بهنظرمیرسد اولین گام برای مراقبت از سلامت روان، پیشگیری ازبروز آسیبهای جدی است که چنین هدفی،مگر با مشاوره و کمک گرفتن از روانشناس، محقق نخواهدشد. در چنین شرایطی، یکی از موانع برای این پیشگیری، هزینه بالای خدمات مشاوره است و ضرورت تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات مشاوره است که ما آن را در برنامه هفتم لحاظ کردیم ولی متاسفانه در بودجه سنواتی، علیرغم پیشنهادهایی که ارائه شد، بیمه سلامت روان عملا گنجانده نشده است.بدیهی است که در چنین شرایطی، اهداف ما در این حوزه محقق نمیشود. درحال حاضر هم با توجه به اهمیت این موضوع، سؤالی را از وزیر بهداشت مطرح کردهایم که بهزودی نوبت به طرح آن خواهد رسید و مصرانه، پیگیر جدی اجرای بستههای بهداشت و روان در مراکز بهداشت و درمان هستم. اما این پیگیری در زمینه تعرفههای خدمات روانشناسی هم صدق میکند و اگر دولت بتواند در مراکز بهداشتی دولتی و با تعرفه دولتی، ارائه خدمات روانشناسی با کارشناسان بهداشت روان راگسترش دهد، مردم نیازمند به خدمات، کمتر به مراکز خصوصی مراجعه میکنندوخدمات مورد نیازشان را ازمراکزبهداشتی دولتی و با تعرفههای معقول میگیرند. البته لازم به یادآوری است براساس قانون جمهوری اسلامی،همه مراکز در هر دو بخش دولتی و خصوصی، مکلف به رعایت تعرفهها هستند که درغیر این صورت و باهرگونه گزارش مردمی به کمیسیون بهداشت یا اصل ۹۰، پیگیری و برخورد با مرکز متخلف صورت خواهد گرفت. معتقدم با توجه به افزایش هزینههای زندگی برای مردم، جدی نگرفتن مسأله هزینه خدمات روانشناسی باعث میشود که بهرغم آسیبهای جدی روحی و روانی، افراد نتوانند به روانشناس مراجعه کنند؛ موضوعی که نتیجهای جز افزایش ناراحتیهای روحی، آسیبهای فکری و شخصیتی و اختلالات روانی ندارد و باعث بروز بزهکاری و آسیب در جامعه میشود. بهنظر میرسد که لازم است در راستای افزایش سواد عمومی جامعه نسبت به اهمیت سلامت روان، تلاش بیشتری صورت بگیرد؛ جامعهای که شاید سلامت جسمی را مقدم بر سلامت روحی میداند.