ناظر به همین رویکرد هوشمندانه، قرار است امروز ۳۰ آبان، در آخرین روز ازهفته کتاب و کتابخوانی که مصادف است با روز «قهرمان ملی»، سالگرد پیروزی جبهه مقامت و پایان سیطره داعش که توسط سردارِ شهید؛ حاجقاسم سلیمانی در قالب نامهای به رهبری اعلام شده بود، تقریظهای حضرت آیتا...خامنهای برسه کتاب«هواتو دارم»،«مجید بربری» و «بیست سال و سه روز»رونمایی ومنتشرشود. کتابهایی که هرکدام روایتی خواندنی وآموزنده اززندگی پربار قهرمانهایی ملی، جوانمردانی خالص و الگوهایی پاکباخته را عرضه کردهاند. معرفی و پرداختن به چنین اسطورههایی در قالب آثار ادبی، آن هم با وجود تلاطمهای فرهنگی و مواجهه مداوم با تاختوتاز جریانهای متعارض غربی، میتواند در استحکامبخشی به بنیانهای هویت ملی و مذهبی جامعه، اتحاد و اتکای به خود در بین اقشار مختلف مردم و امیدآفرینی، نقش مهمی ایفا کند. به همین جهت با نویسندگان این سه کتاب پیرامون محتوای آثارشان، همچنین جایگاه و تاثیر زینتبخشی تقریظهای رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتابهای هویتساز و قهرمانمحور، گفتوگویی داشتیم که مشروح آن را در ادامه مطلب پیشرو میخوانید.
شهدا را دستنیافتنی نکنیم
محمدرسول ملاحسنی، نویسنده کتاب «هواتو دارم» جوان خوشذوقی است که برای روایت زندگی یک قهرمان ملی، نگاهی به خاطرات شهید مدافع حرم؛ شهید مرتضی عبداللهی داشته است. ملاحسنی این کتاب را توسط نشر شهید کاظمی روانه بازار کرده که مورد استقبال مخاطبان هم واقع شده است. ملاحسنی بهعنوان یک دهه شصتی، معتقد است مخاطبانی مانند او که در دوران جنگ یا بسیار کودک بودهاند یا به کلی دوران دفاعمقدس را ندیدهاند، در بیشتر موارد نسبت به قهرمانان کتابهایی که در مورد زندگی شهدای دفاعمقدس نوشتهشده، احساس غریبگی میکنند.
روایت زندگی قهرمانان همعصر راحتتر است
به گفته این نویسنده؛ در آثار ادبی، شهدای آن دوران، خیلی دور از انسانهای معمولی و امروزی ترسیم گردیده و این مسأله موجب شده تا مخاطب نتواند خودش را در کنار این بزرگان احساس کند. ملاحسنی در گفتوگو با جامجم در رابطه با چالشهای روایت قهرمانان ملی در آثار ادبیات پایداری توضیح داد: شکی نیست که دوران دفاعمقدس، دوران بسیار خاصی بوده، اما دستنیافتنی ترسیم کردن قهرمانان و شهدای جنگ تحمیلی در جهان ادبیات، برای مخاطب کنونی جذابیت ندارد یا حداقل نمیتواند آنها را بهراحتی باور و درک کند.نویسنده کتاب «کاش برگردی» در ادامه با اشاره به اینکه نگارش زندگینامه شهدای مدافع حرم تحولی در ادبیات پایداری ایجاد کرده، عنوان کرد: در آثاری که پیرامون زندگی شهدای مدافع حرم نوشته شده، شاهد نگاهی نوین در روایتها هستیم و سبک زندگی این شهدا که همعصر ما بودند، کمک کرده تا روایت داستانی زندگی این قهرمانان را خیلی باورپذیرتر به تصویر بکشیم و مخاطبان کتابها نیز همین حالا میتوانند دوستان شهید، خانواده و آشنایانش را در جامعه ببینند، تجربههای زیستهای که او داشته را تجربه کنند و احساس نکنند که از این شهدا خیلی دور هستند.ملاحسنی با بیان اینکه شهدا هم انسانهایی شبیه ما بودهاند، افزود: جهانبینی و نگاه شهدا، آنها را به سمت شهادت برده است. زمانی که خواننده با چنین قهرمانی در زندگینامهای مکتوب مواجه میشود، میتواند او را الگو قرار دهد یا سبک زندگی و آرمانهای این قهرمانان واقعی را دنبال کند.
زندگی شهیدان درسنامه است
وی در ادامه گفت: بهعنوان نمونه دریکی دیگر از کتابهایم به نام«یادت باشد» که زندگینامه شهید حمید سیاهکالی مرادی است، شاهد دقتنظر شهید در زندگی هستیم؛ بهاین صورت که شهید سیاهکلی در دوران حیاتش سعی میکرده تا جایی که میتواند از نزدیکترین مغازه به خانه خودش خرید کند تا کاسبی که به امیدی در محله کسبوکار حلالی راه انداخته، لااقل از همسایههای خودش ناامید نشود. همین جزئیات است که زندگی شهیدان را به درسنامهای تبدیل میکند.ملاحسنی اضافه کرد: یا بهعنوان مثال در زندگینامه شهید مرتضی عبداللهی درکتاب«هواتو دارم»،همسر شهید روایت کردند که حتی دربدترین وضعیت اقتصادی شهید برای عید غدیر با اندکترین بودجه، هدیهای برای همسایههایش میخرید که فقط عید را تبریک گفته باشد. ناظربرهمین شیوه روایت، رهبر معظم انقلاب نیز بر ثبت زندگینامه شهدای مدافع حرم وسبک زندگی عادی وپشت جبهه این شهدا تاکید دارند. وقتی زندگی طبیعی وعادی شهید روایت شود،هدف شهید و آرمانی که حاضراست بهخاطرآن جانش رافداکند،بهتر درک میشود.
داستان قهرمانان ملی و مذهبی فرامرزی است
این نویسنده در خصوص ادبیات پایداری و معرفی قهرمانان ملی و مذهبی در این آثار که در مواجهه با حوادث جهان معاصر فداکاری کردهاند و تبدیل به الگو شدهاند، همچنین اهمیت روایت رویدادهای منطقه در ادبیات پایداری و قهرمانمحور اظهار کرد: در ادبیات مقاومت و پایداری، اصول و خطوربطهای مشخصی داریم که شاید در جغرافیای خاص یک کشور نگنجد و فرامرزی باشد و نویسنده این نوع ادبیات چه در ایران باشد، چه در سوریه، یمن یا لبنان و غزه، نمیتواند نسبت به این موضوعات و قهرمانیها بیتفاوت باشد و قطعا هزاران قصه و حادثه شنیدنی دراین محور وجود دارد.
رزم برای آرمانهای مشترک
ملاحسنی یادآوری کرد: زمانی که زندگینامه شهید عبداللهی را مینوشتم، همسر شهید خاطرهای را بیان کردند که در کتاب «هواتو دارم» آورده شده است؛ شهید عبداللهی در پاسخ به این سؤال همسرش که سختترین بخش حضور در جبهههای دفاع از حرم چه بوده؟ میگوید: «اینکه با کسانی در یک سنگر دفاع میکردیم و میجنگیدیم که نه میدانستیم اهل کجاست، نه زبانش را میفهمیدیم و نه هموطن بودیم، اما برای یک هدف میجنگیدیم.»وی با بیان اینکه وقتی به این خاطره شهید فکر میکند، بیشتر به عمق اندیشه شهیدان بهعنوان قهرمانان ملی پی میبرد، اظهار کرد: حقیقتا سخت است که در فضای جنگ باشی، اما حتی زبان همرزمهایت را ندانی! در واقع لشکرهای حاضر در محور مقاومت شاید هموطن نباشند، اما آرمان مشترکی دارند و اینجاست که ادبیات پایداری میتواند ایفای نقش کند. به اینجهت که دیگر نمیتواند از هیچکدام از حوادث محور مقاومت در هر جای دنیا که باشد، بیتفاوت گذر کند.
هدف زندگینامه شهدا ارائه سبک زندگی است
آنطور که ملاحسنی میگوید؛ در نوشتار نویسندگان دفاع مقدس، محور مقاومت و مدافعان حرم حلقه اتصال، آرمانهای مشترک است. وی در همین رابطه تصریح کرد: هرکدام از ما اگر زندگی شهیدی را روایت میکنیم قصد نهایی ما این است که مخاطب در نهایت آرمان شهید را درک کند و با سبک زندگیای که شهید برای دستیابی به این آرمان انتخاب کرده، آشنا شود.ملاحسنی در مورد ویژگیهای برجسته قهرمان اصلی کتاب«هواتو دارم»شهید عبداللهی نیز عنوان کرد: این شهید مدافع حرم در منطقه نظامآباد بزرگ شده بود و مرام، هوشیاری و همت بچههای این منطقه را داشت. شهید عبداللهی با اینکه آقازادهای بهتماممعنا بود و پدرشان از بنیانگذاران نیروی دریایی سپاه و سردار بوده، اما هرگز از این موقعیت بهنفع خود استفاده نکرد. در واقع با اینکه هم شرایط خودش خوب بوده، هم همسرش خانواده مرفهی داشته، تمام تلاشش را کرده که کاملا روی پای خودش بایستد.
شهیدی که مفهوم اقتصاد مقاومتی را زندگی کرد
نویسنده مجموعه کتاب «حکایهالصالحین» بیان کرد: شهید عبداللهی قبل از ازدواج تفریحاتی مانند جتاسکی و بالنسواری را تجربه کرده بود، ولی بعد از ازدواج همه همت خودش رابرای استقلال بهکارمیگیرد.این شهید با حقوق سربازی و یارانه زندگی میگذرانده وحتی برای درآمدزایی باهمسرش ترشی تولیدمیکنند وبین دوستان وآشنایان میفروشند.شهیدعبداللهی واقعا با جسارت وشجاعت زندگی تشکیل میدهد واگرما ازاقتصاد مقاومتی حرف میزنیم، این شهید وهمسرش به این سبک زندگی عمل کردند. به نظرم چنین ویژگی و منشی در شهیدعبداللهی حقیقتا عجیب ومنحصربهفرد بوده که درکتاب«هواتو دارم» آن راروایت کردیم.
اشتیاق مخاطبان خارجی برای ترجمه زندگینامه شهدا
وی در مورد اهمیت معرفی قهرمانان ملی کتابها از طریق ترجمه آثار، بهخصوص کتابهایی که رهبر معظم انقلاب بر آن تقریظ نوشتهاند، بیان کرد: در برخی تقریظهایی که رهبری برای کتب مینویسند، مشخصا تاکید دارند که اثر ترجمه شود. در واقع تاکیدی که رهبری بر ترجمه آثار دارند بهدلیل آگاهی ایشان از مطالبه و نیاز مخاطبان است. در فضای مجازی خوانندگانی از کشورهای دیگر به من پیام میدهند که ترجمهای از کتابهایم را خواندهاند و سوالات بسیاری در مورد محور مقاومت و قهرمانان و شهدای مدافع حرم دارند و این سبک زندگی برایشان بسیار جذاب است و دوست دارند اطلاعات بیشتری کسب کنند و میخواهند آثار بیشتری ترجمه و به دستشان برسد. بهنظرم سبک زندگی شهدا که توسط خانواده و دوستانشان روایت میشود در نوع خود الگو و نوآوری است و حتی برای مردمان دیگر کشورها روشهای تعلیم و تربیت، عشقورزی و راه زندگی را آموزش میدهد.
عِده و عُده روایتگران شهدا و قهرمانان ملی کافی نیست
ملاحسنی در ادامه متذکر شد: بهطور کلی امروز هم ادبیات مقاومت و هم ترجمه آن وضعیت بدی ندارد؛ البته که متناسب با تاکید رهبر انقلاب باید به نهضت تبدیل شود و بیشتر به آن توجه کرد، ولی به عنوان نویسنده زندگینامه شهدای دفاع مقدس، معتقدم عِده و عُده ما در تولید و ترجمه آثار ادبی مربوط به شهدا و قهرمانان ملی حتی در سینما و هنرهای گوناگون کافی نیست.
باید در ادبیات پایداری کادرسازی کنیم
نویسنده کتاب «یادت باشد» افزود: بارها برای پرداختن به زندگی قهرمان ملی و مذهبی معاصر با من تماس گرفتهاند و بهدلیل مشغولیتهایی که داشتهام، شرمنده شدهام.خیلی وقتهاروایت زندگی شهداوقهرمانان کشوربههنگام صورت نگرفته واز فرصتها و تاثیرگذاری آن بهره نبردهایم و بر این اساس ترجمه هم نشده و سایر مردم دنیا وعلاقهمندان دیگر نیز بینصیب ماندهاند. برای رفع خلاهای موجود در ادبیات پایداری باید کادرسازی کرد و تشکیلاتی داشت و همانطور که رهبر میفرمایند جنگ ما گنج است و باید با همافزایی تمامی دستاندرکاران، ارزشهای نهفته در آن را استخراج کرد تا همه از آن بهره ببرند.
شهرت از قهوهخانه تا شهادت
یکی از کتابهایی که امروز۳۰ آبان تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن رونمایی و منتشر میشود،مجید بربری، نوشته کبری خدابخشدهقی است؛ نویسنده این کتاب سراغ قهرمانی رفته که شاید چندان شباهتی به تصورات ذهنی ما از قهرمانان دفاع و جهاد نداشته باشد؛ نویسنده زندگی شهیدی را قلم زده که تفاوتهای ظاهری فراوانی با تصویر کلیشهای ما از شهدا و سبک زندگی آنها داشته؛ این شهید از قهوهخانه، زندگی مرفه و تفریحات خوددست میکشد و راهی جبهههای جنگ سوریه میشود تا از حرم اهلبیتعلیهمالسلام دفاع کند و در نهایت با شهادت، تبدیل به قهرمانی ملی و مذهبی میشود.
از امام بخواهیم آدم شویم!
نویسنده کتاب مجید بربری درخصوص ویژگیهای برجسته قهرمان کتابش،شهید مجید قربانخانی پرسیدیم.وی درگفتوگوبا جامجم توضیح داد: به نظرم داستان زندگی شهید مجید قربانخانی با قصه تمام شهدای مدافع حرم تفاوت داشت. شاید در نگاه کلی، جوانها کارهایی میکنند که اقتضای هیجانات و شرایط سنیشان است اما تفاوتهای شهید قربانخانی از نوع دیگری بود. این شهید قهوهخانه داشته، خالکوبی کردهبوده و کلا سبک زندگی او به حالوهوای شهادت و بسیج نزدیک نبوده است ولی طی اتفاقاتی، مسیر زندگی این جوان تغییر میکند.وی تصریح کرد: شهید قربانخانی در قهوهخانه مشتریهای زیادی داشته و در بین این مشتریها، نیروهای بسیجی و سپاهی هم که در برخی اماکن مانند قهوهخانهها، دنبال خلافکارها میگشتند، رفتوآمد داشتند. از سوی دیگر سال۱۳۹۴ بحث مدافعان حرم در جامعه پررنگتر مطرح بود و در صحبتهایی که در قهوهخانه درخصوص مدافعان میشود، با آنها آشنایی نسبی پیدا میکند. از سوی دیگر به سفر کربلا میرود و وقتی ازاومیپرسند که از امام حسین(ع) چه حاجتی طلب کردی؟ شهید میگوید از امام خواستم آدم شوم.
سیر معنوی، سفر شهادت
نویسنده کتاب «محسن ما» در ادامه بیان کرد: به نظر میرسد مسائل مختلفی دست به دست هم داده تا شهید قربانخانی بهمرور با مدافعان حرم آشنایی بیشتری پیدا کند. در این بین با شهید مدافع حرم مرتضی کرمی نیز مراوداتی پیدا میکند و همراه این شهید به هیأتهای مذهبی هفتگی میرود؛ بنابراین تحول شخصیتی و معنوی شهید قربانخانی یکشبه رخ نداد و یک سال سیر و سفر معنوی این شهید جریان داشته است.
شهدا قهرمانان ملی و الگوهای شرافتاند
به گفته نویسنده کتاب مجید بربری، اگر کسی پیش از شهادت، شهید مجید قربانخانی را میدید، فکرش را هم نمیکرد که او بتواند تاحدی خودش را از نظر معنوی بالا ببرد که به مقام شهادت برسدوتبدیل به یک الگو و قهرمان واقعی شود. خدابخشدهقی در ادامه یادآوری کرد: شهید هم خودش الگوست، هم میتوان از روی منش و کردار او در ساحت یک قهرمان، الگوهای انسانی و شرافتمندانهتری برای زندگی مدرن طراحی کرد.
زنده نگهداشتن یاد شهدا کم از شهادت نیست
وی متذکر شد: رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید دارند که زنده نگهداشتن یاد شهدا، کم از شهادت نیست؛ بنابراین هرکاری که یاد شهدا را زنده نگه دارد، چه نوشتن کتاب، چه الگوبرداری از زندگی آنها و…، همگی قدم گذاشتن در راه پربرکت شهادت است که کمتر از شهید شدن نیست. حتی رسانهای که در راه معرفی سیره و آرمان شهدا گام برمیدارد، در حقیقت در راه شهادت قدم میزند که واقعا ارزش بالایی دارد.به گفته نویسنده کتاب «عزیزتر از جان»؛ هرکدام از ما در هر شغل و حرفهای میتوانیم به طریقی شهدا و فداکاریهای آنها را یادآوری کنیم. افرادی که در مسیر شهادت یک شهید نقش داشتهاند، بهخصوص مادران و همسران شهید، روایتهای شنیدنی ناتمامی دارند. همانطور که کربلا در کربلا میماند اگر زینب (س) نبود، حالا هم همین روایتگریها از طریق ثبت زندگینامه شهدای دفاعمقدس و مدافعان حرم از زبان مادران، پدران، همسران و فرزندان کمک میکند تا فرهنگ شهادت و ایثار و سبک زندگی و الگویی که ارائه دادند، ماندگار شود.
شهادتطلبی شیوه زیست و فرهنگ است
وی خاطرنشان کرد: حتما قرار نیست در شرایط جنگی باشیم تا جوان، مفهوم ایثار و شهادت را درک کند بلکه فرهنگ شهادت و شهادتطلبی یک نوع شیوه زیست است که کمک میکند، امروز براساس همین فرهنگ، از فلسطین دفاع کنیم و در برابر جریانهای استکباری از جمله اسرائیل مقاوم باشیم.خدابخشدهقی با اشاره به اینکه یکی از انگیزههایش برای نوشتن زندگینامه شهید قربانخانی تحولاتی بوده که از یک جوان معمولی، یک قهرمان ملی و مذهبی ساخته، عنوان کرد: واقعا خیلی جالب بود جوانی که همهچیز در زندگی داشته؛ از پول، ماشین، خانه و تفریح، چیزی کم نداشته اما این خوشیها برای او رنگ میبازد و زندگی دیگری را انتخاب میکند. دوست داشتم بدانم چه چیزی در دل این جوان در سالهای آخر حیاتش گذشته و سفر کربلایی که رفته، چطور عاقبتش را تغییر داده است؟
عاقبتبهخیری با نان حلال
نویسنده کتاب «جامانده در سهیل» در ادامه افزود: همه این سوالات انسان را به فکر فرومیبرد و اندیشه را تغییر میدهد. شهید پس از اینکه از کربلا برمیگردد، دیگر نه مهمانی میرود، نه در قهوهخانه قلیان میکشد و نه مثل قبل تفریح میکند. من در تحقیقاتی که داشتم به نظرم رسید آن چیزهایی که شهید قربانخانی را عاقبتبهخیر کرد، از یک سو نان حلالی بود که پدرش سر سفره میآورده و ازسوی دیگردعاهای همیشگی مادرش که مدام ازخدا میخواسته که پسرش عاقبتبهخیر شود.براساس گفتههای خدابخشدهقی؛ وقتی زندگی شهدای مدافع حرم را میخوانیم، تازه میفهمیم که شهادت، دستنیافتنی نیست و درک عمیقتری از این سبک زندگی پیدا میکنیم. وی در همین رابطه تصریح کرد: در مقدمه کتاب مجید بربری، نوشتهام که شما شهیدی هستی که ما با چشمانمان قضاوتت کردیم. ما آنها را قضاوت کردیم اما شهدا به ما درس زندگی دادند. شهدای مدافع حرم کمک کردند که نسل جدید، ملموستر از گذشته با شهدا و آرمانهای آنها آشنا شوند.
جوانان با شهدای مدافع حرم ارتباط عمیقتری میگیرند
وی ادامه داد: بسیاری از این شهدای مدافع حرم در فضای مجازی هم فعالیت داشتند، دوستان آنها جوانانی شبیه همین جوانان جامعه امروزی بودند و...من زندگینامه شهدای دفاعمقدس راهم نوشتهام اماشایدنسل جدیدترچون آن شهدارا ندیدهاند،نتوانند ارتباط عمیقی با آنها بگیرند ولی وقتی زندگی شهیدی را میخوانند که تا همین روزها و سالهای قبل در این کشور و جامعه زندگی میکرده، تازه میفهمند که این شهدا انسانهایی معمولی بودند که آرمانهای بزرگی داشتند.نویسنده کتاب «نذر آب» اضافه کرد: یک جمله معروفی است که میگوید «شهادت، لباس تکسایزی است که باید خود را شبیه و اندازه آن کرد.» شهدا نیز خودشان را به قد و قواره لباس شهادت رساندند تا شهید شدند؛ بنابراین کتاب زندگی شهیدان مدافع حرم، به عنوان قهرمانانی ملی و مذهبی، قطعا الگو و سبک زندگی ارائه میدهد.
تقریظ، افتخار بزرگی بود که نصیبم شد
خدابخشدهقی درخصوص تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب مجید بربری اظهار کرد: آرزوی هر نویسنده دفاعمقدسی این است که رهبر انقلاب لطف کنند و اثرش را بخوانند. این آرزویی بود که به لطف شهید قربانخانی به آن رسیدم و افتخار بزرگتری که نصیبم شد، این بود که ولی فقیه من که فرزانهای حکیم و اهل مطالعه هستند، روی کتابم تقریظ بنویسند. رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید دارند که زنده نگهداشتن یاد شهدا، کمتر از شهادت نیست؛ بنابراین هرکاری که یاد شهدا را زنده نگه دارد، چه نوشتن کتاب، چه الگوبرداری از زندگی آنها و... همگی قدم گذاشتن در راه پربرکت شهادت است که کمتر از شهید شدن نیست.
حماسهآفرینی در بیستسال و سهروزگی
سومین کتابی که قرار است همزمان با روز قهرمان ملی، از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن رونمایی شود، روایتی به قلم «سمانه خاکبازان» از زندگی جوان قهرمانی است که فقط ۲۰ سال و سه روز ازخداوند عمر گرفت، اما دراوج جوانی تبدیل به اسوه و الگویی قابل اعتنا شد وبا شهادت به سعادت ابدی رسید. روایت زندگی شهید «سیدمصطفی موسوی» در کتاب «بیست سال و سهروز»، روایت بیاغراقی است که ما را با انسانی اهل مطالعه، امروزی و شبیه به خودمان آشنا میکند. کتاب روایت آرمانهای ارزندهای است که دل شهید موسوی جوان را چنان بیتاب کرد که در اوج جوانی جذابیتهای دانشگاه و تحصیل برایش رنگ باخت و راهی میدان جنگ با داعش و دفاع از حرم اهلبیت(ع) شد.
روایتهای ادبی از جذابیتهای جهاد
نویسنده این کتاب در مورد معرفی چنین قهرمانانی در قالب آثار ادبیات پایداری و دفاعمقدس به جامجم گفت: آثار ادبی که با مضمون مدافعان حرم و محور مقاومت در زیرمجموعه کلی ادبیات پایداری تا امروز نوشته و به بازار نشر عرضه شده و چه آن دسته آثاری که همکاران ما همینحالا مشغول نوشتن آن هستند، همگی موجب پویایی ادبیات پایداری شدهاند.خاکبازان در ادامه عنوان کرد: به نظرم یکی از قابلیتهای مهم آثار ادبی که روایتی از زندگینامه شهدای مدافع حرم را ارائه میدهند، بازتعریف و یادآوری قهرمانان و مفاهیم ارزشمند و آرمانهایی است که انقلاب اسلامی و هشت سال دفاعمقدس بهدنبال آن هستند.اصلا مفهوم جهاد در معنای کلی خود، مفهوم پویایی است و آنقدر محورهای جذاب و آموزنده دارد که در هر روایت جدید، فقط بخشی از این جذابیتهای ادبی و معنایی به مخاطب منتقل میشود.
رشادت قهرمانان پاکباخته همیشه خواندنی است
وی اضافه کرد: ظرفیتی که آثار ادبی در رابطه با شهدای مدافع حرم و شیوه زندگی آنها بهوجود آورده، نمایانگر گسترش اندیشههای محور مقاومت بوده که در سالهای اخیر بیشتر هم شده است. مرزهای روایت آثاری که در رابطه با محور مقاومت عرضه میشوند همان مرزهای وسیع اسلام هستند و هر جایی مسلمانان احساس کنند اسلام در خطر است، ساکت نمیمانند و وارد میدان میشوند و بیان رشادت و جهاد این قهرمانان پاکباخته همیشه خواندنی، آموزنده و ارزشمند است پس طبیعتا فضای ادبیات بهخصوص ادبیات پایداری و دینی را پویاتر میکند.
مهمترین دستاورد روایتهای قهرمانمحور، تربیت است
نویسنده کتاب «شاهرگی برای حریم» با اشاره به اینکه یکی از مهمترین دستاوردهای روایتهای قهرمان محور، تاثیرات تربیتی وفرهنگی این آثار ادبی است،درمورد فرهنگسازی و تاثیرات تربیتی روایت زندگی قهرمانان ملی از جمله شهدا توضیح داد: هرگاه نویسنده به روایت زندگی پربار و ارزشمند قهرمان و شهیدی از دوران دفاعمقدس یا مدافعان حرم میپردازد درهرحال آثاری خلق میکندکه طبیعتانتایج مثبت تربیتی وظرفیت فرهنگسازی دارد.افرادی که به عالم جهادودفاع پا میگذارند، بهدلیل آرمانها و اهداف بالایی که دارند،میتوانند الگو و قهرمان زندگی سایرانسانها ازجمله نوجوانان وجوانان باشند.
مقاومت قهرمانانه، روایت جوانپسندانه
خاکبازان در ادامه یادآوری کرد: در این بین ممکن است قهرمانان در زندگینامه شهدای مدافع حرم در مقایسه با آثاری که از دوران دفاعمقدس میگویند، برای نسل جدید ملموستر و قابل درکتر باشد. بههر حال در این سالها، نسل جدیدی که جنگ تحمیلی را ندیده وارد اجتماع شده و شاید با تاروپود وجودشان مفهوم جنگ را درک نکرده باشند و به دلیل امنیتی که کشور از آن برخوردار است، احساس کنند دغدغههای نسلی که جنگ را به واقع دیده، از آنها فاصله دارد.وی عنوان کرد: مزیت نوشتن و ثبت زندگینامه شهدای مدافع حرم که بسیاری از آنها جوانانی متولد دوران پس از هشت سال دفاعمقدس هستند، آشنایی عمیقتر نسل جدید با مفهوم جهاد و مقاومت را در پی دارد.
شهدا قهرمانان خیالی نیستند
نویسنده کتاب «آسنا و راز کنیسه» با بیان اینکه خواندن زندگی قهرمانان همیشه برای مخاطب جذاب است، اظهار کرد: وقتی جزئیات زندگی شهدای مدافع حرم در ساحت قهرمانانی واقعی را در کتابها میخوانیم، تازه میفهمیم نه این انسانها دور از دسترساند نه موجودات قدسی و خاصی بودند که توفیق شهادت پیدا کردند. این قهرمانان نه تنها خیالی و ساختگی نیستند بلکه افرادی شبیه خودمان بودند که تا مدتی قبل در همین جامعه و شهرها و روستاها زندگی میکردند و مشکلاتی شبیه ما داشتند.وی در ادامه تاکید کرد: تفاوت این شهدا با دیگران در رسیدن به حقیقت مفهوم جهاد و تبیین رسالتی ارزنده برای زندگی است که به جهانبینی و اندیشه نیاز دارد. بهعنوان نویسنده فکر میکنم شرح زندگی شهدا در واقع ابزاری برای فرهنگسازی است. منش این قهرمانان در واقع الگویی از زندگی انسانهایی است که در مسیر تکامل گام برداشتهاند.
گذشتن از جان و جوانی برای دفاع از حرم
خاکبازان در مورد بارزترین ویژگی قهرمان کتاب «بیست سال و سه روز» عنوان کرد: از بارزترین و خاصترین ویژگیهای شهید موسوی، امروزی بودن وی بود. او همیشه ظاهر آراستهای داشت، پرداختن به موسیقی، سینما و کتاب از علائقش بود و مثل هر جوان دیگری زندگی میکرد و آرزوهای گوناگونی هم داشت. از ابتدای آشنایی با شهید، برای من هم جذاب بود که کدام آرمان توانسته تا این حد یک جوان رامتحول کند که حتی حاضر شود ازجانش بگذرد؟ این نویسنده ادامه داد:در بین خاطراتی که از وی شنیدم و تحقیقاتی که صورت گرفت، به نظرم رسید تنها آرمانی که تا این حد باعث ازخودگذشتگی شهید موسوی شده بود، دفاع از حرم و حریم اهلبیت (ع) بوده است. این هدف آنقدر در ذهن شهید موسوی مهم و باارزش بود که مسیر زندگی او را تغییر داد.
قهرمانان اسلام مرز نمیشناسند
خاکبازان تاکید کرد: شهید موسوی باور داشت اسلام مرز نمیشناسد و حالا که در نقطهای از دنیا، اسلام به خطر افتاده، باید به دفاع از مظلومان و اسلام برخیزد. حتما مطالعات و کتابخوانیهایی که شهید موسوی داشته، اندیشه او را رشد و توسعه داده تا دفاع از اسلام برای او اصلیترین ارزش و هدف زندگی شود. شهید مطالعات اولیه خود را با کتابهای دکتر شریعتی آغاز کرد، سپس تا جایی پیش میرود که آثار علامه جعفری (ره) را نیز میخواند.
سبک زندگی حسینی قهرمانساز است
وی با بیان اینکه تقویت آگاهی شهید موسوی نسبت به زندگی حسینیوار برایش سبک زندگی جدیدی را رقم زند گفت: شهدای دوران دفاعمقدس کشور نیز قهرمانان زندگی شهید موسوی بودند، بهعنوان نمونه ایشان بسیار علاقهمند بود تا مانند شهید بابایی خلبان شود و از کشور دفاع کند. او خاطرات زندگی شهدای دفاعمقدس را همیشه مطالعه میکرد و کلا انسان جستوجوگری بود که این ویژگی دوران نوجوانی و جوانی نیز هست. به نظرم دفاع از اسلام و آرمان و آرزوی شهید موسوی برای محقق ساختن سبک زندگی حسینی، این جوان را یک قهرمان ملی و فراملی کرد و به سوی جهاد و توفیق شهادت سوق داده است.براساس گفتههای خاکبازان؛ معرفی قهرمانان حقیقی و ارزشمدار برای گروه سنی نوجوان از اهمیت بسیاری برخوردار است و کتابها و زندگینامه شهدا میتواند یکی از بهترین نمونههای آثار قهرمانمحور متناسب با نیازها و سلیقه نوجوان ایرانی باشد.در ادامه از خاکبازان در خصوص ارتباط نوجوانان با قهرمان کتاب «بیست سال و سه روز» پرسیدیم که اینطور توضیح داد: بیشترین مخاطبان کتاب و خریداران اثر نوجوان یا جوان بودند. به نظرم اینکه فردی نزدیک به سنوسال خودشان در چنین راه دشواری قدم گذاشته، برای هر جوان جستوجوگر وکنجکاوی پرسشبرانگیز است به همین دلیل علاقه داشتند باسبک زندگی و دیدگاه این جوان شهید آشنا شوند، ببینند او به دنبال چه آرمانی بوده است؟ از دنیا چه میخواسته و چطور به چنین سعادتی رسیده است؟
از شهدا روایتهای غلوآمیز ارائه نکنیم
وی بابیان اینکه شهید موسوی ویژگیهای یک قهرمان واقعی برای نوجوانان را دارد، افزود: دربازخوردهایی که گرفتم بیشترین نکتهای که جوانان بر آن تاکید میکردند، قابل درک بودن این جوان شهید بود، یعنی میگفتند روایت زندگی این قهرمان غلوآمیز نیست و خواننده نگاه و سبک زندگی شهید موسوی را باور میکند.خاکبازان در ادامه تاکید کرد: همذاتپنداری با شهید خیلی کمک کرد تا مخاطب کتاب را بپسندد و از اینرو شهید را یک الگوی انسانی قابل دستیابی بداند و درکش کند؛ مانند همدلی و درکی که ما در دوران مدرسه از همکلاسیهای خودمان داریم. در بعد دیگری از بازخوردهای مخاطبان، جالبترین نکته این بود که سایر اقشار هم که شاید در فاصله دورتری نسبت به آرمانهای شهید ایستاده بودند، به کشف خصوصیات این قهرمان علاقهمند میشدند.این نویسنده با تاکید بر لزوم معرفی قهرمانان ملی خاطرنشان کرد: در شرایط تهاجم فرهنگی به جوانان ایرانی و استحاله هویتی ملتها و…میتوان با افزایش توانمندی و آگاهی با آنها مقابله کرد. شهیدانی مانند شهید موسوی به این توانمندی باور داشتند.
به قهرمانان خودمان باور داشته باشیم
خاکبازان با اشاره به اینکه اگر در دفاعمقدس به خودمان باور نداشتیم، نمیتوانستیم بهدرستی دفاع کنیم و پیروز شویم، گفت: به طور کلی فرهنگ مقاومت به ما یاد داد خودمان را بشناسیم، به قهرمانان خودمان باور داشته باشیم و با اتکا به خداباوری از هر مرزی عبور کنیم و سدی مقابل پیش رویمان احساس نکنیم.وی ادبیات پایداری را بهترین بستر برای معرفی قهرمانان ملی دانست و اظهار کرد: کشورهایی که دشمن اسلام و ایران هستند میخواهند جلوی ثبت دلاوری و رشادتهای شهدا و رزمندگان اسلام را بگیرند و ادبیات پایداری در این شرایط وظایف دشوارتر و پیچیدهتری دارد.
الگوبرداری هالیوود از قهرمانان جهاد اسلامی
این نویسنده متذکر شد: خیلی وقتها هالیوود از قهرمانان جهاد اسلامی و محور مقاومت اقتباس میکند و قصههای خودش را میسازد. این اتفاق بارها رخ داده و جریانهای سینمایی و فرهنگی آنها بهشدت روی شهدای ما و سبک زندگی این قهرمانان متمرکز هستند تا از روش و مسلک آنها به نفع خودشان در تولیدات فرهنگی و هنری بهرهجویی کنند.به گفته خاکبازان؛ غربی که خدا را رها کرده وقتی میخواهد قهرمانسازی کند، نگاهی به شهدای دفاعمقدس و مدافعان حرم ما دارد و این بهرهبرداری جریانهای غربی از قهرمانان ملی ما قابل انکار نیست.
جهاد تبیینی رهبر انقلاب با قهرمانان ملی
وی اظهار کرد: ما باید از این داشتهها و ذخایر فرهنگی خودمان در تربیت جوانانی با هویت مشخص استفاده کنیم. زمانی که جوان هویت داشته باشد، هیچگاه خودش را نمیبازد و حتی اگر نبردی صورت بگیرد منفعل نیست، دیدگاه و منش خاص خود را دارد و جنگ برای او آسیب نیست، بلکه میداند که در سمت حق ایستاده و حق همیشه بر باطل پیروز است.خاکبازان یادآوری کرد: این روحیه پس از جدیتر گرفتهشدن ادبیات دفاعمقدس درکشور ما وبین جوانان متفکر و اندیشمند تقویت شد و اگر تولیدات با کیفیتتری داشته باشیم، قطعا در تبیین این مسائل موفقتر ظاهر خواهیم شد و جهاد تبیینی که رهبر انقلاب نیز بر آن تاکید دارند انجام میشود.