هر که نامخت از گذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار

رودکی شاعر اندرزگو

رودکی سمرقندی شاعر قرن سوم هجری قمری با اندیشه متعالی خود، چراغی فرا روی انسان در مسیر زندگانی تابانده است و در تقویم ملی ایران، چهار دی ماه، روز بزرگداشت او نامگذاری شده است.
رودکی سمرقندی شاعر قرن سوم هجری قمری با اندیشه متعالی خود، چراغی فرا روی انسان در مسیر زندگانی تابانده است و در تقویم ملی ایران، چهار دی ماه، روز بزرگداشت او نامگذاری شده است.
کد خبر: ۱۴۸۶۸۱۷

به گزارش جام‌جم‌آنلاین از ایرنا، منابع معتبر تاریخ و ادب فارسی در باب معرفی رودکی سمرقندی نوشته‌اند؛ ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی متولد اواسط قرن سوم هجری قمری (شاید ۲۴۴ قمری) از شاعران ایرانی دورهه سامانی در سده چهارم هجری قمری است.

او در روستایی به‌نام بَنُج رودک در ناحیه رودک نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمده و به روایتی از کودکی نابینا بوده و به روایتی بعد‌ها کور شده است و در هر صورت، استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران به شمار می‌رود.

وی به عنوان نخستین شاعر بزرگ پارسی گوی یا پدر شعر پارسی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوبیت داشته و ثروت زیادی به دست آورده، اما در سال‌های پایان عمر، مورد بی‌مهری حاکمان قرار گرفته و در اواخر زندگانی به زادگاهش بازگشته و به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) درگذشته است.

رودکی بهترین پنددهنده و آموزگار برای انسان را روزگار می‌داند و معتقد است کسی که از تجربه‌های زندگی پند نیاموزد، از هیچ آموزنده دیگر پند نخواهد آموخت.

هر که نامخت از گذشت روزگار / نیز ناموزد ز هیچ آموزگار

دوری گزیدن از نامردمان و نامردان از تاکیدات و اندرز‌های خوب رودکی است که می‌گوید از نامردمانی که با ریاکاری، شهرت خود را دامی برای دیگران در راه رسیدن به هدف‌های خود قرار می‌دهند، باید گریخت.

 

رودکی شاعر اندرزگو

به اعتقاد رودکی، آن گونه نامردمان بداننـد کـه خودشان روزی در دامی که می‌گسترند، گرفتار خواهند شد.

به نام نیک تو خواجه فـریفته نشوم / که نــام نیک تو دامست و زرق مر نان را

کسی که دام کند نام نیک از پی نان / یقین بدان تو که دامست نانش مر جان را

 آرامگاه رودکی در پنج‌کنت تاجیکستان

شاعر اندرزگوی ایرانی، نیکبختی را در آن می‌بیند که انسان، خود از آنچه ثروت و سرمایه یا هر موهبتی که دارد، بهره برگیـرد و بـه دیگـران نیز عطا کند، نه اینکه مثل بخیلان، بیاندوزد و بگذارد و برود:

نیکبخت آن کسی که داد و بخورد / شوربخت آن که او نخورد و نداد

شاعر روشن بین ایرانی، خوشبختی را در چهار چیز خلاصه می‌کند و بر این باور است که هر کسی که پروردگـار او آن چهار نعمت را به او ارزانی داشته است، باید همیشه شـاد و خرم باشـد و هیچ نگرانی و دغدغـه‌ای نداشته باشد.

چهار چیز مر آزاده را ز غم بخرد / تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد

هر آنکه ایزدش این هر چهار روزی کرد / سزد که شاد زید جاودان و غم نخورد

رودکی بزرگ برای انسان‌هایی که بر گذشته افسوس می‌خورند و همواره در درون خود ماتم گذشته را دارند و با آه و افسوس بیجا، حال و آینده خود را تباه و خراب می‌کنند می‌گوید:‌ای آنکه غمگنی و سزاواری / وندر نهـان سرشک هـمی باری

رفت آنکه رفت و آمد آنک آمد / بود آنکه بود، خیـره چه غـم داری؟

هموار کرد خواهی گیتی را؟ / گیتی است کی پذیرد همـواری!

مستی مکن که نشنود او مستی / زاری مکـن که نشـنود او زاری

هنر رودکی سمرقندی در سرودن شعر فارسی، بیان غیرمستقیم تصاویر با واژه‌هاست و با استفاده از شگرد‌ها و آرایه‌های بدیعی و بیانی به آن‌ها زیبایی می‌بخشد.

بزرگان ادب فارسی این خصیصه رودکی را به «جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی» تعبیر می‌کنند، زیرا به قول "چامسکی" زبان شناس و فیلسوف آمریکایی "واژه تنها نماد و تنها نشانه مشخص از وجود تفکری است که در بدن نهفته است"

از آنجا که ماهیت و چیستی همه چیز در جهان به ادراک انسان از آن باز می‌گردد؛ رودکی می‌کوشد با استفاده از تصاویر، ادراک خویش را به روشنی و زیبایی نزدیک کند و به بزرگترین هدف خود دست یابد.

به ســـرای ســـپنج مــــهمان را / زیر خاک اندرونْت باید خفت

بـــا کسان بودنت چه سود کند / دل نهادن همیشــگی نــه رواسـت

گر چه اکنونْت خواب بر دیباسـت / که به گور اندرون شدن تنهاسـت

یار تو زیر خاک مور و مگس / چشم بگشا، ببین کنون پیداست

آن که زلفین و گیسویت پیراست / گرچه دینار یا درمش بهاست.

چون ترا دید زردگونه شده / سرد گردد دلش، نه نابیناست

قدرت شعر رودکی به ویزه غزل‌های او به حدی تاثیرگذار بوده که شاعری بزرگ همچون عنصری ملک الشعرای غزنویان کـه سخن‌سرایی چیره‌دست بوده، اعتراف کرده است که با "وهم باریک" نیز نمی‌تواند به پای رودکی برسد.

غزل رودکی وار نیکو بود / غزل‌های من رودکی وار نیست

اگر چه بکوشم به باریک وهم / بدین پرده اندر مرا بار نیست

با وجود اینکه اشعار زیادی از این شاعر روشن دل به یادگار نمانده است، اما سروده‌های بازمانده از او به خوبی این واقعیت را می‌نمایاند که این شاعر، دارای نبوغی ذات بوده و نابغه‌ای به شمار می‌رفته است.

 

رودکی شاعر اندرزگو

گذشته از آن، گنجینه‌ای که از اندرز و ره توشه زندگانی خویش برای آیندگان فراهم کرده، همواره ارزشمند خواهد بود و تا روزگار باقی است نام رودکی را بر سر زبان‌ها جاری خواهد کرد.

تاثیر و اهمیت شعر رودکی در فرهنگ و ادب ایران زمین دست‌مایه تاسیس بنیادی به نام بنیاد فرهنگی هنری رودکی در آبان سال ۱۳۸۲ با مصوبه مجلس شورای اسلامی شد و مقام ادبی این شاعر بلند پایه ایرانی نه تنها در کشور ماه بلکه همه ساله در کشور‌های مختلف از جمله ترکیه، تاجیکستان و افغانستان گرامی داشته می‌شود.

با اقتباس از مقاله "رودکی نابغه اندرزگو" نوشته دکتر رضا مصطفوی سبزواری،استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران و مقاله "جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی" نوشته محمدصادق بصیری دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید باهنر کرمان.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها