سیانکی میگوید عمده انتقاداتش از فوتبال به دلیل روش غلطی است که در پرورش استعدادها وجود دارد. به همین دلیل به عنوان یک مربی تلاش میکند حداقل مسیر درست را مقابل شاگردانش بگذارد. او در حال حاضر سرمربی تیم جوانان پاس قوامین است و با این تیم نتایج خوبی به دست آورده.
محمد سیانکی آدم باجنبهای هست یا نه؟
بیش از حد.
چرا این حرف را میزنی؟
سن آدم دارایی گرانبهایی است. وقتی وارد ۵۰ سالگی میشوی، دیدگاهت با یک جوان ۴۰-۳۰ ساله فرق دارد. قبلا خیلی چیزها را زلال و شفاف میدیدم، چون فکر میکردم همه مثل من هستند ولی وقتی سنم بالا رفت، متوجه شدم اتفاقا باید جواب یکسری از حرفها را میدادم چون اشتباه بود فکر میکردم مثل خودم با جنبه هستند. در کل پشیمان نیستم چون خودم بودم. ساده زندگی کردم. هنوز هم از کنار یکسری حرفها به راحتی رد میشوم، در حالی که بعضی آدمها از کنار سادهترین چیزها رد نمیشوند. یک نمونه همین بازی قطر و ایران بود. نیمه اول ضعیفی داشتیم. انتقاد خاصی نکردم. چیزی را که دیدم، به زبان آوردم و گزارش کردم. دیدید چه هجمهای از سوی بازیکنان و کادر تیم ملی به من وارد شد. جنبه یکسری حرفها را ندارند دیگر.
موج عجیب و غریبی بعد از گزارش آن مسابقه راه افتاد. خودت فکرش را میکردی اینقدر جنجالساز شود؟
به خدا نه. شاید به عقب برگردیم انتقادات تند و تیزتری از تیمملی میکردم چون خیلی ساده از کنار اتفاقات بازی گذشتم.
واقعا؟
من اصلا انتقادی نکردم که آن جو راه افتاد. اگر به عقب برگردیم میگویم با ضعیفترین قطر چند سال اخیر بازی میکنیم. دفاعهای کندی دارد. تاکتیک مناسبی ندارد. صحت این موضوع هم برکناری سرمربی قطر بود دیگر.غیر از این است؟!قطعا تیمی که قهرمان آسیا شده و شرایط خوبی داشته، به راحتی مربیاش را کنار نمیگذاشته پس اتفاقی افتاده که این تصمیم را گرفتند. من خیلی راحت از کنار بازی گذشتم اما یکسری آدمها دوست داشتند از این بستر سوء استفاده کنند.
منتقدان را ساکت کنند؟
کاسه داغتر از آش شدند.
نسبت به عملکرد فنی خودمان انتقاد داشتی که صحبتی دربارهاش نکردی؟
سبک بازیمان. شکل بازیمان. عدم انسجام و خیلی مسائل دیگر. اعتقاد دارم اگر دفاع راست تیم ملی جوانان را از ابتدا بازی میدادیم، شک نکنید نیمه اول را هم میبردیم.
یعنی مشکل فقط دفاع راست بود؟
یکی از مشکلاتمان بود. در فوتبالیبا این تراکنش مالی آیا یک دفاع راست ۲۰ ساله نداریم در آن پست بازی کند؟
میلاد در دفاع راست بد است؟
بله. بد است. قدرت پای چپ میلاد در ارسالها و ضربات عالی است ولی وقتی او را راست بازی میدهیم، عملا خنثی میشود.
شاید قلعهنویی میخواسته هر طور شده میلاد را بازی دهد و او را به دفاع راست برده.
فوتبال یک پدیده اجتماعی است که همه ما از طرفدار تا خبرنگار و گزارشگر و.... میخواهیم از دیدنش لذت ببریم. هوادار پول میدهد بلیت میخرد تا بازی زیبا ببیند. وقتی نمیبیند ناراحت میشود. اگر بازی کیفیت نداشته باشد، شما دیگر آن را از تلویزیون هم تماشا نمیکنی. من یک سوال دارم. تیم ملی ما الان بازی با کیفیتی ارائه میدهد؟ دیدید دو بازی بعد از قطر چه شد؟ نیمه دومها چه اتفاقاتی افتاد؟ البته بگویم من موافق قلعهنویی هستم. در گزینههایی که وجود داشت، امیر مربی خوبی است. انتقادم به او نیست. من به ساختار فوتبالمان انتقاد دارم. خود شما سالهاست در فوتبال هستید. ببینید در فوتبال پایه چه اتفاقی میافتد. اینهمه مربی. تیم. قیمت سرسامآور. خروجی اش چیست؟
چه اتفاقی میافتد؟
یکسری آدم به اسم مربی و مدیر آمدهاند، یک شبه به همه چیز رسیدهاند.
منظورت پول گرفتن از خانوادههاست؟
بله به آقای میرشاد ماجدی(رئیس هیات فوتبال تهران) و آقای تاج(رئیس فدراسیون فوتبال) گفتم. تاکید کردم تا زمانی که شما این طور فوتبال پایه را گران میکنید، به هیچ جا نمیرسد که هیچ، بدتر و بدتر هم میشود.
قیمت الان چقدر است؟ مثلا طرف امتیاز یک تیم را میخرد که پول در بیاورد؟
دقیقا. الان دکانی به اسم لیگ برتر جوانان، نوجوانان و نونهالان راه انداختهاند. بعد می رود دست یک. بعد دسته دو. بعد میرود حوزه. آنجا هم حوزه برتر دارند. من برای پاس قوامین از نیم فصل یک بازیکن آوردهام. تیم سابق او بعد از جدایی این بازیکن، برای یک نیم فصل بازیکنی گرفته که پدرش یک میلیارد پول داده. شرطش چه بوده؟ فقط شروع بازی در ترکیب باشد! تعویض هم شد ایرادی ندارد. این فقط یک بازیکن است. ببینید در آن تیم چه پولهایی از خانواده بازیکنان دیگر گرفتهاند.
امتیاز باشگاه چند است؟ میخواهیم ببینیم طرف چقدر سود میکند.
۵،۶ میلیارد تومان که این خودش هم داستان دارد. من به آقایان میگویم شما روی چه چیز این قیمت را گذاشتهاید؟ زمین ندارد. باشگاه ندارد. هیچی ندارد. عملا طرف با شش میلیارد تومان هیچ میخرد! حتی سند هم ندارد! فقط یک کاغذ میدهند که آن هم سندیت ندارد. این دکانی است که در فوتبال ما درست شده است.
یعنی ۶-۵میلیارد پول میدهند ،یک امتیاز میخرند و در همان یک ماه اول با آوردن چند بازیکن پولی، سود هم میکنند.
بله دقیقا. حالا... این تیم میماند یا در معرض سقوط قرار میگیرد چون نمیتواند مدعی باشد. اگر بماند هفتههای آخر به تیمهای در حال سقوط امتیاز میفروشد. به زبان سادهتر ۳۰۰،۴۰۰ میلیون تومان به ازای هر بازی میگیرد تا ببازد. اگر در منطقه سقوط باشد چون بیفتد، امتیاز تیم از ۵ میلیارد به دو میلیارد میرسد، برای هر بازی ۳۰۰،۴۰۰ میلیون میدهد و امتیاز جدولی میخرد! این فاجعه است. شما میخواهید در این فوتبال چه اتفاقی بیفتد؟ بازیکن جوان و نوجوان این چیزها را بهتر از ما میفهمد. صراحتا میگویند که فلان تیم با فلان داور یا فلان حریف بسته است.
یعنی در هفتههای آخر بیشتر نتایج خارج از زمین رقم میخورد؟
بله. هفتههای آخر. افتضاح است. عملا داور زنگ میزند به مربی که آقا اگر سه امتیاز را میخواهی بده.
به خودت زنگ زدهاند؟
جرات نمیکنند.
مثلا به شما گفتهاند فلان بازی را شل بگیر ما برنده شویم؟
بله.
پول میدادند؟
بله. حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون پیشنهاد دادند اما به هیچ وجه این چیزها را قبول نمیکنم.
می توانم بپرسم قرارداد شما با پاس قوامین چقدر است؟
من ۹۰میلیون برای یک فصل قرارداد بستهام. راستش پول برایم مهم نبود و همیشه دوست داشتم به بچه ها کمک کنم. من چون خودم در فقر کامل بودم، همیشه کف پایم زخم بود.باخودم عهد کردم اگر جایی رسیدم کاری برای بچههای شد، قرارداد ۹۰ میلیونی بستیم.
بعضا میشنویم آدمهای روانی که بچهها را آزار میدهند، در فوتبال پایه کار میکنند.
از بچهها فیلم میگیرند. خوشایند نیست بگویم. همین الان من یک مورد قطعی و مستند به شما بگویم. ایجنتی بازیکنش را در یک تیم بزرگ جا کرده، چون از سرمربی آن تیم در جوانی فیلم داشته و تهدید کرده بازیکن را برنداری منتشر میشود!
الان هم هست؟
الان هم هست. بازگو کردنش حالمان را بد میکند. ما از فوتبال یک مدینه فاضله ساختهایم. یک حباب. فکر میکنیم همه قرار است علیرضا بیرانوند شوند. اگر یک روز با دوربین به خوابگاه بچهها بیایید و ببینید چه اتفاقی میافتد، مختان سوت میکشد. خانوادههای عزیز! قرار نیست بچههای شما همه یک روز بیرانوند شوند. باشگاههای ما باید زیرساختهای درست داشته باشند. فلان تیم تست میگذارد هزار نفر از شهرهای مختلف میآیند. جا ندارند، پشت در ورزشگاه در سرما میخوابند. بازیکن چطور میخواهد تست بدهد؟ آقایان مدیر، با بچه شما این کار را کنند راضی میشوید؟ توجیهشان هم این است که ما کاری نمیتوانیم بکنیم. نه، شما یک مدینه فاضله ساختهاید. بازیکن ترانسفر میکنید به اروپا. شما بازیکن به اروپا فرستادهاید. شاگرد من بوده. بعد از ۹ ماه برگشته دیدم از ۹۰ کیلو شده ۶۰ کیلو. به او میگویم چه شده؟ میگوید من حتی پول بلیت مترو نداشتم. پول اتوبوس نداشتم. غذا نداشتم بخورم. تلفنم را جواب نمیدادند. تهش میخواهم بگویم من مشکلی با تیم ملی ندارم. حرف چیز دیگری است. مربی میآید و میگوید آقا من ۱۰ تا بازیکن جوان ندارم از آنها استفاده کنم. خب اگر نداریم این فوتبال را جمع کنید دیگر.
برگردیم به بحث اول. پس شما مشکلی با قلعهنویی نداشته و ندارید.
نه.نه. اتفاقا رابطه من و قلعهنویی خوب است.
پیغامی و پسغامی هم فرستادند؟
یکی از مجریان من را دید و گفت آقای قلعهنویی از دستت ناراحت است. گفتم شماره من را دارد و میتواند زنگ بزند و صحبت کنیم. من چه توهینی کردم؟
جواد خیابانی کسی بود که از تو حمایت کرد. با هم صحبتی داشتید؟
نه. اتفاقا آن روز صبح به شکل اتفاقی تلویزیون خانه روشن بود و دیدم عماد اعرابی و آقا جواد خیلی به من لطف داشتند و باعث دلگرمیام شد. من مدتی حتی گزارش نکردم تا بازی نساجی و پرسپولیس.
چرا میگویند تیم ملی محبوب نیست؟ تو کلا موافق این جمله هستی.
