سریالهای تاریخی، علاوه بر آنکه یک روایت سرگرمکننده هستند؛ فرصتی برای بازخوانی ماجراهایی که شاکله فرهنگ و باورهای ما را شکل دادهاند نیز بهشمار میروند. این ژانر، با تکیه بر جذابیتهای دراماتیک و تصویرسازی خلاقانه، میتواند پلی باشد میان نسل امروز و تاریخی که هنوز هم بر زیست ما اثرمیگذارد. ما تا پیش از دیدن سریال «ولایت عشق» تصویر روشنی از مبارزه صبورانه امام رضا(ع) با دستگاه خلافت عباسی در ذهن نداشتیم. سربداران به ما نشان داد که مقاومت چگونه در دل ظلمت جوانه میزند و در چشم باد ما را به سفری عاشقانه وحماسی در تاریخ برد. سریالهای تاریخی، پنجرههایی هستند رو به گذشتهای که ما را ساخته و هنوز با ما حرف میزند. تاریخ، صرفا کتابی خاکخورده در قفسههای کتابخانه نیست، بلکه روحی جاری در زندگی امروز است. تولید چنین آثاری در رسانهملی، نهتنها ما را با ریشههایمان آشنا میکند، بلکه بستری برای گفتوگو میان نسلها و پاسداشت افتخارات ملی فراهم میآورد. در روزگاری که تصویر، زبان اول ارتباط با مخاطب است، تولید سریالهای تاریخی با نگاه هنرمندانه و پژوهشمحور، گامی مهم در مسیر تقویت فرهنگ ملی و انسجام هویتی است. ظرفیتهای موجود در رسانهملی نوید آیندهای روشن برای این ژانر دارد؛ آیندهای که هم میراثدار گذشته باشد و هم الهامبخش فردا. از اینرو در این شماره از قاب کوچک به ضرورتهای ساخت سریالهای تاریخی پرداخت کردیم و با محمدرضا ورزی نویسنده و کارگردان، خسرو معتضد مورخ تاریخ و علی هاشمی کارگردان گفتوگو کردیم.
سریالهای تاریخی تاریخ انقضا ندارند
محمدرضا ورزی از اهالی تلویزیون که کارگردانی و نویسندگی آثار فاخر و بهیادماندنی همچون سریالهای «تبریز در مه»، «معمای شاه» و... را بهعهده داشته در گفتوگو با قاب کوچک ساخت سریالهای تاریخی در همه ادوار را مهم دانست و گفت: ساخت آثار تاریخی از گذشته اهمیت داشته و این موضوع به زمان حال محدود نمیشود. پرداختن به تاریخ پیشینیان در کنار تاریخ معاصر ضروری است، زیرا درسآموز بوده و برای مخاطب جذاب است. تاریخ مفاخر و رخدادهای گذشته میتواند غرور ملی را تقویت کند وهویت ملی را روشنتر سازد.با ظهور سینما وتلویزیون،نیاز به پردازش سوژههای تاریخی بیش از پیش احساس شد و این ضرورت همچنان پابرجاست. وی کاهش فرهنگ کتابخوانی را یکی ازمعضلات تقویت تاریخ دانست و گفت: یکی از مشکلات امروز، کاهش فرهنگ کتابخوانی بهویژه میان جوانان است که بخشی از آن به شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام برمیگردد. این پلتفرمها ذهن را به عدم تمرکز و عبور سریع از محتوا عادت دادهاند. این موضوع باعث شده جوانان از مطالعه عمیق و متمرکز فاصله بگیرند. در این شرایط رسالت سینما، تلویزیون، رادیو و حتی کتابهای صوتی برای پر کردن جای خالی کتاب سنگینتر میشود. کتابفروشیها نیز با مشکلات اقتصادی مواجهاند و برخی برای بقا به فروش لوازمالتحریر یا ایجاد کافهکتاب روی آوردهاند. این اقدامات،هرچند مقدس بودن فضای کتاب را کمرنگ میکند، اما برای جذب مخاطب انجام میشود.ورزی سینما و تلویزیون را پلی برای سوق دادن مخاطب به مطالعه ژرف در تاریخ عنوان کرد و افزود: رسانههایی مانند سینما و تلویزیون میتواند با معرفی شخصیتهای تاریخی، علاقه به مطالعه را در نسل جوان بیدار کند. برای مثال، فیلم «کمالالملک» ساخته علی حاتمی با اینکه بخشی از زندگی کمالالملک را نشان میدهد اما باعث شد مخاطبان به آثار او در کاخ گلستان توجه کنند.وی با ذکر این نکته که سریالهای تاریخی تاریخ انقضا ندارد و برای همیشه ماندگار است، خاطر نشان کرد: سریالهای تاریخی برخلاف کمدیهای تاریخ مصرفدار، مانند فرش دستباف با گذر زمان ارزش بیشتری پیدا میکنند. هرسریال نقدهای جامعه زمان خودرا بازگو میکند.درجامعهای که مطالعه کمرنگ شده؛ سریالهای تاریخی میتوانند به مغفول ماندن جایگاه کتاب کمک کنند.
این کارگردان تلویزیون در ادامه تصریح کرد: دانستن تاریخ، جهانبینی را تغییر میدهد و به داشتههای ملی آگاهی میبخشد. برای نمونه، سریال «تبریز در مه» به معاهده ترکمانچای و شرایط نظامی ایران در آن دوره میپردازد اما امروز به لطف استقلال نظامی، چنین معاهداتی دیگر ممکن نیست. تاریخ نشان میدهد که در دورههایی مانند ملیشدن صنعت نفت یا جنگ ایران و عراق، با وجود مشکلات، ایران توانست استقلال خود را حفظ کند. این آگاهی باعث شکرگزاری از شرایط کنونی و تقویت هویت ملی میشود.کارگردان سریال معمای شاه در ادامه با اشاره به عنصر تحریف در ساخت سریالهای تاریخی بیان کرد: فیلمساز تاریخی همیشه در معرض اتهام تحریف قرار دارد، بهویژه که حتی مورخان نیز در برخی مسائل اختلافنظر دارند. این اتهامات گاهی به حاشیهها مربوط میشود، نه اصل ماجرا. تحریف تاریخ زمانی رخ میدهد که ساختار وقایع تاریخی به هم ریخته شود، مثلا تقدم و تأخر رویدادها رعایت نشود یا اطلاعات نادرست ارائه شود اما افزودن عناصر دراماتیک برای جذابیت،تحریف نیست،بلکه مانندتزئین نمای ساختمان است.فیلمسازحق داردتحلیل خود راارائه دهد، همانطور که مورخان تحلیل میکنند. برای مثال، در ملیشدن صنعت نفت، نقش دکترمصدق و آیتالله کاشانی کلیدی بود و نادیده گرفتن آنها تحریف است اما خلق قصه در کنار روایت تاریخی، برای ارتباط با مخاطب ضروری است.
ورزی در ادامه با اشاره به چالشهای ساخت آثار نمایشی تاریخی گفت: ساخت آثارتاریخی به دلیل نیاز به پروداکشن پیچیده و جذابیتهای بصری، سختتر ازسایر ژانرهاست.فیلمساز باید باپژوهش دقیق و مشاوره بامورخان معتبر،اثری قابلقبول ارائه دهد.برای نمونه، در مورد زکریای رازی، برخی او را ملحد خواندهاند اما پژوهشها نشان میدهد که اینگونه نیست، بلکه در زمان زیست زکریا رازی هرکس شیعه بوده به اواتهام ملحد بودن میزدند.این کارگردان تلویزیون توجه بسترهای نوین همچون پادکست راراهی برای کارآمد تاریخ به مخاطی عنوان کردوگفت:روشهای سنتی آموزش تاریخ درمدارس،مانند وجود کتابهای قطور و غیرجذاب، ناکارآمد بوده و باید با روشهای خلاقانه جایگزین شود. ایران باتمدنی غنی،پتانسیل بالایی برای تولید آثارتاریخی درسینما،تئاتر،رادیو و پادکست دارد اما سوءمدیریت فرهنگی باعث شده ازاین ظرفیت بهخوبی استفاده نشود. وی با اشاره به نقش سریالهای تاریخی درآگاهیبخشی عمومی افزود: بسیاری ازشخصیتهای تاریخی مانند قائممقام فراهانی هنوز برای عموم ناشناختهاند. فیلمسازان میتوانند با معرفی این چهرهها، آگاهی عمومی را بالا ببرند. برای مثال، تفاوت میان قائممقام و امیرکبیر یاسرنوشت آنها برای بسیاری روشن نیست.همچنین، مفاخری مانندحافظ، فروغ فرخزاد یا عطار نیشابوری در زمان خود ناشناخته بودند و بعدها ارزش آنها شناخته شد. سینما و تلویزیون میتواند ارزش مفاخر کشور را به تصویر بکشد وبه همگان نشان دهد. ورزی از دیگر ابعاد اهمیت به تاریخ نیز ذکر کردوگفت: میراث فرهنگی مانند خانه دکتر مصدق در احمدآباد یا آثار تاریخی دیگر باید به موزه تبدیل شوند تا آگاهی عمومی افزایش یابد. در کشورهای دیگر، حتی اشیای ساده مرتبط با شخصیتهای تاریخی به موزهها راه مییابد اما در ایران این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ارائه سوژه به فیلمسازان تاریخی
خسرو معتضد، پژوهشگروتاریخنگار در گفتوگو باقاب کوچک،با تأکید بر نقش آثار نمایشی تاریخی درارتقای آگاهی عمومی و لزوم توجه رسانهها و فیلمسازان به این ژانر گفت: با توجه به غنای تاریخی ایران و ظرفیتهای عظیم موجود در تاریخ کهن این سرزمین، ساخت سریالهای تاریخی یکی از ابزارهای مهم فرهنگی برای مقابله با جریانهای تحریفکننده تاریخ است.معتضد با اشاره به اینکه با وجود پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی، آثار نمایشی تاریخی هنوز هم جایگاه و تأثیر خودرادارند، گفت: ساخت سریالهای تاریخی نهتنها کهنه نشده، بلکه یکی از مؤثرترین راهها برای آشنا کردن نسلهای جدید باگذشته پرافتخارکشور است.مردم ازسریالهای تاریخی استقبال میکنند واین حاکی ازعلاقهمندی آنها به ریشههای فرهنگی و تاریخیشان است.این تاریخنگار با تأکید بر اینکه تولید اثر تاریخی دقیق ومستند، مردم راباگذشته کشورآشنامیکند، خاطرنشان کرد: برخی افراد اطلاعات چندانی از وقایع تاریخی ندارند. رسانهها وتولیدکنندگان آثار نمایشی میتوانند با ساخت مستندها و سریالهای جذاب و دقیق، این خلأ اطلاعاتی را پر کنند. بهویژه برای نسل جوان که تشنه دانستن است، این نوع روایتگری تاریخی میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.وی در ادامه افزود: متأسفانه درخارج ازکشور،آثاری تولید میشود که تاریخ ایران را تحریف میکنند. درمقابل وظیفه رسانههای داخلی است که باتولید آثار باکیفیت و مبتنی بر واقعیتهای مستند، تصویری واقعی و اصیل از تاریخ ایران ارائه دهند. البته این کار نیازمند دانش، اشراف و دقت بالای نویسنده و کارگردان است.خسرو معتضد با اشاره به نمونههایی از سریالهای تاریخی موفق تولیدشده درصداوسیما گفت:سریالهایی مانند«ولایت عشق» و «مختارنامه» از آثار ماندگار تلویزیون هستند. روایت دقیق و وفاداری به تاریخ در این آثار باعث شده مورد توجه و احترام مردم قرار بگیرند. سریال مختارنامه علاوه بر روایت جذاب، جلوههای بصری و صحنههای جنگی بسیار باکیفیتی دارد که حتی با آثار خارجی قابل مقایسه است.وی تصریح کرد: کارگردانهای این آثار، مانند داوود میرباقری، توانستهاند در کنار وفاداری به تاریخ، از زبان سینما برای جذابتر کردن روایت استفاده کنند، کاری که نیاز به مهارت بالا و دانش عمیق دارد.این پژوهشگر تاریخ با اشاره به وجود سوژههای فراوان و جذاب در تاریخ ایران که قابلیت تبدیل به فیلم و سریال را دارند، تصریح کرد: داستانهایی مثل کاوه آهنگر یا رستم، از اسطورههای ماندگار و ریشهدار فرهنگ ایرانی هستند که هنوز بهطور جدی به آنها پرداخته نشده است. حتی اگر بخشی از این داستانها جنبه افسانهای داشته باشند، باز هم میتوان با نگاه هنری و سینمایی به آنها پرداخت. روایتهایی مانند داستان شیعه شدن ایرانیان و... ظرفیتهای دراماتیک فوقالعادهای دارند. معتضد افزود: بسیاری از ملتها از تاریخ اسطورهای خود فیلم میسازند و آن را با افتخار به نسلهای جدید منتقل میکنند؛ چرا ما از این سرمایه عظیم فرهنگی خود استفاده نکنیم.
این تاریخنگار در ادامه به یکی از چالشهای مهم در تولید آثار تاریخی، بهویژه مربوط به دوران قاجاریه اشاره کرد و گفت: یکی از چالشهای سریالهای تاریخی بیتوجهی به واقعیت ظاهری و فیزیکی شخصیتهاست. بهعنوان مثال، در اسناد و عکسهای باقیمانده از دوران قاجار، زنان با اندامی فربه و بدون آرایش ظاهر میشوند اما در سریالهای ما اغلب از بازیگرانی با چهرههای گریمشده و اندامهای نامتناسب با واقعیت تاریخی استفاده میشود که بیشتر به مدلهای دنیای مد شباهت دارند تا زنان اندرونی دربار قاجار.معتضد با اشاره به تجربه همکاریاش با برخی کارگردانان تلویزیونی، از تعامل سازنده میان پژوهشگران تاریخ و سینماگران سخن گفت:در زمان ساخت سریال «دکتر قریب»، آقای عیاری بارها با من تماس گرفت و درباره جزئیات تاریخی ماننداسم وزارتخانهها، لباسها وفضای اجتماعی آن دوره پرسید.من هم بدون هیچ چشمداشتی، پاسخ تمام سؤالات را دادم. این تعاملها نشان میدهد اگر ارادهای جدی وجود داشته باشد، میتوان آثاری ساخت که هم دقیق باشند و هم جذاب. وی با اشاره به سریال معمای شاه گفت: من از ساخت این سریال رضایت دارم. آقای ورزی با نگاهی هنرمندانه به وقایع نگریسته و باید اجازه داد کارگردان، کارخود را انجام دهد.درفضای فرهنگی ما،باید به نگاههای مختلف میدان داد، بهویژه اگرکارپژوهشی پشت آنها باشد.وی درپایان گفتوگو،درباره استفاده ازعنصر تخیل در آثار تاریخی گفت: درام و تخیل، چاشنیهایی لازم برای جذابتر کردن روایتهای تاریخی هستند، البته به شرط آنکه به اصل وقایع خیانت نشود. نمونههای موفق وجود دارند که براساس داستانهای واقعی ساخته شدهاند امابا افزودن داستانهای دراماتیک،توانستهاند مخاطبان میلیونی جذب کنند.در ایران نیز نمونههایی چون کتاب «حیات»که بعدها به فیلم تبدیل شد،نشان میدهد چگونه میتوان از افسانه و واقعیت، ترکیبی جذاب برای ساخت یک اثر نمایشی موفق خلق کرد. مهم نگاه هنری و اشراف تاریخی فیلمساز است.
فرصتی برای آشنایی مخاطب با فرهنگ کهن ایرانی
علی هاشمی، کارگردان تلویزیون که در کارنامه هنریاش ساخت سریال تاریخی مستوران به چشم میخورد درگفتوگو با قاب کوچک به اهمیت ساخت سریالهای تاریخی در روزگار گرایش مخاطبان به محتوای سرگرمکننده وسریعمصرف پرداخت و گفت: سریالهای تاریخی، برخلاف آثار کمدی یا روزمره، فرصتی برای آشنایی مخاطب با ادبیات، افسانهها و فرهنگ کهن ایرانی فراهم میکنند. برای مثال در سریال مستوران از شاهنامه، اشعار سعدی و افسانههای ایرانی استفاده کردیم. این آثار در پسزمینه خود، مخاطب را با هویت فرهنگی و ادبی کشور پیوند میدهند.هاشمی تصریح کرد: سریالهای تاریخی نقش بسزایی در تقویت هویت ملی دارند زیرا با نمایش تاریخ، گذشته و ادبیات ایران، درک عمیقتری از ریشههای فرهنگی به مخاطب عرضه میکنند.وی چالش اصلی تولید آثار تاریخی را دکور، لباس ولوکیشنهای خاص دانست وافزود: لوکیشنهای سریالهای تاریخی نیازمند ساخت یا بازسازی هستند همچنین لباس باید دوخته شود که در نهایت اینها پیچیدگی و هزینه زیادی دارد. این کارگردان تلویزیون با اشاره به موضوع تحریف تاریخ در آثار نمایش با تأکید بر لزوم وفاداری به تاریخ، گفت: تحریف زمانی رخ میدهد که بزنگاههای تاریخی وارونه نمایش داده شوند. بهترین راه، پرهیز از تحریف است. در آثار تاریخی، وفاداری به تاریخ و جذابیت دراماتیک باید توأمان رعایت شود. نمونههای موفق آثاری هستند که استادانه نوشته و ساخته شدهاند و مخاطب را بدون تحریف، مجذوب میکنند. هاشمی در پایان تأکید کرد که سریالهای تاریخی نهتنها سرگرمکنندهاند، بلکه پلی میان گذشته و حال برای تقویت هویت ملی ایجاد میکنند.