حالا نقش دانشگاهها و نخبگان علمی در شکلدهی به مقاومت همهجانبه، اهمیتی دوچندان یافته است. در ادامه با دکتر علی انتظاری،عضوهیأت علمی دانشگاهعلامهطباطبایی دربارهجایگاه دانشگاهیان درمیدان جنگ ترکیبی به گفتوگو پرداختهایم.
در جریان جنگ ۱۲روزه اخیر، شاهد موج سنگینی از عملیات روانی و رسانهای بودیم. این فشارها چه اثراتی بر ذهن، روان و تابآوری جامعه ایران گذاشتند؟
این جنگ رسانهای و اطلاعاتی، نشانگاه تابآوری مردم ایران است و هدف آن، کاهش این تابآوری است. هدف اصلی دشمن، کاهش اعتماد مردم نسبت به رسانههای رسمی است. البته اینکه تا چه اندازه در این مسیر موفق هستند جای بحث دارد چراکه مردم ایران مردمی پیچیده هستند و آنها این پیچیدگیها را درک نمیکنند. سوابق تمدنی ایران در آن جوامع وجود ندارد و به همین دلیل نمیتوان بهراحتی درباره اثرات ذهنی و روانی این حملات صحبت کرد. با این حال، هدف آنها این است که مردم، اعتمادشان را نسبت به رسانههای رسمی و غیررسمی ایران از دست بدهند و تابآوریشان در برابر تداوم این حملات کاهش یابد. آنها زمانی میتوانند موفق شوند که اطمینان حاصل کنند مردم در صورت فرسایشیشدن جنگ، دیگر تحمل لازم را نخواهند داشت. زمانی هم که این جنگ رسانهای و اطلاعاتی شدت گیرد، مردم بهنوعی خود را در یک پناهگاه امنیتی، اطلاعاتی و رسانهای قرار میدهند. این وضعیت باعث میشود مردم به نقطهای برسند که اساسا تمایلی به دنبال کردن اخبار جنگ نداشته باشند. بهنوعی وارد لاک دفاعی و مقاومت در برابر این جنگ از هر سو میشوند و این خطر، بسیار ناگوار است چراکه مردم عملا از بستر مشارکت خود در جنگ دور میشوند، در حالی که ما به حضور فعال آنها نیاز داریم.
چگونه میتوان حضور فعال و پرشور مردم در صحنههای مختلف را حفظ کرد؟
نقش رسانه در این خصوص بسیار قدرتمند است اما تنها رسانه کافی نیست بلکه باید به صورت محلهای، حضوری و مردمی عمل شود. مردم باید پای نظام و جنگ باشند و در عرصههای مختلف همکاری کنند؛ همانطور که در همین مدت، چه در دوران جنگ و چه پس از آن اقدامات مؤثری انجام دادند. بسیج محلات باید فعال شوند و البته مساجد نیز باید نقش جدیدی برای خود تعریف کنند. همچنین شهرداری باید رویکرد محلهمحور را در پیش بگیرد و محلهها باید پررنگ و قدرتمند شوند تا بتوانند مردم را در صحنه نگهدارند و ارتباطات مردمی شکل گیرد. بههر حال، تابآوری مردم و حس تعلق و بصیرتی که اکنون شکل گرفته باعث شده مثلا در تشییع شهدای اقتدار و مقاومت، حضور پرحجم و چشمگیر مردم را ببینیم. این موارد، در حقیقت سوخت موشکهای ما و روحیهبخش رزمندگان ماست.
چه مسئولیتی بردوش دانشگاهیان ونهادهای آموزشی است تاجامعه رادر برابراین جنگ روانی ورسانهای واکسینه کنند؟
وظیفه نهادهای آموزشی و دانشگاهیان، انجام مطالعات و تحقیقات در این زمینه است اما مهمترین کاری که میتوانند انجام دهند، ارتقای سواد رسانهای است. از سوی دیگر، آموزش انتقادی باید در دستور کار قرار گیرد؛ بهویژه در دوران مدرسه و در آموزههای دینی باید از روشهای القایی پرهیز شود و زمینهای برای گسترش آموزشهای انتقادی فراهم گردد. همچنین باید ساختاری وجود داشته باشدکه مردم را دربرابر شایعهپراکنی آسیبپذیر نکند؛ یعنی انفعال دربرابر شایعهپراکنی باید از بین برود. از طرفی دانشگاهیان و رسانههای ما باید اقدامات آفندی انجام دهند.وقتی مردم در جریان مبارزه قرار میگیرند، بسیاری از شبههپراکنیها و شایعات حل میشود. در همین مبارزهای که با رژیمصهیونیستی داشتیم، بسیاری از شبهاتی که ایجاد شده بود، برطرف شد چراکه مردم در جریان مبارزه قرار گرفتند. باید این مبارزه را آفندی کنیم و در سطح جهانی از ظرفیتهای مقاومت، حداکثر استفاده را ببریم.
بین ظرفیتهای مختلف دانشگاهی، کدام ابزارها و روشها را برای پیشبرد جهاد تبیین مؤثرتر میدانید؟
یکی از اقداماتی که دانشگاهیان، بهویژه اساتید مؤمن و بسیجی میتوانند و باید انجام دهند، مشارکت فعال در جهاد تبیین است. این مشارکت، هم برای مصرف داخلی و هم برای مصرف خارجی اهمیت دارد. آنهایی که توانایی دارند، باید در عرصه خارجی فعالیت کنند و کسانی که امکان فعالیت خارجی ندارند، حداقل در داخل کشور این وظیفه را انجام دهند. برای تحقق این هدف، ایجاد شبکهای از فعالیتهای رسانهای ضروری است؛ شبکهای که به صورت سازمانیافته و هماهنگ عمل کند به گونهای که گروهها یکدیگر را پشتیبانی کنند ودرپلتفرمهای مختلف به تولید و انعکاس محتوا بپردازند. جهاد تبیین نباید صرفا در قالب سخنرانی باشد بلکه باید بهصورت اینفوگرافیک و قالبهای متنوع دیگر تولید محتوا انجام شود. باید از ظرفیت دانشگاهها بیش ازپیش استفاده کنیم. دانشگاه عقل منفصل جامعه است وباید از تمام ظرفیتهایش بهره گرفت.بایدخود رادرمعرضجنگ ترکیبی ببینیمچراکه درهمهعرصهها امکان نفوذ دارد.ما درحال مقاتله بارژیم صهیونیستی هستیم و این مقاتله باید در عرصههای مختلف انجام شودنهفقط در عرصه نظامی. باید همانند شهیدان حسن طهرانیمقدم و حاجیزاده در عرصههای دیگر نیز موشکهای گفتمانی را به قلب اسرائیل روانه کنیم تا توطئههای این دشمن شرور خنثی شود و از همه مهمتر بتواند اقدامات آفندی انجام دهد و آنها را منفعل سازد.
به نظر شما ساختار فعلی دانشگاهها و نظام علمی کشور توانایی پاسخگویی به این جنگ ترکیبی و شناختی را دارد؟
همانطور که جنگ شناختی صرفا روانشناسانه نیست و از تمام علوم برای پیشبرد اهداف خود بهره میگیرد، نقشه علوم در جهان امروز نیز کاملا متفاوت شده است. این نقشه دیگر آن تقسیمبندی سنتی دانشگاهی، علوم پایه، علوم فنی و مهندسی و علوم انسانی جدا نیست که بتوان با آن در جهان امروز سربلند کرد. ما نیازمند تغییر در نقشه و آرایش علمی کشور هستیم و باید آن را با شرایط کنونی هماهنگ کنیم تا بتوانیم در برابر دشمنان شرور و پیچیده بایستیم. با نسل دانشگاهی سنتی و قدیمی، چنین امکانی وجود ندارد. ما به نسلهای جدید دانشگاهی نیازمندیم که چابکتر، کارآمدتر، عقلانیتر و هدفمندتر از نفرات کنونی باشند. در حال حاضر با این سطح فاصله داریم. دانشجویان ما در دانشگاهها درسهایی مانند تاریخ میخوانند اما در نهایت چیزی از تمدن خود نمیدانند. حتی بسیاری از دروس تخصصی نیز فاقد کارآمدی و اثربخشی لازمند. به هرحال ما در شرایطی قرار داریم که نباید سرمایه کشور را بیهدف و بدون برنامه هدر دهیم بلکه سرمایههای انسانی و مادی باید با حساب و کتاب دقیق و هدفمند هزینه شوند. اگر دانشگاهها نتوانند موضوع پایاننامهها و رسالههای خود را معطوف به جریان مبارزه با دشمن تنظیم کنند، اعتبار دانشگاه زیر سوال خواهد رفت. باید حداقل بخش عظیمی از موضوعات پژوهشی ما معطوف به مبارزه باشد.