من فوتبالی حرف میزنم. بعد از اتفاقی که دوران ویلموتس افتاد و دو بازی بحرین و عراق را باختیم، گفتیم تمام است. اسکوچیچ آمد و بهترین عملکرد را داشت اما به ناگهان او را کنار گذاشتند. خاطرم هست یکی دو برنامه تلویزیونی دیدم از اردوی تیم ملی در دوره ایشان. بازیکن تیم ملی به حدی غیرمحترمانه درباره تیم ملی حرف میزد که پایان فوتبال بود. دوربین روی بازیکن آمد، حتی از جایش بلند نشد. توپ زیر سرش بود و دراز کشیده بود. همان موقع گفتم این تیم ملی به هیچ جا نمیرسد. بازیکنی که نمیداند جلوی دوربین تلویزیون چطور با مردم صحبت کند، حتی اگر با سرمربی تیم ملی مشکل دارد، نباید اینطور رفتار کند. همانجا فهمیدم کار این تیم تمام است چون احترامی وجود ندارد. به نظرم الان بدتر هم شده است. شما مصاحبههایشان را ببینید چقدر فخر میفروشند و چقدر منم منم میکنند.
از بعضی شوخی ها و ویدئوهای مجازی ناراحت نمیشوی؟
نه. البته یک بار پیجی که ادمینش حتی شماره من را داشت و پیام میداد، شوخی زنندهای کرد که به او پیام دادم این دیگر مسخره کردن است. شوخی مثل بازی استقلال تاجیکستان و پرسپولیس بود. در طول ۹۰ دقیقه ۴،۵ بار همه استقلالها را گفتم. این وایرال شد. شوخی بود و همه میخندیدند.
در استودیو نمیگفتند اشتباه گفتی؟
چون ویدئو تقطیع شده بود خیلی به چشم آمد. مثلا دقیقه ۵ گفتم استقلال ترکمنستان ، دقیقه ۴۵ گفتم استقلال خوزستان. چون اینها را چسباندند بهم، خیلی دیده شد. باور کنید موقع اجرا اصلا من نفهمیدم اشتباه کردهام. بعدا متوجه شدم. موقع اجرا این چیزها پیش میآید. یک خاطره تعریف کنم. عمویم همیشه منتقدم بود. می گفت عمو چقدر سوتی دادی. مدام دنبال سوتیها بود. عروسی پسرش شد. پدر داماد را صدا کردند که بیا پشت میکروفن حرف بزن. بنده خدا نمیتوانست سلام کند. بعدش به من گفت عمو ببخشید. فکر نمیکردم اینقدر سخت باشد. به هر حال گزارش کردن واقعا سخت است. ۹۰ دقیقه. متن نداری. طبیعی است دیگر.
یکی از اشتباهاتی که چند بار دربارهاش حرف زدهای، ماجرای بازی افتتاحیه جام ملتها در امارات است.
یک ساعت قبل از گزارش بازی یکی از بدترین خبرهای عمرم به من رسید. در مسیر استودیو بودم و حتی یادم رفت آن گوشی را که لاین آپ و اطلاعات بازی را از آن در میآورم، همراهم ببرم. ۲۰ دقیقه جای گلر اول و دوم امارات را اشتباه گفتم. مدیر عزیز شبکه ورزش چنان رفتار بدی با من کرد که هیچوقت یادم نمیرود. البته هیچوقت به او نگفتم چه اتفاقی برایم افتاد با این حال همیشه از ما توقع است اشتباه نداشته باشم چون فکر میکنند بیشترین پول را میگیریم و همیشه در رفاه هستیم.
بیشترین پول را میگیری؟
(خنده) بگذریم.
همیشه این صحبتها هست که مجریان و گزارشگران درآمد خوبی دارند.
من هیچوقت ناله نکردهام. حتی در بدترین شرایطم.
شرایط بد هم داشتهای؟
خیلی خیلی. روزهایی بوده که حتی پول نداشتهام ناهار بخورم.
این که میگویی قدیمی است یا مربوط به حال است؟
در همین دو سه سال اخیر. در مقطعی ماشین نداشتم. گزارشم ساعت یک شب تمام میشد، پول آژانس نداشتم که از پخش خانه بروم. بی آر تی سوار میشدم. من هم جزو همین مردم هستم. همه سختی دارند.
به این فکر کردی کار دیگری داشته باشی؟
بله. دقیقا. من الان به گزارشگرهای جوان هم می گویم. به بحث مالی نگاه نکنند. کار گزارشگری هنر است. ذوق است. مثل کار نقاشی میماند. این عرصه جای کسب درآمد نیست که زندگیات را روی آن برنامه ریزی کنی.
شغل زندگیات فقط گزارشگری است؟
بله. مربیگری هم برای دلم است. همین ۹۰ میلیون را که میگیرم، شاید بیشترش را خرج بچههای تیمم کردهام. بچهها گرفتار هستند. مشکل دارند. من خودم نداری را با تمام وجودم لمس کردهام و دوست ندارم بچههای تیمم اذیت شوند. آنها به فوتبال آمدهاند که مشهور شوند و پول در بیاورند ولی باید بدانند راحت نیست.
هر گزارش چقدر میگیری؟
خدا را گواه میگیرم از روزی که کار گزارشگری را شروع کردم تا الان یک بار نرفتهام از تهیه کننده بپرسم این ماه چقدر پول به حسابم میریزید و بابت هر گزارش چقدر به من پول میدهید. خدا شاهد است. البته من نیروی رسمی شبکه هستم و یک حقوق کارمندی میگیرم. اضافه کاری یا مزایای دیگری ندارم. یک حقوق ثابت دارم.
اخیرا در یک مصاحبه گفتی در همین فوتبال پایه مثل یامال و کاسادو و گابی داریم. حداقل یامال را نمی گفتی چون مسی به تازگی گفته شبیهترین بازیکن به من اوست.
ببینید شرایطی که یامال در لاماسیا داشته، مقایسه کن. ساعت تمرین. امکانات. تغذیه. کلاس تئوری. آنالیز.
حرف از استعداد است.
من همین الان به شما می گویم استعدادی مثل یامال در فوتبال ما هست. بازیکنی که صبح صبحانه نخورده به تمرین میآید چون یا راهش دور است یا پول ندارد. من ۱۰ شب تمرین میگذارم بچه از ساوجبلاغ ساعت چند حرکت میکند؟ از پاکدشت یا ورامین کی حرکت میکند؟
مثل یامال در هیچ جای دنیا نیست.
در والیبال یادت هست یک ست نمیتوانستیم از ژاپن ببریم؟ یک زمانی اگر میگفتیم ما در NBA بسکتبالیست خواهیم داشت، شما را به روانشناس معرفی میکردند. امکان نداشت کسی باورش شود. مشکل ما با تمام احترام، وضعیت مربیانمان است. کی روش ۸ سال در ایران بود. یک مربی از ایران نتوانست به عنوان دستیار چهارم ببرد. ایراد ما از مربیان است. مشکل ما این است که نمیتوانیم استعدادهایمان را شکوفا کنیم. نمیتوانیم پرورش درست و خوب داشته باشیم. مشکل ما این است که مدیر می گوید ۵ میلیارد هزینه کردهام، فوتبال خوب نمیخواهم تیمم باید بماند. فقط ۰بزن زیرش تا تیم بماند و اسمم سر زبانها بیفتد.
وارد فوتبال نمیشوم!
زمان به عقب برگرددهیچوقت به فوتبال نمیآیم و قطعا کشاورز میشوم. من کار کشاورزی را دوست دارم. رفیق دارم که کشاورزی میکند. سرش در کار خودش است. البته آفت به محصول میزند. خرابی هست ولی فقط سروکارت با آفت است نه چیز دیگری. من در فوتبال خیلی نامهربانیها و ناملایمات دیدم. شاید در یک مقطعی هیجان گزارش را داشتم ولی الان....همسرم و خانوادهام به من می گویند اینهمه وقت گذاشتهای و ارزش دارد اینقدر استرس بکشی؟