امسال تعداد فیلمها درباره شخصیتهایی که حضورشان مقطعی مهم از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران را رقم زده، قابل ملاحظه است. فیلمهایی که میتوانند نشانهای از توجه فیلمسازان مستند به شخصیتهای تاریخی یا جریانهای سیاسی درون نظام اسلامی باشد که پرداختن به آنها دشوار و دور از تصور به نظر میرسید و حالادراین جشنواره شاهد آثاری چون «ضد قهرمان»، «هدف اکبر»، «روزگار احمد» و «تفسیر و تفنگ» هستیم. «ضد قهرمان» به کارگردانی عارف افشار مستندی درباره شخصیت صادق خلخالی و تقابل جریان فکری و سیاسی او با شهید بهشتی است. مستند دیگر «تفسیر و تفنگ» به کارگردانی سیدحسین امامجمعه است که به گروهک تروریستی فرقان در اوایل انقلاب و چگونگی تشکیل آن میپردازد. همچنین «هدف اکبر» به کارگردانی حسین نژادموسی درباره ماجرای تمرد شهید علی اکبر شیرودی وهمرزمانش از فرمان بنی صدر (فرمانده کل قوا) برای تخلیه پادگان ابوذر به دلیل هجوم لشکر بعث عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹است. آخرین مستند هم«روزگار احمد» به کارگردانی محسن اردستانی رستمی است. «روزگار احمد» زندگی شهید احمد کاظمی را از ابتدای انقلاب تا زمان شهادت درسال ۱۳۸۴روایت میکند. در گزارش پیشرو با کارگردانان این آثار صحبت کردیم تا از انگیزهشان در ساخت این مستندها برای ما بگویند که در ادامه از نظر میگذرانید.
تقابل تفکر خلخالی و شهید بهشتی در ضد قهرمان
عارف افشار، کارگردان «ضد قهرمان» پیشتر مستند «برزخیها» را درباره اولین فیلم توقیفی سینمای ایران ساخته بود. مستند ضد قهرمان او درباره تقابل جریان فکری و سیاسی صادق خلخالی و شهید بهشتی است که هر دو سانس اختصاص یافته به آن در جشنواره حقیقت به دلیل استقبال زیاد مخاطبان جای سوزن انداختن نبود. افشار درباره انگیزهاش از ساخت فیلم حول شخصیت صادق خلخالی گفت: در مستند قبلیام «برزخیها» درباره فردی صحبت میکنیم که به او ظلم شده و نماد آن مرحوم محمدعلی فردین است. بعد از برزخیها میدانستم کار بعدیام گفتن این طرف داستان مربوط به تفکر صادق خلخالی و شهید بهشتی است. قصد داشتم در این مستند نشان دهم شخصیتهایی مانند خلخالی که چنین نگاهی دارند، چگونه رفتار میکنند. این کارگردان درباره انتخاب نام (ضد قهرمان) برای این مستند نیز گفت: در دورهای که پژوهش میکردیم به یک کلیت رسیدیم و در مصاحبه و طراحی فیلمنامه به قهرمان و ضد قهرمان فکر میکردم. در واقع، بعد از دیدن رافکاتهای تدوین خیلی به نام فیلم فکر میکردم تا اینکه در روزهای آخر در نسخه نیمهنهایی به «ضد قهرمان» رسیدیم.
مستندسازان دنبال سوژههای مبهم هستند
او درباره علت تمرکز روی شخصیت صادق خلخالی نیز تشریح کرد: آقای خلخالی از خیلی وقت پیش برایم مسأله بوده و جزو سوژههایی بود که حتما درباره او کار کنم. طبیعت کار ما این است که دنبال سوژههای مبهم با نقاط تاریک برویم که تا به حال به آن نپرداختهاند و اگر قرار باشد مستندساز سراغ سوژههای تخت برود که تمام ابعاد آن روشن است، کار ویژهای انجام نداده و درونمایه فیلم نیز جنبه دراماتیک پیدا نمیکند و به درد سینما و مخاطبان نمیخورد. اگر مستندساز سراغ سوژههایی برود که تاکنون به آن نپرداختهاند در عین تازگی، جنبههای منفی و چالشبرانگیز زیادی دارد.
هفت خوان راضی کردن افراد؛ برای نشستن مقابل دوربین
افشار با اشاره به اینکه برای ساخت ضد قهرمان خیلی اذیت شده و دولت جدید همراهی خوبی برای نمایش آن داشته، گفت: بعد از مرحله پژوهش که یکسال و نیم طول کشید، مهمترین و اصلیترین هدف ما راضی کردن آدمها و رسیدن به آدمهایی بود که در این مرحله آنها را انتخاب کرده بودیم. یکی از مسائل اصلی ما این بود که بسیاری از افراد اصلی مثل حجتالاسلام مهدوی کنی یا ابوالقاسم خزعلی که نقش مهمی در عزل آقای خلخالی داشتند، از دنیا رفته بودند. بعضی افراد هم شرایط صحبت کردن را داشتند اما راضی کردنشان برای نشستن مقابل دوربین هفت خوان رستم بود و برای حضور برخی تا لحظه آخر تلاش کردیم اما نیامدند. این مستندساز ادامه داد: قبول دارم که ذات داستان ضد قهرمان چالشی است و ما در این رابطه بسیار اذیت شدیم. بهعنوان مثال بارها پیش آمده بخواهیم افرادی را که مخالف خلخالی و همیشه با او درگیر بودند برای صحبت کردن مقابل دوربین یا داشتن صدایشان قانع کنیم اما قبول نکردند. بهعنوان مثال، حداقل سراغ ۱۵ نفر از افراد اصلی که میتوانستند به ما کمک کنند، رفتیم و قبول نکردند. افرادی هم که مقابل دوربین ما قرار گرفتند یا نفرات اصلی قصه یا شاهدان ماجرا و وقایع هستند و به دلیل اینکه نفرات اصلی بعضی مسائلی که قصد اشاره به آن را داشتیم، نبودند، از طرح موضوع صرف نظر کردیم.
تنفسی برای روح مخاطبان با لحن طنز
او درباره استفاده از لحن طنزی که در بعضی از بخشهای ضد قهرمان به کار برده است، تشریح کرد: ما درباره موضوعی تلخ در فیلم صحبت کردیم و زمان فیلم هم طولانی است و این طنز لحظهای به مخاطبان کمک میکند تا پایان قصه را دنبال کنند و تنفس روحی داشته باشند. اصلا شروع فیلم با خاطرهای کمیک است که ناطق نوری میگوید و برای این کار طراحی داشتیم. اگر از این لحن استفاده نمیکردیم به دلیل حجم اتفاقات تلخ در فیلم امکان داشت مخاطب در دقیقه ۲۵ فیلم را دنبال نکند و آن را پس بزند.
حذف سیستماتیک مسائل مهم سیاسی تاریخ معاصر
او در پاسخ به این پرسش که چرا از نظر شما به فیلمهای پرتره درباره تاریخ انقلاب کمتر پرداخته میشود، گفت: بخشی از این موضوع را شخصی و بخشی را سیستماتیک میدانم و در رابطه با وجه سیستماتیک این جزو سؤالات من نیز هست که چرا تا الآن چنین کاری انجام نشده است. متأسفانه ما تعداد زیادی پرونده سیاسی، تاریخ معاصر و سوژه داریم که تا به حال درباره آنها کاری انجام نشده و این نشانه ضعف ماست. منظورم از تاریخ معاصر همین ۱۲۰سال اخیر است و دراین سالها تا چه اندازه پرونده مهم بوده که اصلا سعی نکردیم یکبار به طور شفاف، جذاب و متقن به آن بپردازیم. البته ممکن است که درباره تعدادی این سوژهها، سریال و فیلم سینمایی ساخته باشیم اما به طورکلی یکسری مسائل رارهاکردیم. به عنوان مثال، پرونده آقای خلخالی جزو پروندههایی است که هیچکس حاضر نیست درباره آن صحبت کند که هنوز دلیل آن را نمیدانم و برایم روشن نیست. افشار ادامه داد: شاید بخشی از این موضوع به فرهنگ ما در حوزه روایت تاریخ برگردد، چون فکر میکنیم روایت تاریخ یک اتفاق خاص و ویژه و نشدنی است اما در بسیاری از کشورهای دیگر روایت تاریخ تبدیل به فرهنگ آن کشور شده است. به عنوان مثال، وقتی فردی وزیر یا وکیل است و در دوره کاری خودش تصمیم میگیرد آنچه را که از سر گذرانده بنویسد یا فیلمی درباره آن بسازد. همچنین سالهاست که از جنگ جهانی دوم میگذرد و هنوز افرادی میگویند باید داستانمان را تعریف کنیم.
تاریخ فراموش نمیشود
این فیلمساز عرصه مستند یادآوری کرد: شما ببینید تا چه اندازه فیلم و سریال درباره جنگ جهانی دوم در هالیوود ساخته میشود. ما هیچوقت چنین کاری انجام ندادیم و انگار همه فیلمسازان را نسبت به رفتن سراغ این سوژهها ترساندیم یا اینکه صورت مسأله را پاک کردیم و گفتیم نپردازیم تا فراموش شود اما تاریخ فراموششدنی نیست.
روزگار یک اسطوره
محسن اردستانیرستمی،کارگردان مستند«روزگار احمد»،مستندسازی راازسال۱۳۹۲درعراق وسوریه آغازکردهومستندهایی همچون «معلم» در مورد لشکر فاطمیون، «عاشقان ایستاده میمیرند» در مورد لشکر زینبیون، «لشکر زینبی» در مورد دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهدای مدافع حرم و «تهران ــ بیروت» را درکارنامه دارد. اردستانیرستمی در روزگار احمد با افراد شاخص و دوستان نزدیک شهید کاظمی مصاحبه کرده است و تصاویر دیدهنشدهای ازاورابه نمایش میگذارد.او درباره پیشزمینههایی که به ساخت فیلم روزگار احمد منجر شد، گفت: بیش از ۱۰سال است که وارد حوزه مستندسازی در زمینه مقاومت، چه در جبهه مقاومت و چه در دفاعمقدس شدهام. یکی ازدوستان که در همین حوزه فعالیت میکند، پیشنهاد ساخت مستندی درباره حاجاحمد کاظمی را مطرح کرد. پیش از این در مورد شخصیتهای بزرگ کارهایی انجام داده بودم، اما هیچگاه پرترهای از شخصیتها نساختهام و پس از این پیشنهاد وارد این گونه از سینمای مستند شدم.
بعد نظامی قهرمانان ملی
اردستانیرستمی با بیان اینکه اگر بخواهیم در مورد یک شخصیت کار کنیم، باید به یک مقطع خاص از زندگی او بپردازیم، افزود: در این اثر با یک نگاه جامع به زندگی ۴۶ساله یک سرباز بزرگ پرداختیم. تفاوت این است که چون من در حوزه مقاومت مقدس فعالیت داشتهام بیشتر از این به ژانر اجتماعی و جنبههای معنوی و احساسی شخصیتها پرداختهام. اینبار دوست داشتم در ساخت پرتره به تاکتیکهای جنگی و روشهای رفتاری شهید کاظمی با نیروها بپردازم. بهعنوانمثال، ممکن است چند خاطره از رفتار حاجقاسم سلیمانی با خانواده شهدا داشته باشیم، اما اگر بخواهیم درباره ژنرال قاسم سلیمانی صحبت کنیم، شاید نتوانیم بهطور دقیق بگوییم که ایشان در جنگهای سوریه و عراق چگونه عمل کردهاند.این کارگردان مستند ادامه داد: به همین دلیل مستند روزگار احمد
به بینندگان کمک میکند تا با شخصیت احمد کاظمی که نخبه جنگ و فاتح خرمشهر بوده و به مقر منافقین حمله مستقیم میکند، آشنا شوند. تلاش ما این بود تا این اسامی را که در شهر بارها مردم میبینند، بدانند که چه کردهاند و جلوهای از این افراد را نشان داده شود. ذکر این نکته الزامی است که ما وقتی تصمیم گرفتیم یک مستند بلند درباره زندگی احمد کاظمی بسازیم، متوجه شدیم این شخصیت در قالب یک مستند نمیگنجد. به این خاطر پس از آن تصمیم گرفتیم مستند سریالی نیز براساس این مستند تهیه کنیم. بنابراین، ابتدا روزگار احمد را تولید کردیم و سپس مستند چند قسمتی «سرباز ۴۶ ساله» نیز ساخته شد.
