علی عبدالعالی طراح، تهیهکننده و مجری این برنامه تلاش کرده ضمن کشف استعدادهای فرهنگی بین معلمان،بینندگان را با شیوههای جدید تدریس آشنا کند. در میم مثل معلم هر شرکتکنندهای تدریس را با شیوه خاص خود انجام میدهد و از این نظر رقابت تنگاتنگی بین معلمان شکل میگیرد.نکته جالب اینکه شرکت کنندگان ازشهرهای مختلف باهم رقابت میکنندوهمین مسأله باعث آشنایی تماشاچیان، داوران و مخاطبان با این افراد میشود.
معلمان قلب جامعه هستند
علی عبدالعالی که طراحی، تهیهکنندگی و اجرای این مسابقه را برعهده دارد، در گفتوگو با جامجم درباره شکلگیری ایده و طرح اصلی برنامه و هدفی که از ساخت آن دنبال میشود، اینگونه توضیح میدهد: اگر هر عضوی از بدن را به یک شغل تشبیه کنیم، با همه وجود معتقدم معلمان قلب جامعه هستند. در کشور ما معلمان مورد بیمهری واقع شدهاند. در بعضی مواقع هم که به آنها توجه شده، در طرحهایی چون رتبهبندی، که با بیدقتی انجام شده ناخواسته قلب جامعه را که معلمان هستند، شکستهاند. یکی از مهمترین اهداف این برنامه این است که جامعه معلمان مورد توجه قرار گیرند. یعنی استعدادها و خلاقیت آنها و توانایی و تاثیرگذاریشان در فضای رسانه دیده شود. حدود پنج سال پیش در بنیاد علمی ایران در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری معاون ترویج علم بودم. در آنجا پروژههای بسیار حساس علمی انجام میشد؛ از میکرو ماهواره و خودروهای برقی گرفته تا انتقال بیسیم انرژی و حل معادلات پیچیده ریاضی. در آنجا به ذهنم رسید اگر هدف ما ترویج علم است، باید از اصلیترین ستونهای علم در کشور یعنی معلمان حمایت کنیم. همان زمان از طریق رسانهملی برنامه بسیار پربیننده استعدادیابی به نام «عصر جدید» در حال پخش بود که در آن خواننده، ورزشکار وافرادطناز و امثال آنها روی استیج میرفتند.من پیشنهاد کردم برنامهای استعدادیابی بسازیم که در آن مربیان، آموزگاران و استادان کاملا حرفهای روی صحنه بیایند وخلاقیت وهنر وتواناییشان را به نمایش بگذارند. پس از آن که مدیر شبکه آموزش شدم به دلایلی این برنامه معطل ماند. خوشبختانه از ابتدای امسال زحمات قبلی ادامهدار شد و این برنامه به تولید رسید.من فکر میکنم جای چنین برنامهای درکشور ماخالی است.چون ورزشکاران وخیلی ازمشاغل درکشور الگو دارند اما متاسفانه در کشورمان برای جامعه معلمان الگوسازی انجام نشده است.جالب اینکه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اردیبهشت امسالشان این موضوع را مورد تاکید قرار دادهاند.بنابراین ساخت چنین برنامهای برای معلمان نه تنها ضروری است، بلکه بهشدت هم دیر شده است. یعنی در یک فضایی همه بنشینند ومعلمان را از قاب رسانهملی ببینند. بدون تردید معلمان مهمترین رکن هر جامعه هستند. اما از بس که شعار دادهایم و عمل نکردهایم، این جمله خستهکننده شده است.
تدریس با نمایش تلویزیونی
عبدالعالی ادامه میدهد: ما در «میم مثل معلم» فضایی ایجاد کردهایم تا معلمان خلاق، نوآور و پرانرژی و دغدغهمند بیایند و روی صحنه بخشی از تدریسشان را اجرا کنند تا الگوسازی در جامعه معلمان صورت گیرد. البته کلیت برنامه ایده جدیدی نیست و ادعایی در این زمینه نداریم. ایده کپی برنامههای متداول استعدادیابی است که از سالها پیش تحت عناوین مختلف و در کشورهای متعدد اجرا شده است. هسته مرکزی ایده ما مبنی بر این است که این برنامه ویژه معلمان، دبیران و جامعه معلمان کشور باشد. اتفاقی که افتاده این که ما همان زمان در معاونت علمی ریاست جمهوری، فراخوان دادیم و بیش از۲۰۰۰ معلم در آن طرح شرکت کردند. غربال جدی انجام شد و به چند صد طرح رسید. بعد ویدئوهایی به عنوان نمونه تدریس ارسال کردند که توسط داوران متخصص دیده شد و به معلمان منتخب رسید. از آنها درخواست کردیم به تهران بیایند. به ۷۲ تیم معلم آموزش داده شد تا ایده خودشان را که در کلاس درس جذاب است برای یک نمایش تلویزیونی آماده کنند. یکی از مشکلات و چالشهای ما این بود که این ایده تدریس جذاب رابه نمایش تلویزیونی جذابی تبدیل کنیم.دراین برنامه معلمان ازسراسرکشور وازاستانهای مختلف با هم به رقابت میپردازند. عبدالعالی در این باره میگوید: معلمان خارج از پایتخت در این رقابت شرکت کردند و خوشبختانه اغلب از جامعه بانوان خلاق کشور هستند. رقابت به این شکل است که در هر قسمت از برنامه چهار تیم معلم اجرای خودشان را درصحنه انجام میدهند. اما مثل برنامههای متداول استعدادیابی هیچ خبری از امتیاز صفر و یک نیست. اینجا باید شان معلم حفظ شود. بنابراین از چهار رنگ استفاده کردیم. رنگ قرمز ۲۵۰ امتیاز، رنگ زرد ۵۰۰ امتیاز، آبی ۷۵۰امتیاز و سبز۱۰۰۰ امتیاز. چهار داور به این چهار اجرا امتیاز میدهند. نکته جالب و ابتکاری که دراین برنامه انجام دادیم این بود که هر کدام ازتماشاچیان یک راکت دو طرفه دارد. یک طرف قرمز و یک طرف سبز.وقتی اجرای شرکتکننده تمام میشود، ازتماشاچیان درخواست میکنیم با نشان دادن یک طرف راکت، نظر خودشان را بدهند. براساس نظر تماشاچیهاهم به معلمان امتیاز میدهیم.نکته بسیار مهم این است که اینجا کار تمام نمیشود. اصل ماجرا این است که بلافاصله پس از اجرای معلم روی آنتن، این برنامهها دریک پلتفرم به نام «مان» بارگذاری میشود و همه افراد میتوانند درکشور این اجراها را ببینند ومثل یک داور رسمی در maan. School به او رأی بدهند که بسیار تاثیرگذار است. از طرفی معلمان خلاق دیگرهم میتوانند درهمین پلتفرم ویدئوی نمونه تدریس خودش را بارگذاری کند و بقیه مردم به او امتیاز بدهند و بهترینها ازهمین طریق به مرحله بعد مسابقه راه پیدامیکنند. این هم بخشی ازعدالتی است که در برنامه دنبالش بودیم. به نظر من «میم مثل معلم» بهترین تربیت معلم خلاق عملی در کشور است.
هدف ما احترام به معلمان است
عبدالعالی درباره چالش دیگر ساخت این برنامه هم عنوان میکند: ابتدا عدهای تصور میکردند که معلمان میآیند و ایده خودشان را به صورت شفاهی روی صحنه توضیح میدهند. عرض من و دوستان این بود که این شیوه، به شدت از خلاقیت و جذابیت برنامه میکاهد. ارائه شفاهی توسط معلم روی صحنه اصلا کار جذابی نبود. کاری که ما کردیم این بود که دو اتفاق رخ داد. وقتی معلمی میگفت من سر صحنه بوم و رنگ میبرم، ما صحنه استیج را برای او با وسایل مورد نظرش در ابعاد بزرگ استودیوی برنامه فراهم میکردیم. معلم دیگری میگفت کار من در علوم اجتماعی توضیح آداب ورسوم و لباسهای قومیتها و شغلهای مختلف است. برای او کمد طراحی کردیم و ساختیم. کمدی که با معلم حرف میزد و... به جرات میتوانم بگویم که اغلب ارائههای معلمان عزیز، همراه با وسایل در ابعاد بزرگ بود تا دیده شود. این هم ریشه اصلیاش در احترام به معلمان عزیز کشور ماست. وی با ذکر مثالی در این باره بیان میکند: بانوی معلمی جزو شرکتکنندهها بود که به بچههای اوتیسم درس میداد و دوست داشت هنر معلمی خودش را با یکی از شاگردانش روی صحنه اجرا کند. ما پذیرفتیم. اما نمیدانستیم که اغلب بچههای اوتیسم نسبت به نور زیاد واکنش نشان میدهند. به همین دلیل ساعتهای بسیاری کار تعطیل بود و کل تیم و تماشاچیها منتظر بودند تا تیم نورپردازی، نور استیج را تغییر داده و با توجه به آن پسر اوتیسمی عزیزمان نور استیج متناسب شود. وقتی آخر آن اجرا پسر عزیزمان گفت که امروز حالم خیلی خوب است، همه اشک شوق ریختیم و حقیقتا خستگیمان در رفت. «میم مثل معلم» مخصوص معلمان مدارس خاص کشور نیست. بلکه متعلق به همه معلمان فارسی زبان ایران و جهان است. این برنامه چهار داور دارد که عبدالعالی درباره انتخاب این افراد که از پیشکسوتان این عرصه هستند، توضیح میدهد: ابتکار خوبی که در این زمینه به ذهن دوستان ما رسید انتخاب داوران بود. سه داور ثابت بودند. دکتر فاطمه مهاجرانی، سخنگوی هیات دولت که از افتخارات من همراهی با این بانوی بزرگ در برنامه بود. دکتر مجید جمشیدیان داور دیگر برنامه که خدمات ایشان به جامعه آموزش و پرورش کشور در ۴۰ سال اخیر بر کسی پوشیده نیست و به عنوان سرپرست تیم سردبیری برنامه هم به ما کمک میکردند. داور ثابت سوم ما محمد حافظینژاد است؛ جوانی پرانگیزه و متعهد که جامعه معلمان به خوبی ایشان را میشناسند. ویژگی بارز ایشان تسلط به فناوریهای نوین و تدریس خلاقانه است. کار خوب و موثری که انجام دادیم این بود که داور چهارم را متغیر انتخاب کردیم. ما دکتر اکرمی یکی از وزیران سابق آموزش و پرورش را با بیش از هشتاد و چند سال سن به برنامه آوردیم. دکتر فانی که سالها وزیر آموزش و پرورش بودند هم یکی از داورهای متغیر ما بودند و... این اتفاق، یکی دیگر از جذابیتهای برنامه است. همین ویژگیها باعث شد برنامه دیده شود.
معلمانی که از شهرهای دور به برنامه آمدهاند
چنین برنامههایی قطعا اتفاقات جالب و عجیبی را رقم میزنند که عبدالعالی دراین باره میگوید: یکی از اتفاقات عجیب این برنامه تنوع شهرهایی بودکه معلمان ازآن شهرهاآمده بودند.مثلا معلمی داشتیم که به اتفاق همسروشاگردانش ازقصر قند سیستان و بلوچستان نزدیک به ۴۰ساعت راه پیموده بودند تا به استودیوی برنامه ما بیایند.من دست این معلم خلاق اهل تسنن را با افتخار بوسیدم. همین طور از خراسان، کردستان، اصفهان، فارس، آذربایجان و سایر استانها معلمان خلاق آمده بودند. جالب است بدانید که قهرمان قهرمانان مرحله اول برنامه معلمی است که همراه همسرش از یک روستا آمده بود. معلمی که بازنشسته شده بود و دوباره از ابتدا آغاز کرده و شیوه جذابی برای دیکته داشت. فصل اول این برنامه در ۳۶قسمت طراحی شده است.
یادگیری با لذت و سرگرمی
عبدالعالی درباره وجه سرگرمی و آموزشی این برنامه میگوید: بیش ازیک دهه پیش در برنامه«چیستا» شبکه دو من درباره یادگیری با طعم لذت نکاتی را مطرح میکردم. دیگر سرگرمی از آموزش جدا نیست. معلم موفق کسی است که شاگردش نداند او بازی میکند یا درس میدهد. یعنی معلم خوب کسی است که سردانشآموزانش راگرم میکند تاخمیر علمآموزی به مغز بچهها بچسبد. درست مثل تنور نانوایی که باید گرم باشد تا خمیر به آن بچسبد. اصولا معتقدم کلاس درس، رستوران است و چه بهتر که این رستوران سلف سرویس باشد. نه اینکه معلم تعیینکننده خوراک باشد. امروز بازیوارسازی جزو لاینفک آموزش در کشور است. «میم مثل معلم» میخواهد چنین آموزشی را به مخاطبان خودش منتقل کند. اصل هدف ما شبکهسازی از معلمان خلاق است. قرار نیست معلمی برنده و کار تمام شود. هدف اصلی ما این است که جامعه میلیونی معلمان کشورمان یک شبکه خلاق ایجاد کنند و ایدههای خلاقانهشان رابه اشتراک بگذارند تا حال معلمان کشور و دانشآموزان خوب شود. بنابراین «میم مثل معلم» آمده تا حال همه ایران را خوب کند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد