این سه کشور به سیاق گذشته و مطابق استانداردهای دوگانه خود، بدون اشاره به نقش رژیم جنایتکار صهیونیستی در تشدید آدمکشی در غزه و تداوم شرارتهای آنان درسطح منطقه غرب آسیا کوشیدهاند بادادن آدرس غلط درخصوص تحولات غرب آسیا، جای مظلوم و متجاوز راعوض کنند.اولاف شولتز، صدراعظم آلمان؛ کییر استارمر، نخستوزیر انگلیس و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در این بیانیه، درحالی با وقاحت تمام خواستار ازسرگیری فوری مذاکرات میان نمایندگان حماس و رژیم جعلی و متجاوز اسرائیل شدهاند که طی ۱۰ ماه گذشته کمترین تلاشی برای جلوگیری از جنایات بیسابقه وعلنی دولت نتانیاهو انجام ندادهاند و حالا که از ترس انتقام سخت تهران، لرزه بر اندامشان افتاده،بنابه دستور صادره ازواشنگتن موظف به اجرای نمایشی جدید برای انحراف افکارعمومی شدهاند.درمتن این بیانیه ذیل روایتی تحریف شده از تحولات ۱۰ماه گذشته در غزه، ضمن تصویرسازی از کشورهایی چون قطر و مصر به همراه آمریکا و سه کشور اروپایی در قامت تلاشگران حصول آتشبس،درحالی سعی شده کلیت جریان مقاومت بهعنوان مانع اصلی پایان جنگ القا شود که اتفاقا همین کشورهابه همراه برخی دیگر از کشورهای عربی منطقه، طی این مدت با حمایت علنی یا دستکم سکوت و تعلل، بیشترین نقش را در تشجیع نتانیاهو و تداوم کشتار اهالی غزه داشتهاند.
دیگر اینکه؛در این بیانیه حتی یک کلمه در محکومیت رژیم خونخوار اسرائیل مشاهده نمیشود و حتی وقتی بر وقوع آتشبس اصرار میشود، هیچ عبارتی که نشان دهد خون فلسطینیان کمترین اهمیتی دارد، وجود ندارد و در مقابل تنها بر لزوم آزادسازی اسرای اسرائیلی نزد حماس تاکید میشود.خباثت سران اروپایی زمانی بیشتر جلوهگری میکند که در ادامه بیانیه، بدون مقصر دانستن تلآویو در ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، آنهم زمانی که با گذرنامه دیپلماتیک و در قامت یک مهمان رسمی برای حضور در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان به تهران سفر کرده بود، از جمهوری اسلامی درخواست میکنند که پاسخ این اقدام تروریستی را ندهد و منافقانه مینویسند: «ما عمیقا از تشدید تنشها در منطقه نگرانیم و در تعهد خود برای کاهش تنشها و ثبات در منطقه متحدیم. در این زمینه و بهویژه، ما از ایران و متحدانش میخواهیم از حملاتی که تنشهای منطقهای را بیشتر میکند و فرصت توافق بر سر آتشبس و آزادی گروگانها را به خطر میاندازد، خودداری کنند.»
فرامتن این بیانیه اما دستکم بهدنبال القا و تثبیت سه موضوع است:
اول: عادیسازی و هنجارسازی کشتاروجنایت ازسوی رژیم پلید صهیونیستی آن هم نه فقط درجغرافیای اراضی اشغالی بلکه در سطح کل منطقه غرب آسیا با تزریق این نکته به افکار عمومی که اسرائیل در حال دفاع است نه تهاجم و در این مسیر «حق» دارد که هر اقدامی را صلاح میداند انجام دهد.
دوم: سفیدسازی حامیان پیدا و پنهان رژیمصهیونیستی با طرح گزاره دروغ «تلاش برای آتشبس» و القای این نکته که هم تلآویو و هم حامیان غربی - عربی آن کاملا آماده پایان جنگ هستند اما این «مقاومت» و بهویژه حماس است که مانع آن شده و تن به آتشبس نمیدهد.
سوم: پاسخ انتقامی ایران به اسرائیل ابعاد منطقهای جنگ را گسترش خواهد داد و مانع اصلی برای تحقق آتشبس خواهد شد.
این دقیقا همان خط عملیات روانی است که لابیهای بهظاهر ایرانی متصل به اتاقفکرهای آمریکایی-صهیونیستی نیز طی دو هفته گذشته با تمام توان کوشیدهاند آن را اجرایی کرده و بهزعم خود فضا را علیه خونخواهی جمهوری اسلامی ایران سنگین کنند. در همین راستا، لابی «نایاک» در ادامه تلاشهای خود در این خصوص، روز دوشنبه در مطلبی که در حساب خود در شبکه ایکس منتشر کرد، نوشت: «نتانیاهو و تندروهای جنگطلب همچنان بهدنبال برپاکردن یک جنگ بیپایان دیگر در خاورمیانه هستند و تلاش دارند ایران را به این بازی بکشند.»
در ادامه این مطلب با ذکر خسارتهای حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و اینهمانیسازی میان تبعات «حمله آمریکا به عراق» و «حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران پس از پاسخ انتقامی تهران»، سعی شده با ترفند «هراسافکنی»، اولا ایران را از پاسخ منصرف کندوثانیا به افکارعمومی القا کند که هرگونه پاسخ ایران درخونخواهی هنیه میتواندچنین عواقبی برای کشور داشته باشد.این درحالی است که نه تنها طی سالیان گذشته، بلکه حتی طی همین ۱۰ماه گذشته نیز نه سه کشور اروپایی، نه کشورهای عربی مدعی آتشبس و لابیهایی چون نایاک، هیچگاه اینچنین به تکاپوی تحقق آتشبس نیفتاده و نگران گسترش ابعاد جنگ در منطقه نبودهاند؛ لذا بدیهی است که نمیتوان ادعاهای آنان را که چیزی بیش از یک ایفای نقش گذرا در این صحنه است، جدی گرفت. با این تفاسیر؛ گرچه اروپاییها در حال نوشتن مشق شبی هستند که اربابان آمریکایی- صهیونیستی آنها برایشان تکلیف کردهاند اما باید بدانند که تصمیم ایران بر مجازات این موجود شرور و جنایتکار قطعی است و تلاش مزورانه آنها تأثیری در این خصوص نخواهد داشت.