ما طی دو ماه گذشته با رخدادی مثل ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و مهمان عالیرتبه جمهوری اسلامی در کشور از سوی رژیمصهیونیستی روبهرو بودیم. از سوی دیگر از یکسال گذشته رژیم اشغالگر قدس با اقدامات جنایتکارانهاش فجایع بسیاری را در اراضی اشغالی، منطقه غزه و همچنین مناطقی از لبنان انجام داده و در کنار آن دست به ترور برخی از مقامات بلندپایه حزبا... مثل شهید سیدحسن نصرا... و برخی از فرماندهان برجسته نظامی ایران در خاک لبنان زده است. با توجه به چنین رخدادهایی کاملا مشخص است که جمهوری اسلامی در این شرایط در یک پیچ و گذرگاه خاص و حساسی بهسر میبرد و اکنون زمان آن است که بسیاری از کسانی که در داخل یا خارج از کشور با عملکرد جمهوری اسلامی مخالفت دارند، تصمیم قطعی خود را بگیرند و واکنش روشن و شفافی را نسبت به این پدیده از خود نشان بدهند. این جریان مخالف و کسانی که در قالب اپوزیسیون به مخالفت با جمهوری میپردازند، باید بهطور مشخص بگویند که در سمت رژیمصهیونیستی قرار میگیرند یا درکنار مردم ایران قرار دارند. این نکته را باید توجه داشت که طی چند ماه گذشته دولتی بر سر کار آمده که پیام حمایت از همه ایرانیان داخل و خارج از کشور را، صرفنظر از اعتقادات، به داخل و خارج از ایران مخابره میکند و با توجه به وجهه مردمیای که رئیسجمهور دارد، بهنظر میرسد که تصمیمگیری برای این بخش از مخالفان جمهوری اسلامی که در نقش اپوزیسیون فعالیت میکنند، بسیار دشوار شده است. ازسویی دیگر، درحال حاضر بهلحاظ رسانهای با تبلیغات رژیم اشغالگر قدس مواجهیم که ادعا میکند علیه خاک ایران اقدامات نظامی انجام خواهد داد و بنابراین دراین مقطع کسی که ایرانی است صرفنظر از اعتقادات و سلیقه سیاسی خود باید تصمیم بگیرد که میخواهد درسمت دشمن بایستد یا این که در طرف ایران قرار بگیرد. اینجا یک بزنگاه مهم برای چند ماه گذشته یا چند ماه آینده است و افرادی که مدعی طرفداری مردم ایران و درعین حال مخالف جمهوری اسلامی هستند، باید مشخص کنند که آیا به حمایت و دفاع از مردم ایران برخواهند خاست یا اینکه از کسانی که علیه موجودیت مردم ایران تهدید میکنند، هواداری خواهند کرد. متاسفانه شاهدیم که برخی از نیروهای اپوزیسیون بهرغم اینکه ادعاشان ایران و ایرانیها است، در این زمینه کم آوردند و بعضی از آنها، مشخصا سلطنتطلبان، نتوانستند یا نخواستند مسأله ایران و ایرانی را از موضوع حکومت جمهوری اسلامی تفکیک کنند و در این منازعه از رژیمصهیونیستی حمایت کردند. طبعا برای هر ایرانی آزادهای که از انصاف برخوردار است و میخواهد براساس وجدان بشری عمل کند، حتما این گزینه مطرح است که در شرایطی که برخی از نیروهای خارجی مدعی آسیبرساندن به تمامیت ارضی کشورمان هستند، دیگر موضوع برسرکار بودن جمهوری اسلامی یا هر نظام دیگری مطرح نیست، بلکه الان مسأله اصلی ایران و مردم ایران است و با توجه به رویکردهای این بخش از اپوزیسیون، کاملا میتوان دریافت که این مدعیان پرگو در این بزنگاه تاریخ امتحان بدی را پس دادند. این بزنگاهها کاملا نشان میدهد که این بخش از اپوزیسیون با وجود همه مدعیاتشان چقدر در ادعای طرفداری از مردم ایران صادق هستند. شواهد نشان میدهد که آن شبی که جمهوری اسلامی عملیات وعده صادق۲ را آغاز کرد و اراضی اشغالی و رژیمصهیونیستی را هدف موشکهای خود قرار داد چه واکنش شرمآوری را از خود بروز دادند. درحالی که بسیاری از مردم ایران و حتی برخی از ملتهای دنیا بعد از حمله ایران به رژیم اشغالگر قدس، صرفنظر از هر دیدگاه و مرام اعتقادی که داشتند، خوشحالی خود را از اقتدار موشکی جمهوری اسلامی اعلام کردند، اما جریانهای اپوزیسیون و سلطنتطلبان با نگرانی نسبت به این مسأله واکنش نشان دادند و ناراحتی خود را از عملیات وعده صادق۲ اعلام کردند. این رفتار بهخوبی حاکی از آن است که چقدر میان این بخش از اپوزیسیون و مردم ایران فاصله ذهنی وجود دارد و آنها در پرتشدگی از جامعه ایرانی بهسر میبرند.