گفتوگویی خواندنی و روشنگر که انشا.. مورد توجه قرار میگیرد.
جام جم: ملت ایران در چکادها و فرازهای تاریخی، همواره در پی «اعتدال» بوده است که نمونهاش را در سده هفتم و مواجهه با مغول و... میبینید.
دکتر غلامرضا زارعی: اعتدال البته به معنای حد وسط که نیست بلکه توجه به نقطهای است که آن «عِدل و تراز» و هماهنگی را مشخص و روشن میکند!
ملت ایران در تاریخ و بر چکادها و فرازهای بلند که ایستاده همواره این چنین رویکردی داشته است. بخشی از عظمت وجودی مردم ایران ریشه در همین انگاره دارد. اما مهتر این است که به دلایل اعتدال که یک فضیلت است و متعلق به یک ملت رفیع است ریشه در کجا دارد؟ در پاسخ چنین باید گفت که این مفهم والا یک گوهری است که نشات گرفته و برآمده از فطرت است (فطرت با غریزه بسی تفاوت دارد)؛ بی شک این مفهوم مهم_اعتدال_ جهت دهنده و سرعت بخش در تحقق رویای تاریخی مردم ایران است؛ نکته بعدی که طرح آن ضرورت دارد، انسانی شناسی دقیق و جامع است، اساساًبشر و انسان [نوعی] یعنی انسانی که قرار است در دوساحت وجودی و زیست خودش کنشگری میکند پیشتر نیازمند دستگاه ارزشی است؛ هرچقدر بنا باشد حرکت انسان دقیقنر و عمیقتر در مسیر سعادت باشد قطب نمایی یه نام فطرت رت بیشتر مورد توجه قرار میدهد.بنابراین علاوه بر اعتدال در دستگاه ارزش مبتنی بر فطرت ارزشها و آرمانها و باورهای انسان معنابخشی بیشتر میشود. واینجاست که بزرگی ملت ایران بیشتر خئد را نمایانگر میکند؛ چرا که باعث شده این مردم در درازنای تاریخ شاخص و مبنای اصلی خود را فطرت قرار داده و به همین دلیل این ملت موحد و یکتاپرست بودن را حتی پیش از اسلام مبنا قرار داده است. یکی از مهمترین دلایل مسلمان شدم مردم ایران نیز همینجاست. صیرورت وحدانی را میتوان دلالت مهم در مواجهه با اسلام در مطابقت و پذیرش و درونی کردن ارزشها و معارف اسلامی در جامعه ایرانی دانست، تاجایی که بیشک بخش اصلی و مهم هویت ملی ایرانیان را در موحد و مسلمان بودن آنها باید دانست.
جام جم: مردم ایران، اساس توحید را ملاک قرار می دهند جدا از این که مسلمان یا زردشتی اند.
این مولفه موحدبودن ایرانیان خیلی مهم است. اتفاقا ملت بودن یک مردم دارای ابعاد و حدود و خصوصیاتی است که ایرانیان از برخرودارند، درحقیقت مردم ایران براستی ملت است. یکی از مولفه های این ملت آن است که در طول تاریخ تمنا و رویکرد مشخص ، دائمی و مشخصی داشته و آن حرکت موحدانه و توحیدگرا و خواسته این ملت موحد بودن است.
بخشی از موفقیت انقلاب اسلامی و محقق شدن آن توسط ملت ایران نیز همین است. در دل چپ و راست مدرنیته ، همین ملت اراده می کند که خیزش و قیامی دینی کند و آن را به ثمر برساند، اینکه این انقلاب رهبر بزرگی به نام امام خمینیقدسسره داشت کاملاً درست است اما عظمت امام راحل در عظمت فهم و حرکت مردم ایران ضرب شد و انقلاب را موفق کرد. نمی توانیم بگوییم کار مطلقاً کار حضرت امام بود، ایشان یک نفر است اما ملت ایران با او هماهنگ و همراه شدند و ایشان و آمان او را از خود دیدند و همین اعتماد وحدانی بین ملت و امام تشکیل شد، در غیراین صورت نه انقلابی شکل میگرفت و نه میتوانست ادامه پیدا کند. لذا در دل آن آتوریته ای که در چپ و راست مدرنیته صف آراسته و مقتدر که دنیا را در اندیشه و حرکت بین خود تقسیم کرده بودند، ناگهان می بینید انقلابی تجلی میکند که همه اصحاب اندیشه ماتریالیسم را انگشت به دهان میکند. نیک میدانید برخی از اندیشمندان غربی در ابتدا دچار اشتباه تحلیلی شدند و چیستی انقلاب اسلامی را پست مدرن ویا چپ و غیره می شمارند اما سرانجام همه اعتراف میکنند که این انقلابی دینی است. درنتیجه ارزشهای فطری این انقلاب کاملا بر اساس رسالت و حرکتی است که انبیا مامور به آن شدند و کاکان آن ارزش و آرمان در این انقلاب مورد نظر قرار دارد. پس درود خدا بر ملتی کهپای درمسیری داشته و دارد که در ادامه آن ارزشهایی که از آغاز تاریخ بشر وامانده و محقق نشده را آرمان خود قرار داده و حرکت به سمت محقق آن ارزشها به صورتی راستین و حقیقی و سیستماتیک و ساختارمند شکل داده است. اکنون انقلاب اسلامی ملت ایران نیازمند تعمق بیشتر در ارزشها و در نسبت و ربط بینامفاهیمی چون آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری دارد. هرچه پیش برویم مواجه اندیشهای و غور در چیستی انقلاب اسلامی مبتنی بر آرمان و ارزش آن داریم تابتوانیم پیش برویم و حرکتی تحول آفرین برای فردای ایران و جهان شکل بگیرد.
جام جم: و ملت بزرگ ما با شناخت خود توانست انقلاب تاثیرگذار رقم بزند و در ادامه کمنیاورد؟
ملت ایران این را دریافت و چنین انقلابی را نه تنها محقق کرد که آن را ادامه داد؛ به تعبیر شما و در ادامه پای این آرمان ها ماند و ایستاد. پس درود خدا بر نسلی که فهم عمیقی نسبت به فطرت داشت و بر این اساس شبکه مفاهیمش را شکل داد و با فهم درست حرکت کرد و در ادامه به صیرورت و ان شاا... پیشرفت به سمت جلو کماکان ادامه خواهدداد.
جام جم: اتفاقا همین بزرگی ملت ما باعث خشم دشمنانش شده که بویژه با جنگ تمام عیار رسانه ای می کوشند به ریشه بزنند اما یاد هانری کربن سبز! که کنشگری تاثیرگذارِ ما پیروان اسلام ناب محمدی یعنی همان تشیع را در طول تاریخ، بیمهشده بخاطر عاشورا و مهدویت میشمارد؛ اما بنظر شما اگر به عقبتر برویم و راده تفحص در بنیانهای این تاثیرگذاری خلاقه و آگاهانه بکاویم به چه نتایجی میرسیم؟
زارعی: پرسش خوبی است؛ ملتها در فضایی مبتنی بر مکتب اخلاقی رفتار میکنند. در نتیجه آن پیوستار اجتماعی شکل میگیرد تا به یک حرکت فراگیر معناببخشد، مثلاً ایرانیان ارتیاط عمیقی با هاشورا دارند. اما آیا نقطه شروع این ملت عاشورا است؟ یا عاشورا در ادامه حرکت این ملت به آن شاکله و معنا بخشیده است؟ معتقدم ملت ایران عمده ارزشهای عاشورا را بسیار پیش از عاشورا گرامی داشتهاند، و این به خاطر انتخاب یک مکتب اخلاقی است که با فهم اسلام و مرور عاشورا به آن مکتب تایید و البته ارتقا بخشید.
مردم ایران اساسا ملتی فضیلت خواه است (اگر ارسطویی بحث بکنیم) چیزی که باعث میشود یک ملت حرکت وکنشگری بکند همان مکتب اخلاقی است که برای خودش تعریف کرده. چرا ایران، اسلام را میپذیرد، چرا عاشورا را چنین گرامی میدارد، چرا دشمنان اسلام و ملت ایران نتوانستهاند مهدویت و ظهور را هک یعنی مسخ و تحریف کنند. برای اینکه ایرانیان مکتب اخلاقی را برگزیدند که فضیلت را پایه دانسته و به حرکت خویش معنا میبخشد که انسانیت انسان را متجلی میکند، مکتب اخلاقی که بدون توحید و فطرت، معنا و اصالت نمییابد. ملت ایران آزادیخواه و آزاده و عدالتگرا است و چون آزاده و عدالتخواه است به وضع موجود به اعتراض میپردازد.
جام جم: همین فضیلتخواهی به ملت ایران، معنا و رنگِ ملتبودن میدهد.
پس دیگر چنین ملتی نمیتواند کنشگر نباشد و بیتـفاوت نمینشیند و تنها به معاش و گذران خود اهمیت نمیدهد. ملت ایران ایثارگر و راد است از خودش گذشت میکند و همین خصوصیت بارز ملت ایران است که باعث میشود در قبال فلسطین بیتفاوت نباشد. اما نه مطلقاً برای این که مسلمان یا [در قلمرو ایران فرهنگی] یا در منطقه ما هستند که این به جای خود مهم است، بلکه بعلاوه آن بخاطر اینکه به آنها ستم رفته و مظلومند و حقشان پایمال گردیده و چون ایرانیان در هویت خود عدالتخواهاند بی تفاوتی در مقابل ظلم و ظالم را شایسته نمیدانند.
ملت ایران همیشه در کنار مظلومان و مستضعفان [ضعیف نگهداشته شده از هر نظر با وجود توان و استعداد] ایستاده که البته شناخت این دو مولفه، بحثی دیگر میطلبد.
جام جم: پس به قوام آن مولفههایی بپردازیم که باعث همبستگی اجتماعی و ایجاد پیوستار در عرصه جامعه میشود و نقش رسانه را در این فضا بکاویم؟
نقش رسانه را نمیشود در این میان، تقلیل داد یا کمرنگ شمرد؛ زیرا بالاخره روایت خودش را ارایه میدهد. اگر نتوانیم با بهرهبرداری از داشته ها و ابزارهایی به قوام این همبستگی و پیوستار اجتماعی کمک کنیم، قطعا این مهم با تاثیر از بیرون شکل می گیرد؛ که کار رسانه همین است! و در نهایت در عصر کنونی و اقتضائات آن موجب کم رنگ شدن همین ارزشهای فطری میشود.
فکر میکنم که ما در امروزمان به مولفههایی نیازمندیم، مانند رهبری و یا رسیدن به حکمرانی تمدن سازی و یا نقش حلقههای میانی که ارتباط بین امت و امام را شکل میدهد تا اثر ارزشهای توحیدی در جامعه به جریان درآید و جاری شود)، این سه را چه نقش رهبری، چه مدل حکمرانی و چه حلقههلی میانی از نیازهای اساسی ما است و نقطه اوج همین مولفه را در دوران دفاع مقدس دیدیم که مردم به صحنه آمدند و بین امر رهبری با جامعه اتصال ایجادکردند. یا در اربعین یا در 9دی که مردم به شکلی خودجوش به کنشگری پرداختند.
جام جم: این یعنی در هرساحتی که از جنس «شدن یا صِیرورت» بوده و نه از نوع «ساختن»؟
امروزه ما در این حوزه نارسایی و ضعف داریم و درست به همین خاطر است که رسانه [دشمن] کار خودش را پیش می برد. رسانه البته ذاتا اصالت ندارد و به تعبیری «عَرَضی» است اما وقتی آن عناصری دقیق و روشن و مشخص نباشد که قرار است جامعه را به هم پیوسته کند، خواه ناخواه همان رسانهها [ی بیگانه ] از این رهگذر مجال می یابند که نقشی حقیقی بازی کنند در حالی که براستی مَجازیاند؛ مجازی است اما نقش حقیقی را بازی می کند.
جام جم: به دیگرعبارت به رسانه هایی میدان می دهیم که بازنموده ها را (بقول بودریار حادواقعیتها را) بجای واقعیت به ما قالب کند. در این بزنگاه می توان چه نتیجه گرفت؟
می توان تاکید کردکه: پس، ملت ایران، بزرگ است؛ نه به این خاطر که ما چنین می گوییم بلکه برای این که براستی همین گونه است باعظمت است. ملت ایران، بزرگ است ضمن این که رویارویی های دشمنان نیز با او نشانگر همین بزرگی ملت ایران است. بقول منطقیون «وقوع یک شیء= دلیل آن شیء است». تحمیل طولانی ترین جنگ نظامی، تحریمهای اقتصادی و راه اندازی جنگ عظیم شناختی، علیه ایران که امر عظیمی است. مطمئناً ملت ایران این جنگ شناختی را نیز میتواند اداره بکند بواقع در ادامه شکننده شاکله استکبار و نظام سلطه است که بنا دارد چیرگی و استیلای خود را بر جهان تداوم بخشد و هژمونی اش را کماکان با قدرت و مسلط نگه بدارد.
چون ملت ایران، بزرگ است پس جنگ با این ملت نیز بزرگ است. ملت ایران به بازی بزرگان وارد نشد بلکه بزرگی خودش را احیا و بازآفرینی کرد زیرا یکی از قطب های موثر از همان آغاز ، این ملت بوده.
جام جم: لطفا روشنگری بفرمایید که رویکرد جنگ شناختی برخلاف نظر خیلی ها برای تغییر ذهن نیست؟
بله، جنگ شناختی نه تنها برای تغییر ذهن نیست بلکه اتفاقا خودش مقدمه و پیش درآمدی است برای تغییر رفتار! یعنی ملت ایران باید تغییر رفتار بدهد از عزت و پیشروبودن به پیروشدن، از آن حرکت آوانگارد و پیشتاز به ملتی «نایس» و «نشکن تو مرا» تبدیل شود و از آن اثرگذاری شگرف به اثرپذیری فرو بغلتد و تقلیل بیابد. از آن سطلهستیزی به سلطهپذیری فروبیفتد. یعنی آن نکتهای که مقام معظم رهبری در بیانات و قریب به این مضمون در بیانیه گام دوم آورده که مردم ایران با انقلاب اسلامی، سلطهستیز گردید؛ باید کناربرود و به همان سلطهپذیری برگردد که در تاریخ معاصر خیلیها درصدد آن بوده اند.
اکنون در این بزنگاه با این ملت بزرگ باید چه کرد! به زعم دشمنان باید تغییر رفتار بدهد.زیرا ایران امروز در جایگاهی است که میتواند گذرکند و به سمت ساخت و برپایی تمدن پیشبتازد مگر این که در همین نقطه کنونی به گونهای کوتاه بیاید و همانند گذشته [دوران قبل از انقلاب] پیروشود.
تمدن نوین اسلامی نه چونان گذشته بلکه بدانگونه خواهدبود که نیاز بشر امروز است.
جام جم: نوین بودن یعنی با گذشتهها «اینهمانی» ندارد و بویژه نگاه توحیدی دارد، لطفاً نسبت این مباحث با امید را نیز مشخص کنید ؟
این نگاه، بنا به اقتضائات روزامد است و درست در همین مرحله است که به مفهوم «امید» میرسیم. پس بحث امید هرگز فانتزی یا فلسفی و آکادمیک نیست.
امید یک امر درونی است که کنشی«بینافَردی» دارد و سوخت حرکت ما و انگیزه ما را شکل میدهد. حرکت بشر در هستی نمی تواند بدون امید باشد و چون به افراد دیگر منتقل میشود، به باور برخی، حتی خود آزادی و عدالت است. [بگذریم از نقد این باور]. همین است که حضرت آقا در همان آغاز از امید سخن گفتهاند. بدون امید هیچ کدام از هدفها محقق نمیشود.
این امید واقعگرایانه در پاسخ به جنگ شناختی و برای فراتر رفتن تا رسیدن به اهداف بیانیه گام دوم چونان موتور حرکتی است و این که حضرت آقا از جوان متعهد سخن میگویند نه مثلا مسلمان ، نشانگر رویکرد جهانی و فرامرزی این بیانیه است.
امید حقیقتا لازمه این هماوردی است زیرا دشمنان در حال دست و پازدن آخر هستند و شما میدانید که همه انواع جنگ و هماوردی را در فضایی ترکیبی با غلظت تمام درباره ما به کاربستهاند تا تغییر رفتار مردمان ایران را رقم بزنند. امید اما لازمه پاسخ این روآوری و یورش ترکیبی است که این امید برای کنشگری و رسیدن به آن چکادهای مانا نیاز ماست.
من امید را به مقاومت گره میزنم که میبینیم مردم فلسطین و لبنان بویژه که زیر یورش رژیم غاصب و کودک کش است اگرچه در فضاهایی فاقد امکاناتی هستند اما امید دارند.
جام جم: باید روشن کرد که این امید واقعگرا برای پوشش دادن به نارساییها و نقاط ضعف نیست که نمیگوییم نداریم!
دقیقا! امید، پاسخی برای پوشاندن نقاط ضعف نیست و اتفاقا برجستهکردن و شناسایی نارسایی ها است ولی در کنار آن امید نه تنها رسیدن به داشته های خودی بلکه رسیدن به فرصتهای نوظهور را ممکن و شدنی میکند.
اینها همه با یکدیگر که گردمیآید باعث ایجاد حرکتی سریع و مشخص و منظم میشود. پس در فرجام تاکید بکنیم که ملت بزرگ، با امید است که میتواند انشالله به مقصد بزرگ خودش برسد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی رئیس بنیاد ایرانشناسی مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در دیدار با جهانگیر الماسی به بررسی ابعاد و معناهای وطندوستی پرداختیم