رمزگشایی از یک نبرد راهبردی

کد خبر: ۱۴۸۵۶۵۴
نویسنده دکتر محمدعلی صنوبری | تحلیلگر حوزه روابط بین‌الملل

تحولات اخیر در سوریه، غرب آسیا و اوکراین، نشان‌دهنده یک استراتژی ژئوپلیتیکی حساب‌شده برای بازتعریف توازن قدرت جهانی است. در مرکز این نبرد، آمریکا و ناتو قرار دارند که مصمم به قطع دسترسی روسیه به مدیترانه، به‌عنوان یک گذرگاه حیاتی ژئوپلیتیکی و اقتصادی، هستند. در حالی که بسیاری از تحلیلگران اقدامات رژیم صهیونیستی در سوریه را به عنوان تلاشی برای تضعیف محور مقاومت و قطع مسیرهای تأمین تسلیحاتی حزب‌ا... تفسیر می‌کنند، واقعیت در پس این اقدامات بسیار پیچیده‌تر و استراتژیک‌تر است. رژیم صهیونیستی و آنکارا به عنوان بازوهای عملیاتی سیاست‌های آمریکا و ناتو، در تلاش هستند تا نفوذ روسیه را در مدیترانه از بین ببرند، که پیامدهای طولانی‌مدت و گسترده‌ای خواهد داشت.

اهمیت استراتژیک مدیترانه
مدیترانه همواره یک منطقه ژئوپلیتیکی مورد مناقشه بوده و نقشی محوری در تجارت جهانی، استراتژی نظامی و انتقال انرژی ایفا کرده است. برای روسیه، پایگاه دریایی آن در طرطوس نقشی حیاتی در نمایش قدرت این کشور در غرب اسیا و تضمین دسترسی به آب‌های گرم دارد. این دسترسی استراتژیک به روسیه اجازه داده تا برتری دریایی غرب را به چالش بکشد و نفوذ خود را در شرق مدیترانه، شمال آفریقا و فراتر از آن گسترش دهد.
با این حال، چشم‌انداز ژئوپلیتیکی در حال تحول، این موقعیت استراتژیک را در معرض خطر قرار داده است. سرنگونی دولت بشار اسد با حمایت مستقیم آمریکا، ترکیه و ناتو می‌تواند روسیه را به طور کامل از منطقه بیرون کند. این تلاش فراتر از کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران است؛ بلکه تلاشی حساب‌شده برای عقب‌نشینی استراتژیک روسیه، کاهش توانایی آن برای نمایش قدرت دریایی و دفاع از منافع خود در مرزهای جنوبی اروپا محسوب می‌شود.

مبارزه در دو جبهه: سوریه و اوکراین
روسیه با یک مبارزه در دو جبهه - نظامی و دیپلماتیک - روبه‌رو است. با وجود تحریم‌های غرب که با هدف تضعیف اقتصادی این کشور طراحی شده، روسیه توانسته است با متنوع‌سازی منابع و بازارهای اقتصادی خود، اثرات این تحریم‌ها را کاهش دهد. بااین‌حال، تقویت حضور نظامی ناتو در مرزهای غربی روسیه، چالشی مستقیم برای منافع امنیتی این کشور در اروپای شرقی محسوب می‌شود.
همزمان، نقش تهاجمی ترکیه در سوریه، نفوذ روسیه در منطقه را تضعیف کرده است. آنکارا با اتخاذ سیاستی تهاجمی برای کنترل بخش‌های وسیعی از شمال سوریه، به بهانه مقابله با شبه‌نظامیان کُرد و سرنگونی اسد، به طور مستقیم به خدمت اهداف بزرگ‌تر ناتو درآمده است. حمایت ترکیه از جناح‌های مخالف سوری به بازترسیم میدان نبرد در سوریه کمک کرده و توازن قدرت را تغییر داده است. این اقدامات، به همراه رویکرد دوگانه آنکارا بین عضویت در ناتو و همکاری نمایشی با روسیه، مسکو را در یک محیط بی‌ثبات منطقه‌ای آسیب‌پذیر کرده است.

نقش اسرائیل در کارزار ضدروسیه
حملات مداوم اسرائیل به اهداف نظامی سوریه، محاسبات استراتژیک روسیه را پیچیده‌تر کرده است. در حالی که این حملات پیشتر به عنوان تلاشی برای خنثی‌سازی نفوذ ایران در سوریه معرفی می‌شدند، اکنون پس از تثبیت نسبی وضعیت گروه‌های مسلح در سوریه، هدف دوم نیز دارد: تضعیف اعتبار روسیه به عنوان حامی سوریه و ایجاد چالش‌های عملیاتی بیشتر برای مسکو. هماهنگی اسرائیل با ایالات متحده و ناتو، نشان‌دهنده هدف مشترک آنها برای کاهش نفوذ روسیه در غرب آسیا از طریق تضعیف جایگاه این کشور در مدیترانه و سوریه است.

ضرورت اقدام فوری روسیه
باتوجه به این چالش‌ها، روسیه باید استراتژی منطقه‌ای خود، به‌ویژه در لبنان، را بازنگری کند. مسکو به طور سنتی از طریق کانال‌های غیرمستقیم با حزب‌ا... تعامل داشته و دخالت خود را برای جلوگیری از تحریم‌های غرب و تحریک اسرائیل محدود کرده است. با این حال، پویایی‌های منطقه‌ای که به‌سرعت در حال تغییر بوده، اکنون نیازمند رویکردی تهاجمی‌تر است.
همکاری نظامی و دیپلماتیک مستقیم با حزب‌ا... پیام روشنی به دشمنان منطقه‌ای و رقبای جهانی ارسال می‌کند. تقویت همکاری‌های نظامی دوجانبه می‌تواند نفوذ ناتو را در مدیترانه محدود کرده و از انزوای روسیه جلوگیری کند. در همین حال، لبنان که با تهدیدهای امنیتی مداوم روبه‌رو است، می‌تواند از فناوری‌های دفاعی روسیه و مشارکت‌های استراتژیک بهره‌مند شود.

الزامات استراتژیک مسکو
زمان به‌سرعت در حال سپری شدن است. ادامه سیاست احتیاط دیپلماتیک، خطر تبدیل شدن روسیه به یک بازیگر حاشیه‌ای را افزایش می‌دهد. مسکو باید در سیاست خود در غرب آسیا، بازنگری کند و به این واقعیت برسد که تضمین حضورش در مدیترانه، نیازمند تعهدات نظامی و سیاسی قاطع است.

توصیه‌های استراتژیک
1. تسلیح مستقیم و غیرمستقیم حزب‌ا...: ایجاد یک مشارکت نظامی بلندمدت که از حملات آتی اسرائیل جلوگیری کند و توان دفاعی لبنان را افزایش دهد.
2. گسترش ائتلاف‌های دیپلماتیک: تقویت روابط با قدرت‌های نوظهور مانند چین، ایران و بازیگران منطقه‌ای که آماده مقابله با سلطه ایالات متحده و ناتو هستند.
3. ترویج پیام‌های استراتژیک: استفاده از رسانه‌های جهانی برای به تصویر کشیدن تهدیدات موجود از سوی ناتو و توجیه اقدامات روسیه به عنوان دفاعی و مطابق با قوانین بین‌المللی.

نتیجه‌گیری: یک نقطه عطف حیاتی
نبرد ژئوپلیتیکی در مدیترانه، هنوز پایان نیافته است. کمپین چندجانبه ایالات متحده و ناتو - شامل فشار نظامی، تحریم‌های اقتصادی و انزوای دیپلماتیک - برای نابودی پایگاه‌های استراتژیک روسیه ادامه دارد. مسکو باید با سرعت و دقت عمل کند و دریابد که نفوذ منطقه‌ای‌اش به مداخلات حساب‌شده و قاطع بستگی دارد.
محیط ژئوپلیتیکی کنونی بی‌ثبات و بی‌رحم است. هرگونه تأخیر در واکنش به این اقدامات هماهنگ، روسیه را به یک بازیگر حاشیه‌ای در مدیترانه تبدیل می‌کند، وضعیتی که برای این کشور غیرقابل قبول است. ادامه حضور و قدرت‌نمایی روسیه در این منطقه حیاتی به تصمیمات جسورانه و به‌موقع، همراه با استراتژی‌های نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی وابسته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها