تجربه نشان میدهد که واکاوی و پرداخت منطقی مفاسد اقتصادی در رسانهها بهدور از جنجال و سیاستبازی و با هدف اصلاح و ارتقای نظام مالی کشور، موجب امیدآفرینی در سطح جامعه میشود. یکی از نشانههای رسانه پیشرو و مترقی این است که جسارت رفتن به میدان پرخطر فساد و بهویژه در افتادن با راهزنان اقتصادی را دارد؛ این اتفاقی است که با مجموعه مستند «سرطان اجتماع» توسط صداوسیما رخ داده است. مستندی با برخورداری از پشتوانه تحقیقی و پژوهشی پربار و عمیق، که بجای افشاگری و رویکرد ژورنالیستی و تبلیغی، نگاهی علمی و دانشمحور به غدههای بیماریزا در عمق اجتماع رفته است. از گمرک گرفته تا قاچاق سوخت و خصوصیسازی و ... درواقع هفت سر اژدهای فساد در این مستند ترسیم شده است.
محسن اسلامزاده، کارگردان و تهیهکننده «سرطان اجتماع» همراه با تیم حرفهای همکارش در این مجموعه، به مثابه پزشک عمل کردهاند و به شناخت عوامل زمینهساز انحطاط و مرگ یک جامعه پرداختهاند؛ هم درد را شناخته و شناساندهاند و هم نسبت به آن هشدار دادهاند و هم در حد بضاعت راههای درمان را معرفی کردهاند. کاری که قطعا نیازمند جسارت و شجاعت است. چرا که پرداختن به فساد، آنها هم رفتن سراغ ریشهها و زمینههای بروز این بیماری اجتماعی، منافع مفسدین و همپیمانان آنها را به خطر میاندازد. درباره مجموعه «سرطان اجتماع» نیز این اتفاق رخ داده و یکی از متهمان اقتصادی که پرونده فساد هم دارد، از عوامل این مستند شکایت کرده است. این نشان میدهد «سرطان اجتماع» جای درستی را هدف گرفته و نقطهزنی کرده است. البته برای مستندسازی، چون محسن اسلامزاده که تجربهای بیش از یک دهه در حوزه مستند بحران دارد، چنین دستاندازهایی عادی است. به هر حال، پرداختن به سوژههایی که همچون آب ریختن در خوابگه مورچگان است، تفاوت چندانی با ورود به میدان مین ندارد. کار رسانهای و تصویری علیه مفسدان اقتصادی و زمینههای فساد، شبیه به یک جنگ است و محقق، ژورنالیست یا مستندسازی که به مبارزه با فساد برود در خط مقدم یک عملیات قرار دارد. درواقع، فساد اقتصادی هم یک نوع جنگ و تجاوز به امنیت عمومی و تخریب بنیانهای حیات یک جامعه و خانمان برانداز است؛ بنابراین میتوان «سرطان اجتماع» را هم به نوعی هم رده مستند بحران دانست. به طور مشخص، قسمت چهارم این مستند با موضوع قاچاق سوخت، در ژانر مستند بحران طراحی شده است و دوربین این مستند به مناطق مرزی و کمتر دیده شدهای میرود و اتفاقات تکان دهندهای درباره چگونگی و جنبههای مختلف خرید و فروش غیرقانونی سوخت بازنمایی میشود. در این قسمت یک سفر پرماجرا را میبینیم و مخاطب با مسائلی حیرتانگیز درباره قاچاق سوخت آشنا میشود.
روش روایت در «سرطان اجتماع» اینگونه است که در هر قسمت یک موضوع در حوزه فساد اقتصادی، محور قرار گرفته و یک یا چند نمونه حول آن محور، تعمق و ریزنگاری شده و ابعاد مختلف آن بررسی میشود. به طور مثال، در قسمت دوم این مجموعه، بحث خصوصیسازی واکاوی شده است. برای این موضوع، ماجرای خصوصیسازی کارخانه ماشینسازی تبریز به عنوان نمونه انتخاب شده است. کارخانهای که مادر صنعت در ایران لقب داشته، اما پس از واگذاری به بخش خصوصی، ابهت و عظمت خودش را از دست داد و کارگرهای آن در تنگنا قرار گرفتند و به صنعت کشورمان لطمه وارد شد. یاسر قدسی به عنوان راوی مستند، سراغ پرونده این واگذاری رفته، با افراد آگاه در این ماجرا مصاحبه کرده و فکتهای مختلف آورده است و... معلوم میشود که خصوصیسازی این کارخانه بدون اهلیت صورت گرفته و این قطب صنعتی ایران به یک دلال که فقط سرمایه هنگفتی در اختیار داشته، واگذار شده است. این نوع واگذاری باعث آسیب دیدن کارخانهها و واحدهای تولید دیگری هم شد. البته «سرطان اجتماع» رویکردی ایجابی هم دارد و به موفقیتها در برخورد و مقابله با مفاسد هم پرداخته میشود. مثل مصاحبه با یکی از مأموران اطلاعاتی و امنیتی که در شناسایی و مبارزه با قاچاق سوخت توفیقاتی داشته است. این نوع مصاحبهها در کنار گفتگوهای راوی مستند با برخی مفسدان اقتصادی، از ویژگیهای خاص و جذاب «سرطان اجتماع» است.
مجموعه مستند «سرطان اجتماع» یک تجربه موفق در ترسیم و واکاوی مسائل اجتماعی در عرصه رسانه است. جامعه امروز ما به اینگونه آثار که با زبان علمی و کارشناسانه و بهدور از سیاستزدگی و حاشیهپردازی و سیاهنمایی به کژتابیهای اجتماعی و اقتصادی میپردازد به شدت نیاز دارد. امید است که آثاری شبیه به «سرطان اجتماع» در صداوسیما و فضای رسانهای کشورمان تکثیر شوند. همچنین میتوان ترتیبی داد تا «سرطان اجتماع» به عنوان یک مجموعه اختصاصی درباره فساد اقتصادی، در فصول مختلف ادامه یابد و ۱۰ قسمت پخش شده، نه تنها پایان کار، بلکه آغاز کار این مجموعه باشد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد