با توجه به این تمدن تاریخی، مدح و مرثیه و نوحهگری در روند زمان دارای یک مهندسی فوقالعاده ویژه شده که یک سبک باتجربه آزمودهشده منطبق با فضای جغرافیایی زیستبوم و دقیق در عرصههای تاثیرگذار مخاطبی، براساس جامعهشناسی و روانشناسی فوقالعاده علمی است. گویا تمام این المانهای زیستبوم و دریا با شما همنوا شده؛ این ویژگی و خصوصیات خاصی است و نکته دیگری که در ویژگی کار مداحی بوشهر مشخص است اینکه محتوای مدح و مرثیه در استان بوشهر تبیینی، تشریحی و هدایتی است. قیام حضرت اباعبدا... را کاملا تبیین میکند. این شعرهای جمعشده مثل یک منبر است؛ پرمحتوا و تاریخی و عمیق است و مساله را تبیین میکند و بعد از آن تشریح و تحلیل میکند که علت این مسائل چه بوده است. اول تبیین میکند، یعنی تاریخ نقلی و بعد تشریح میکند یعنی تاریخ علمی. خدا رحمت کند بزرگان این استان را، فقط در یک کلمه بگویم که شاهکار کردند در تاریخ مدح و مرثیه و ستایشگری، نه در جنوب ایران بلکه در کل ایران و در تاریخ اسلام و تاریخ تشیع. اول تبیین میکند و بعد تشریح میکند؛ تاریخ علمی میآید و دقیقا علتها را بیان میکند. کلا جنوب ایران، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر و خوزستان که در قدیمالایام مناطقی محروم بودند، اما چه شخصیتهای بزرگی که در این سرزمینها طلوع نکردند. چون بحث مرثیه است، شخصیتهای بزرگی در عرصه مداحی، نوحهخوانی و مرثیهسرایی بودند اما کسی به آنها توجه نکرد. در تاریخ اینها مثل ستارهای هستند که درخشیدند و بعد از مرگشان مثل شهاب خاموش گشتند و قدر آنان دانسته نشد.تاریخ کهنی که ما داریم هم بهزبان عربی و هم فارسی روایت شده است اما تاریخ معاصر ما از ناخداعباس شروع میشود؛ او یک کار بزرگی کرد. براساس تجربهای که از سفرهای متعدد کسب کرده بود و روحیه دینی و کیاستی که داشت، عزاداری بوشهر را مهندسی ساختاری و محتوایی کرد.ساختار اینطور بود که بهشکل دایرهای و بُرهای چندگانه با محوریت نوحهخوان در حرکت بود و نوحه عزاداری هم بهشکل نوای دریا در حالت آرامش و توفانی و ارتباط تمام عزاداران با هم که ما یکی هستیم. اینکار را فکری قوی انجام داد؛ در رابطه با محتوا، محتواهایی که ناخدا عباس از خودش بهجا گذاشت را ملاحظه بکنید. ایشان خیلی رنج کشید و نواهایش به اهواز و به مرکز ایران رفتند.