در بدو کار ما با مسائلی مثل تجزیهطلبی، کودتا، ترور، جنگ نظامی، جنگ اقتصادی و در نهایت بحث نفوذ سروکار داشتیم. برخی از موضوعات به ظاهر کمرنگشده و کمتر مورداستفاده دشمن قرار گرفته که نمونه روشن آن، جنگ نظامی است و همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید دارند، دشمنان جرات ندارند که به مرزهای ما تجاوز کنند اما در موضوع جنگ اقتصادی و نفوذ، مسأله بسیار مهم و کلیدی است و نمیتوان از کنار آن بیاعتنا گذشت. براساس قرائن و شواهد میتوان بهصراحت گفت که مبنای دشمنی با جمهوری اسلامی، موضوعاتی مثل حقوق بشر، توانمندی هستهای و حتی بحثهای فریبنده و صوری نظیر دموکراسی و مردمسالاری نیست. رهبر معظم انقلاب اسلامی کاملا اشاره درستی به این نکته داشتند که جمهوری اسلامی، یک سخن و طرحی نو در برابر نظام باطل و فاسد و تبعیضآمیز جهانی درانداخت. این سخن نو از جاذبههای سیاسی و معنوی فراوانی برخوردار بود. جاذبه سیاسی آن، ایستادگی در برابر نظم غلط جهانی است و اگرچه در این عرصه، جمهوری اسلامی هزینههایی را متحمل شد اما واقعیتها حاکی از آن است که جذابیت آرمانهای انقلاب اسلامی، در شکلگیری مقاومت و حمایت فزاینده از فلسطین مظلوم بسیار تأثیرگذار بود.امروز پیروان ادیان دیگر و حتی کسانی که دین ندارند اما آزاده هستند نیز این ایراد و اشکال را به نظام سلطه میگیرند که چرا از جنایاتی که علیه مردم غزه صورت میگیرد، حمایت و پشتیبانی میکند. جاذبههای معنوی جمهوری اسلامی هم از این جهت اهمیت دارد که در جوامع مادیگرا و سکولار غرب، کشورمان بهعنوان الگویی برای ایمان به خدا و دینداری و دینمداری شناخته میشود. طبعا جریان سلطهگر که منافع مادی، امنیتی و فرهنگی را با خطر مواجه میدید، به مقابله با جمهوری اسلامی ایران پرداخت و هشت سال جنگ را بر کشورمان تحمیل کرد و بعد از جنگ هم پروژههای خصومتآمیز خود را ادامه داد و در بین این طرحها و برنامهها، مسأله نفوذ بیش از دیگر موضوعات، مورد توجه نظام سلطه قرار گرفت. بدیهی است که در مواجهه با نفوذ، نباید افراط و تفریط داشته باشیم و همچنین نباید آن را با توهم توطئه اشتباه بگیریم، بلکه براساس جهاد تبیین، میتوان یک نگاه منطقی نسبت به مصونسازی در برابر نفوذ داشت. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب اسلامی، سه اولویت را برای جامعه ما مطرح کردند. اقتصاد مقاومتی، تداوم جهش تولید و مصونسازی فرهنگی. آنچه که پاشنهآشیل مصونسازی فرهنگی محسوب میشود، نفوذ فرهنگی است که راهها و اهداف آن را باید شناخت. ارتباطات علمی و فرهنگی و همچنین ورود افراد امنیتی به کشور و خلأهای اقتصادی و اجتماعی ازجمله عوامل نفوذ بهشمار میروند. سادهانگارانه به نظر میرسد که تصور کنیم برای نفوذ قرار است کودتایی صورت بگیرد، بلکه دشمن در این حوزه، عمدتا، هم نگاه به مسئولان دارد و هم نگاه به جامعه. در بحث نفوذ در مسئولان کشوری، دشمن در پی آن نیست که با رشوه یا ارتشا و تطمیع روی مقامات سیاسی نفوذ داشته باشد، بلکه عمدتا تحت تاثیر قرارگرفتن آنها از طریق مشاوران و خانواده مد نظر است و این مسأله باعث میشود که سیستم محاسبات و فکر و اراده مسئولان، تغییر پیدا کند. روش و رویکرد دیگر دشمن، تغییر باورها، اعتقادات، ارزشها و تفکر مردم است. در همین زمینه، در بیش از ۲۰۰ شبکه مختلف رسانهای، تبلیغاتی پرهزینه برای انحراف اذهان عمومی صورت میگیرد. بازهم سادهلوحانه خواهد بود که با توجه به فضاسازیهای رسانهای، مردم و مسئولان خیانتهای غرب رابه فراموشی بسپارند. البته باید به این نکته هم توجه داشت که مصونسازی برای نفوذ، به معنای قطع ارتباط با دولتها و جوامع و نهادهای بینالمللی نیست، بلکه منظور شناسایی راههای نفوذ و مصونسازی تفکر وذهن وباورهای جمعی و فردی است. دقت در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان میدهد که ایشان، تجربه چهار دهه گذشته و واقعیتهای امروز رادرکنارهمدیگر درنظرمیگیرند. بالاخره راههای نفوذ، سبک زندگی دشمن و وسوسهها و تبلیغاتی که صورت میگیرد، به کمک ابزار و عوامل آنها در داخل و خارج از کشور انجام میپذیرد. ایشان البته در جریان دیدار اخیرشان با پیشکسوتان دفاع مقدس، به جامعه، جانفشانیهای رزمندگان دیروز را در برابر نفوذ نظامی دشمن یادآور میشوند و همینطور تاکید میکنند که دستگاهها و وزارتخانههای مختلف مراقب نفوذ دشمن باشند. بنابراین با توجه به این رهنمودها ضرورت دارد که مسألهشدن نفوذ در ذهن مسئولان ما بهصورت جدی شکل بگیرد و از سوی دیگر، مصونسازی منطقی در کنار مسألهشناسی و تعیین اولویتهای اصلی و موضوعات فرعی براساس جهاد تببین، شرایط را برای جلوگیری از نفوذ فراهم کند.