غیر از این شعار، شهر ما مردمانی آرام با روح لطیف و کریمانه دارد. این لطافت از فعالیتهای خیرخواهانه و کارهای نیکی که برای مجموعهها و موسسههای خیریه و ... انجام میشود گرفته، تا گنبد آجری سلطانیه که سومین بنای تاریخی جهان و اولین آن در ایران است و از قضا داستان عشق و ارادت بانی آن به امام علی (ع) زبانزد است، گسترش پیدا کرده. زنجان مرکزی خاص برای معنویت و عشقورزی به آلا... است. این روحیه را میتوان در تک تک افراد دید و شنید، خاصه افراد سرشناس و متدین شهر.
جز یک نسب که از تو به خود بسته چیستم / من آنچنان که آل علی هست، نیستم/، اما مرا همای علی از خود مران که من / تا چشم داشتم به حسینت گریستم
این وصف حال عزیزی است که در مدح و رثای علی (ع) و آل علی (ع) سالهاست مداحی و روضهخوانی میکند. سیدیوسف شبیری، مداح زنجانی متولد ۱۳۵۱ کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، کارمند دانشگاه علوم پزشکی است. از ازدواجش در سال ۷۹ سیدعلی و سیدهکوثر به یادگار مانده است. سالها در حسینیه اعظم زنجان و در دسته حماسی هیات فاطمیون، نوای معروف «آ... آ... شب عاشور بلادور بو گجه...» را از او شنیدهایم و حالا در دفتر کارش نشستهایم تا برایمان از مداحی و نوکری برای دستگاه حسینی (ع) بگوید...
عشق به مادر و قدردانی خالصانه از پدر
سید یوسف در ۱۸ سالگی (سال ۶۹) مادر خود را از دست داد. نزدیک به ۵۰ سال با پدر خود زندگی کرد و حالا در گفتوگویمان هم بارها از پدر و محبتهایی که از او دیده یاد میکند.
حاجآقا شبیری در شروع صحبتهایش میگوید: «پایههای اصلی تربیت بهعهده مادر است.» از مادر بهعنوان جوهر و گوهر زلال در تربیت، پایههای اصلی ادب و اخلاق و عشق یاد میکند و، اما اذعان میدارد متاسف است به واسطه عمر کم و کوتاه مادر نتوانسته بیشتر از این نعمت عظیم بهره بجوید. او بیشترین تاثیر در زندگی خود را از مرحوم پدر داشته و خود را مدیون حکمت و دانایی او میداند. وی که در خانوادهای پرجمعیت با چهار خواهر و سه برادر بزرگ شده و تهتغاری خانه پدری بوده از آنجا که همه خواهران و برادرانش ازدواج کرده بودند او تا آخر عمر پدر، کنار او زندگی کرد و برای ازدواج با همسرش هم شرط میگذارد که با پدرش زندگی کند.
روضه در خاندان ما ریشهدار است
وی در تمام مدت گفتگو بارها از ارادتی که به پدر خود داشته، میگوید: بیشترین تاثیر روحی و روانی را از بابا گرفتم و زندگی و کشف استعداد خود را مدیون تلاشها و مدیریت ساده و خالصانه او هستم. پدر برای یادگیری و آموزش روضهخوانی من را به اساتید میسپرد و از همان بچگی مرا به منازل شهدا و مساجد میبرد تا مداحی کنم.
شبیری با اشاره به این موضوع که روضه در خاندان ما ریشهدار است و پدر بزرگ مرحومم «میر واسع شبیری» در زمان خود یکی از روضهخوانهای بنام منطقه و روستای خودشان و اطراف بودند، گفت: «پدرم سواد خواندن و نوشتن نداشت و تنها میتوانست چند سوره از قرآن را به صورت هجی (مکتبخوانی) بخواند، ولی با وجود این، از درایت بالایی برخوردار بود و توانست با هوشمندی سبک اصیل زندگی کردن را به ما آموزش بدهد. او سال ۱۴۰۰ به دیار باقی رفت، اما ما او را زنده و همیشه ناظر بر زندگی خودمان میدانیم و هیچگاه نبودش را احساس نمیکنیم.
گاهی اشک؛ گاهی لبخند
مداح محجوب شهر با گذر از خاطرات خود، گاهی اشک میریزد و گاهی لبخند بر صورتش نقش میبندد: «در دوران کودکی، در خانه ما کتابهای روضه و نسخههای قدیمی زیادی وجود داشت. بنده و دو برادر بزرگم، شهید سید داوود و حاج سیدیعقوب از روی آن کتابها میخواندیم و مداحی میکردیم. پدر دست ما را میگرفت و به خانه شهدا میبرد. به یاد دارم ما سه برادر فانوس به دست به منزل شهید سلاما... قربانی رفتیم و شعری با سبک خاص خود و زبان حال حضرت عباس به خانم سکینه میخواندیم... آغلاما شیرین زبانیم/ ایندی مشکیمی گوتوررم / یا بو قوللاری سالاللار / یا سو خیمیه گتوررم.
سیدیوسف با زمزمه این نوجه میگوید: من خیلی زیاد به صداها و روضههای اساتید بزرگی مثل حاج اصغر گنجخانلو و حاج غلامرضا عینیفرد که از نعمات الهی استان ما محسوب میشوند گوش میدادم و میتوانم بگویم که با نوارهای آنها زندگی میکردم.
همچنین نوای اساتید عزیز حاج آقا کلامی، حاج جواد رسولی و اساتید و مادحین دیگر، چون حاج اصغر صنایعی، حاجآقا پاشایی، حاجآقا نوربهمنی، حاج مرتضی حیدری، حاج محمدباقر تمدنی و حاج داوود علیزاده، حاج آقا شریعتی، وافد زنجانی، حاج اکبر غفاری، حاج آقا شاجری، زندهیادان حاج آقا حری، حاج آقا نجات، آقای دلکش زنجانی (با رباعی معروف یا حسین بو جمعیدن یکسر سلام اولسون سن)، حاج سلیم موذنزاده و مرحوم حاج آقا کافی را میشنیدم و از همه این عزیزان درس میگرفتم.
به حسب شاگردی حاج آقا کلامی در مغازه خیاطی، از ایشان درس معرفت و زندگی و معاشرت با دیگران را آموختم. پدرم وقتی مرا به مغازه خیاطی برد به حاج آقا گفت که پسرم را برای نوکری آل ا... به شما سپردم.
یادگیری منش
سید یوسف شبیری ضمن تاکید بر اینکه حاجآقا کلامی حق استادی برگردنش دارد، میگوید: به دلیل ترددهای زیاد به مغازه حاج آقا، من نیز شخصیتهای زیادی را دیدم. بنده آنجا شاهد رفت و آمد عزیزانی، چون زندهیاد رحیم منزوی اردبیلی، انور مرحوم اردبیلی، حاج جواد رسولی، زندهیاد حاجآقا حری، حاجحسین سهیل و خیلی از ذاکران و حسینیان زنجانی که جزو آدمهای قدیمی و صاحب اثر این شهر بودند و هستند، بودم. همه اینها باعث میشد من علاوه بر ارتقا، سواد ارتباطی و سبک و سیاق خواندن، منش و اخلاق را نیز از این بزرگواران یاد بگیرم.
تربیت نامحسوس
وی معتقد است: نوحهخوانی کار آموزشی نیست و در مجال آموزش نمیگنجد. بلکه تنها یک راه انتقال وجود دارد آن هم از روح به روح است. حضور علاقهمند به مداحی در کنار و پای منبر پیشکسوتان مداحی هم نوعی آموزش محسوب میشود و تاثیرعملی فراوانی دارد. این روشها در نسل گذشته بوده است و ما هم این کار را با نسل آینده انجام میدهیم و اکثر دوستان در پایان جلسات به نوجوانان اجازه میدهند نوحهخوانی و مداحی کنند تا نسل بعدی این حوزه تامین و تربیت گردد.
تاثیر جنگ بر مداحی
این مداح اهل بیت با اشاره به شروع خواندن خود میگوید: بنده مداحی را از زمان خردسالی و با مکبری در مسجد محله رضویه و مسجد امیرالمومنین (ع) منطقه فرودگاه شروع کردم. هیات متبرک به حضور شهیدان بود و از بدو شروع فعالیت پایگاههای مقاومت بسیج مساجد، در زمان جنگ، دعای توسل را با حضور شهدا و در محضرشان میخواندیم. بعد از رحلت حضرت امام در سال ۶۸ با یک نگرش و رویکرد جدید در محلههای مختلف مراسمهایی با عنوان و نام و رسم جدید هیات فاطمیون زنجان بر پا کردیم و در محلهها و مسجدهایی مثل مسجد فاطمه زهرای سه راه امجدیه، مسجد پنج تن جهاد، مسجد شهدای امجدیه، مسجد چهارده معصوم پشت امجدیه، مسجد ثارا... شهرک شهدا، مسجد شهدای مزارپایین، مسجد اسلامیه، مسجد موسی بن جعفر امجدیه و خیلی مساجد دیگر اجرای برنامه داشتیم. در نهایت در سال ۷۶ در مسجد ولیعصر واقع در کوچه باشگاه، به دلیل علاقه شدید به ساحت حضرت زهرا (س) هیات فاطمیون زنجان را را در آن مکان مقدس مستقر و تثبیت کردیم.
شهیدان، آموزگار گریه بر حسین
حاج سید یوسف تأکید میکند: نمیدانم فلسفه این موضوع چیست، ولی شهیدان هشت سال دفاعمقدس علاقه خاصی به وجود حضرت زهرا (س) داشتند. همزمان با انقلاب و جنگ تحمیلی شکل هیأتها جلوه جدیدی پیدا کرد. بعد از جنگ، هیاتها شکل خاصتری به خود گرفتند. روضهخوانی از زمانهای قدیم وجود داشت، ولی صرفا برای امام حسین گریه و نوحهخوانی میشد و این در جای خود ارزشمند است، ولی بعد از انقلاب و شروع جنگ، هیاتها شکل خاصتری به خود گرفته و آرمانیتر شدند. به تعبیر حضرت امام (ره) شهیدان امامزادگان عصر حاضرند و این گریه و اشک بر امام حسین (ع) را هدفمند کردند.
برنامههای ویژه هیات ما
وی در ادامه ضمن تاکید بر اینکه ما در هیات فاطمیون علاوه بر برنامههای هفتگی در طول سال هم سه برنامه شاخص و مهم داریم، میگوید: برنامه شب عاشورا، عصر عاشورا و چله زیارت عاشورا که از اول صبح روز عاشورا تا اربعین حضرت سیدالشهدا ادامه دارد از برنامههای ویژه ماست. این برنامه را پنج روز به پنج روز در مساجد مختلف سطح شهر برپا میکنیم و خدا را شکر خیلی مورد استقبال مردم و همشهریان واقع میشود. در ایام فاطمیه هم برنامه فاطمیه برگزار میکنیم و برنامه هفتگی ما سهشنبه شبها در مسجد، ولی عصر با حضور میانگین ۵۰۰ نفر از همشهریان و عاشقان اهل بیت (ع) برپا میشود. در کنار این کارهای خوب، تحصیل و تهذیب و ورزش هم از امور مهم به شمار میرود که همیشه مد نظرمان هست.
ذکر یا جده سادات
شبیری در میان صحبتها، از اینکه اهل بیت نور واحدی هستند، میگوید و تاکید میکند: نمیدانم حکمت کار کجاست که بیشتر شهدا و حتی حاج قاسم سلیمانی عزیز، متوسل به حضرت زهرا (س) بودند و خود بنده هم علاقه شدید به ساحت وجودی و روضه حضرت مادر دارم.
بنده همیشه ذکر یا جده سادات را بر زبان دارم و همچنین ذکر دیگری که خیلی سفارش شده و در مواقع سخت زمزمه میکنم «یاا...، یا رسولا...، یا امیرالمومنین، یا حجها...، یا فاطمهالزهرا یا، ولی ا...، یا صاحبالزمان یا بقیها...» است را دائما زیر لب تکرار میکنم.
از همسرم ممنونم
سید یوسف شبیری از خانوادهاش هم برایمان میگوید... «اگر قرار باشد از خانواده و همسرم به شما بگویم، از باب سپاس و قدردانی اول از همه از روح پدرم و بعد روح مادرم قدردانی میکنم که از آنها درس زندگی یاد گرفتم و بعد خواهرها و برادر عزیزم مخصوصا سید یعقوب که مثل معلم دیرین و همیشگی برای من بودند و هستند. همسرم هم در تمام مسیر زندگی با من همراه و همدل بودند و حتی ۲۰ سال در کنار هم با پدر زندگی کردیم. در طول این ۲۰ سال و حتی اواخر عمر و ایام بیماری پدر با وجود سفرهای کاری، حج و زیارت کربلا که بعضا یک ماه بنده در منزل نبودم، همسرم در همه این چند سال از ایشان و فرزندان و زندگیمان مراقبت کرد و همیشه از او بابت تربیت و سر و سامان بچهها و همراهی کردن با بنده و زندگی در کنار هم تشکر میکنم و از خدا هم سپاسگزارم.
صله خوب است، اما...
وی در پاسخ به این سؤال که مداحی شغل است یا نه؟ گفت: همانطور که میدانید امام صادق علیهالسلام به روضهخوان و شاعر، صله میدادند. حال صله دادن و گرفتن، مهر تاییدی بر این کار است و از آنجا که اهل بیت به کارهای خوب صله و پاداش میدادند، این میتواند پیوست این موضوع باشد. به نظر بنده گرفتن صله ایراد ندارد مهم نیت عمل است. بابت این موضوع دیدگاه و نگرش مردم هم بیتاثیر نبوده و باعث بعضی سوتفاهمها شده است.
صادقانه میگویم، برخی مواقع اگر صله و تبرکی به بنده داده شود بدون نگاه کردن مبلغی را برمیدارم و مابقی را پس میدهم و خیلی وقتها خود این مبالغ در راه خدا صرف یا هزینه میشود. ولی باز میگویم و تاکید دارم که این دریافتها بایستی تحت شرایطی باشد نه اینکه مداح و اطرافیان منتسب به ایشان بخواهند به صورت علنی و زبانی قید نمایند و طی کنند و شماره حساب ارسال کنند و درخواست مبلغ زیادی داشته باشند!
آسیبهای مداحی
این مداح اهل بیت تاکید دارد نوحهخوانی و مداحی و این کار ما خدمت محسوب میشود و نباید روی آن قیمت بگذاریم. البته درباره بعضی از رفتارها خود مردم تشدیدکننده این ماجرا هستند. خود بنده شاهد بعضی از این رفتارها بودهام. به طور مثال فردی قولی برای مداحی به مراسم میگیرد، ولی عملا رسالت متقابل را انجام نمیدهد. یا برای تایید گرفتن از مداح سرشناس از مداح دیگر مایه گذاشته و او را واسطه قرار میدهد یا برای دیده شدن مراسم خود، مداحی را با هزینه بالا دعوت میکند و... همه اینها آسیبزا هستند.
مداحی با روزگار خود پیش برود
شبیری در پاسخ به این سؤال که آینده مداحی در ایران چگونه است، میگوید: رهبری عزیز که نقش دیدهبانی دارند، در تمام حوزهها و رشتهها حساسیت دارند. ایشان همیشه بر عزاداری سنتی تاکید میکنند و اصرار دارند شیوه سنتی مداحی از بین نرود. حضرت آقا روشهای جدید و نو را هم در قالب حفظ ساختار اصلی و محتوا میپذیرند و استقبال میکنند، ولی همیشه تاکید بر اجرای سنتی مداحی را دارند و توصیه میکنند.
اما اگر حواسمان جمع نباشد و مراقب نباشیم، جای نگرانی دارد، چون بعضی از افراد به طور ناخواسته مداحی را به شکلهای دیگری که در شأن مداحی نیست، میخوانند و اجرا میکنند. همانطور که میبینیم رویکرد حضرت آقا همیشه نسبت به نسل جوان و نوجوان نگاه مثبتی است و سفارش میکنند مداحی باید با زمان و روزگار خود پیش برود و پیام آور باشد و اگر اینگونه رسالتها با مسائل روز، بهروز نشود اثر آن کم خواهد بود. همانطور که موسیقی اگر روح را به حرکت وا دارد و با آرمان خواهی و هدفدار به سمت انرژی مثبت بکشد خوب و مثبت است، ولی اگرانسان را به رخوت و سستی و تنبلی بکشاند منفی تلقی خواهد شد.
عشق و عاشقی و معجزههای آلا...
همانگونه که عاشق خود را شبیه به معشوق خود میکند ما هم باید تلاش کنیم خود را شبیه به کسی کنیم که مدح و ثنای او را بر زبان داریم. اگر ما در زندگی شبیه به کسی که مدح او را میکنیم باشیم شیعه واقعی خواهیم بود. دوستی، محبت، مودت و مهربانی و آقایی آلا... و دیدن بعضی از معجزات در این راه زیاد است، ولی باید اسرار نهان همیشه بطور سر، نهان بماند و هر چیز را نباید گفت.
در خیلی روضهها و هیاتها حضور داشتم و دارم. دعای ندبه از سال ۷۲ در مسجد دروازه رشت برگزار میشود و مخصوص ارادت به ساحت مقدس حضرت مهدی عج است و اثرگذاری عالی داشته و اگر قرار باشد چیزی که میبینیم را بگوییم، اثر آن از بین خواهد رفت. آن که را اسرار حق آموختند...
در پایان فقط این را بگویم که «اربعین» مقدمه ظهور است و و در همان جاست که امام حسین (ع) و نهضت حقیقی عاشورا را به جهان معرفی میکند. این همان نام و نشان شیعه بودن و شیعه ماندن است.
هر آن کسی که قدم زد در آستان حسین/ عزیز هر دو جهان شد قسم به جان حسین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با حسن کاظمی قمی دیپلمات نزدیک به حاجقاسم بررسی شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد