چراکه تهدید به بازگرداندن تحریمهای بینالمللی در شرایطی است که در قالب تحریمهای آمریکا، عملا هر نوع تحریمی علیه ایران اعمال شده و حجم تجارت ایران با اروپا هم آنقدر ناچیز است که تاثیری در اقتصاد ایران نخواهد داشت.نمایندگان سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه در سازمان ملل متحد، در نامهای به شورای امنیت که زمان وصولش بیش ازیک هفته و درپنجشنبه گذشته بوده، نوشتهاند:ما مصمم هستیم ازهمه ابزارهای دیپلماتیک، از جمله مکانیسم ماشه، در صورت لزوم و برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای استفاده کنیم.سه کشور اروپایی بدون اشاره به رویکرد تعاملستیزانه خود و آمریکا در عدم پایبندیشان به توافق هستهای با ایران، در این نامه تاکید کردهاند که ایران باید فعالیتهای هستهای خود را کاهش دهد تا فضای سیاسی مساعدی برای پیشرفت معنادار مذاکرات و راهحلهای دیپلماتیک ایجاد شود. این در حالی است که ایران همچنان ازنظر حقوقی وحتی فنی از برجام خروج نکرده است و تنها در قبال خروج آمریکا از این توافق و عهدشکنی آشکار اروپایی در اجرای تعهداتشان در این توافقنامه، اقدام به لغو برخی تعهدات و همچنین افزایش سطح اورانیوم غنیشده به میزان ۶۰ درصد کرده است. آمریکا حتی بعد از حضور بایدن در قدرت و علیرغم انتقادات تند ظاهری او نسبت به دونالد ترامپ برای خروج از برجام، ترجیح داد همان سیاستهای فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را پی بگیرد و حتی بایدن بر میزان و وسعت تحریمها علیه ایران افزود. چشمان بسته اروپا نسبت به این واقعیات و البته بهتر بگوییم خود را به خواب زدن سیاستمداران اروپایی ازبرنامه هستهای، البته امر جدیدی نیست اما زمانبندی این سلسله اقدامات اروپا قابل توجه است. به نظر میرسد اروپا با اینکه میداند حتی در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران، قادر به اعمال تحریمهای جدیدی نیست اما باردیگر انتخاب کرده که خود را به سطح بازوی بینالملل صهیونیستها فروبکاهد و با اینکه میداند نمیتواند کارتی علیه ایران حتی درمذاکرات احتمالی به دست آورد امابرای عملیات نجات صهیونیستها از گرداب نفرت افکار عمومی جهان و کدرسازی دستاوردهای جبهه مقاومت علیه این رژیم، امیدوار است دوباره از ایران هستهای تهدیدنمایی کند. به زبان دیگر هدف، کشاندن ایران به صدر اخبار است تا افکار عمومی جهان از جنایتکاریهای صهیونیستها منحرف شود.
رویای دیرهنگام اروپا برای پیوستن به فشار حداکثری
واقعیت صحنه این است که ایران مدتهاست چشمانش را روی تعاملات تجاری خود با غرب بهواسطه عدم امکان استفاده از سیستم انتقال پول بین بانکی سوئیفت و همینطور عدم امکان استفاده از دلار بسته است و اقتصاد ایران راه خود را از ساختارهایی که غرب به دنبال تحمیل آن بر سایر ملل است، جدا کرده، در این میان اروپاییها که ظاهرا روی توانایی خود در مدیریت تنشها دچار خطای محاسباتی شده و خود را دست بالا گرفتهاند، از چندی پیش با ادعای کمک موشکی ایران به روسیه در جنگ اوکراین، سلسلهای از تحریمها علیه صنعت هوایی و کشتیرانی ما بهراه انداختند و ذیل بیانیه کشورهای عربی مبنی بر ادعای امارات علیه جزایر سهگانه ایرانی را امضا کردند و در نهایت در شورای حکام آژانس بینالمللی اتمی، قطعنامهای در محکومیت ایران به تصویب رساندند تا نشان داده دهند اروپا با چشمانی بسته در حال رویاپردازی برای مشارکت دیرهنگام در فشار حداکثری ترامپ علیه ایران است. این در حالی است که در خود آمریکا و حتی در دولت ترامپ هم بازگشت به فشار حداکثری، محل منازعه و مناقشه است.درهمین رابطه نشریه هیل نزدیک به کنگره آمریکا در تحلیلی به قلم جیمز دورسو، تحلیلگر مسائل خارجی به دلایل متعددی اشاره کرده که چرا فشار حداکثری در دوره دوم دونالد ترامپ علیه ایران کارساز نخواهد بود.نگارنده این مقاله، دلایل متعددی برای بینتیجه ماندن اتخاذ دوباره فشار حداکثری علیه ایران را فهرست کرده است: وی با اشاره به دلایلی چون حمایت آمریکا از جنگهای اسرائیل علیه مردم فلسطین و لبنان، از بین رفتن حمایتها از اقدامات آمریکا و ترس از اینکه فشار حداکثری به تشدید تنشهای منطقهای ختم میشود، نزدیک شدن روابط عربستان و ایران از سال ۲۰۲۳، افزایش مراودات تجاری میان تهران-ابوظبی، دیدار رو در روی سران امارات متحده عربی و ایران در ماه اکتبر و همینطور گسترش دادن پیوندهای اقتصادی ایران و قطر، تغییر وضعیت بازار نفت نسبت به سال ۲۰۱۸ و افزایش صادرات نفت ایران، افزایش شبکه ایران برای دور زدن تحریمها، ریختن ترس خریداران نفت ایران از تحریم، آمادگی مسعود پزشکیان برای تقویت روابط ایران با کشورهای همسایه، تقویت افزایش تابآوری ایران در پی توافق همکاری جامع راهبردی با چین و قرار سرمایهگذاری ۴۰۰میلیارد دلاری پکن در صنایع مخالف ایران، بالاتر رفتن سطح همکاری ایران با روسیه هم در بخش نظامی و هم در بخش غیرنظامی و بیعلاقگی ترامپ نسبت به آغاز جنگ با ایران از آنجا که از آثار چنین اقدامی بر اقتصاد آمریکا آگاه است، درنهایت تاکید کرده است که «فشار حداکثری» شعار است و راهبرد نیست.
پاسخ ایران به گروسی
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در جریان سخنرانی اخیر خود در مراسم اهدای جایزه نوبل با اشاره به تشدید تقابل بین ایران و رژیم صهیونیستی، به بعد هستهای نیز اشاره کرد و گفت: در یکسو وجود فرضشده سلاح هستهای مطرح است و در سوی دیگر خطر اشاعه سلاحهای هستهای.وی همچنین گفت: سطح غنیسازی ایران به درجهای رسیده که توجیه آن سخت است. معاون حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به این اظهارات روز پنجشنبه با انتشار پیامی در صفحه اجتماعی خود در شبکه ایکس و درواکنش به اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد: اینکه مدیرکل آژانس برای اولین بار به وجود سلاحهای هستهای دررژیم صهیونیستی اقرارکرده،موضوعی قابل توجه ومهم است.البته این اعتراف، وظیفه او و آژانس را بسیار سنگین میکند.صرف اقرارکفایت نمیکند،وی باید وجود چنین سلاحهایی را در دست این رژیم جنایتکار محکوم کند و خواهان نابودی آنها و همچنین الحاق این رژیم به معاهده عدم اشاعه شود.
کاظم غریبآبادی، ادعای گروسی مبنی بر احتمال اشاعه هستهای(از سوی ایران)را یک موضع کاملا غیرحرفهای و سیاسی توصیف و تاکید کرد که مدیرکل آژانس نمیتواند بر مبنای احتمالات وحدس وگمانها ومانند مقامات سیاسی کشورهایی که انگیزههای سیاسی دارند، هرآنچه صلاح میداند را بر زبان بیاورد.معاون امور حقوقی و بینالمللی دستگاه دیپلماسی در پیام خود خاطرنشان کرده است که ایران متعهد به تعهدات پادمانی خویش است ومادامی که تحریمهای ظالمانه برقرارباشند،نظارتهای بیشتری راکه فراتراز تعهدات مقرر خود است، نمیپذیرد. از اینرو، مدیرکل میتواند چنانچه در فرآیند راستی آزمایی انحراف مواد هستهای را مشاهده کرد، آن را مستندا گزارش نماید، نه اینکه حدس و گمانهای خود را رسانهای نماید.