رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی آذربایجان‌شرقی مطرح کرد:

مسئله محوری و پرهیز از کلی‌گویی اساس تدوین برنامه هفتم توسعه کشور

جهش فرهنگی با برنامه توسعه هفتم

امروز و تا ساعاتی دیگر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم از سوی مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد می‌گیرد و با توجه به موافقت کمیسیون فرهنگی با برنامه‌های پیشنهادی سیدعباس صالحی و همین‌طور نبود مخالف در صحن علنی مجلس شورای اسلامی باید سیدعباس صالحی را تا چهار سال دیگر وزیر فرهنگ دانست.
کد خبر: ۱۴۶۹۸۴۴
نویسنده محمود نورایی - دبیر گروه فرهنگ و هنر
 
جهش فرهنگی با برنامه توسعه هفتم
سیدعباس صالحی که پیش از این هم بر مسند وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی حضورداشته دراین دوره همنوابا رئیس دولت چهاردهم اعم برنامه‌های خود را به سامان رساندن برنامه هفتم توسعه در حوزه فرهنگ و هنر دانست. برنامه‌ای جامع که می‌تواند زمینه ریل‌گذاری و توسعه فرهنگی در بخش‌های مختلف را بر‌اساس اسناد بالادستی به همراه داشته باشد.
   
فرهنگ عمومی اولویت توسعه و پیشرفت
بدون شک یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های کشور در حوزه فرهنگ عمومی است و با اشارات درست سیدعباس صالحی در صحن علنی مجلس که تغییر درفضای فرهنگی جامعه رادرسال‌‎های اخیر متفاوت با گذشته دانست، باید برنامه‌های فرهنگی در راستای نظام حکمرانی فرهنگ و برنامه توسعه هفتم پیش رود. امروزه جایگاه فرهنگ به‌عنوان زیربنای پیشرفت و تحول در جامعه، به یک امر بدیهی و پذیرفته شده در میان کشورهای جهان تبدیل شده که در مسیر توسعه پایدار، فرهنگ در رأس همه امور قرار دارد، اما شاهد بودیم که در دهه‌های گذشته دولتمردان از این عرصه مهم که به نوعی باید آن را حلقه واسطه تمدن و اندیشه (اندیشه زیربنای فرهنگ و فرهنگ زیربنای تمدن) بدانیم، غافل بوده‌اند. این را می‌توان با تمرکز بر برنامه‌‌های توسعه فرهنگی جمهوری اسلامی که مهم‌ترین سند فرادستی ومبنایی پس ازقانون اساسی،نقشه راه درچهارچوب سند چشم‌انداز۲۰ساله و با رویکرد پیشرفت و عدالت نوشته می‌شود، دید. برنامه‌هایی که حتی در عنوانش نیز فرهنگ را در آخرین اولویت و بعد از عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی قرار داده است. این درحالی است که برنامه‌ توسعه در یک کشور، به‌عنوان جریانی که بازسازی، اصلاح و ارتقای ساختار و نظام اقتصادی ــ اجتماعی یک کشور را به همراه دارد، افزون بر این‌که بهبود شاخص‌هایی همچون میزان تولید و درآمد را دربرمی‌گیرد؛ شامل دگرگونی‌های اساسی در ساختار نهادی، اجتماعی، اداری وهمچنین ایستارها و دیدگاه‌های عمومی مردم است ودربسیاری از موارد حتی عادت، رسم وباورهای مردم رانیزدربرمی‌گیرد وازهمین رو جایگاه فرهنگ بیش ازسایرعرصه‌ها ازاهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود. موضوعی که در تمامی برنامه‌های توسعه‌ای کشور بعد از انقلاب از آن غفلت شده است.
جهش فرهنگی با برنامه توسعه هفتم

   
جایگاه فرهنگ در برنامه‌های توسعه‌ای کشور
برنامه‌های‌ توسعه‌ای کشور بعد از پیروزی انقلاب اگرچه یک‌سال بعد از آغاز جنگ طراحی شد، اما به‌دلیل مشکلات متعددی ناشی از آن، مجال اجرا نیافت. به عبارتی از آغاز انقلاب اسلامی تاسال۱۳۶۸کشور فاقد سیاست و برنامه فرهنگی مدون بود و فعالیت‌های فرهنگی عمدتا براساس دیدگاه‌های امام خمینی(ره)، قانون اساسی و تدبیر مدیران ارشد نظام، طراحی و قابلیت اجرا می‌یافت. در طول این مدت، فعالیت حوزه‌های فرهنگی همچون تئاتر، سینما، موسیقی و...بیشتر ناشی از شرایط خاص برهه زمانی بود و دولت نقش موثری در آن نداشت. از سال۱۳۶۸ و با آغاز اولین برنامه توسعه‌ای کشور، دولت نقشی سازمان‌یافته درحوزه فرهنگ برعهده گرفت و این اختیار را پیدا کرد تا درمسیر تحقق اهداف فرهنگی کشورنقشه‌راه مناسبی راترسیم کند.هرچند دراین مسیرکه بی‌شک اصلی‌ترین رسالت انقلاب نیز محسوب می‌شد آن‌گونه که باید موفق نبود.

