این تلاش بهدلیل آن است که پرسشگری در این نسل جدیتر از نسلهای قبل به نظر میرسد. در این میان، برنامه «ببین و بدون» از سال ۱۴۰۱ آغاز شده و حالا به فصل سوم خود رسیده است. این برنامه که تاکنون بیشتر از صد قسمت را روی آنتن برده، تلاش کرده با زبانی ساده، به پرسشگری کودکان و نوجوانان پاسخ دهد. در گزارش پیشرو با ناصر عالمی، تهیهکننده برنامه ببین و بدون و حسین اکبری، مجری این برنامه گفتوگو داشتیم و جزئیات تولید آن را مورد بررسی قرار دادیم.
پاسخ به چرایی
ناصر عالمی، تهیهکننده برنامه ببین و بدون درخصوص دغدغهای که برای تولید این برنامه داشته، به جامجم میگوید: ببین و بدون ازجمله برنامههایی است که در ذهن خودمان شکلگرفت و احساس کردیم از کودکی خودمان هم دنبال این بودیم که چیزهای بیشتری درباره اطرافمان بدانیم. برای خود من، این دانستن خیلی جذاب بود واحساس میکردم شاید بچهها تولید برنامه با این رویکرد را دوست داشته باشند و بخواهند درباره اطراف خود بهتر بدانند. نقطه شروع برنامه از همینجا بود. میخواستیم پاسخ بچهها را بدهیم و بگوییم ارتباطشان با اطراف وخدا به چه صورت است.وقتی ما بچه بودیم به ما گفته شده گیاهانی که میرویند خلقت خدا هستند. البته خیلی فراتر از این است و هرچه در اطرافمان است ریشه در خلقت دارد، اما بهطورکلی ارتباط موضوعات با خلقت را به بچهها یادآوری کردیم.وی در خصوص بیان این مسائل با ظرافتی که مورد نیاز برای مخاطبان کودک است، تصریح میکند: تلاش کردیم همان چیزی که وجود دارد را به بچهها بگوییم. یعنی چیزی را به دروغ به بحث خداشناسی ربط ندهیم. در بیان موضوعات، دستهبندی داریم: بدن انسان، منظومه شمسی، جانوران و ... . هر قسمتی که انتخاب کردیم، ملاحظه این را داریم که اگر خط و ربطی به بحث خداشناسی دارد، آن را بیان کنیم. برخی امور اطراف ما ارتباط مستقیم با خداشناسی دارد که همه ما درگیر آن هستیم و علاقهمندیم بیشتر از آن بدانیم. در این صورت، ارتباطی که به دنبالش بودیم، خودبهخود شکل میگیرد. برخی مواقع هم ممکن است مستقیم نباشد اما یک جایی به شکل غیرمستقیم و با توضیحات به کودک منتقل میکنیم. این کار با تصویرسازی یا استفاده از گرافیک و انیمیشن شکل میگیرد تا بچهها مطلب را بهتر درک کنند.شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که تولیدمحتوا در این حوزه، نمونههای مشابه بسیاری دارد. بااینحال، تولید چنین برنامهای برای مخاطب کودک ایرانی، ملاحظات خاص خود را دارد و باید به شکل دقیق به آن پرداخته شود. عالمی در خصوص اولویتبندی برای موضوعات برنامه هم عنوان میکند: آیاتی از قرآن داریم که شروع برنامه هم با آن است؛ آیات ۳ و ۴ سوره ملک که عنوان میکند: به جهان خوب نگاه کنید، آیا مشکلی میبینید؟ دوباره ببینید، آیا نقصی پیدا میکنید؟ ما این را سرخط محتوای خود قرار دادیم. درواقع میخواهیم بچهها به اطرافشان خوب نگاه کنند. شاید پیش از این برنامههایی با محور قرار دادن چرایی شکل گرفته باشد اما خیلی مخاطبانش کودکان نبودند. نکتهای که برای بچهها وجود دارد این است که این گروه سنی، ریزبینتر هستند و به اطرافشان بیشتر نگاه میکنند. ما از این ویژگی استفاده و تلاش کردیم برنامه را به گونهای بسازیم که روی دقت بچهها و حساسیتشان بیشتر متمرکز شویم. شاید بتوان گفت ویژگی متفاوتی که برنامه ببین و بدون به نسبت دیگر برنامههای این حوزه دارد، همین بوده. درعینحال، بسیاری از موضوعات را با عینیت بخشیدن به آنها منتقل کردیم.
اما چنین برنامههایی نیاز به یک زبان ساده برای بیان موضوعات عمیق دارد. این تهیهکننده روال رسیدن به زبان درست، برای بیان محتوای مورد نظر را اینطور توضیح میدهد: نویسنده برنامه ببین و بدون، سالها در حوزه کودک کار کرده و میداند چطور زبان برنامه را انتخاب کند. متن و ادبیاتی که برای ارائه انتخاب کردهایم، بهگونهای است که زبان یکدستی را ایجاد کند. این یکدستی را در پلاتوی برنامه و بخشهای مختلف مورد توجه قرار دادیم تا کودکان بهتر بتوانند با ما ارتباط برقرار کنند. زبان ببین و بدون یک زبان ساده و تصویری است که بچهها راحت میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. تمام تمرکز ما در برنامه این بوده که بچهها به اطرافشان حساستر و به چرایی وقایع آگاه شوند. درواقع شاید این چرایی بوده که ما به آن عینیت بخشیدیم و بهصورت تصویری ارائه کردیم. درواقع میخواستیم با این کار به بچهها بگوییم که اطرافشان چه اتفاقی میافتد.
بازخورد مثبت از مخاطبان
برنامه ببین و بدون بخشهای مختلفی دارد که هرکدام بخشی از ارتباط مخاطبان با موضوع برنامه را شکل میدهد. عالمی درباره بخشهای مختلف، اینطور توضیح میدهد: برنامه ما از چند بخش تشکیل شده. بعد از تیتراژ جذاب برنامه که بچهها آن را دوست دارند، شخصیت مجری به نقاط مختلف میرود و وقایع را کشف میکند. این رویکرد از همان ابتدا این پیام را به بچهها منتقل میکند که این برنامه سرشار از کشفیات هیجانانگیز است. درعینحال داستانی با مجری روایت میشود تا مقدمهای باشد برای بحثی که میخواهیم با بچهها مطرح کنیم. تلاش میکنیم بچهها را به موقعیتهای مختلف ببریم و درباره نحوه تولید چیزهای مختلف بگوییم. در کنار این موضوع، برخی محتواهای نریشن و متنی وجود دارد که گوینده آنها را بیان میکند. تلاش ما این است که این محتواها را تصویرسازی کنیم تا کودکان بتوانند آنها را بهتر درک کنند. همچنین، در هر قسمت یک پویش داریم که بچهها مشارکت بالایی در آن دارند. به همین خاطر تلاش کردیم این ارتباط فعالانه با کودکان از طریق پویشهای مزبور حفظ شود. کما اینکه کانال برنامه در شبکه شاد، مخاطبان بسیاری دارد که از آن بازخورد میگیریم. پیامهای زیادی از مخاطبان دریافت میکنیم که گاهی به حدود ۲۰۰۰ مورد میرسد. همین نشان میدهد که بچهها توانستهاند با این برنامه ارتباط برقرار کنند.وی ادامه میدهد: الان یک پویش در برنامه داریم و از بچهها خواستهایم دانستنیهایی که اطرافشان میبینند را برایمان ارسال کنند. همین باعث میشود که بچهها با دقت به اطراف خود نگاه کرده و همین را به دوستانشان هم منتقل کنند. از صوت و تصویری که بهواسطه این پویش به ما رسیده استفاده میکنیم تا مشارکت شکل بگیرد و تعاملیبودن برنامه را بیشتر کند. این تهیهکننده میگوید: ما در برنامه تلاش میکنیم از نظر محتوا، فضایی ایجاد کنیم تا از نظر زمینه شغلی آینده و علم به آن آگاه شوند. درواقع وقتی در هر برنامه پیرامون یک موضوع صحبت میکنیم، این ذهنیت را به بچهها میدهیم تا بهتر درک کنند که چه اتفاقی اطرافشان میافتد. با این کار، ذهن بچهها رشد میکند و تشویق میشوند تا خودشان و جهان پیرامون را بهتر بشناسند. این ویژگیهای مثبتی است که باعث شده برنامه پرمخاطب شود. بازدید برنامه ببین و بدون در تلوبیون از یکمیلیون گذر کرده و در نظرسنجیهای ارائه شده، درصد مخاطبان برنامه ۴۵ ــ ۴۰ درصد عنوان شده که میتوان گفت پرمخاطبترین برنامه تولیدی شبکه کودک بوده.
با زبان ساده حرف زدیم
حسین اکبری، مجری این برنامه در خصوص رسیدن به یک زبان مناسب برای مخاطبان برنامه به جامجم میگوید: من حدود ۱۶ سال است که تخصص اجرای کودکونوجوان دارم و در این حوزه مشغول فعالیت هستم.بچههای دهه ۷۰ و ۸۰ با من کلی خاطره دارند. در خصوص زبان کار کودک و بهدستآمدن آن باید بگویم بهواسطه تجربهای که داشتم توانستم جلو بروم و خدا را شکر به این زبان نزدیک هستم. وی ادامه میدهد: این برنامه را شروع کردیم و در چند قسمت اول فیدبکها را گرفتیم. تصور نمیکردم در قامت نماینده این تیم بزرگ بتوانم در قسمتهای اول دیده شوم. فکر میکردم دستکم باید ۲۰۰ قسمت بگذرانیم تا این بچهها برنامه را ببینند. بچهها چراهایی در ذهن دارند که باید پاسخ داده شود. ما هم این برنامهها را برای پاسخ به چرایی بچهها میسازیم. اینکه زبان اجرایی چطور بهدست میآید، به مجری برمیگردد که باید تجربه کار کودک داشته باشد. تلاش کردیم محتوا را به شکل ساده به بچهها منتقل کنیم. من هم بهعنوان مجری همان تجربهای که باید داشته باشم به کمکم آمده است.