لازمه زیست در چنین جغرافیا و محیطی، مقابله با بلایای طبیعی و بحرانهای اجتماعی گوناگون است که ضرورت ایجاب میکند تا اعضای جامعه تلاش کنند برای بقای خود با این شرایط بجنگند و پیروز شوند.طبیعتا افرادی که از تابآوری بالاتری برخوردارند، میتوانند بهطور موثرتری با شرایط سخت کنار بیایند و تلاش کنند تا ضمن مواجهه با بحرانها، زندگی فردی و اجتماعی خود را مدیریت کنند. به بهانه سالروز زلزله ویرانگر بم در ۵ دیماه ۱۳۸۲ نگاهی به موضوع بحران و تابآوری فرهنگی داشتهایم.
زلزله ۵دیماه ۱۳۸۲ بم با بزرگای ۶.۵یک نمونه حیاتی برای درک تابآوری در برابر سوانح در ایران است. این زمینلرزه به خسارات فاجعهبارازجمله حدود۳۰هزار کشته وتخریب قابل توجه بناهادرقسمت شرق شهر و زیرساختهای بم منجر شد.زمینلرزهای که بخش قابلتوجهی از زیرساختهای شهر ازجمله خانهها، مدارس، بیمارستانها و اماکن تاریخی را ویران کرد. پیامدهای این فاجعه آسیبپذیریهای متعددی را در سامانههای آمادگی وواکنش ایران دربرابر سوانح آشکارکرد.یکی از بارزترین آسیبپذیریهایی که در زلزله بم آشکار شد، ناکافی بودن قوانین ساختمانی و شیوههای ساختوساز در ایران بود. بسیاری از سازههای بم برای مقاومت در برابر فعالیت لرزهای طراحی نشدهاند: استانداردهای ساختوساز ضعیف موجب شد تا تعداد زیادی از ساختمانهای سنتی با استانداردهای لرزهای مدرن مطابقت نداشتند. این امر به تخریب گسترده در زلزله منجر شد. زیرساختها و ساختمانهای موجود برای افزایش تابآوری در برابر زلزله مقاومسازی نشده بودند و در معرض آسیبهای شدید قرار گرفتند.
سیاستهای توسعه شهری پیش از زلزله بم، به افزایش آسیبها منجر شد. تراکم بالای جمعیت در ناحیهای از شهر که از نظر لرزهخیزی خطرناک بود، بهویژه در شرق شهر بم، بدون برنامهریزی کافی برای ساخت خانههای مقاوم و ایجاد مسیرهای تخلیه اضطراری، فاجعه را تشدید کرد. زیرساختهای ناکافی، ازجمله نبود زیرساختهای ایمنی و بهداشتی که بتوانند در برابر زلزلهای همچون زلزله بم تاب بیاورند، به مشکلاتی در نجات و امداد به مناطق آسیبدیده پس از فاجعه تبدیل شد. آموزش ناکافی در زمینه آمادگی و خدمات اضطراری غیرحرفهای، به همراه فقدان آموزش کافی برای واکنش به سوانح در مقیاس بزرگ، به تأخیر در عملیات نجات انجامید.
بین سازمانهای دولتی و غیردولتی فعال در تلاشهای امدادرسانی، فقدان هماهنگی مؤثر مشاهده شد. همچنین، آگاهی عمومی پایین و کمبودهای آموزشی ازجمله مشکلاتی بودند که در خلال و پس از زلزله بروز کردند. این مسائل به مشارکت محدود در ابتکارات آمادگی برای زلزله منجر شد. مدارس نیز فاقد برنامههای جامع برای آموزش دانشآموزان در مورد بلایای طبیعی و نحوه واکنش مؤثر به آنها بودند. سامانه بهداشت و درمان بم بهدلیل فروریختن کامل بناها و ناتوانی در مدیریت تلفات گسترده، بهطور کامل از سرویسدهی خارج شد. بیمارستانهای صحرایی بهسرعت مملو از بیمارانی شدند که به مراقبتهای فوری نیاز داشتند. همچنین، فقدان خدمات حمایت روانشناختی، یکی از مشکلات بزرگ برای بازماندگانی بود که با عواقب ترومای استرس پس از سانحه دستوپنجه نرم میکنند. زلزله بم ازدسترفتن معیشت بسیاری از مردم و یک تخریب گسترده را در پی داشت. هزینههای بازسازی درازمدت این منطقه حدود دومیلیارد دلار برآورد شد. زلزله بم بهعنوان زنگ خطری برای ایران در خصوص آسیبپذیری نسبت به زلزلهها شناخته میشود. این رخداد انسانی ضرورت تلاش برای بهبود شرایط را مشخص میکند؛ ازجمله در زمینه اجرای قوانین ساختمانی، استراتژیهای برنامهریزی شهری، آموزش واکنشهای اضطراری، ارتقای آگاهی عمومی درباره آمادگی در برابر سوانح، تقویت سیستم مراقبتهای بهداشتی و برنامهریزی برای تابآوری اقتصادی. پرداختن به این آسیبپذیریها بهمنظور افزایش ظرفیت کلی کشور و بهبود تابآوری فرهنگی برای واکنش مؤثر به سوانح آینده، ضروری است. فاجعه زلزله بم اهمیت چندین حوزه کلیدی را برجسته کرد که عملا با فقدان آنها در زلزله بم آسیبهای انسانی بسیار گسترده شد. برای افزایش تابآوری در برابر زلزلههای آینده، موارد زیر ضروری است: تابآوری مؤثر در برابر سوانح با برنامهریزی و سازماندهی جامع آغاز میشود. برنامهریزی پیش از فاجعه با استفاده از پروتکلهای واکنش اضطراری قابل اجراست و باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. مشارکت مردم محلی در آمادگی برای سوانح بهمنظور همخوانی فرهنگی و قابلدرکبودن برنامهها ضروری است. برگزاری مانورهای منظم و آموزش بهعنوان تمرینات اضطراری برای آمادهسازی در برابر سوانح، امری حیاتی است. منابع انسانی نقش حیاتی در واکنش و بازیابی پس از سوانح دارند؛ بنابراین، برنامههای آموزشی مداوم برای پرسنل پزشکی، اولین پاسخدهندگان و داوطلبان ضروری است تا اطمینان حاصل شود که آنها به مهارتهای لازم تجهیز شدهاند و کیفیت واکنش به سوانح بهبود یابد. همچنین، ایجاد سامانههای حمایت روانی ــ اجتماعی و گروههای کمک برای ارائه حمایت روانشناختی به قربانیان الزامی است. چالشهای لجستیکی میتواند بهشدت مانع تلاشهای واکنش به سوانح شود. درسهای آموختهشده از بم نشان داد که مدیریت زنجیره تامین برای کالاهای ضروری مانند غذا، آب، لوازم پزشکی و سرپناه به زنده ماندن تعداد بیشتری از آسیبدیدهها کمک فراوان میکند. ارزیابی منظم تابآوری و آسیبپذیری زیرساختها و قابلیتهای استقرار سریع همراه با ایجاد سیستمهایی که امکان بسیج سریع منابع را بلافاصله پس از یک فاجعه فراهم میکند و هماهنگی بینالمللی کمکهای بشردوستانه با تمرین دستورالعملهای روشن برای چگونگی بهرهگیری از آن، آموزش حساسیت فرهنگی برای امدادگران خارجی واطمینان ازاینکه پاسخدهندگان بینالمللی آداب و رسوم و شیوههای محلی رابرای تقویت اعتماد درجوامع آسیبدیده درک میکنند، مواردی است که در تابآوری پشتیبانی از عملیات امدادی حیاتی است. ارائه خدمات بهداشتی هنگام سوانح، شامل بهبود پزشکی اورژانس با آموزش بهتر و تخصیص منابع کافی توسعه توانبخشی برای بازماندگان با ناتوانیهای طولانیمدت ناشی از صدمات زلزله بخشهای مهم توسعه تابآوری نظام سلامت است. سامانههای جمعآوری دادههای بلادرنگ، امکان ردیابی برخط تلفات، نیازهای منابع و چالشهای لجستیکی را فراهم میکند. توسعه روابطعمومی بحران با ایجاد کانالهای ارتباطی شفاف برای اطلاعرسانی به مردم در مورد اقدامات ایمنی قبل، حین و بعد از زلزله، نکتهای بود که به صورت عمده پس از زلزله ۱۳۸۲ بم مطرح شد.تجربه بهدستآمده از زلزله بم، بینش ارزشمندی را در مورد افزایش تابآوری در برابر سوانح در ایران ارائه کرد. بازسازی زلزله بم به صورت فیزیکی تا پایان شهریور ۱۳۸۶ طول کشید ولی بازسازی روانی و اجتماعی بم هیچگاه کامل نشد. با پرداختن به این مشخصات - برنامهریزی و سازماندهی مدیریت منابع انسانی و سازماندهی خدمات ومدیریت اطلاعات وبها دادن به بازسازی بهتر(building Back better)- ایران بهتر میتواند برای رویدادهای سوانح آینده آماده شود.
زلزله؛ همسایه دیوار به دیوار ایران
کشور ایران در مرز صفحات تکتونیکی اوراسیا و عربستان واقع شده و بهخاطر حرکت رو به شمال صفحه عربستان تحت فشار قرار دارد. آنگونه که دانشمندان این حوزه اعلام کردهاند، برخلاف دیگر سیارات خاکی منظومه شمسی، پوسته زمین یکپارچه نیست بلکه از تکههای جداشدهای تشکیلشده که روی گوشته مذاب زمین حرکت میکند. این صفحات در برخی نقاط از یکدیگر جدا میشوند (مانند جزایر هاوایی در اقیانوس آرام)، در برخی نقاط به هم کوبیده میشوند (مانند رشتهکوه هیمالیا در آسیا) و در برخی نقاط دیگر یکی به زیر دیگری میرود (مانند خط ساحلی کالیفرنیا در آمریکای شمالی). این حرکتها به فعالیتهای زمینشناختی مانند زمینلرزه و آتشفشان در مرز صفحات منجر میشود. ایران و ترکیه که در مرزهای برخورد صفحات اوراسیا و عربستان قرار دارد، زمینلرزههای بزرگی را تجربه میکنند؛ درحالیکه کشورهایی که دور از این مرز است، چنین زلزلههایی را تجربه نمیکنند.
سومین زمین لرزه پرتلفات تاریخ ایران
زلزله بم، زمینلرزهای با بزرگی ۶.۵ریشتر که در ساعت ۵:۲۶ بامداد روز جمعه ۵ دی ۱۳۸۲ به مدت ۱۲ ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند. این زمینلرزه با حدود ۳۰ هزار کشته سومین زمینلرزه پرتلفات تاریخ ایران بعد از زلزله اردبیل و دامغان است.
بزرگترین زمینلرزه تاریخ ایران
زمینلرزه طبس که با شدت ۷.۸ریشتر در ساعت ۱۹:۳۶ روز ۲۵ شهریور سال ۱۳۵۷، شهر طبس و روستاهای مجاور آن را ویران کرد، قدرتمندترین زلزلهای است که تابهحال در تاریخ ایران ثبت شده است. کشتههای این زلزله را بین ۱۵۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ نفر اعلام کردهاند؛ و این درحالی است که به علت شدت تخریب ساختمانها و شدت بالای زلزله، بسیاری از اجساد هرگز پیدا نشدند.
زمینلرزههای شدید و خسارتبار یک قرن اخیر در ایران
طی حدود یک قرن اخیر حدود ۳۱ زلزله بزرگ و خسارتبار در ایران اتفاق افتاده است که منطقه و سال وقوع آن به ترتیب به شرح زیراست:زلزله کاشمر در استان خراسانرضوی؛ سال ۱۳۰۲، زلزله فارسنیج در استان کرمانشاه؛ سال ۱۳۳۶، زلزله سنگچال در استان مازندران؛ سال ۱۳۳۶، زلزله بوئینزهرا در استان قزوین؛ سال ۱۳۴۱، زلزله دشت بیاض در استان خراسانجنوبی؛ سال ۱۳۴۷، زلزله طبس در استان خراسانجنوبی؛ سال ۱۳۵۷، زلزله رودبار در استان گیلان؛ سال ۱۳۶۹، زلزله قائنات در استان خراسانجنوبی؛ سال ۱۳۶۷، زلزله بوئینزهرا در استان قزوین؛ سال ۱۳۸۱، زلزله منطقه بم در استان کرمان؛ سال ۱۳۸۲، زلزله بلده در استان مازندران؛ سال ۱۳۸۳، زلزله زرند در استان کرمان؛ سال ۱۳۸۳، زلزله قشم در استان هرمزگان؛ سال ۱۳۸۴، زلزله بروجرد و درود در استان لرستان؛ سال ۱۳۸۵، زلزله قشم در استان هرمزگان؛ سال ۱۳۸۷، زلزله فهرج در استان کرمان؛ سال ۱۳۸۹،زلزله دامغان دراستان سمنان؛سال ۱۳۸۹،زلزله کهنوج دراستان کرمان؛سال۱۳۹۰،زلزله ورزقان در استان آذربایجانشرقی؛ سال ۱۳۹۱، زلزله طسوج در استان بوشهر؛ سال ۱۳۹۲، زلزله سراوان دراستان سیستان و بلوچستان؛ سال ۱۳۹۲، زلزله گوهران در استان هرمزگان؛ سال ۱۳۹۲، زلزله مورموری در استان ایلام؛ سال ۱۳۹۳، زلزله فریمان در استان خراسانرضوی؛ سال ۱۳۹۶، زلزله ازگله در استان کرمانشاه؛ سال ۱۳۹۶، زلزله مهران در استان ایلام؛ سال ۱۳۹۶، زلزله ملارد در استان البرز؛ سال ۱۳۹۶، زلزله سرپل ذهاب در استان کرمانشاه؛ سال ۱۳۹۷، زلزله ترکمنچای در استان آذربایجانشرقی؛ سال ۱۳۹۸، زلزله خوی در استان آذربایجانغربی؛ سال ۱۴۰۲، زلزله دماوند در استان تهران؛ سال ۱۴۰۳.