چرا دانشگاهها باید خود را برای جنگ ترکیبی بازسازی کنند؟
درحال حاضر آمریکا و اروپا درعرصههای مختلف بسیار آسیبپذیرهستند. ما در حوزه علوم انسانی، ظرفیتهای فراوانی برای اقدام داریم و وظیفه اساتید علوم انسانی است که در این زمینه فعال شوند و کار کنند. ما در وضعیت جنگی قرار داریم و باید دانشگاههای ما تمام قد برای همراهی در این جنگ بسیج شوند. دانشگاهی که نتواند در جنگ همراهی کند، اساسا کارکرد خود را از دست میدهد. اگر دانشگاهی خود را ازجریان جنگ جدا کندوخدای نکرده رژیم صهیونیستی به جامعه ایرانی مسلط شود، چیزی تحت عنوان دانشگاه باقی نخواهد ماند. آنها بسیاری از سرمایهها و ظرفیتها را از بین خواهند برد. بنابراین دانشگاه نباید خود را منفک از جامعه بداند و باید خود را در وضعیت جنگی بازسازی و تنظیم کند. البته همه نهادها، سازمانها و مؤسسات باید چنین رویکردی داشته باشند. باید بفهمیم و درک کنیم که در وضعیت جنگی قرار داریم و این بحث امروز و فردا نیست. قطعا این مقاتله ادامهدار است. ما باید برای استقامت همهجانبه آمادگی داشته باشیم. این فقط یک کار نظامی نیست چراکه دشمن ما تنها در عرصه نظامی فعالیت نمیکند. دشمنی آنها در عرصههای مختلف جریان دارد و آنها وارد جنگ ترکیبی با ما شدهاند. بنابراین ما نیز باید در همه عرصهها فعالیت کنیم.
روایتهای رسانهای دشمن
دکتر علی انتظاری، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به باورپذیری برخی افراد به روایتهای رسانهای دشمن میگوید: «این مسأله به زاویهای بازمیگردد که آنها نسبت به رسانههای رسمی دارند و به همراهی و مشارکت با نظام سیاسی مربوط میشود. کاهش سرمایههای اجتماعی ازجمله عواملی است که میتوان علت آن را در این موارد جستوجو کرد. برخی اقشار، همراهی، مشارکت و بصیرت بیشتری دارند و بعضی دیگر کمتر.»
وی ضمن بیان اهمیت سواد رسانهای میافزاید:«سوادرسانهای درعرصههای مختلف، تعابیر گوناگونی دارد.یکی از معانی آن، این است که افراد نگرش انتقادی داشته باشند و تشخیص دهند رسانهای که به این شکل سخن میگوید، در حال تأمین منافع گروهی خاص بااهداف مشخص است.تشخیص منافع واهداف رسانهها،به سطح سوادرسانهای افراد بازمیگردد. متاسفانه ضعف نگرشهای انتقادی در مردم ونوع آموزشوپرورش القایی که درکشور وجوددارد،باعث شده نگرش انتقادی و عقلانی که میتوانست درجامعه شکل بگیرد بهوجود نیاید. در بسیاری از باورهایی که در جامعه تصور میکردیم با القا موفق خواهیم شد در حالیکه همین روش القایی باعث شده افراد نسبت به القائات دشمنان نیز انفعال بیشتری داشته باشند.»
او در ادامه عنوان میکند: «روحیه غیرپژوهشی و غیراستنادی در میان مردم وجود دارد و در برخی اقشار، این ضعف بیشتر به چشم میخورد. مثلا افرادی که تحصیلکرده هستند، قاعدتا برای هر خبری دنبال دلیل و منبع میگردند اما برخی از مردم، اساسا هر حرفی را که زده میشود بهراحتی نقل میکنند بدون اینکه برای آن منبعی جستوجو کنند. این مسأله تاحدی بهدلیل نبود کانالهای ارتباطی مؤثر میان گروهها، اقشار و صنوف مختلف جامعه است. این گروهها باید کانالهایی برای بیان دیدگاههای خود داشته باشند تا دیگران بتوانند نظرات آنها را نقد کنند.»
این استاد دانشگاه معتقد است درجامعه باید ارتباط و تعامل مؤثر شکل بگیردتاجامعهای قوی ساخته شوداماوقتی این ارتباط وجود نداشته باشد، افراد به تودههایی تبدیل میشوند که در معرض حملات سهمگین ارتباطی و اطلاعاتی قرار میگیرند.