جنگ روایتها در فرهنگ
اردستانیرستمی با اشاره به اینکه یکی از مسائل مهم درباره شخصیتهای تاریخی و وقایعی که امروز در سطح منطقه و جهان اتفاق میافتد روایتکردن است، افزود: به همین دلیل است که میبینیم علاوه بر میدان در حوزه فرهنگ و روایت نیز جنگ سختی در میان است. بهعنوانمثال، عملیات اربعین راکه حزبا...انجام داد، ابعاد بزرگی داشت. فضای رسانهای اسرائیل تبلیغات گستردهای داشت و تلاش کرد تا نشان دهد که حزبا... تنها یک مرغداری را هدف قرار داده است. این فشار رسانهای باعث شد که سید شهید مقاومت، سیدحسن نصرا...مجبور شوند عملیات روز اربعین را توضیح دهند، درصورتیکه پیش از این کمتر سراغ داشتیم که خود سیدحسن نصرا... عملیاتی را توضیح بدهند، اما این عملیات به قدری مهم بود و تحت فشار رسانهای رژیمصهیونیستی قرار گرفت که شخص دبیرکل شهید حزبا... لبنان جلوی دوربین قرار گرفتند و عملیات را توضیح دادند. این مثال نشان میدهد که در جبهه مقاومت، اگر دوربینی نباشد یا روایتی از یک واقعه وجود نداشته باشد، آن واقعه انگار انجام نشده است.
کمبود عملیات رسانهای در حوزه مقاومت
او با بیان اینکه متأسفانه، ما بهعنوان حامیان مقاومت در بین اذهان عمومی شناخته نمیشویم، ادامه داد: هرچند که ما طراح روز قدس هستیم و اقداماتی انجام دادهایم، اما بهدلیل کمبود عملیات رسانهای، نتوانستهایم بهدرستی شناخته شویم. بعدازعملیات «وعده صادق ۱ و ۲» تغییراتی درسطح منطقه وجامعه اتفاق افتاده،اما بهدلیل عدم هماهنگی وساختارمشخص دررسانههای خودی اثرگذاری لازم را نداشت. در کنار این موضوع ما در سپهر رسانهای کشور ومقاومت شخصی مانند شهید سیدمرتضی آوینی رادراختیار نداریم که بتواند نقش پدری برای مستندسازان مقاومت ایفا کند. نبود چنین شخصیتی باعث شده تا جبهه فرهنگی مقاومت نتواند جبهه عملیاتی واحدی داشته باشد.اردستانیرستمی با اشاره به اینکه خبرنگاران بحران بهدرستی تربیت نمیشوند، گفت: نه ساختار رسمی و نه غیررسمی به این موضوع توجهی ندارند. آیا در دانشگاهها چیزی به نام خبرنگاری بحران وجوددارد؟ دربحث فنی، ما تعداد کافی خبرنگار و مستندساز بحران نداریم. همچنین، این افراد به یکدیگر متصل نیستند وهمدیگر را دیر پیدامیکنند و در زمان بحران، تازه به فکر اقدام میافتند.بچههایی که میخواهند به صورت میدانی یا آرشیوی اثر تولید کنند، در دسترسی به اطلاعات و فیلمسازی مشکل دارند. این مشکلات باعث میشود تلاشهای انجام شده، هرچند که مقدس هستند، بهدلیل عدمهماهنگی، اثر کمتری داشته باشند.
عقاید گروهک منحط فرقان در «تفسیر و تفنگ»
سید حسین امامجمعه، کارگردان مستند «تفسیر و تفنگ» که به گروهک تروریستی فرقان در اوایل انقلاب میپردازد، پیش از این، فیلمهای مستند «انقلابی درون انقلاب» درباره تاریخچه نهضت سوادآموزی از زاویه حرکت مردمی و «بیتربیت» را درباره سند تحول آموزش و پرورش ساخته است. تفسیر و تفنگ ماجرایی از دیروز به روایت امروز است؛ بخشهایی از آن از جمله دادگاه اکبر گودرزی و حتی تشییع پیکر شهید مطهری برگرفته از آرشیوهایی است که برای اولین بار منتشر میشود. امامجمعه درباره علت گرایش به ساخت تفسیر و تفنگ گفت: گروه فرقان اتفاقات عجیبی رادر تاریخ انقلاب ما رقم زده، از طرفی هم پرداخت جامعی نسبت به این گروه نداشتیم و در بسیاری از موارد آنها را برابر با مجاهدین خلق دانستیم؛ در صورتی که افراد وارد شده به این گروه، سرنوشت متفاوتی داشتند و نحوه شکلگیری آن جالب بوده است. بسیاری تروررهبرمعظم انقلاب رامربوط به مجاهدین خلق میدانند؛ در صورتی که این گروهک داستانی دیگر دارد و این واقعه هم توسط فرقان اجرا شد.درکنار هم قرار دادن تمام این موارد، جزو انگیزههای اصلی شد که بخواهیم روایت کاملی را از گروهک فرقان داشته باشیم.این مستندساز با اشاره به اینکه فیلمهای کمی در ارتباط با گروهک فرقان ساختهشده، یادآوری کرد: فکرمیکنم تنها یک کارنیمهبلند ویک اثر کوتاه دررابطه با این گروهک ساخته شده، البته ما بین خودمان میگفتیم که نباید نامش را گروهک بگذاریم، چون هزینههای سنگینی را برای انقلاب رقم زدند اما به دلیل اینکه عده زیادی نبودند، به گروهک مشهور شدند.
تفسیر به رأی از روایات و گمراهی نوجوانان
او درباره علت پرداختن به این گروهک در تفسیر و تفنگ، تشریح کرد: در گروهک فرقان، اکبر گودرزی (تشکیل دهنده گروهک) یک طلبه اخراجی از چند حوزه علمیه است و مبنای تشکیل این گروهک براساس تفسیرهایی است که او از آیات و روایات دارد؛ افرادی را دور خودش جمع میکند و تفسیر خودش را ازقرآن به آنها ارائه میدهد.من کارتربیتی انجام میدهم،در مدرسه با نوجوانان سروکار دارم و در این فضا تنفس میکنم. باتوجه به اینکه اکثر افراد گروه فرقان نوجوان بودند، برای من که با قشر نوجوان سروکار دارم، خیلی جذاب بود که یک نفر چطور میتواند با ارائه عقیدهاش در رابطه با قرآن، نگاه این گروه سنی را بهگونهای تغییر دهد که دست به کارهای خشونتآمیز و ترور بزنند. حلقههای گروهک فرقان از همینجا شکل میگیرد و خروجی این عقیده که خیلی خطرناک و عجیب بود، موجب شد به این نتیجه برسند که افرادی از قبیل شهید مطهری یا رهبر معظم انقلاب را ترور کنند.
او با تأیید اینکه این گروه، خوارج دوران انقلاب بودند، افزود: به نظر ما این افراد از همان ابتدا هم وارد جریان انقلاب نشدند، شاید تنها یک بعد از انقلاب را پذیرفتند و ابعاد دیگر را نپذیرفتند.
دستاندازهای گفتوگو با مطلعان گروهک فرقان
امامجمعه درباره مراحل پژوهش این مستند عنوان کرد: پژوهش این مستند پنج سال پیش شروع شد، کش و قوسهای زیادی داشت و پژوهشگر ما، محمدامین فرجاللهی جزو افرادی بود که علاقه و تسلط زیادی به مسائل تاریخی بازه زمانی حضور گروهک فرقان دارد. وقتی به کمک پژوهشگر به افراد مدنظرمان رسیدیم، با چالش در مورد مصاحبه کردن با افراد مختلف روبهرو شدیم. یک نفر حاضر نبود مقابل دوربین بنشیند که بهناچار قبول کردیم صوتش را داشته باشیم و دو نفر هم نخواستند چهرهشان مشخص شود اما شمایلشان در مستند معلوم است. از طرف دیگر با گروهی از توابین فرقان قصد مصاحبه داشتیم که حاضر نشدند، بیایند.
تفاوت گروهک فرقان با مجاهدین خلق
این مستندساز درباره تفاوت گروهک فرقان با مجاهدین خلق تشریح کرد: در باور عمومی اینطور جا افتاده که حتی سرنوشت گروهک فرقان بامجاهدین خلق یکی است اماایدئولوژی و شکل تشکیل این دوگروه باهم متفاوت است وعلاوهبر این، عمده بازماندگان گروهک فرقان توبه واقعی کردند و عدهای در جنگ تحمیلی شهید شدند وعدهای هم هنوززنده هستند اما مجاهدین خلق به کارهایشان ادامه دادند. ما سعی کردیم به ایدئولوژی که براساس مثلث زر، زور و تزویر در گروهک فرقان وجود دارد در فیلم بپردازیم تا مردم بیشتر با آنها آشنا شوند. فهرست ترور آنها مخفی نبود و به شکل علنی هم گفته بودند که ما با چه کسانی مشکل داریم.او در پاسخ به این پرسش که قبل و بعد از ساخت مستند چه تغییری در دیدگاه شما نسبت به گروهک فرقان به وجود آمد، گفت: من دو گروه مجاهدین خلق و فرقان را قبل از ساخت مستند به هم نزدیک میدانستم و فکر میکردم با توجه به در اختیار داشتن اسلحه و تجهیزات زیرشاخهای از مجاهدین خلق هستند و خیلی به شکل سطحی از کنار آن رد میشدم، اما زمانی که پژوهشگر تمام داستانهای مربوط به این گروهک را برای ما نقل کرد، متوجه متفاوتبودن این روایت شدم.
چالش دریافت مجوز برای کار تاریخی
این مستندساز در پاسخ به این پرسش که چرا فیلمسازان ما کمتر به سوژههای مغفول تاریخی میپردازند، عنوان کرد: اگر بخواهم از زاویه فیلمسازان صحبت کنم، شاید با وجود تفاوت دغدغهها در جامعه امروز و سرعت تغییر و تحولات، بررسی ابعاد تاریخ در مرکز توجه مخاطب عام نباشد. یکی از مسائلی که موجب تأخیر در خروجی کار شد، همین دریافت مجوز بود. صرف زمان دوساله برای یک سوژه تاریخی نیاز به دقت و حوصله زیادی دارد و از طرفی تحولات اجتماعی نیز سریع است و برای رسیدن به خروجی نیاز به سرعت بیشتری داریم و شاید این یکی از دلایلی باشد که فیلمسازان کمتر سراغ اینشکل کارها بروند.
پوشیدن کفش آهنی برای سوژههای تاریخی
امامجمعه خاطرنشان کرد: برای رفتن سراغ این شکل کارهای تاریخی نیاز به کفش آهنی دارید. بهعنوانمثال، برای چند پلان کوتاه فیلمبرداری در بهشتزهرا(س) در قطعه گروهک فرقان هشتماه دنبال مجوز بودیم. وقتی فیلمساز ببیند تا این اندازه با محدودیت روبهرو میشود، شاید از خیر کار کردن در حوزه تاریخی بگذرد و تمایز کار در فضای امروزی هم این است که نسبت به کار تاریخی زودتر به خروجی میرسد.
«هدف اکبر» از فیلم سینمایی تا مستند
مستند دیگر جشنواره هدف اکبر به کارگردانی حسین نژادموسی درباره ماجرای تمرد شهید علیاکبر شیرودی و همرزمانش از فرمان بنیصدر(فرمانده کل قوا) برای تخلیه پادگان ابوذر بهدلیل هجوم لشکر بعث عراق در۳۱ شهریور۱۳۵۹ است. نژادموسی که پیش از این مستند«گلشهر» را درباره مبارزه رزمنده فاطمیون، سیداسدا...سعادتی با ویروس کرونا ساخته بود، درباره هدف اکبر بهعنوان جدیدترین فیلمش درجشنواره مستند،گفت:سازمان سینمایی سوره همزمان تصمیم به ساخت فیلم سینمایی درباره شهیدعلیاکبر شیرودی گرفت و پیشنهاد ساخت یک مستند نیز ارائه شد که من برای کارگردانی مستندی درباره این شهید انتخاب شدم. این تصمیم بهدلایل متعددی اتخاذ شد؛ نخستین دلیل برای ساخت مستند، محدودیتهای فیلمهای داستانی است. این فیلمها معمولا تنها به چند روز ابتدایی جنگ و نقاط عطف زندگی شهید میپردازد اما در مستند خود قصد داشتیم تمام زندگی شهید شیرودی را از ابتدا در شیرود مازندران محل تولدش تا تحصیلات قبل از انقلاب و ورود به هوانیروز ارتش، همچنین دوران پس ازانقلاب تاشهادت اودر اردیبهشت ۶۰ تصویر کنیم. این مستند نگاهی جامع و کامل به زندگی شهید دارد وبه ما این امکان رامیدهد که ابعاد مختلف زندگی و شخصیت او را تصویر کنیم.
محدودیت دراماتیک فیلم داستانی
او با بیان اینکه دومین دلیل این تصمیم، محدودیتهای فیلم داستانی به سبب اقتضائات درام است، افزود: در حالیکه فیلمهای مستند رسالتشان این است که تمام حقیقت را بهگونهای که هست روایت کنند، دست مستندساز برای پرداختن به واقعیتها بازتر است. این آزادی عمل به ما این امکان را میدهد که ابعاد مختلف زندگی شهید شیرودی را تصویر کنیم و به تماشاگران این امکان را بدهیم که با او و زندگیاش ارتباط برقرار کنند. ابتدا قرار بود کار، وابستگی فرمی با فیلم «آسمان غرب» داشته باشد اما در مرحله پژوهش تصمیم گرفتیم یک مستند مستقل از فیلم سینمایی تولید کنیم. این تصمیم به ما این امکان را داد که به عمق بیشتری از زندگی شهید شیرودی بپردازیم.نژادموسی افزود: یکی دیگر از دلایل تولید این مستند، کمبود توجه به قهرمانان و سوژههای ارتش جمهوری اسلامی ایران در فضای رسانهای کشور است. در سپهر رسانهای وقتی از دفاعمقدس و قهرمانان آن صحبت میکنیم، بهطور عمده به سرداران سپاه پاسداران و نیروهای مردمی (بسیج) پرداخته میشود. این نگاه نیاز به اصلاح دارد. ارتشیان در آن زمان به عنوان استخدامیهای پیش از انقلاب شناخته میشدند و نظر مثبتی نسبت به آنها وجود نداشت و اجحاف به این افراد باید مورد توجه قرار گیرد. نکتهای که جای تأمل دارد، این است که چرا مردم از وجود نیروهای مکتبی و مؤمن درون ارتش بیخبرند. ما این رسالت را برای خود قرار دادیم که یکی از این قهرمانان را به مردم بهتر و درستتر معرفی کنیم.
چالشهای مستندسازی
این کارگردان مستند با بیان اینکه ساخت مستند خوب همواره با چالشهایی همراه است، یادآوری کرد: یکی از چالشهای اصلی، انتخاب فرم و گونه مناسب برای اثر است. ما باید به نحوی جذاب به سوژه بپردازیم که برای مخاطب خستهکننده نباشد. ساخت مستند پرتره درباره شخصیتی که در قید حیات نیست، بزرگترین چالش است. ما باید بهنحوی جذاب به سوژه بپردازیم که برای مخاطب، بعد از دیدن مستندهای آرشیوی، این مستند خستهکننده نباشد.او با اشاره به اینکه چالش ما این بود که یک قهرمان دفاعمقدس را در گسترهای ملی معرفی کنیم، ادامه داد: با این نگاه باید فیلم بسازیم که میخواهیم یکی از قهرمانان ملی را معرفی کنیم و تمام اقشار جامعه بتوانند با سوژه ارتباط بگیرند و با آن همذاتپنداری کنند. نژادموسی با یادآوری اینکه پیدا کردن آرشیو و اطلاعات نیز چالشی بزرگ است، افزود: در دوران دفاع مقدس بهدلیل محدودیتهای زیادی که براساس دستورالعملهای ارتش وجود داشت، جمعآوری اسناد و آرشیو دشوار بود. این دادهها حتی اگر در فیلم استفاده نشود، برای پژوهشگران ارزشمند است. یکی از منابع ارزشمند ما، مصاحبهها با همرزمان شهید شیرودی و کادر هوانیروز در دهه ۷۰ بود که در آرشیو بنیاد روایت فتح موجود است و به ما کمک زیادی کرد.
از آرشیو تا واقعیت
این مستندساز بیان کرد: متأسفانه در سالهای اخیر، سیاستگذاریها بهگونهای پیش رفته که هم مستندسازان و هم مردم نسبت به فیلمهای آرشیوی گارد دارند. مستند «هدف اکبر» تنها آرشیوی نیست و ۳۰ درصد آن تولیدی است. این نیاز به بازنگری و اصلاح دارد، زیرا مستندسازان ترجیح میدهند سراغ سوژههای امروزی بروند.او با بیان اینکه فیلم مستند بهترین مدل برای ارائه تاریخ و بررسی آن است، گفت: تاریخ مکتوب معمولا نگاهی تکبعدی دارد، در حالیکه فیلم مستند با نظرات چند نفر درباره یک واقعه، حس درستتری به مخاطب منتقل میکند. این رسالت بر دوش مستندسازان تاریخی است و امیدوارم تولیدکنندگان مستند به اهمیت کارشان توجه داشته باشند.
ضرورت تولید مستندهای دفاع مقدس
نژادموسی با بیان اینکه به مخاطبان و همکاران خود میگویم از تاریخ خود غافل نباشند، افزود: ما ایرانیان بهدلیل حافظه تاریخی ضعیفمان، خیلی زود فراموش میکنیم به همین دلیل باید بهدنبال مستندهای تاریخی باشیم. مستندسازانی که در حوزه دفاعمقدس فعالیت میکنند باید شهدا، قهرمانان و عزیزانی که در ارتش بودند، فراموش نکنند.این کارگردان با ابراز نگرانی نسبت به پیامدهای فراموشی خلبانان گفت: در فرآیند ضبط مصاحبههایی که با خلبانان هوانیروز داشتیم، یکی از این بزرگواران به من گفت که از سال ۶۷ تا به امروز، شما اولین نفری هستید که آمدهاید تا خاطرات مرا ضبط کنید. این فرد، کسی بود که در دوران جنگ تحمیلی سه مرتبه دچار حادثه سقوط هلیکوپتر شده و در تمام هشت سال جنگ حضور داشت.
تلاش برای معرفی قهرمانان ناشناخته
نژادموسی با اشاره به اینکه این نگاه اشتباه است که صرفا به شهدا بپردازیم، افزود: شهید شیرودی، بزرگ هوانیروز و شخصیتی جهانی است که فقط هشت ماه ابتدایی جنگ را دیده اما شهدا و قهرمانانی را داریم که تمام طول جنگ را دیدهاند و نسبت به آنها غافلیم و هر روز از تعداد این عزیزان کاسته میشود. امیدوارم این مسیر اصلاح شود و به شکل بهتری ادامه یابد. در نهایت، مستند «هدف اکبر» نه تنها یک فیلم درباره شهید شیرودی است، بلکه تلاشی است برای معرفی قهرمانان ناشناخته دفاعمقدس و ارتش جمهوری اسلامی ایران. ما باید به این قهرمانان توجه کنیم و داستانهای آنها را روایت کنیم.
شخصیتهای تاریخی و جریانهای سیاسی زیر ذرهبین مستند
یکی ازمسائلی که امسال در هجدهمین جشنواره حقیقت به آن توجه ویژهای شده، مستندهایی است که به بازگویی وجوه مغفولمانده و پرابهام تاریخ درباره یک شخصیت یاجریان سیاسی واجتماعی میپردازند.بعضی ازمستندهابهشکل موشکافانهای مسائلی که سببساز یک اتفاق یا رویداد اجتماعی بزرگ شده را بررسی میکنند. نمونه آن میتواند «خطالقعر» به کارگردانی فرشاد اکتسابی باشد که ریشههای جنگ ایران و عراق را حتی پیش از دوره پهلوی براساس اسناد موجود بررسی میکند. علاوه بر این، امسال تعداد فیلمها درباره شخصیتهایی که حضورشان مقطعی مهم از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران را رقم زده درجشنواره قابل ملاحظه است. فیلمهایی که میتوانند نشانهای از توجه فیلمسازان مستند به شخصیتهای تاریخی باشد که پرداختن به آنها دشوار و دور از تصور به نظر میرسید و حالا شاهد این قبیل آثار درجشنواره حقیقت هستیم. یکی ازاین مستندها،«نبردهای فانتوم۲» به کارگردانی سالار بیباک مستند دیگری است که روایتی ازسرتیپ خلبان آزاده محمدصدیق قادری وسرهنگ خلبان آزاده محمدرضا خالدی را ارائه میدهد.مستند «آن رزمنده همدانی»بهکارگردانی بهمن ابراهیمی نیزبه رشادتهای شهیدعلی چیتسازیان درجنگ تحمیلی میپردازد.
«تو به کوچ عادت داشتی» عنوان مستند دیگری است که به زندگی حاج قاسم سلیمانی از کودکی میپردازد. به هرحال وجود چنین فیلمهایی میتواند به مستندسازانی که تا به حال وارد این وادی نشدند، جرات و جسارت فیلمسازی درباره ابعاد ناپیدای شخصیتهای تاریخی یا جریانهای سیاسی را بدهد.