خانه، کوچه و بازار، میتواند به شهر هویت ببخشد
اساسا خانه مکانی برای زیست بخشی از زندگی بشر است که پس از شکلگیری شهرها و مدنیت جدید، بخشی مهم از هویت هر تاریخ و جغرافیا و کشور و ملتی را تشکیل میدهد. این موضوع میتواند از خانه و منزل و محل زندگی افراد فراتر برود و کوچه و خیابان و جایجای یک شهر را دربر بگیرد و هویتی خاص به برههای از زندگی و تاریخ یک ملت بدهد. شاید کودتاگران و در مقابل آنها مشروطهطلبان و گروههایی از مردم یا طبقات خاص که در تاریخ معاصر ایران روزهای به میدان بهارستان آمده بودند، نمیدانستند همان حضوریک یا چند روزه وکوتاه وبلند آنان هویتی به این میدان خواهدداد که بخشی از تاریخ معاصر ایران شود.سردر دانشگاه تهران، کارت پستالهایی که قبل ازانقلاب درکنارمیدانهایی مانند آزادی(شهیاد سابق)و...ازآن چاپ وگاه در قالب کارت پستال بین جوانان و خانوادهها دست به دست میشد، یک هویت به این سازه نهچندان پیچیده بخشیده بود که جنبش و جوشش انقلاب اسلامی در خیابان انقلاب و دانشگاه تهران به یکباره همه آن تصورات قبلی از این میدان را تغییر داد. خیابانهای آن حوالی مانند خیابان ژاله(خیابان مجاهدین اسلام)، خیابان فرحآباد(خیابان پیروزی و خیابان شهباز(خیابان ۱۷ شهریور) و میدان ژاله( میدان شهدا) نام گرفت و همه این تغییرات هویتی خاص و دیگر به این خیابانها و میدانها بخشید که برای نسلهای دهه ۵۰ و ۶۰ بسیار خاطرهانگیز و شناخته شده است، اما نسل کنونی نیازمند آشنایی و اطلاع از این تغییرات تاریخی است.
ثبت تغییرات تاریخی ایران معاصر
تغییراتی که در سریال سرزمین مادری نه تنها دهه ۵۰ و ۶۰، بلکه دهه ۴۰ یعنی دهه تولد سربازان روحا... را هم دربر میگیرد؛ زیرا هنگامی که در اویل دهه ۴۰ و حدود سال ۱۳۴۳ بعد از رخدادهای تاریخی مثل یورش به فیضیه و تبعید حضرت روحا... از او میپرسند با کدام سربازها میخواهید به جنگ چنین رژیمی سرسخت و پولادینی بروید، امام خمینی(ره) میفرمایند: «طرفداران من در گهوارهها هستند» و بعدها که پس از ۱۴ تا ۱۵ سال فرزندان رشید این کشور در قامت دانشآموزان نوجوان و جوان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ حماسه میآفرینند، دشمن متوجه معنی کلام آن روز ایشان میشود؛ بهگونهای که همان گهوارهنشینان ۱۴ سال پیش حالا پایتخت را به لرزه درآوردهاند. سربازان کوچک خمینی(ره) گلوله ندارند اما پشت نظامیان شاه را با آن همه ساز و برگ جنگی به لرزه درآوردهاند. و از این دست حوادث بسیار است که انگار ظرف و ظرفیتی بزرگ مانند سریال سرزمین مادری ماموریتش بازگویی و بازنمایی همه آن حوادث ۶۰ ساله در ۶۶ قسمتی است که بعد از فراز و فرودهای فراوان بالاخره به نمایش درمیآید که روز دوشنبه ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۳ با نمایش قسمت بیستودوم فصل سوم سریال، این کار بزرگ به پایان خود رسید.
اول قرار نبود سازههای دائمی ساخته شود!
محمد مسعود، تهیهکننده سریال سرزمین مادری به جامجم میگوید: درخصوص ساختوسازهایی که برای سریال سرزمین مادری صورت گرفته باید اشاره کنم که ابتدای کار قرار بود به همان شکل قدیمی و سنتی پروژه را پیش ببریم. یعنی یک سری دکورهای موقتی ساخته شود که عملا بعد از پایان کار چندان قابلاستفاده نبود و باید تخریب یا از حیث استفاده از دسترس خارج میشد. اما گروه متخصص و خلاق فنی و حرفهای که تجربه و سابقه دیدار از دکورهای عظیم تلویزیونی و سینمایی را داشتند، پیشنهاد کردند سازههای اصلی بهگونهای ساخته شود که بعدا نیز قابل استفاده باشد. ما کار را از خانه جواد اردکانی شروع کردیم که لوکیشن آن خانهای در حسنآباد بود و شروع به بازسازی و چیدمان کردیم. لوکیشنهای متعدد در این سریال یکی از ویژگیهای خاص آن است بهگونهایکه ما در طول پروژه و در سه فاز، چیزی حدود ۱۸۴ لوکیشن داشتیم. تازه اینها به غیر از سه لوکیشن اصلی است که میدان بهارستان در فاز یک، حسینیه زوار در فاز دو و دانشگاه تهران سال ۱۳۵۷ در فاز سه بهطور کامل برابر اسناد تاریخی و متقن، شناسایی، طراحی و اجرا شدند. ما در هر لوکیشنی که اجرا میشد بازسازی و چیدمان انجام میدادیم و کار با همه جزئیات آن ساخته و اجرا میشد. در حقیقت کار را از خانه اردکانی شروع کردیم، به خانه ناصر قصاب رسیدیم و بعد از آن به خانه اقدسالملوک رفتیم. باید اشاره کنم که لوکیشن خانه اقدسالملوک یک خانه میراثی متعلق به خانواده پیرنیا است و قدمت ۱۵۰ ساله دارد.
میدان بهارستان با تمام جزئیات ساخته شده است
وی ادامه میدهد: ما همزمان با فیلمبرداری، پایه و اساس ساخت میدان بهارستان را گذاشتیم که این میدان در شهرک سینمایی غزالی و با کمک و تلاش شبانهروزی مهندسین مشاور در زمینی با حدود یکهکتار مساحت ساخته شد. همانطور که اشاره کردم ابتدا میخواستیم با فرمت قدیمی (یعنی ساختهای موقت) خود جلو برویم اما درنهایت به این رسیدیم که کاری ماندگار انجام دهیم و همانطور که احتمالا دوستان دیگر هم اشاره خواهند کرد، میدان بهارستان با تمام جزئیات آن با تیرآهن ساخته شده و هیچ چیز آن دکوری نیست. یعنی این ساختوسازها چیزی حدود ۱۳فضای سولهمانند به عمق ۵متر است که ارتفاع آن متغیر بوده و گاهی به ۱۵متر میرسد. باید اشاره کنم این اقدامات توسط یکسری از دوستان مهندس همکار ما که کارشان همین ساختوسازها بود و تجارب زیسته زیادی داشتند، به سرانجام رسید و ماندگار شد. باید توجه شود میدان بهارستانی که بینندگان عزیز در فیلم میبینند حدود شش ماه زمان برد و حدود ۲۳روز برای کهنهکاری آن زمان گذاشتیم. چون سازه نهایی نیاز به پتینه و سینماییشدن داشت و در نهایت همه اجزای یک خانه را با ترکیب تاریخی آن زمان چیدمان کردیم. بعد از تکمیل خانه اقدسالملوک طبق زمان جلو رفتیم و روز ۲۴ ماه هفتم وارد میدان بهارستان شدیم و کار آن نیز بهخوبی پیشرفت.مسعود توضیح میدهد: باید اشاره کنم که در سریال سرزمین مادری خیابان انقلاب و دانشگاه تهران سال ۱۳۵۷ را هم بهطور کامل و دقیق ساختیم. اکنون کسانی که به شهرک سینمایی غزالی میروند میتوانند این سازه تاریخی را در ضلع جنوبی شهرک ببینند. این کار از آن جهت اهمیت فراوانی داشت که عمده وقایع سال ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران و پیرامون آن رقم میخورد. ضمن این که محل حضور رهی یک دکه روزنامهفروشی روی جوی آب مقابل دانشگاه است.
فرصتی بود تا برخی سازههای تاریخی را ماندگار کنیم
فرامرز پارسی، طراح نما و دکور میدان بهارستان و دانشگاه تهران هم به جامجم میگوید: حوزه اصلی کار من مرمت و معماری با زبان معماری تاریخی ایران است و قبل از این پروژه، کار مشابهی در این حوزه انجام نداده بودم. برای اولینبار آقای شعله با من تماس گرفتند و گفتند چنین پروژهای در دست اجرا داریم و میخواهیم از تجربه و کمک شما نیز استفاده کنیم. این صحبت وقتی مطرح شد که اسکلت اولیه سازه نیز ساخته شده بود و این امر کار ما را سختتر میکرد. وی ادامه میدهد: اولش با خودم فکر کردم که آیا میتوانم در این حوزه که در حقیقت ساخت دکور است و با کار اصلی من یعنی مرمت و معماری فاصله دارد وارد شوم و اثر مثبتی برجای بگذارم؟ درنهایت احساس کردم این پروژه فرصتی است تا بتوانیم برخی سازههای تاریخی را که وجود دارند یا از آنها عکس و اسنادی در دست داریم و متاسفانه در تهران زیر حجم زیادی از مداخلات گوناگون پنهان شده و مردم آنها را نمیبینند، احیا و در نظرگاه و دید مردم قرار دهیم. به نظرم رسید من میتوانم این کار را در چهارچوب تئوری مرمت قرار دهم و پیشببرم و ضمن بازسازی این آثار نمونهای آسیبندیده از آنها را ارائه دهم تا مردم و عموم مخاطبان بتوانند با دیدن زیبایی این سازهها حس بهتری داشته باشند و ضمنا این آثار معنوی و هنری را از تخریب و نابودی نجات دهیم. نکته مهم این بود که چون کار در قالب تصویری و در یک سریال دیدنی به تصویر کشیده میشد، امکان دسترسی مخاطب به آن و دیدن این همه آثار هنری، تاریخی و جذاب برای افراد زیادی فراهم میشد.
«مولاژ» در حوزه باستانشناسی را تکرار کردیم
پارسی میافزاید: ما در حوزه باستانشناسی واژهای با عنوان مولاژ داریم که مثلا لوح کوروش را عینا میسازند و چنین اثر مهم و ارزشمندی درعینحال که اصل نیست اما با همان ظرافت و مشخصات نمونه اصلی قابلیت تکرار پیدا میکند و در این کار هم ما میتوانستیم با طراحی نمادهای مختلف در ابعاد بزرگتر، این ایده و تجربه حوزه باستانشناسی را تکرار کنیم که در نهایت میتوانست با حرفه و پیشه اصلی من یعنی مرمت و معماری تاریخی ارتباط زیادی پیدا کند. شرط من هم برای قبول کار این بود که بروم و مطالعات دقیق تاریخی و استنادی انجام دهم و داستان را بر اساس این بررسیها و مطالعات پیشببرم که دوستان پذیرفتند و کار را شروع کردیم. این طراح میگوید: بعد از آن بود که با آقای شعله که کار را پیشنهاد کرده بودند و آقای مسعود که تهیهکننده سریال بودند هماهنگ شدیم و بناهایی را از پروژه اصلی انتخاب کردم. همانطور که قبلا اشاره کردم برای این کار اسکلتی ساخته شده بود که برای من محدودیتهایی ایجاد میکرد، ولی چارهای نبود و باید از آن استفاده میکردیم و کار را ادامه دادم. به نظرم فرصت خیلی خوبی فراهم شده بود که باید از آن استفاده میکردیم، چون تا آن زمان هر چه ساخته میشد، سازههای موقت بود و بعد از فیلمبرداری تخریب شده یا از بین میرفت، اما قرار بود ما در شرایطی کار کنیم که حاصل کارها میتوانست بماند و برای مدتهای طولانی مورد استفاده یا بازدید عموم مردم قرار گیرد.
سختترین کار این پروژه؛ اجرای سردر دانشگاه تهران
پارسی بیان میکند: ما بهجز فضاهای خارجی به فضاهای داخلی نیز توجه و کار را طوری طراحی کردیم که بتواند در همه جوانب پاسخگو باشد. میدان بهارستان روی همان اسکلت قبلی طراحی و اجرا شد، اما موارد مربوط دانشگاه تهران را از پایه و ابتدا خودم طراحی کردم و کار راحتتر بود. در مورد مجلس شورای ملی نیز چون خودم آن را مرمت کرده بودم، نقشههای دقیقی از آن داشتم و بر همان اساس حرکت کردیم. باید اشاره کنم که یکی از سختترین کارها در این پروژه طراحی، ساخت و اجرای سردر دانشگاه تهران بود؛ این سازه با همه سادگی ظاهری، فرمی بسیار پیچیده دارد و واقعا یکی از سختترین کارهایی بود که انجام دادیم. ما برای این کار پیچیده نقشههای زیادی تولید کردیم که نهایتا نتیجه کار رضایتبخش بود. خوب است اشاره کنم درخصوص کارهایی که در شهرکهای سینمایی میسازیم، اگر مطالعات دقیق و درستی انجام دهیم، کارها و آنچه ساخته میشود و برجا میماند، خیلی ماندگارتر خواهد بود و در نتیجه در سریالهای تاریخی مرتبط بهتر و بیشتر مورد استفاده قرار خواهد گرفت. خوشبختانه من از کاری که پذیرفتم و نتیجهای که حاصل شد، راضی هستم و امیدوارم مجموعه کارهای انجامشده مورد رضایت و انتخاب و استقبال مردم عزیز
قرار گرفته باشد.
برداشتی از «یونیورسال استودیو» امیر نصر، مدیر اجرایی دکور بهارستان و دانشگاه تهران در این سریال هم به جاجم میگوید: در سال ۱۳۷۸ پروژه سینماتوگراف باغ فردوس را انجام داده بودیم که توانست جایزه طرح و اجر را در برخی مسابقات از آن خود کند. موضوعی که باعث شد به اصطلاح با دوستان فرهنگی بیشتر دمخور شویم. آن سالها سریال«یوسف پیامبر» نیز از تلویزیون پخش میشد و بسیار مورد استقبال قرار گرفته و مردم زیادی اظهار تمایل میکردند که بتوانند از دکورهای این سریال که به گمانم عمده آنها در شهرک سینمایی دفاعمقدس ساخته شده بود، بازدید کنند. اما چون این دکورها با استفاده از متریالهای موقت-که استفاده از آن عرف است-ساخته شده بودند، در عمل چیز زیادی از آن باقی نمانده بود. در خاطرم هست که در همین ارتباط جنجالی رسانهای شکل گرفت و حتی موضوع در مجلس شورای اسلامی مطرح شد که چرا برای چنین دکورهای عظیم و جالبی که بخشی از تاریخ و تمدن ما هستند، فکری نمیشود تا سازههای آن ماندگاری بیشتری داشته باشند و مورد بازدید و استفاده مردم و علاقهمندان قرار گیرند. وی ادامه میدهد: من نمونه کارهایی را در آمریکا و در «یونیورسالاستودیو» دیده بودم، در آنجا دکورهایی میساختند که پلتفرمهای آن ثابت و متریال رویی آن با کمترین تخریب قابل جایگزینی بود. به همین دلیل جرقهای در ذهن ما زده شد که چرا ما به فکر ساخت دکورهای ماندگار و قابلاستفاده در آینده نباشیم و ایده را در قالب یک پروپوزال به معاونت وقت سیما ارائه دادیم. خوشبختانه این پیشنهاد موردقبول قرار گرفت و همان زمان تعهد کردیم، با بودجهای که برای ساخت سازههای موقت بخش بهارستان سریال در نظر گرفته بودند، سازههای ماندگارتر و ثابتی را طراحی، مهندسی و اجرا کنیم که ماندگاری و قابلیت استفاده مجدد داشته باشد. نصر بیان میکند: خدا را شکر حمایت مدیران مجموعه و خلاقیت و تلاش مجدانه بچههای تیم فنی و مهندسی که پای کار بودند، باعث شد این ایده را اجرا و پاسخ شایستهای به اعتماد دوستان در سیما داده شود. بهنظرم باید از کسانی که آن زمان تصمیمگیرنده بودند، اعتماد کردند و ریسک این کار را پذیرفتند سپاسگزار باشیم، زیرا مسیری جدید ونوراگشودند وفضایی تازه وخلاقانه را پیشروی سازندگان این دکورها در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی قرار دادند. خاطرم هست حتی آقای محمد مسعود، ابتدای کار با چنین ایده و طرحی خیلی راحت نبود و تصورش این بود که بوروکراسی کار زیاد میشود و چون سابقه و زبان مشترکی نداشتیم، پذیرش آن کمی سخت بود، اما حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد کار که پیش رفت، کامل اعتمادکرد و ما با حمایت و همراهی او کارها را به نحوی که نتیجه آن را در سریال دیدهاید پیش بردیم و خوشبختانه حالا و با پایان سریال یادگاریهای زیادی از سرزمین مادری مانده است که علاوه بر بازسازی، ساخت و اجرای لوکیشنهای تاریخ معاصر با اندکی برنامهریزی و مدیریت میتواند بهعنوان جذابیتهای سینمایی و هنری مورد بازدید عموم مردم و حتی گردشگران و علاقهمندان به تاریخ، هنر و سینما قرار گیرد.این مدیر اجرایی میگوید: کار دکور بهارستان با همه جزئیات و ویژگیهایی که داشت درمدت کمتر ازهفت ماه انجام شد و از روزی که زمین را تحویل گرفتیم تا زمان اتمام پروژه همین زمان صرف شد. ویژگی مهم این دکورها این است که همه آنها یک استراکچر فلزی و فونداسیون بتنی دارند و مطابق با آییننامه رسمی کشور که ساختمانها بر آن اساس طراحی میشود کار پیش رفته است. ما حتی شبکه فاضلاب و تاسیسات زیرساختی را برای این سازههای ماندگار پیشبینی و اجرا کردهایم تا ماندگاری کار درحد اعلا تضمین شود.البته متریال وجنس استفادهشده در نمای ساختمانها موقت است و میتواند بدون تخریب، جایگزین و مجدد استفاده شود. نصردرپایان میگوید: اطلاع دارید که مجموعه این دکورها در شهرک سینمائی غزالی ساخته شده و به یادگار مانده است. دربخش فاز سه سریال که شامل خیابان انقلاب و دانشگاه تهران بود، کار سختی را در پیش داشتیم. البته این کار در دو فاز اجرا شده است. یک بار ما ساخت آن را شروع کردیم که بر اثر تغییرات مدیریتی متوقف و به گروه دیگری واگذار شد. اما بنا به دلایلی موفق نبودند واین کار مجددا به ما واگذار شد. این کار به همین دلیل و دلایل دیگر طولانی تر از پروژه بهارستان شد، امازمانی که موانع رفع شد در مدت زمانی حدود ۸ ماه ساخته و تحویل شد. ویژگی شاخص این پروژه این است که ما ۱۳ساختمان شاخص دوره پهلوی اول را در حدفاصل میدان انقلاب تا خیابان وصال شناسایی، طراحی و اجرا کردیم. مجموع این اقدامات وکارهایی دیگر که توسط تیم بزرگ وهمدل سریال در بخشهای مختلف صورت گرفت، جایگاه امروز سریال سرزمین مادری را رقم زده وخوشبختانه ماندگاری این سازهها عاملی شده که مردم و عموم علاقهمندان میتوانند به شهرک سینمایی غزالی بروند ودرهرفصل و هرروز با نمادهای این سریال دیدنی وجذاب تجدید خاطره کنند و عکس یادگاری بگیرند.