دمشق در منگنه اسرائیل و تکفیری‌ها

در حالی‌که سوریه همچنان با ویرانی‌های جنگ داخلی و نزاع‌های منطقه‌ای دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، تحرکی غیرمنتظره در شمال این کشور در حال شکل‌گیری است.
در حالی‌که سوریه همچنان با ویرانی‌های جنگ داخلی و نزاع‌های منطقه‌ای دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، تحرکی غیرمنتظره در شمال این کشور در حال شکل‌گیری است.
کد خبر: ۱۵۰۱۶۶۶
نویسنده سیدحسین جعفری - گروه بین‌الملل
 
ابو‌محمد الجولانی ، رهبر گروه حاکم سوریه در تماس‌هایی محرمانه با دیپلمات‌های آمریکایی از تمایل خود برای برقراری رابطه با اسرائیل گفته است؛ حرکتی که می‌تواند نقشه سیاسی سوریه را دگرگون کند و همزمان مخاطرات جدی را از خشم افکارعمومی گرفته تا رقابت‌‌های منطقه‌‌ای پدیدار کند. در میانه این تحولات، سکوت محتاطانه بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی نشان می‌دهد معادله تازه‌ای در حال شکل گرفتن است که سرنوشت آن هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
     
تغییر اولویت‌ها
آیا ابومحمد الجولانی، چهره‌‌ای که زمانی با القاعده گره خورده بود، می‌تواند معمار فصل تازه‌ای از روابط سوریه با اسرائیل شود؟ سؤالی که این روزها پس از افشای دیدارهای محرمانه و اظهارات وی درباره تمایل به برقراری روابط با تل‌آویو، در فضای دیپلماتیک و رسانه‌ای منطقه پیچیده است اما پاسخ آن، آن‌قدر که الجولانی تصور می‌کند، ساده نخواهد بود. او طی سال‌های اخیر کوشیده چهره خود را از یک سرکرده تکفیری به یک سیاستمدار عملگرا تغییر دهد. این تغییر رویکرد، بخشی از تلاش‌های گسترده‌‌تر برای کسب مشروعیت داخلی و بین‌المللی بوده است.
طبق گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، الجولانی در گفت‌وگویی با باربارا لیو، مقام ارشد دولت بایدن، به صراحت اعلام کرده که مایل است با اسرائیل به‌عنوان «یک همسایه واقعی» رفتار کند. لیو که ریاست اولین هیأت آمریکایی در تعاملات مستقیم با هیأت تحریرالشام را برعهده داشته، تأیید کرده که الجولانی به مهمانان آمریکایی تعهد داده سوریه تحت حاکمیت او تهدیدی برای اسرائیل نخواهد بود. این موضعگیری بی‌‌سابقه، نه فقط حاکی از تغییر چشمگیر در اولویت‌های الجولانی است، بلکه نشان‌دهنده تأثیر تلاش‌‌های منطقه‌‌ای گسترده‌‌تر برای تعمیق توافق‌های موسوم به «ابراهیم» در منطقه به‌شمار می‌رود؛ توافقاتی که از دوره دونالد ترامپ برای عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل کلید خورد.
     
انگیزه‌های پشت‌پرده
تحلیلگران منطقه‌‌ای و غربی بر این باورند که انگیزه‌های الجولانی در نزدیک شدن به اسرائیل، بیشتر از آن‌که ایدئولوژیک باشد در روند اجرای اهداف سیاسی او در منطقه معنادار می‌شود. تام واریک، تحلیلگر شورای آتلانتیک، در گفت‌وگویی با المانیتور در این رابطه می‌گوید: «الجولانی  باید درک کند که ترویج عادی‌‌سازی احتمالی روابط با اسرائیل، یکی از راه‌های جلب نظر ترامپ خواهد بود». واریک همچنین یادآور شد که الجولانی نیاز مبرمی به بهبود شرایط اقتصادی در مناطق تحت کنترل خود دارد. او هشدار داد که اگر الجولانی  نتواند وضعیت معیشتی مردم را بهبود بخشد، مشروعیت شکننده‌‌اش در برابر فشارهای داخلی فرو خواهد ریخت. درواقع نزدیکی به اسرائیل در محاسبات الجولانی، نه فقط راهی برای تضمین بقای سیاسی، بلکه مسیری برای گشودن درهای کمک‌های اقتصادی و دیپلماتیک از سوی غرب تلقی می‌شود.
     
موانع داخلی، آتش زیر خاکستر
با این‌حال، راه الجولانی به‌سوی عادی‌سازی، پر از موانع داخلی جدی است. در صحنه سوریه، حتی مطرح‌شدن ایده رابطه با اسرائیل، می‌تواند خشم جریان‌های محلی و نخبگان سنتی را برانگیزد. حافظه جمعی سوری‌‌ها، به‌ویژه در شمال کشور، همچنان پر از تلخی‌های اشغال بلندی‌های جولان و جنگ‌های متعدد با اسرائیل است. در چنین فضایی، الجولانی برای پیشبرد این سیاست، باید با خطر شورش‌های داخلی، ریزش نیروهای نظامی و حتی رقابت‌های خونین مواجه شود. منابع محلی در ادلب گزارش داده‌اند که بخشی از فرماندهان میانی هیأت تحریر ‌الشام با رویکرد جدید الجولانی مخالفت کرده‌اند و معتقدند چنین تحولی به‌مثابه خیانت به «اهداف انقلاب سوریه» و آرمان‌های اسلامی اولیه آن خواهد بود.
     
آینده نامعلوم
با وجود تحرکات تازه الجولانی ، برای باز کردن کانال‌های ارتباطی با اسرائیل و آمریکا، مسیر پیش‌روی او همچنان پر از ابهام و تردید است. هرچند او پیام‌‌های مثبتی درباره کاهش تنش و تمایل به روابط همسایگی با اسرائیل مخابره کرده اما هیچ نشانه قاطعی مبنی بر پذیرش فوری این رویکرد از سوی واشنگتن یا تل‌آویو دیده نمی‌شود. به‌نظر می‌رسد اسرائیل و آمریکا هنوز آماده نیستند به‌سرعت مشروعیتی سیاسی به الجولانی بدهند یا سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی در پروژه‌های اقتصادی مناطق تحت کنترل او انجام دهند. از منظر واشنگتن هم‌اکنون تمرکز اصلی بر ممانعت از گسترش نفوذ ایران در سوریه است، نه الزاما تثبیت قدرت یک بازیگر غیرمطمئن محلی.بنابراین آینده الجولانی در سایه تلاش‌هایش برای عادی‌‌سازی روابط با اسرائیل به‌شدت مبهم و پرریسک است. در صحنه داخلی سوریه، چنین اقدامی می‌تواند او را با موجی از مخالفت‌های شدید، هم از سوی جریان‌‌های اسلامگرا و هم از سوی بخش بزرگی از افکار عمومی عربی مواجه کند که عادی‌سازی با اسرائیل را خیانت به آرمان فلسطین می‌دانند. این واکنش می‌تواند مشروعیت نسبی رهبر سوریه در مناطق تحت‌کنترلش را به سرعت کاهش دهد و پایه‌های قدرت شکننده‌‌اش را متزلزل کند.در عرصه منطقه‌‌ای نیز نزدیک شدن به اسرائیل ممکن است حمایت قطر، ترکیه یا حتی برخی جریان‌های محافظه‌کار عربی را از او سلب کند و  وی را در موقعیتی کاملا آسیب‌پذیر قرار دهد. در سطح بین‌المللی هرچند چنین رویکردی می‌تواند توجه آمریکا و برخی کشورهای غربی را به‌عنوان شریک بالقوه جلب کند اما بدون پشتوانه‌ داخلی قوی، این حمایت‌ها ناپایدار خواهد بود.

دام اسرائیل و آمریکا
ناظران منطقه‌ای بر این باورند که تل‌آویو ممکن است از ظهور یک قدرت محلی عملگرا در شمال سوریه استقبال کند، به شرط آن‌که تهدیدات امنیتی از سوی این منطقه کاهش یابد. این در‌حالی است که اسرائیل ترجیح می‌دهد سوریه ضعیف و تجزیه ‌شده باقی بماند تا از شکل‌گیری تهدید نظامی مستقیم جلوگیری شود. در این چارچوب، تل‌آویو نسبت به هرگونه تغییر معادله داخلی سوریه که توازن قوا را به نفع تهران یا گروه‌های مقاومت تغییر دهد، حساس است. گزارش‌های منطقه‌ای همچنین نشان می‌دهد که اسرائیل در پشت‌‌پرده تحرکاتی را برای ایجاد روابط با بازیگران محلی سوریه، به‌ویژه در مناطق شمالی و شرقی آغاز کرده است. در این چارچوب، اگرچه با تردید و احتیاط به تمایل الجولانی برای عادی‌سازی روابط نگاه می‌شود اما از دید برخی محافل در اسرائیل می‌تواند فرصتی برای کاستن از تهدیدات بالقوه در آینده باشد. با این‌حال چهره‌های امنیتی اسرائیل همچنان نسبت به ثبات این‌گونه توافق‌های غیررسمی در بافتار شکننده سوریه تردید دارند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۳ انتشار یافته: ۰
۲۵ سال با «جام‌جم»

گفت‌وگو با دکتر مراد عنادی، مدیرعامل موسسه«جام‌جم» در آستانه بیست و ششمین سالگرد انتشار این روزنامه

۲۵ سال با «جام‌جم»

نیازمندی ها