نویسنده و کارگردان این مجموعه تلویزیونی در مسیر روایت قصه، بهرغم اینکه نگاهی عمیق و دقیق به موضوعات تاریخی دهه ۴۰، ۵۰ و دوران حکومت ستمشاهی داشتند و به عبارتی سعی کردند شرایط و موقعیت خفقان و دیکتاتوری زمان شاه و حاکمان و اربابان منطقه گیلان را به تصویر بکشند اما جذابیتهای مخاطبپسند را هم فراموش نکردند که آن روایت عاشقانهای بین دختر و پسر روستایی است که عموزادههای هم هستند و همین موضوع این مجموعه را به درامی عاشقانه تبدیل کرد. اگرچه در بخش پایانی با سکانسهای غمگین و غافلگیرکنندهای چون کشتهشدن «قربان گیلانی» که علی مرادی ایفاگر نقش آن بود روبهرو هستیم اما به هرحال نویسندگان و کارگردان این مجموعه به نوعی خواستند که سوجان در پایان فصل اول بهعنوان یک بانوی مقاوم، صبور و موفق در زندگی تصویر شود و ناکامیهایی که در کوران زندگی داشته به پایان برسد و با انگیزههای فراوانی که در مسیر سخت زندگی به دست آورده به آیندهاش امیدوار شود.
ازسوی دیگر مهمترین موضوعی که بهنظر میآید کارگردان وسایر عوامل تولید تلاش کردند در این مجموعه به تصویر در بیاورند بیثباتی و سردرگمی نیروهای نظامی وارتش وابسته به پهلوی وهمچنین ضعف و نابسامانی ارگانها و نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دوران طاغوت است که با ظرافت خاصی به آنها پرداخته شد. از طرفی نفوذ افراد متمول و مالکان و صاحب ثروت بادآورده دوران طاغوت که برای رژیم پهلوی خوشرقصی میکردند تا به اهداف و امیال شوم خود دست پیدا کنند، یکی از نکات برجستهای است که در روایت سوجان بسیار پررنگ است. در واقع راه پیداکردن قربان گیلانی بهعنوان سرباز در خانواده ملاک و صاحب نفوذ معروف، یعنی جفرودی از مالکان ثروتمند گیلان است که ریتم قصه را تغییر میدهد و او بهرغم تعهدی که در قبال دخترعمویاش سوجان دارد به سمت «طلا» دختر ملاک وثروتمند منطقه گیلان جذب میشود و در منجلاب بدبختی و نکبت میافتد و در این مسیر ناموفق با سرسپردگی به رژیم پهلوی و ساواک نهتنها به سوجان خیانت میکند، بلکه به اقوام نزدیک، فامیل و اهالی روستای محل زندگیاش نیز پشت میکند و محبوبیت خود را دربین اهالی روستا ازدست میدهد.البته کارگردان همچنین تلاش کرده که زندگی پر مشقت قربان و سوجان را بهطور موازی و درکنارهم به تصویر بکشد،به همین خاطراگرچه در ادامه قصه، صبوری، مقاومت و موفقیت سوجان را در این مجموعه شاهد هستیم از طرفی هم کارگردان این مجموعه سعی کرده که بهطرز زیبایی زندگی دردآور و نکبتبار قربان را به تصویر بکشد. به هرحال عوامل ساخت این مجموعه توانستند در پایان قسمت ۶۵ حق مطلب را تا اندازهای ادا کنند اما بهنظر میرسد این مجموعه هنوز به پایان اصلی خود نرسیده و راه طولانی در پیش خواهد داشت، بنابراین بایستی منتظر ماند تا ببینیم که مدیران رسانهملی و عوامل دستاندرکار تولید این مجموعه چه تدابیری خواهند اندیشید.
بانوی برخاسته از رنج با نشان مقاومت
همانطور که اشاره شد این مجموعه تلویزیونی اگرچه یک درام اجتماعی، تاریخی با دستمایهای از روایت عاشقانهای میان پسرعمو و دخترعمو در یک خانوادهای اصیل از گیلانزمین است که در مسیر داستانش با چالشها و فراز و فرودهایی روبهرو هستیم اما آنچه بهعنوان نقطهقوت این مجموعه بیشتر خودش را به مخاطبان نمایان کرد، نقش سوجان بود که شخصیت برجسته و تأثیرگذار در این مجموعه است. حسین تبریزی، کارگردان این مجموعه بهخوبی توانسته از یک بازیگر جوان و کمتجربه سینما وتلویزیون در نقش دختری مبارز و آزادیخواه بهنام سوجان بهعنوان سمبل مقاومت و درعین حال مبارزه با بیعدالتی درروایت داستان بهره ببرد و چنان بازیای از او بگیرد که یقینا قابل تحسین است.غزاله اکرمی، ایفاگرنقش سوجان هم تلاش زیادی کرده تا بهطور صحیح و دقیق در نقش این دختر مبارز گیلانی ظاهر شود. درهمه قسمتهای این مجموعه تلویزیونی شاهد هستیم که اکرمی با بازی درخشان و ظاهر شدن در کاراکتر سوجان حالتها، رفتار وحرکتهایی را ازخود به تصویر درآورد که دقیقا نمایشگر رفتار و حالات همان شخصیتی است که از او درآن برهه تاریخی انتظار میرود.این بازیگر اگرچه در ابتدای آغاز این مجموعه دختر خانوادهای معمولی و تلاشگر است اما به تنهایی در مسیر زندگیاش بانویی خودساخته و بسیار قوی میشود و برای رسیدن به هدفهای مهمی که در زندگی اجتماعی و تحصیلیاش دارد تلاش بسیار میکند و همه اینها بهرغم مشکلات و مصیبتهای فراوانی است که برای او ایجاد میشود. مصائبی نظیر درگذشت مادر و پدرش،ناکامی درعشق ومشکلات ریزودرشتی که درروایت داستان این مجموعه با آندست وپنجه نرم میکند.این شخصیت مثل کوهی استوار ومحکم درمقابل تمامی مشکلات ومصیبتها میایستدوهرگز تسلیم نمیشود.قربان در قسمتهای پایانی این مجموعه ناامید و شکستخورده از زندگی خودساختهاش، سعی میکند مسیر زندگی سوجان قصه را در واپسین لحظات تغییر دهد اما سوجان قصه به مثابه یک زن مبارز میایستد و نشان میدهد که انسانهای مبارز برای مقاومت ساخته شدهاند و هرگز در مقابل زور و زورگویان تسلیم نمیشوند.این مجموعه در واقع جدای از اینکه به یک روایت تاریخی کهن از درون جنگل و مبارزه برعلیه رژیم ستمشاهی میپردازد از زاویه خاص دیگرهم نمایشدهنده تصویر چهره یک بانوی مقاومی است که در کشاکش مصائب و مشکلاتی که با آن روبهرو میشود ایستادگی میکند.همچنین کاراکتر سوجان دراین مجموعه درقامت زنی باهوش و مستعد به تصویر کشیده شده و درقسمتهایی از این مجموعه مخاطبان با دختری روبهروهستند که باوجود تلاش و فعالیت اجتماعی بهعنوان معلم مدرسه درروستا، ازفهم و آگاهی اجتماعی و سیاسی روز برخورداربوده و تلاشهای زیادی را در این زمینه انجام میدهد.این روند نشان میدهد که نویسندگان و کارگردان مجموعه در به تصویر کشیدن شخصیت واقعی سوجان از زاویه یک انسان مقاوم نگاه کردند و خوشبختانه بازیگر این نقش نیز تا میزان زیادی توانسته در کاراکتر سوجان اهداف کارگردان را تأمین کند ودراذهان مخاطبان بنشیند.ازهمینرو ساخت مجموعههای تلویزیونی اینچنینی باقهرمانان جوان وپخش آن از شبکههای تلویزیونی رسانهملی میتواند روحیه مقاومت و ایستادگی را در جامعه و بهخصوص نسل جدید گسترش دهد.