست.
در روزگاری که تمرکز رسانهای بر کلانشهرها، شکاف آگاهی و هویتی میان مرکز و پیرامون را تشدید کرده، «هفتههای ایرانی» میکوشد این گسل را به پیوندی فرهنگی و سرمایهای بدل سازد. از منظر راهبردی، این طرح بازتابی از رویکرد تحولگرا در مدیریت رسانهملی است؛ رویکردی که در چند سال اخیر با تأکید بر عدالت رسانهای، بازتوزیع آنتن، مشارکت استانی در تولید محتوا و بهرهگیری از شبکههای بومی تقویت شده و اکنون در قالب این طرح، به بلوغ ساختاری میرسد. افزون بر آن، اجرای این برنامه در همزمانی با مناسبتهای ملی مانند سوم خرداد، نشاندهنده پیوند هوشمندانه رسانه با تقویم هویتی ملت ایران است؛ حرکتی که ضمن تقویت حس همدلی و غرور ملی، انسجام تاریخی و عاطفی ملت را نیز تعمیق میبخشد.
یکی از مزایای کلیدی این رویکرد، برجستهسازی ظرفیتهای مناطق کمتر شناختهشده کشور برای سرمایهگذاری، توسعه گردشگری، تعاملات بینفرهنگی و حتی دیپلماسی فرهنگی است. هنگامی که رسانه با رویکرد ملی، جلوههای بومی را در رسانهای سراسری نمایش میدهد، در حقیقت بستری برای برقراری گفتوگوی بیناستانی و حتی بینالمللی فراهم میسازد. این نگاه، بهویژه در معرفی فرصتهای اقتصادی و فرهنگی خوزستان بهعنوان استان آغازگر، میتواند در ترسیم تصویری متعادلتر و جذابتر از ایران، چه برای مخاطب داخلی و چه برای ناظر خارجی، نقشآفرین باشد. از سوی دیگر، تعامل مستمر با نخبگان و نمایندگان محلی، برگزاری جلسات هماندیشی، و طراحی سازوکار نظرسنجی پیش و پس از اجرای برنامه، مؤلفههایی است که وجه پژوهشمحور و مشارکتی طرح را برجسته میسازد.
چنین رویکردی نهتنها بر اثربخشی برنامه میافزاید بلکه نشان از دغدغهمندی رسانه برای سنجش واقعی اثرات اجتماعی و روانی محتوای تولیدی دارد؛ اقدامی که در راستای شاخصهای مدیریتی رسانهای مطلوب ارزیابی میشود.
نکته مهم دیگر، توجه همزمان به ظرفیتها و چالشها در روایت رسانهای استانهاست؛ در طرح هفته های ایرانی قرار نیست فقط چهرهای آرمانی و یکسویه از مناطق ترسیم شود بلکه مشکلاتی نظیر اشتغال، آب، امنیت و مسائل زیستمحیطی نیز در کنار ظرفیتها مطرح میشود.
این رویکرد واقعگرایانه، موجب افزایش اعتماد عمومی به رسانه و در عین حال، تسهیلکننده جریان پاسخگویی مسئولان در سطح ملی خواهد بود. در کنار همه این نکات، نمیتوان از ظرفیت رسانهملی در توسعه پیوندهای فرهنگی غافل شد. تولید برنامههایی برای کشورهای عربزبان یا تأکید بر موقعیت استانهایی مانند خوزستان بهعنوان دروازه ورود تشیع، میتواند در قالب برنامههای برونمرزی صداوسیما، به ابزار نرمی برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی بدل شود. درنهایت، باید اذعان داشت که طرح «هفتههای ایرانی» یک تجربه صرفا رسانهای نیست بلکه تبلور نوعی مدیریت فرهنگی-رسانهای تحولگراست که میکوشد از طریق روایت مؤثر هویتهای استانی، بنیانهای وحدت ملی و پیشرفت متوازن را تقویت کند. استمرار و توسعه این طرح، بیشک به تحکیم جایگاه رسانهملی بهعنوان بازوی گفتمانساز نظام خواهد انجامید؛ رسانهای که نهفقط مخاطب خود را میبیند بلکه به او اجازه میدهد خود را ببیند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
تهیهکننده، نویسنده و بازیگران مجموعه شبکه سه، از چالشهای تولید یک قصه اجتماعی میگویند
در گفتوگو با یک جامعهشناس، تهدیدات و فرصتهای هوش مصنوعی برای خانوادههای ایرانی را بررسی کردهایم
سعید شیخزاده در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد