نگاه به سریال کوتاهی که اخیرا از شبکه ۴ پخش شد

بارش خاکستر بر سپیدی برف

گفت‌و‌گو بین‌خطوط

برنامه «بین‌خطوط» از تولیداتی  است که تلاش کرده در گفت‌وگو با نویسندگان، پلی میان انتقال دانش و تجربه این نویسندگان بزند. این برنامه به موضوعاتی همچون امنیت انسانی و نقش شرکت‌های بزرگ در تامین و تخریب آن در جهان، اقتصاد، روابط بین‌الملل ایران به‌ویژه در مرزهای شمالی، سازمان‌های امنیتی و فعالیت‌هایشان در خاورمیانه و جهان اسلام (سازمان امنیتی غربی)، شیعیان به‌عنوان اقلیت در غرب و زنان شیعه در دنیای امروز و جامعه‌شناسی فوتبال بپردازد.
کد خبر: ۱۴۷۰۱۵۶
 
گفت‌و‌گو بین‌خطوط
ویسندگانی همچون نایجل وست، نویسنده و متخصص مسائل امنیتی، دفاعی و نظامی؛ مارک دویج، استاد دانشگاه برایتون و مشاور فرهنگی فدراسیون فوتبال اروپا؛ ربکا مسترسون، محقق، نویسنده و پژوهشگر فلسفه اسلام شیعی؛ مرضیه کوهی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه دارام؛ یافا شنیک، استاد دانشگاه بیرمنگام؛ مری مارتین، استاد امنیت انسانی از دانشگاه ال‌اس‌ای لندن و الیور شاربروت، استاد دانشگاه بیرمنگام از جمله مهمانان بین خطوط هستند. این مجموعه مستند قصد دارد علاوه بر ارتباط بین فرهیختگان بین‌المللی ایران و جهان، پلی میان انتقال دانش و تجربه نویسندگان جدید و کمتر شناخته شده به ایران بزند. این برنامه در هشت قسمت تولید و روانه آنتن شده است. 
 
خط اتصال یک گفت‌وگو 
بین خطوط برنامه تلویزیونی‌ است که به شکل گفت‌وگو، ضبط شده و تولید مرکز مستند حوزه هنری است و از شبکه چهار روی آنتن می‌رود. مصطفی پورمحمدی، تهیه‌کننده درخصوص این برنامه به جام‌جم می‌گوید: در دوره‌ای که آقای معینی‌پور، مدیر شبکه چهار بودند، برنامه «خیلی دور خیلی نزدیک» را تولید کردیم که با اجرای آقای شهاب اسفندیاری روی آنتن رفته بود. مهمانان آن برنامه غیرایرانیانی بودند که برای کنفرانس‌ها و جشنواره‌های فرهنگی به ایران می‌آمدند. این برنامه خیلی موفق بود و در آن زمان پربیننده شد. در همان زمان، آقای مجید تفرشی نسبت به برنامه لطف داشتند و می‌گفتند که ایده آن را می‌پسندند. به نوعی باید گفت ایده بین‌خطوط از همان زمان و گفت‌وگوهای مربوط به آن زمان شکل گرفت. وی ادامه می‌دهد: این برنامه در لندن تولید شد و مشکل این را نداشتیم که بخواهیم لزوما از مهمانانی استفاده کنیم که به ایران آمده‌اند، چرا که حضور آقای تفرشی در لندن، به ما کمک کرد کار را جلو ببریم. در واقع دست‌مان بازتر بود و باعث شد مهمانان متنوع‌تری انتخاب کنیم تا کیفیت بهتری به برنامه بدهند. ملاک ما در انتخاب مهمانان این بود که یک کتاب مهم و جدید -بعد از سال ۲۰۲۰ - درباره ایران، خاورمیانه یا موارد دیگری که برای مخاطب جذاب است، نوشته و ساکن لندن باشند. ما برنامه را برای ایران تولید می‌کنیم و البته همه مهمانانی که آوردیم کتاب درباره ایران نداشتند. مثلا خانم کوهی اسفندیاری استاد دانشگاه، ایرانی و ساکن لندن هستند، اصلا حوزه کاری‌شان غیر از این و مرتبط با قفقاز است یا مثلا حوزه کاری خانم مری مارتین که در یکی از قسمت‌ها حضور داشت، مرتبط با نقش شرکت‌های بزرگ در صلح خاورمیانه است. حتی نایجل وست که کتاب‌هایش درباره جاسوسی است در یکی از قسمت‌های برنامه شرکت کرد. به نوعی خط اتصال این افراد، جذابیت آنها و گفت‌وگوهایشان برای مخاطبان ایرانی است، چرا که در بحث‌هایشان یک خط و ربطی به ایران وجود دارد، البته خود گفت‌وگو‌کننده هم ایرانی است و پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که بیشتر به ایران مربوط است.   
گفت‌و‌گو بین‌خطوط

 
چالش‌های تولید از راه دور 
نحوه انتخاب موضوع، بسته به مهمان است. پورمحمدی در این خصوص توضیح می‌دهد: مثلا ممکن است فردی بتواند درباره طیف گسترده‌ای از موضوعات صحبت کند، اما تلاش کردیم به مواردی بپردازیم که برای مخاطب ایرانی جذاب است. ابتدای کار هم، یک لیست ۱۰۰‌نفره از افرادی داشتیم که برای مصاحبه مناسب بودند. این لیست را به مرکز مستند حوزه دادیم و آنهایی که تایید شدند برای مصاحبه مقابل دوربین قرار گرفتند. برنامه بین‌خطوط گفت‌وگومحور است، اما در خلال آن برای جذاب‌تر و مستندتر شدن آن، آیتم‌های آرشیوی تولید کردیم که مرتبط با موضوعات برنامه است. در واقع هر قسمت، یک موضوع واحد دارد که هر قسمت متمرکز بر همان است. آقای تفرشی گزینه خوبی برای این مسأله بود، چرا که نویسندگان هم بیشتر در حوزه‌های سیاسی و تاریخی کار کرده‌اند. سکونت ایشان در لندن اهمیت بسیاری داشت که در کنار توانمندی و دغدغه ایشان در این حوزه، باعث شد گزینه اصلی تولید این برنامه باشد. این تولید از راه دور بوده که چالش‌های بسیاری هم برای آن داشتیم. یک قسمت مربوط به تصوف است که به بحث ایران فرهنگی درآن بیشتر پرداخته‌ایم. مهمان این قسمت، ربکا مسترتون، پژوهشگر اسلام شیعی است.این نوع برنامه‌ها گفت‌وگوی خیلی تند و چالشی نیستند که بخواهند وایرال شوند وبیشتر درشکل یک برنامه مرجع می‌تواند قابل استناد باشد. در واقع گفت‌وگو برپایه همدلی و برای فهم جهان مهمان است و برخلاف برنامه‌های چالشی، تاریخ مصرف طولانی‌تری دارد. 

آزار منافقین علیه پژوهشگر برجسته ایرانی

مجید تفرشی که بیشتر به‌‌واسطه مستندهای مرتبط با تاریخ معاصر شناخته شده،دراین برنامه درقامت مجری و پژوهشگر، با مهمانان گفت‌وگو می‌کند. اودرگفت‌وگوی خود باجام‌جم عنوان کرده که به‌واسطه یک مستند ۱۲قسمتی، منافقین ولابی‌های آنها برایش دردسرها و آزار جدی ایجادکرده بودند.تفرشی درصحبت‌های خود، جزئیاتی از طراحی و تولید برنامه بین‌خطوط مطرح کرده است. 

شما در قامت تاریخ‌پژوه و تحلیلگر سیاسی، بیشتر در آثار مرتبط با همین حوزه‌ها حضور داشته‌اید. جذابیت بین خطوط، برای شما کدام بخش‌ها بود که آن را پذیرفتید؟
مجموعه بین خطوط به من پیشنهاد نشد.من خالق ومبتکراین برنامه ازابتدا بودم.درواقع خودم پیشنهاددهنده برنامه به تهیه‌کننده و مجری پساتولید طرح بودم. اندیشه تولید برنامه درباره نویسندگان و محققان بین‌المللی ومرور آثارشان، از سه دهه قبل برای من وجود داشته. سال‌ها قبل هم برنامه مشابهی به زبان انگلیسی تهیه می‌کردم که البته مجری برنامه نبودم. من دربین خطوط صاحب اندیشه اثر،نویسنده ومجری بودم،ولی بدون چنددهه اشراف به نشرآثارعلوم انسانی به زبان انگلیسی و ارتباط وآشنایی باشماری از نویسندگان مهم، این کار انجام‌پذیر نبود. 

توجه به ایران وموضوعات حول آن دربین‌خطوط به‌شکل‌برجسته‌ای انجام‌شده‌است.کدام بخش یاموضوع برای‌خودتان جذابیت داشت؟
درست است که بخش اصلی علایق و مطالعات من (البته نه همه آنها) حول محور مطالعات ایرانی و تاریخ معاصر است، ولی من اصرار نداشتم همه سوژه‌ها و مهمانان کارشان مبتنی بر مطالعات ایرانی باشد، ولی در همه موارد اصرار داشتم موضوعات مطرح‌شده برای مخاطب خاص و عام ایرانی کاربرد داشته باشد و مفید واقع شود. ضمنا سعی کردم موضوعی انتخاب نکنم که هیچ اطلاعی از آن و هیچ علاقه‌ای به آن نداشته باشم. 

دور بودن شما از تیم تولید، چالش‌برانگیز نبود؟ اگر مایل هستید به برخی از این چالش‌ها اشاره کنید.
بخش اصلی تولید اولیه (تا قبل از پساتولید و مونتاژ نهایی) در انگلیس انجام شد. این امر اولا ناگزیر بود و چاره دیگری نداشتیم. تیم تولید تهران امکان عزیمت به خارج را نداشتند و امکان دعوت همه میزبانان به ایران هم نبود. وقتی شما بنا را بر گفت‌وگو با افرادی در منزل یا محل کارشان می‌گذارید، امکان خلاقیت و مانور زیادی در تصویربرداری، نورپردازی و دکور نخواهید داشت. مثلا وقتی مهمان اصرار دارد گفت‌وگو در دفتر کارش در دانشگاه باشد که اتاقی دو در سه متراست، جای زیادی برای خلاقیت و هنرپردازی باقی نمی‌ماند. برخی از این محدودیت‌ها از نظرفنی واقعا اشکال ایجاد می‌کند و برخی هم اختلاف سلیقه است. به هر حال همه عناصر (تیم خارج، تیم داخل و مهمان)باید با انعطاف سلیقه،شرایط را تا حد امکان به سمت شرایط مطلوب هدایت کنند. ولی طبعا سرمایه‌گذار و مخاطب تولید نهایی، این محدودیت‌ها و مشکلات بعضا غیرقابل حل را درک نکرده و به آن توجه نمی‌کنند. از سوی دیگر، به دلیل مشکلات و تبلیغات سیاسی ضدایرانی، برخی نویسندگان تمایلی به گفت‌وگو با رسانه‌های داخل ایران ندارند یا اگر خودشان بخواهند، دیگران مانع مشارکت آنان می‌شوند. ضمنا، به‌دلیل هزینه سنگین و بودجه ولو خیلی پایین تعیین‌شده تولیدات محتوامحور، به‌خصوص در کشورهای غربی،عملا کیفیت کار به میزبان مطلوب و مورد علاقه ما نیست. ضمن آن که اغلب مسئولان و صاحبان رسانه‌های خصوصی و دولتی ایرانی که تصمیم‌گیرنده هستند یا درک و علاقه‌ای نسبت به اهمیت این امور علمی رسانه‌ای ندارند یا اگر درک و علاقه دارند، تصمیم‌گیرنده و صاحب اثر اداری، اجرایی و مالی نیستند. 
 
پیش از این هم هجمه‌های بسیاری به شما به دلیل  حضور در برنامه‌های روشنگرانه صورت گرفته بود. به‌خصوص این‌که در خارج از فضای ایران زندگی می‌کنید و ممکن است برایتان مخاطراتی داشته باشد.چه چیزی باعث می‌شود که همه این خطرات را تحمل کنید و به این مسیر ادامه دهید؟
واقعیت این است که من در اصل مورخ و پژوهشگر امور بین‌المللی هستم و کار اصلی و تخصص اولیه من رسانه نیست، ولی به هر حال جذابیت، اهمیت و تاثیرگذاری فعالیت رسانه‌ای هم جای خودش را دارد. در سال‌های اخیر چند پروژه رسانه‌ای داشتم که مواردی از آنها دردسرساز بود. در مورد مستند ۱۲ قسمتی درباره ریشه‌های مافیای مالی سازمان موسوم به مجاهدین خلق، هم خود آنان، هم لابی‌های آنان و هم سرویس امنیتی بریتانیا طی چند سال برای من دردسرها و آزار جدی امنیتی و شخصی ایجاد کردند، 
البته برنامه‌های مستند پژوهش‌محور تاریخی من در رسانه‌های داخلی هم بازتاب‌های مختلفی داشتند. ولی خوشحالم که برخلاف همه پرونده‌سازی‌ها دشمنی‌ها، توهین‌ها و اتهامات، حتی یک مورد هم کسی نتوانسته موردی از خلاف واقعیت و عدم صداقت در تولیدات و پژوهش‌های مکتوب و رسانه‌ای من نشان بدهد.

به طور کلی چقدر این نوع روشنگری‌های رسانه‌ای را برای مخاطبان تلویزیون ضروری می‌دانید؟
هدف اصلی من، ایجاد فضای سالم و کاربردی برخورد اندیشه به نویسندگان مهم و موضوعات جدی بین‌المللی است که در ایران کمتر شناخته شده و ضمنا شناخت شخصی، کارنامه علمی و آثار مهم آنان می‌تواند برای مخاطب خاص و عام ایرانی و فارسی زبان مفید و مهم باشد. البته طبیعت برنامه گفت‌وگومحور و محتوا‌محور، با تاک‌شو و‌ دورهمی متفاوت است. به‌ویژه آن که بن‌مایه برنامه دستاورد علمی و کارنامه قلمی مهمان باشد. مهمان برنامه نیز اغلب محققی برجسته است که اصلا هم سلبریتی نیست. این راهم باید بگویم که انتخاب سوژه (اعم از مهمان و آثار مورد بررسی قرارگرفته) کاملا توسط خود من بوده.در این میان شاخص بودن مهمان، دارا بودن تحقیق وانتشارات نسبتاجدید، مفید بودن کارهای اوبرای مخاطب خاص و عام ایرانی ودردسترس بودن مهمان برای گفت‌وگوی حضوری، چهار عنصر مهم برای انتخاب بوده. البته تلاش کردیم که روند گفت‌وگوها طوری پیش برود که برای مخاطب عام هم قابل استفاده باشد و برای مخاطب خاص هم سطحی و کم‌‌ارزش نباشد.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها