یکی از اساسیترین چالشهای بین ایران و آمریکا، چالش تمدنی است. این چالش، منحصر به ایران و آمریکا نیست، بلکه تمدن اسلام با تمدن غرب به طور کلی در چالش است. همانطور که تمدن چین نیز با تمدن غرب چالش دارد. آمریکا، به عنوان آوانگارد (پیشرو) تمدن غرب و ایران به عنوان آوانگارد تمدن مسلمان، در این چالش نقش محوری ایفا میکنند.
نکته قابل توجه این که چالش تمدنی ایران صرفا به دوران بعد از اسلام، مربوط نیست و تمدن ایران قبل از اسلام رقیب تمدن یونانی-رومی بوده است. ایرانیان پیش از اسلام جنگهای متعددی با روم بر سر کنترل غرب آسیا تجربه کردهاند.
اهمیت این چالش تمدنی در این است که رابطه ایران و آمریکا امروز، ریشه در رابطه ایران و روم قبل از اسلام دارد. جنگهای ایران و یونان در زمان خشایار شاه، همچنان در تحولات امروز خود را نشان میدهد. ساخت فیلم «۳۰۰» توسط آمریکا، با هدف نشان دادن چالش ایران و یونان در چند هزار سال پیش، گواهی بر این مدعاست.
آمریکا در این فیلم، با هدفی کاملا آشکار، ایرانیها را وحشی و یونانیها را متمدن نشان میدهد. این اقدام، با هدف القای این پیام صورت میگیرد که آمریکا، به عنوان نماینده تمدن غرب، با ایرانی طرف است که نماینده وحشیگری است. با کنار هم قرار دادن فیلم ۳۰۰، فیلم «بدون دخترم هرگز» و فیلم «آرگو»، میتوان به این نتیجه رسید که آمریکا همواره تلاش کرده ایرانیها را وحشی و غربیها را متمدن جلوه دهد. این چالش، چه در زمان ایران و یونان در دوره خشایار شاه، چه در زمان اسکندر با فیلم «اسکندر» و چه در ایران و آمریکای امروز در فیلمهایی مانند «بدون دخترم هرگز» و «آرگو» همواره وجود داشته است.
محور دوم چالش بین ایران و آمریکا، چالش بین تئوری سکولاریسم و دینگرایی است. ایران، سمبل تئوری دینگرایی و آمریکا، سمبل تئوری سکولاریسم است. این چالش که همواره در طول تاریخ وجود داشته، اکنون در چالش ایران و آمریکا خود را نشان میدهد. دعوای حقوق بشر بین ایران و آمریکا نیز ناشی از همین اختلاف ایدئولوژیک است. آمریکا معتقد است همه باید از یک تئوری سکولار پیروی کنند، در حالی که ایران با تکیه بر دینگرایی، حقوق بشر خود را تعریف میکند.
چالش سوم، چالش ژئوپولیتیک است. ایران، از نظر ژئوپولیتیک، در جایگاهی استثنایی در کره زمین قرار دارد. همین موقعیت استثنایی، باعث شده آمریکا، به عنوان یک ابرقدرت خواستار سلطه بر جهان، نتواند از ایران چشمپوشی کند. آمریکا میخواهد بر ایران مسلط باشد، همانگونه که در دوره پهلوی مسلط بود. اما ایران امروز، نمیخواهد مانند ایران پهلوی تحت سلطه آمریکا باشد و به همین دلیل، با آمریکا چالش پیدا کرده است.
چالش نهایی، چالش استراتژیک است که پس از انقلاب ۲۲ بهمن ایجاد شده است. به همین دلیل، پروندههای چالش بین ایران و آمریکا بسیار زیاد است. در دوره پهلوی، ایران چالشی با آمریکا نداشت، اما از ۲۲ بهمن به بعد، این چالشها به وجود آمدند. این چالش، در تمامی پروندهها، از جمله پرونده تحریم و پرونده مصادره اموال ایران قابل مشاهده است.
ایران، به دلیل دینگرا بودن، موقعیت ژئوپولیتیک مهم و پیشینه تمدنی خود، در چالش استراتژیک با آمریکا قرار گرفته است. آمریکا نیز به دلیل چالش تمدنی با ایران و چالش ژئوپولیتیک، در استراتژی خود نسبت به ایران این چالشها را لحاظ میکند.
به طور کلی، چالش استراتژیک، برآیند تمامی چالشهایی است که پیش از این ذکر شد. این چالش، باعث میشود آمریکا ایران را تحریم کند، شاه ایران را به آمریکا راه دهد و دانشجویان ایران سفارت آمریکا را بگیرند. حمله آمریکا به طبس نیز یک پرونده دیگر از چالشهای ایران و آمریکاست. بسیاری از این پروندهها هنوز بسته نشده و همچنان باز هستند. پرونده بلوکه کردن اموال ایران که بلافاصله بعد از ۲۲ بهمن توسط آمریکا آغاز شد، همچنان باز است.
پرونده تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی و حمله آمریکا به طبس که از دیدگاه ایرانیان، تجاوز به خاک کشور تلقی میشود، هم همچنان باز است. علاوه بر این، نقش آمریکا در جنگ ۸ ساله ایران و عراق، به ویژه حمایت از رژیم صدام و همچنین اختلافات اساسی در زمینه حقوق بشر، از دیگر پروندههای مفتوح در روابط دو کشور هستند. پرونده هستهای ایران نیز یکی از مهمترین و پیچیدهترین پروندههای مورد اختلاف است که مذاکرات متعددی برای حل آن انجام شده است.
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، اگرچه به توافق برجام منجر شد، اما تمامی چالشها و پروندههای پیشین، همچنان سایه خود را بر این مذاکرات افکندهاند. نه ایران میتواند سوابق آمریکا و چالشهای موجود را فراموش کند و نه آمریکا میتواند از آن چشمپوشی کند. با این حال، دو طرف توافق کردهاند به طور خاص بر پرونده هستهای تمرکز کنند.
در این میان، مذاکره با آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ، به دلیل ویژگیهای شخصیتی خاص او و شرایط زمانی، با دورههای دیگر متفاوت است. در واقع، بر خلاف آنچه که ترامپ میگوید به دنبال به عظمت رساندن مجدد آمریکاست، او، به عنوان یک چالش برای آمریکا، این کشور را به ضعیفترین دوران خود رسانده است. او علاوه بر چالش با ایران، با اوکراین، اروپا و کانادا نیز درگیر است. ویژگی ترامپ به گونهای است که الان موقعیت خوبی برای توافق با آمریکا ایجاد شده، چون آمریکا در ضعیفترین موقعیت خودش قرار گرفته است.
از سوی دیگر، جنگ در خاورمیانه به یک بنبست استراتژیک رسیده است. درگیریهای اسرائیل و فلسطین، لبنان، سوریه، یمن و دیگر کشورها، آمریکا را نیز درگیر کرده است. این بنبست، نه به نفع ایران است و نه به نفع آمریکا. نه حماس تسلیم میشود و نه ایران. فقط دو کشور ایران و آمریکا هستند که میتوانند با رسیدن به یک توافق استراتژیک، این بنبست را بشکنند.
با توجه به شرایط موجود، بهترین نقطه برای تفاهم بین ایران و آمریکا، پرونده هستهای است. آمریکا در حال حاضر تمایل زیادی در رسیدن به تفاهم با ایران در این زمینه دارد. این یک فرصت مناسب است و اگر آمریکا حسن نیت خود را نشان دهد و به تعهدات خود پایبند باشد، شاید این گامی باشد برای گفتگوها در مورد مسائل دیگر.
در واقع، ایران و آمریکا در حال تست کردن یکدیگر در توافق هسته ای هستند. اگر آزمایش توافق هستهای جواب مثبت بدهد، آمریکا بسیار مایل به ادامه همکاری خواهد بود.
بنابراین، پیشبینی میشود یک توافق هسته ای بین ایران و آمریکا به دست آید و ایران و آمریکا یکدیگر را در توافق هستهای تست میکنند. آمریکا بسیار مایل است این اتفاق بیفتد، اگر این تست جواب مثبت بدهد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
با دکتر علیاصغر احمدی، مدیر رادیو ورزش درباره ویژگیها و افقهای پیش روی این شبکه پرشنونده گفتوگو کردیم
استاد بهپژوه در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
در گفتوگو با دکتر محمودرضا اکرامیفر، مدیر «انتشارات جامجم» مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با کارگردان، بازیگر و تهیهکننده فیلم پیشمرگ