اینکه چند نفر، چقدر و چطور ازاین فرصت استفاده میکنند و به چشم مردم میآیند، به عوامل متعددی بستگی دارد، لکن همه چهرههای برآمده از خاستگاه تلویزیون، شهرت و اسم و رسمشان را وامدار این رسانه قدرتمند و بانفوذ هستند. نیاز تلویزیون به حضور چهرههای جدید در عرصههای مختلف تولید برنامه، طبیعی و تمامنشدنی است. بهطور معمول، عدهای بازنشسته شده یا از دنیا میروند و باید جای خود رابه نیروهای جوان بدهند. تعدد شبکهها و تولیدات تلویزیونی راهم باید به این مسأله اضافه کنیم. بااین همه،تلویزیون در سال۱۴۰۱ روزهای دشواری را تجربه کرد. در آن مقطع زمانی مدیران تازه روی کار آمده صداوسیما به یکباره با قطع همکاری برخی مجریها و عدم تمایل تعدادی از بازیگرها برای حضور در فیلمها و سریالهای تلویزیونی روبهرو شدند. مردم هرروز شاهدجدا شدن یک نام آشنا از رسانه ملی و پیوستن برخی از آنها به رسانههای معاند و بیگانه بودند. طبیعتا جایگزین کردن سریع استعدادهای جوان وکاربلد، زیر آتش همهجانبه دشمن، کار آسانی نبود. حالا، دوسال ازآنروزها میگذرد.تلویزیون هم دررویکرد مدیریتی وهم دربدنه مقابل دوربین، تغییرات متفاوت و متعددی را تجربه کرده است.خوشبختانه جوانهای برازندهای وارد حوزههای اجراوبازیگری شدهاندکه میتوانند آینده تلویزیون را تضمین کنند. بعضی ازبرنامهسازهای محبوب مردم نیز به قاب این رسانه برگشته ومشغول تولید برنامه هستند. بیتردید این دوره گذار، آسیبهایی را هم بهدنبال داشت لکن دستاوردهای آن نیز کم وقابل چشمپوشی نیست.تلویزیون به راه خودش ادامه میدهد و کمکم مخاطبان آن با چهرههای جدید انس میگیرند. نگاه و اعتماد مردم بزرگترین سرمایه یک رسانه بهشمار میرود.حفظ این سرمایه بزرگ معنوی و اجتماعی، تکلیف بدون توقف مسئولان رسانه ملی است.امیدواریم مدیران صداوسیما باحفظ داشتههای فعلی، روزآمد کردن تکنیکهای برنامهسازی و جذب و تربیت استعدادهای جدید،تلویزیون رابه جایگاه عالی خود درخانههای مردم برگردانند. تلویزیون ملی ایران ظرفیتهای نهفته و آشکاری دارد که درصورت بهکارگیری صحیح آنها، شاهد اعتمادحداکثری مردم به این جعبهجادو خواهیم بود.