برنامه اول توسعه:دغدغه اصلی سیاست‌گذاران وبرنامه‌ریزان کلان کشوردرحوزه فرهنگی دربرنامه اول توسعه،معطوف به ساماندهی اوضاع نابسامان وآسیب‌دیده کشور بود و تنها بند الف تبصره۱۰و تبصره۲۵ به بحث فرهنگی اشاره داشتند. در این برنامه از یکسو، بر نقش«هدایتی ونظارتی دولت»،«سازماندهی وسیاست‌گذاری هماهنگ وهمگون درامرفعالیت‌های فرهنگی»و«نظام متحد و هماهنگ امور فرهنگی و تبلیغی کشور وادغام سازمان‌هاومراکز موازی»تأکیدشده بودواز سوی دیگر، به ضرورت «همگانی کردن فعالیت فرهنگی»و«اجتناب از تفکر دولتی کردن امورفرهنگی»اشاره شده بودکه دستیابی به همه اینها درعمل، غیرممکن بود. 

برنامه دوم توسعه: در برنامه دوم که تمرکزش بر«توسعه فرهنگی» بود اقداماتی چون، رشد معنویت در آحاد جامعه، کسب فضایل اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ایجاد نظم، قانون‌پذیری، روحیه کار،تلاش،ایثار وفداکاری و امثال آنها، مشخص شد.نقطه آرمانی این سند درحوزه فرهنگ عمومی؛تربیت‌ایرانیانی آموزش‌دیده،متخصص،وفاداربه ارزش‌های‌اخلاقی اسلام وانقلاب،قانون‌گرا، مشارکت‌جو، دارای هویت ایرانی و خانواده‌گرا بود که همگی در راستای ترویج چنین ارزش‌هایی فعالیت فرهنگی می‌کنند.

برنامه سوم توسعه:
 در برنامه سوم توسعه شاهد غیردولتی‌شدن فرهنگ هستیم و طی آن دولت خود را موظف به حمایت از بخش‌ها، سازمان‌ها و تشکل‌های غیردولتی و جلب مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی وابسته به بخش خصوصی کرد. 

برنامه چهارم توسعه: با شروع برنامه چهارم توسعه که ویژگی اصلی آن تدوین و اجرا تحت تاثیر سند چشم‌انداز ۲۰ساله بود، احکام قانونی مرتبط با حوزه فرهنگ نســبت به برنامه‌های توســعه قبلی، گستره موضوعی بیشــتری داشت ازجمله مقابله با تهاجم فرهنگی، توجه به حقوق شهروندی، فرهنگ اسلامی ــ ایرانی، مشارکت مردم، نهادهای غیردولتی، صنفی و حرفه‌ای در امور فرهنگی و هنری، تأسیس صندوق‌های غیردولتی ضمانت و توسعه ساختارها و زیربناهای الزام برای رشد، تولید و توزیع محصولات فرهنگی ــ هنری، ایجاد فضاهـای فرهنگی ــ هنری شــامل کتابخانه مرکزی، تالار فرهنگ و هنر، پردیس‌های سینمایی، موزه هنرهای معاصر و مراکز دائمی برگزاری نمایشــگاه‌های فرهنگی و هنری در همه شــهرها و مراکز اســتان‌ها، ترویج فرهنگ صلح، عدم خشونت و همزیستی مسالمت‌آمیز در مناسبات بین‌المللی و ... .

برنامه پنجم توسعه: با شروع برنامه پنجم که تفکر حاکم بر آن در تقابل با رویکردهای فن‌سالارانه (تکنوکراتیک) حاکم بر برنامه‌های قبلی نوشته شد، زمینه برای تدوین مجموعه‌ای از اسناد بالادستی مثل الگوی توسعه اسلامی ــ ایرانی، نقشه مهندسی فرهنگی کشور، اسناد ملی توسعه روابط فرهنگی جمهوری اسـلامی در سطح بین‌الملل، نظام جامع رسانه‌ها، برنامه ساماندهی امور جوانان و... فراهم شد. نکته قابل تامل این‌که برخلاف برنامه‌های گذشته که با بخش اقتصادی شروع می‌شدند،این برنامه بافصل فرهنگ اسلامی ــ ایرانی شروع و دولت در آن به تهیه نقشه مهندسی فرهنگی کشور و الگوی توسعه اسلامی ــ ایرانی مکلف می‌شود.

برنامه ششم توسعه: بالاخره دربرنامه ششم توسعه نیزهمچون برنامه‌های توسعه پیش از آن،مجموعه‌ای از آرمان‌ها و ارزش‌ها بدون توجه بــه این‌که هریک به کــدام منظومه گفتمانی تعلق داشــته و برتعارضات درونـی این گفتمان‌ها، چگونه می‌تــوان غلبه کرد، در کنار هم آورده شده‌اند.ضمن این‌که موضوعاتی همچون کاهش مقررات درحوزه فرهنگ؛واگذاری فرهنگ به بخش غیردولتی و نیز توسعه اماکن مذهبی در این برنامه تکرار شد. نکته قابل تامل درطول این برنامه‌ها ارزیابی عملکرد بر مبنای معیارهای کمی و فارغ از این‌که این کمیت چگونه و با چه کیفیتی ارائه شده است، سنجیده شد. 
   
جایگاه فرهنگ در برنامه هفتم توسعه 
مرور اجمالی بر شش برنامه توسعه بعد ازانقلاب اسلامی، نشانگر آن است که لازمه تحول اساسی در کشور، نگاه زیربنایی و بنیادی به فرهنگ است. موضوعی که رهبرمعظم انقلاب با عنوان «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» بر آن تاکید دارد.رهبر انقلاب که همواره به موضوع فرهنگ وهنرنگاهی عمیق ومیدانی دارنددرنخستین دیدارشان بااعضای هیات دولت سیزدهم فرمودند: «ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. مامشکل داریم درساختار فرهنگی کشور ویک حرکت انقلابی لازم است. البته «حرکت انقلابی» یعنی خردمندانه وعاقلانه.معنای «انقلابی‌بودن» بی‌هواحرکت‌کردن وبی‌حساب حرکت‌کردن نیست. [حرکت] انقلابی باید باشد، بنیانی باید حرکت بشود،درعین‌حال برخاسته‌ از اندیشه وحکمت باشد. فرهنگ واقعازیربناست؛خیلی از این خطاهایی که ما در بخش‌های مختلف انجام می‌دهیم، ناشی از فرهنگ حاکم بر ذهن ما است. اگر ما اسراف داریم، اگر ما تقلید کورکورانه داریم، اگر ماسبک زندگی غلط داریم،اینها ناشی ازمشکلات فرهنگی است؛فرهنگ حاکم برذهن‌هاست که درعمل،این مشکلات را به‌وجود می‌آورد. زندگی‌های تقلیدی، زندگی‌های تجملاتی و اشرافی‌گری، غالبا منشأ و ریشه فرهنگی دارد. درواقع نرم‌افزار این حوادث، فرهنگ کشور و فرهنگ حاکم غلط و انحرافی‌ای است که بر بعضی ذهن‌ها مسلط است. ابزارهای فرهنگی از [قبیل] سینما و هنر و رسانه‌های صوتی و تصویری و امثال اینها را بایستی شکوفا کنید؛ مطبوعات و کتاب و امثال اینها ابزارهای فرهنگی هستند، باید به معنای واقعی کلمه اینها شکوفا بشوند.»انتظار این است که با این تاکیدات، دولت چهاردهم روی مقوله فرهنگ تمرکز جدی داشته باشد. به‌ویژه آن‌که با توجه و تمرکز برداده‌های موجود در پیمایش‌ها، استفاده از اسناد بالادستی وتحقیقات انجام‌شده ونیزمشورت باشورای عالی انقلاب فرهنگی۱۰موضوع سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی، خانواده و ارزش‌های آن، ارزش‌های اخلاقی در جامعه ایرانی،وضعیت فضای مجازی، دینداری، هویت ایرانی ــ اسلامی، وضعیت امید در ایران، وضعیت نشاط، اوقات فراغت و مصرف فرهنگی و وضعیت اعتماد اجتماعی در ایران که به‌عنوان رویکردهای فرهنگی برنامه هفتم مد نظر است، نیازمند یک برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری جدی و عملیاتی است. 
   
فرهنگ و پیشرانی برای تحکیم وفاق دولت و ملت 
سید‌عباس صالحی که اعم برنامه‌های وزارت ارشاد را در دولت چهاردهم بر مبنای برنامه توسعه هفتم قرار داده، روز گذشته در صحن مجلس در جریان بررسی برنامه و صلاحیت‌های خود گفت: ایده مرکزی دولت چهاردهم وفاق ملی است و این کانون معنایی، مهم‌ترین نکته‌ای است که می‌تواند دولت چهاردهم را متفاوت از دولت‌های قبل کند. مسأله وفاق ملی که اعم آن با حکمرانی فرهنگی تحقق پیدا می‌کند و در برنامه توسعه هفتم هم بر آن تاکید شده از سوی صالحی نیز راهکاری برای برون‌رفت از مشکلات کشور به‌عنوان سرفصل برنامه‌هایش ارائه شد و گفت: به نظر می‌آید نظریه دولت وفاق ملی هم در فضای عملی و هم در فضای نظری باید در دو سطح نظام حکمرانی و رابطه دولت وملت استمرار پیدا کند؛ در بخش رابطه دولت و ملت دغدغه‌های جدی وجود دارد و کاهش فزاینده و مخاطره‌آمیز سرمایه اجتماعی نسبت به نظام حکمرانی و دولت، گسست‌های نسلی و جنسیتی، فاصله گروه‌های مرجع و از جمله پیشکسوتان و اصحاب فرهنگ و هنرورسانه با دولت و ارکان حکمرانی از جمله این دغدغه‌هاست.وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر این‌که بی‌تردید یکی از وزارتخانه‌های پیشران برای این‌که بتواند وفاق دولت و ملت را تجدید و تحکیم کند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، گفت: اینجانب در پرتو عنایت و نگرش‌های جامع و راهبردی مقام معظم رهبری و بااستفاده از راهنمایی‌ها و دلسوزی‌های مراجع عظام تقلید و با اتکا به ظرفیت نخبگان و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه تلاش خواهم کرد که در دولت چهاردهم در این حوزه مهم و کانونی یعنی وفاق ملی در سطح دولت و ملت موثر و سهیم باشم.
   
اجرای برنامه‌های روزآمد در حوزه فرهنگ
روزآمدی در اجرای برنامه‌های فرهنگی یکی از دغدغه‌های همیشگی در این حوزه بوده است، مسأله‌ای که گام‌به‌گام در برنامه‌های توسعه به آنها تاکید شده و امروز برنامه توسعه هفتم به‌عنوان یکی سند بالادستی پیش روی دولت چهاردهم برای اجراست. صالحی هم در ارائه برنامه خود در مجلس به همین موضوع اشاره داشت و گفت: گرچه در فضای جامعه ما عناصر ثابت هویتی فراوان و ارزشمند هستند اما تغییرات اجتماعی در جامعه ما اندک نیست؛ این تغییرات اجتماعی ایجاب می‌کند که راهبردهای متناسب با آنها را پیدا کنیم. جامعه ایران جامعه ۱۵۰سال قبل،۵۰ سال یا حتی ۱۰سال قبل نیست. در سال ۵۵ ازمجموع افراد دارای۲۰سال ۲ درصد دارای تحصیلات دانشگاهی بودند اما در سال ۹۵ این رقم به ۱۸درصد رسیده است؛ یعنی امروز حدود ۲۰ درصد از جامعه ایرانی دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و معنای آن شکل‌گیری طبقه متوسط فرهنگی است؛ طبقه‌ای که روح نقاد و ذهن کنجکاو دارد و سبک زندگی آن با افراد کم‌سواد و بی‌سواد متفاوت است.وی ادامه داد: ۶۵ درصد زنان ایرانی در سال ۵۵ بی‌سواد بودند اما انقلاب اسلامی نقش جهشی در حوزه زنان داشت وسهم انقلاب اسلامی در حوزه زنان بسیار اساسی، عمیق وژرف است و در سال ۹۵، ۹۳.۴درصد زنان باسوادهستند،درسال۱۳۴۹درکل ایران۱۹۰هزاردانشجوی دختر داشتیم اما در سال ۱۴۰۰، یک‌ونیم برابر دانشجوی دختر داریم و این یعنی جامعه زنان ایرانی تحول یافته‌اند و ما نمی‌توانیم آنها را نبینیم.
   
تغییرات اجتماعی و نیازهای فرهنگی
صالحی مبانی تغییر اجتماعی و نیازهای فرهنگی را علت و معلول دانست و عنوان کرد: امروز نرخ بیکاری زنان تحصیل‌کرده بیش از دوبرابر از مردان تحصیل‌کرده است؛ بنابراین متغیر دوم اجتماعی ما در کنار متغیر تحصیلات اجتماعی از تحولاتی است که در حوزه زنان اتفاق افتاده و نمی‌توانیم تحولات را نبینیم. تحول سوم در حوزه مصرف فرهنگی است و نوع و میزان مصرف فرهنگی تحولات قابل‌توجهی پیدا کرده است؛ در پیمایشی که سال ۱۴۰۰وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داد، مشخص شد که ۶۰ درصد مردم ایران از اینترنت استفاده می‌کنند و ۸۲.۴درصد جوانان ازاینترنت استفاده می‌کنند.این بدان معناست که مصرف و مسیر فرهنگی تغییرات قابل‌توجهی پیدا کرده است.صالحی تاکید کرد: همه آمار و ارقام نشان می‌دهد که جامعه ایرانی در دو دهه اخیر به‌ویژه هم از منظر تحصیلات و هم از منظر ترکیب جنسیتی با حضور در میدان‌های تحصیل و عمل و هم در عرصه مصرف محصولات فرهنگی تغییرات قابل‌توجهی داشته که این تغییرات به معنای آن است که ما در نوع نظام مناسبات دولت و ملت باید به راهکارهای جدید فکر کنیم. به‌نظر می‌آید با این تغییرات گسترده مفصل، ارتباط دولت و ملت می‌تواند فرهنگ و هنر و رسانه باشد یعنی از این طریق نظام حکمرانی فرهنگی ما مناسبات ارتباطی خود را با ایده‌ها و راهکارهای تازه اما به سوی مقصد مشترک با ملت برقرار کند.
   
سطح حکمرانی فرهنگی در دولت چهاردهم
صالحی، گزینه مدیریت فرهنگی کشور در دولت چهاردهم با اشاره به سطح حکمرانی فرهنگی در دولت جدید گفت: دولت وفاق ملی در سطح حکمرانی در حال شکل‌گیری است و ما می‌دانیم که ملت بزرگ و متمدن ایران اسلامی اگر در برابر طوفان‌ها سر خم کرده اما دوباره ایستاده است، پس هیچ قدرتی توان مقابله با ایران را ندارد. ایرانیان همواره به عنوان ملتی بزرگ و با فرهنگ و با تجربه‌های عمیق بوده‌اند. ما ایرانیان نقطه اتصال شرق و غرب و انتقال‌دهنده دانش، هنر، داستان و شعر بوده‌ایم و نقش بی‌بدیلی در گسترش اسلام داشته‌ایم.صالحی تاکید کرد: فرهنگ اسلامی با حضور هنرمندان، شاعران، نویسندگان، فیلسوفان و فقیهان گسترش پیدا کرد. هزاران هنرمند با اتکا به مهارت‌های غنی ایرانی – اسلامی و آفرینش‌های هنری پیشرفته هستند.سینمای ایران بعد از انقلاب درخشش قابل توجهی داشت و به بالندگی بیشتری رسید، امروزه نیز هنرمندان در تولید پویانمایی و بازی‌های یارانه‌ای ظرفیت قابل توجهی دارند که با عنایت الهی چشم به راه گلبانگ ایران در دولت خواهیم بود.

آسیب‌شناسی برنامه‌ توسعه هفتم در حوزه فرهنگ
با وجودی که هدف اصلی انقلاب از بدو پیروزی، بازگشت به فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی اسلامی بوده، اما آنچه از قرائن پیداست در این مسیر موفق نبوده‌ایم و حوزه فرهنگ همواره در پرتو حوزه‌های اقتصادی و سیاسی بررسی ‌شده و سهم اندکی از برنامه‌های کلان کشوری را به خود اختصاص داده است. این درحالی است که به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران و سیاستگذاران، عمده مشکلات ریشه‌ای جامعه حتی در حوزه اقتصادی و سیاسی منبعث از کم‌کاری در حوزه فرهنگ است. بر همین اساس بخشی از مشکلات مغفول مانده در برنامه توسعه هفتم را که می‌توان با اجراهای درست این برنامه و در نظر گرفتن جزئیاتی در آن به عنوان یک راهبرد در حکمرانی فرهنگی و چشم‌انداز چهارساله دولت چهاردهم در نظر گرفت فصل‌بندی کرده‌ایم.
   
نبود نگاه واحد و راهبردی به فرهنگ
نبود نگاه واحد و راهبردی یکی از مهم‌ترین دلایلی است که صاحب‌نظران، کم توجهی به حوزه فرهنگ را به آن گره می‌زنند. دولت‌ها عموما برای ارتقای جایگاه خود در میان مردم،تمرکز خودرامعطوف به بخش‌هایی می‌کنند که بتوانند در دوران مسئولیت‌شان، آن را به نتیجه برسانند. به عبارتی نگاه راهبردی به حوزه فرهنگ کمتر بوده است. در چنین فضایی، علاوه بر این‌که امکان پیگیری یک سیاست فرهنگی درازمدت سخت می‌شود، مدیران این عرصه را نیز با چالش روبه‌رو می‌کند چراکه نمی‌توانند با اطمینان به آینده و آرامش خاطر به اجرای سیاست‌ها و طرح‌های بلندمدت بپردازند. متاسفانه سیاست‌گذاری‌های فرهنگی گهگاه تحت تاثیر اختلاف‌های جناحی و گرایش‌های سیاسی است و برنامه‌ها، براساس مصالح دولتی تدوین می‌شود که درآن دوره زمانی قدرت داردوچون نگاه واحد و راهبردی در آن رعایت نمی‌شود، اگر دولت‌های بعدی،روش شناسی و مفاهیم برنامه را نپذیرند، آن را ناقص وحداقلی اجرا می‌کنند.
   
ارزیابی کمی در برنامه‌ها
نتیجه نبود نگاه راهبردی و تمرکز بر برنامه‌های زودبازده، کمی و اقتصادی دیدن حوزه فرهنگ است.حوزه‌ای که بخش عمده‌ای از میدان آن، کیفی است و سنجیده شدن با مقیاس کمی و منطق اقتصادی، تصویر کاملی از نحوه عملکرد و میزان اثربخشی آن را نمایان نمی‌کند. این درحالی است که در میدان فرهنگی حتی اعداد و ارقام باید تفسیر شوند تا حامل معنایی قابل استفاده باشند وگرنه اعداد به خودی خود، نه نمایانگر موفقیت هستند و نه ناکامی؛ لذا ارزشیابی برنامه‌های توسعه می‌تواند بستر عینی و بسیار مناسبی برای پیوند نهاد فرهنگی و نهاد سیاست باشد.
   
کلی‌گویی در طرح موضوعات فرهنگی
یکی دیگر ازموضوعاتی که درحوزه فرهنگ باید مدنظر قرار دادپرهیز ازکلی‌گویی‌ها و بیان مفاهیم مبهم در برنامه توسعه هفتم است. این موضوع با توجه به وسعت و گستره مفهوم فرهنگ در اسناد بالادستی و آمیختگی آن با مسائل اجتماعی، به‌کرات در این برنامه دیده ‌می‌شود.بیان عباراتی مانند فرهنگ اسلامی- ایرانی که دربرنامه‌‎های توسعه، تکرار شده‌اند،نه به برنامه‌ای ختم می‌شود و نه کمکی به پیشبرد سیاست‌های کلان می‌کند.درحقیقت تنها امتیاز این کلی‌گویی و استفاده ازمفاهیم مبهم، راه را برای به طفره رفتن مجریان این برنامه‌ها باز‌می‌گذارد. لذا همان‌گونه که مقام معظم رهبری دربیانات‌شان در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خرداد۱۴۰۱ فرمودند: «کلی‌گویی فایده‌ای ندارد. گاهی اوقات در این برنامه‌های توسعه یک کلی‌گویی‌هایی می‌شود که هرگونه اقدامی با هر سلیقه‌ای را می‌شود درآن گنجاند؛این فایده‌ای ندارد.برنامه بایستی راه رابه‌طور روشن نشان بدهد و جلوی پای دستگاه‌های اجرایی کشور بگذارد.»پس نیازاست وزیرفرهنگ دولت چهاردهم باانضمام مفاهیم کلی، عملیاتی کردن راهبردها و تبیین مسئولیت‌ها، مسیر را برای اجرای سیاست‌ها و ارزیابی آنها هموار کند.
   
موازی‌کاری در اجرای برنامه‌های فرهنگی 
یکی دیگر از چالش‌هایی که در تدوین برنامه‌های توسعه‌ای کمتر به چشم می‌خورد تقسیم وظایف در میان دستگاه‌های مجری است. این کم‌توجهی از یکسو باعث موازی‌کاری و اقدامات مداخله‌جویانه سازمان‌های فرهنگی می‌شود و هم پاسخگویی سازمان‌ها را نسبت به امور محوله با اختلال روبه‌رو می‌کند. این موضوع که به نبود یک نگاه راهبردی در حوزه فرهنگ برمی‌گردد، از الزاماتی است که در دهه پنجم انقلاب لازم است به نحوی به آن توجه شود. بی‌شک تقسیم‌بندی وظایف هم باعث ارزیابی دقیق‌تر عملکرد سازمان‌ها و کاهش بی‌توجهی نسبت به برنامه‌ها می‌شود و هم در اختصاص بودجه متناسب با عملکرد که نتیجه‌اش جلوگیری از هدر‌رفتن بودجه است، کمک می‌کنند. 
   
عدم توجه کافی به مدیریت تنوع قومی
یکی دیگر از موضوعاتی که به‌نظر جای آن در تدوین برنامه‌های فرهنگی خالی است، عدم توجه به تنوع قومی- محلی یا موزاییکی بودن پهنه فرهنگ ایران است که می‌تواند به‌عنوان یک ابزار مفید درمسیر توسعه وتقویت فرهنگی محسوب شود؛چراکه رشـد و غنـای فرهنـگ ملـی مـدیون خـرده‌فرهنگ‌هاست.موضوعی که هنوز ردپای محسوسی ازآن در برنامه‌ها دیده نشده است.در کنار این مشکلات و چالش‌ها، فقدان جایگاه پژوهش درسیاست‌گذاری‌های فرهنگی، دخالت نکردن سازمان‌های فرهنگی در تدوین برنامه، عدم نگاه آینده‌پژوهانه و‌...ازدیگر موضوعاتی است که همچنان کمبود آنها در تدوین برنامه‌های فرهنگی دیده می‌شود.
   
صالحی چه کند؟
 با وجود رویکردهای دولت چهاردهم به برنامه توسعه هفتم و با بررسی نقطه‌نظراتی که بر این برنامه شده، انتظار می‌رود سیدعباس صالحی به‌عنوان وزیر ارشاد در چهار سال آینده که پیشتر هم دراین مسند حضور داشته درراستای این برنامه گام‌های محکمی بردارد و به هنر و ادبیات به‌عنوان بازوی فرهنگی اهتمام ویژه‌ای داشته باشد.نباید فراموش کردکه با فرهنگ وهنر است که می‌توان با کمترین بار مالی، بیشترین وبهینه‌ترین نتیجه رادرآینده کشوربه‌دست آوردانگارهمگان غافلند که باتئاتروسینما،راحت‌تر ازافزایش مالیات وهزینه‌ها می‌توان مردم رابه کاهش مصرف برق،گاز وآب ترغیب کرد.به‌نظرمی‌رسد وقت آن رسیده که این ضرورت را بدانیم که فرهنگ تقدم بر همه امور دارد و به نقش بی‌بدیل فرهنگ درگونه‌های مختلف پیشرفت اقتصادی،سیاسی و اجتماعی واقف باشیم، چراکه بین نوع نگاه مسئولان و باز شدن چتر حمایت برسر اصحاب فرهنگ رابطه معناداری وجود دارد. همچنین در برنامه هفتم نیاز است تمام بخش‌های فرهنگ چشم‌انداز داشته باشند. ازقرائن پیداست که درحوزه فرهنگ دچار روزمرگی هستیم، باید نمایش، سینما، موسیقی و نشرکشورچشم‌انداز داشته باشد وهدف آن تعریف شده باشد.اگر این‌گونه باشد فرهنگ دستخوش سلیقه‌ها نخواهد شد. ازسوی دیگر باید به سمتی برویم که مردم به‌صورت‌خودجوش به قانون عمل کنند. به‌عنوان مثال ما برای بحث حجاب باید ازخانواده، مدرسه وتلویزیون شروع کنیم واگرقانونی نوشتیم بایدبرای آن قانون هم فرهنگ‌سازی کنیم.فراموش نکنیم که مشکلات ریشه‌ای اقتصاد کشور هم بیش از ۵۰ درصد متاثر از فرهنگ است؛ بنابراین دراجرای برنامه هفتم توسعه باید برای این مهم فکری عاجل کرد.

تاکید رهبری بر اولویت بخشی به موضوع فرهنگ 
توجه کافی و شایسته به برنامه‌های فرهنگی هم در برنامه‌ریزی و هم در اجرا برای توسعه، موضوعی است که همواره صاحب‌نظران و کارشناسان از آن انتقاد می‌کنند. تا آنجا که حتی رهبر معظم انقلاب با انتقاد از بی‌توجهی به مقوله فرهنگ در یکی از جلسات با یکی از هیات دولت‌های پیشین، تاکید کردند: «از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید، بخش فرهنگ انصافا بخش مظلومی است... واقعا مسأله‌ فرهنگ را دست‌کم نگیرید.خیلی ازمشکلات جامعه‌ ما با فرهنگ‌سازی حل می‌شود. توجه کنید که امروز، عمده‌ قوای دشمنان ما در جبهه‌ فرهنگی دارد کار می‌کند. این جنگ‌های روانی، این فعالیت‌های فرهنگی، این بودجه‌های پنهان و آشکاری که برای منحرف کردن ذهن‌ها می‌گذارند، همه‌اش مربوط به مسأله‌ فرهنگ است. فرهنگ مثل هواست که انسان وقتی‌ این هوا را استنشاق کرد، با هوایی که استنشاق کرده و با آن جانی که گرفته، می‌تواند دو قدم برداردوجلو برود؛ بقیه‌ کارها همه برخاسته‌ از آن‌چیزی است که شما استنشاق کرده‌اید. اگر چنانچه یک جایی، هوای مسمومی تزریق شود، نتیجه‌ای که در اندام‌ها دیده خواهد شد تابع آن مسمومیتی است که در این هواست. اگر فضا رابا دود یا مخدری تخدیر کنند،وقتی شما آن رااستنشاق کردید، رفتار شما متناسب با آن چیزی خواهد شد که استنشاق کرده‌اید؛ فرهنگ یک چنین حالتی دارد.» با وجود این تاکیدات انتظار می‌رود که حوزه فرهنگ با جدیت بیشتری در سیاست‌گذاری‌ها مطرح شود که نمونه قابل استناد آن را می‌توان در برنامه هفتم توسعه دید. 

تکالیف وزارت ارشاد در برنامه هفتم  توسعه 

۱- حفظ وترویج آثار،ارزش‌ها وتجارب انقلاب اسلامی ودفاع‌مقدس با ایجاد، توسعه و نگهداری موزه‌ها، یادمان‌ها، نمادها و نشانه‌های جهاد، مقاومت و ایثار و پاسداشت منزلت والای شهیدان و ساماندهی و نگهداری مناسب آنها به‌صورت مراکز فرهنگی  

۲- تعامل با شخصیت‌‌ها، ‌مؤسسات و کانون‌های مذهبی جهان برای حضور زائران و گردشگران طالب آشنایی با انقلاب اسلامی و سرمایه‌گذاری در اماکن مقدس با همکاری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی

۳- همکاری با سازمان امور مالیاتی کشور جهت محاسبه معافیت مالیاتی اشخاص حقوقی و حقیقی که در ساخت، تکمیل، تجهیز و توسعه اماکن فرهنگی، هنری در مناطق محروم و کم‌برخوردار سرمایه‌گذاری کنند 

۴- راه‌اندازی سامانه رصد، پایش و سنجش مستمر شاخص‌های فرهنگ‌ عمومی‌، سبک‌ زندگی‌ مردم، مرجعیت رسانه‌ای و وضعیت ارتباطات کشور و گزارش سالانه تغییرات شاخص‌های فرهنگ عمومی به کمیسیون فرهنگی مجلس 

۵- تهیه‌ طرح اصلاح رویکردها، رویه‌ها، ساختار، وظایف‌ و تشکیلات دستگاه‌های فرهنگی‌ با رویکرد استقرار الگوی حکمرانی‌ هوشمند، شبکه‌ای، تعاملی‌، مردم‌پایه‌، ارزشی‌ و انقلابی‌ تا پایان سال دوم 

۶- تقسیم کار و تعیین حدود وظایف سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌منظور تولید محتوا در فضای مجازی و ارائه گزارش شش‌ماهه به کمیسیون فرهنگی مجلس 

۷- به ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار با استفاده از نمادهای شهری، جایزه‌های فرهنگی، بسته‌های آموزشی، رشته‌های تخصصی، بازی‌های رایانه‌ای، برنامه‌های فرهنگ‌ساز و روایتگری 

۸- محاسبه هزینه‌های انشعاب و مصرف آب، برق و گاز مراکز فرهنگی، هنری، قرآنی، رسانه‌ای، سینمایی، مطبوعاتی و تبلیغی ــ دینی دارای مجوز بر اساس تعرفه فرهنگی (آموزشی) 

۹- تهیه جدول تخلفات مالی، نحوه حمایت و رسیدگی به تخلفات رسانه‌های فعال در عرصه صوت و تصویر با همکاری سازمان صداوسیما

۱۰- پذیرش هزینه‌کرد اشخاص حقوقی در تولید فیلم مستند و سینمایی با موضوع حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به‌عنوان هزینه قابل‌قبول مالیاتی 

۱۱- تهیه آیین‌نامه اجرایی حمایت از توسعه شرکت‌های بزرگ تولید پویانمایی و افزایش تولیدات در این حوزه ظرف سه ماه 

۱۲- تهیه آیین‌نامه اجرایی حمایت‌وپشتیبانی ازمردمی‌سازی فرهنگ‌وجریان حلقه‌های‌میانی‌مروج گفتمان انقلاب اسلامی‌ظرف یک‌سال 

۱۳- تبیین، تبلیغ، ترویج و نشر آثار و اندیشه‌ها و سیره عملی امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در گستره ملی و بین‌المللی 

۱۴- تهیه آیین‌نامه اجرایی اختصاص یک درصد از هزینه‌های دستگاه‌های دولتی به ‌فعالیت‌ها و تولیدات فرهنگی

۱۵- تهیه و تصویب طرح احیا و فعال‌سازی موقوفات از طریق سازمان اوقاف و امور خیریه تا پایان سال اول برنامه

۱۶- شناسایی و معرفی چاپخانه‌های غیرمجاز چاپ‌کننده اقلام مورد نیاز تولیدکنندگان مواد دخانی به مراجع قضایی

۱۷- همکاری با وزارت میراث فرهنگی برای ثبت حداقل ۱۵۰نقطه مرتبط با حوادث مهم انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس 

۱۸- اقدام در جهت تشکیل هیأت‌های بدوی و عالی رسیدگی به تخلفات کلیه دارندگان مجوز و معرفی متخلفان به مراجع قضایی

۱۹- تهیه آیین‌نامه اجرایی ایجاد حداقل یک کارخانه نوآوری تولید پویانمایی در هر استان ظرف سه ماه

۲۰- مطالعه زیرساخت اقلیم‌های فرهنگی و معرفی مفاخر و اندیشمندان علمی و فرهنگی کشور 

۲۱- تشکیل شوراهای استانی حمایت و پشتیبانی از امور مساجد کشور 

۲۲- تهیه برنامه جامع زیارت مشتمل بر تسهیل امر زیارت، امور فرهنگی و اجتماعی زائر 

۲۳- تهیه سند جامع حج و زیارت تا پایان سال اول برنامه

۲۴- تهیه و تصویب طرح مسجدمحوری در محلات ظرف سه‌ ماه 

۲۵- پوشش بیمه تأمین اجتماعی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها