آثار و یادمان‌های به جا مانده از دوران دفاع مقدس به عنوان میراث معنوی قابلیت ثبت ملی و جهانی دارد

یادمان به یادمان با کاروان عشق

سِر دلبرانه‌ای از سردار دل‌ها

می‌دانم که اکنونِ رسانه از طنین نام و یاد  و ستایش‌ها و بزرگداشت سردار دل‌ها آکنده است و الفبا نیز در بازتاب ویژگی‌های این ابرمرد کم‌می‌آورد. اما نمی‌شود او را ننوشت.
می‌دانم که اکنونِ رسانه از طنین نام و یاد  و ستایش‌ها و بزرگداشت سردار دل‌ها آکنده است و الفبا نیز در بازتاب ویژگی‌های این ابرمرد کم‌می‌آورد. اما نمی‌شود او را ننوشت.
کد خبر: ۱۴۸۸۱۳۴
نویسنده علی مظاهری - روزنامه‌نگار

در اکنون‌زیستن، ویژگی ما روزنامه‌نگار‌ها است. قلم ما بایستی بهنگام و مناسب، کنشگری بایسته‌و شایسته از خود نشان بدهد مثلا در قبال یک یادمان تقویمی اگر در موقع لازم، به روشنگری روزآمد نپردازد، نه تنها روز و فرصتش را از دست می‌دهد بلکه بخش مهمی از آینده را از پیش می‌خورد و می‌سوزاند! حتی اگر ساعاتی از  روز تقویمی و مناسبتش مانده باشد بسادگی نمی‌تواند به جبران بپردازد و نارسایی و جاماندنش را از خودش و از چرخ زمان بپوشاند.

از سوی دیگر، گاهی به عنوان مخاطب در بمباران داده‌ها واقعیت را فرافکنانه بررسی‌کرده درمی‌یابیم. تحلیل ما از واقعیت با وجودی که برای ما پذیرفتنی و خردپذیر می‌نماید، می تواند با آن‌چه که درست و راست است، بسیار فاصله‌داشته باشد.

رسانه همین است! ما اصحاب رسانه به سهم خود می‌توانیم دوغ را از دوشاب تشخیص‌دهیم و به مخاطبان ارایه کنیم ارایه واقعیت برپایه سیاست‌ها و راهبرد‌های درازمدت با رویکردی که مخاطب را مجاب و ناگزیر از پذیرش روایت رسانه و داده‌های تحلیلی‌اش می‌سازد، اما در غیاب ساختار‌های همگرای تولید و تقدیم پیام در راستای جهاد تببین و روشنگری.. فقط می‌توانم بنویسم: خدانکند! بلابه‌دور!  

پس کافی‌است خود را در سایه پشتیبانی  از ولی فقیه استواربداریم ولاغیر؛ تا از این‌رهگذر (بفرموده امام راحل‌ره) به این مملکت هیچ آسیبی نرسد! جادارد تا رهنمود و البته هشدار رهبری را به نشست افق تحول رسانه ملی فرایادبیاریم که مهمتر از کنشگری نظامی همانا کار رسانه‌ای خلاقه و اثرگذار ماست که نتایج را دگرگون می‌کند و چهره راستین واقعیت را می‌نمایاند و [بقول بودریار]بازنموده‌های رسانه‌ای دشمن را محو می‌سازد.

شناخت دشمن به گفته سردار دل‌ها امری سیاسی نیست؛ بلکه پژوهشی و تحقیقی است.

پس نه این‌همه ستایش‌های حامیان ترور ایشان و دشمنان‌شان، رهآورد احساس است، نه برخاسته از آنات پرشور موج‌های رسانه‌ای که عموما همسو با نظام سلطه جهانی‌اند. بی‌گمان، ستایش‌های راستینی که رسانه‌ها را در این بویژه دوازده سال اخیر [۷ سال منتهی به ترور سردار دل‌ها و ۵ سال برگذشته از شهادت‌شان]گفتار سرآمدان نظریه‌پردازی و تحلیلگران متخصصی است که تکرار سخنان و نام‌و جایگاه‌شان در این یادداشت چکیده نمی‌گنجد هرچند «سر دلبرانه سردار را از زبان دیگران نیوشیدن، براستی خوشتر است»!

بیندیشید اگر محور مقاومت نبود آن هم در مهمترین منطقه جهان، آیا چهره آخرالزمانی روزگار ما چگونه بود؛ بی‌گمانم که نمی‌دیدیم دست بالا را داریم و سرفرازی‌مان کورکننده چشم اهریمنان بدکیش است یعنی همه دشمنان ایران اسلامی.

غنیمت شمردن فرصت‌ها و شکارشان به گونه‌ای پیشدستانه را می‌توان از برترین ویژگی‌های سردار دل‌هامان شمرد؛ یکی از آن فرصت‌ها  که با هوشمندی و درایت از پیش‌دید و پیشدستانه مدیریتش کرد؛ ساختاربندی بنیادی محور مشهور به مقاومت است. شهید ما شبکه‌ای مؤثر و مطمئن از نیرو‌های همفکر را در سرتاسرای منطقه برپاکرد که همسو با پیشبرد اهداف ایران سرفراز، نه تنها منطقه بلکه جهان را تغییرداد، زیرا این دوران آخرالزمانی ما همه تحول‌های دگرگون‌ساز  و جهانگیر را همین محور رقم‌خواهدزد؛ محوری که اگر سردار کارآموزده و یاور همیشه‌مومن ولایت فقیه نبود، نه وجود و بود، نه هویت سرفرازانه و دست بالا، نه هژمونی موثری نداشت.

سردار با خردمندی سیاسی و همکاری با همه طیف‌ها و توجه به دوستان و خالی‌نکردن پشت‌شان (برخلاف رویه معمول امریکایی‌ها) توانست چهره خاورمیانه را دگرگون کند، امریکا و رژیم اشغالگر و نقشه‌هاشان را ناکام گرداند و چهره جدیدی به مهمترین منطقه جهان در خور راهبرد‌های ایران اسلامی ببخشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها