به قول معروف چراغ اول راامین میرزازاده روشن کردو در حالی که انتظار داشتیم دیگر کشتیگیران تیم ملی به مدالهای بعدی کاروان ایران برسند، مبینا نعمتزاده ۱۹ساله با کسب مدال برنز کاری کرد که نامش تا مدتها در تاریخ ورزش این کشور ماندگار شود. البته این مقدمهای بر افتخار بزرگی بود که در ادامه ناهید کیانی آن را تکمیل کرد. بانوی تکواندوکار تیم ملی گرچه دستش به مدال طلا نرسید، امامدال نقره اوورسیدنش به فینال کلی رکورد و تاریخسازی برای او به ارمغان آورد. در ادامه محمد هادی ساروی، سعید اسماعیلی و علیرضا مهمدی با کسب دو مدال طلا و یک نقره، کارنامه پرباری برای کشتی فرنگی ایران رقم زدند.
تاریخسازی در۱۹سالگی
بدون شک یکی از مهمترین و شیرینترین لحظات کاروان ایران در المپیک پاریس که تا مدتها در خاطرهها میماند، مدال برنز مبینا نعمتزاده است. تکواندوکار۱۹ساله وزن منهای۴۹ کیلوگرم که با این مدال ارزشمند به دومین بانوی مدالآور تاریخ ورزش ایران در تاریخ المپیک تبدیل شد. او در بازی ردهبندی توانست ورزشکار عربستانی را با نتیجه ۲ بر یک شکست دهد؛ ورزشکاری که در کارنامهاش برنز قهرمانی جهان درسال۲۰۲۲و طلای آسیا درسال ۲۰۲۴ را دارد.نعمتزاده پیش از این مبارزه نیز در دو مسابقه اول خود مقابل حریفانی از لسوتو و اسپانیا به پیروزی دست یافته بود و در نیمه نهایی برابر حریفی از چین شکست خورد. با توجه به سن کمی که این بانوی ورزشکار دارد، میتوان تا سالها به افتخارآفرینی او برای ورزش ایران امیدوار بود.
تاریخسازی دختر تکواندوی ایران با کسب مدال نقره در المپیک
ناهید کیمیاگر
ازعرش تا فرش که میگویند همین است؛ اما این زمین خوردن و دوباره بلند شدن برای ناهید کیانی به اندازه یک عمر گذشت.چهار سال قبل در توکیو، وقتی مقابل کیمیا علیزاده شکست خورد حتی کسی تا فرودگاه به استقبالش نرفت! چرا؟ چون ناکام ماند و مقابل دختری که از ایران مهاجرت کرد باخته بود. چهار سال بعد اما همه چیز تغییر کرد. اوشد دختر ایران با کلی افتخار. اگر برایش در فرودگاه فرش قرمز پهن کردند تعجب نکنید. فشار، استرس و بار روانی زیاد. اوبغض فروخوردهای داشت که چهار سال همراهش بود. بدون شک پنج ثانیه آخر مبارزهاش با کیمیا علیزاده در نخستین بازی برایش سنگینترین روزهای زندگیاش بود. باخت دوباره در المپیک، باخت دوباره به کیمیا و ورق زدن همه خاطراتی که از توکیو تا پاریس همراهش بود. پنج ثانیه بعد اما...! دوست نداشت بازنده باشد. دوست نداشت دوباره قیاسش کنند با کیمیایی که زیر پرچم کشور دیگری ورزش میکند. نمیخواست یکی مدام بالای سرش باشد و سایهاش همیشه همراهش؛ اینکه او بت تکواندوی ایران است، اولین مدال را گرفته و هر جایی هم که رفته ایرانیها را برده؛ اما همین مبینا نعمتزاده مدالی که کیمیا گرفته بود را گرفت؛ همین ناهید کیانی هم انتقامش در توکیو را گرفت و… عکسهایش را ببینید؛ فریاد میزند و فریاد؛ او داشت بغضی چهار ساله را خالی میکرد؛ بغضی که فشار یک ایران رویش بود و فقط وقتی از آن خلاص میشد که مقابل کیمیا به پیروزی میرسید و رسید؛ از جهنم به بهشت! فقط خود ناهید، خانوادهاش و آنهایی که از نزدیک او را میشناسند میدانند که چه خون دلهایی خورد تا به اینجا، به المپیک و مدال نقره تاریخیاش برسد.المپیک قبل و درست در همین روزها همه او را از یاد برده بودند. همه از رقیب و رفیق سابقش میگفتند که جلای وطن کرده بود و زیر پرچم غریبهها میجنگید و کسی از او نامی نمیبرد. گویی با شکست در یک نبرد نابرابر جرمی نابخشودنی مرتکب شده بود و مستوجب تنبیه. همه رهایش کردند و تنهایش گذاشتند. گویی اصلا وجود خارجی نداشته. حتی رئیس فدراسیون کهنهکاری که خود یکی از متهمان این شکست بود و تیم سه نفرهاش با سرافکندگی کامل به ایران بازگشته بود، اما ظاهرا تاوان این ناکامی بزرگ و همه این شکست را باید ناهید میداد. فشار خردکنندهای که شانههای نحیف ناهید تاب تحمل آن را نداشت و لاجرم بازنده از مبارزهای حیثیتی بیرون آمد. ستارهای که باخت و همه ناگهان رهایش کردند و فراموش شد. مصاحبه آن زمانش را بخوانید:«انگار قتل کرده بودم که همه ناگهان تنهایم گذاشتند و رفتند.» چرخه روزگار چرخید و چرخید و ناهید وکیمیا را دوباره رودرروی هم قرار داد. آن باخت و رفتارهای بد، برایش یک انگیزه مضاعف بود تا برگردد و دوباره خودش را ثابت کند. آمد و ثابت کرد. ابتدا با نقره گرنداسلم و قهرمانی آسیا و در ادامه مدال خوشرنگ طلای جهانی. با این وجود حساب ناهید هنوز صاف نشده بود. زخم ناسور و کهنه المپیک توکیو هنوز برایش تازه بود و درد داشت. او باید حسابش را با المپیک یکجا صاف میکرد. این بار قصه متفاوتتر از سه سال قبل بود. ناهید کیمیاگری را از گرندپالا استارت زد و تا دل تاریخ پیش رفت تا نامش برای همیشه بر تارک صفحات قطور ورزش ایران سنجاق شود. او به جایی رسید که تا امروز هیچکس حتی از نزدیکی آن هم رد نشده بود. رویایی که کسی حتی آن را در خواب هم نمیدید اما ناهید آن را تعبیر کرد و بدل به اولین ستاره شد. ستارهای که همه رکوردها، همه سدها، همه غیرممکنها و همه اولینها را یکجا به نام خود زد تا بدل به یک اسم یگانه در ورزش ایران شود. ابرستارهای که حالا ناهید ورزش ایران است؛ برای همیشه و برای یک عمر.
رکوردهای ناهيد کيانی
اولين تکواندوکار زن تاريخ ايران که به فينال المپيک صعود کرد و به مدال نقره رسيد
اولين ورزشکار زن تاريخ ايران در المپيک که به فينال صعود کرد
اولين ورزشکار زن تاريخ ايران که مدالی بالاتر از برنز به دست آورد
ناهيد کيانی به پرافتخارترين ورزشکار زن تاريخ ايران در المپيک تبديل شد
تاریخسازی کشتی فرنگی در پاریس
جای یک مدال طلای المپیک در ویترین افتخارات شخصی حسن رنگرز خالی است، اما طلاهایی که شاگردانش در پاریس گرفتند خستگی سالها تلاش شبانهروزی او درکشتی فرنگی را به در کرد. بالا و پایین پریدنهایش کنار تشک فقط عشق بود و بس. انگار که خودش روی تشک دارد بارانداز میزند و انگار که خودش دارد رقبا را یکی یکی میبرد. بغضش را زمانی که پرچم ایران در زمان اهدای مدال بالا رفت ببینید؛ بغض ایران بود. رنگرز و شاگردانش نشد که مدالهای لندن را تکرار کنند، اما تاریخساز شدند و حالا عنوان قهرمانی در المپیک پاریس را به نام خودشان سند زدهاند. یک ایران به کشتی فرنگی میبالد که بالاتر از خیلی رشتهها؛ پرچم ایران را در قلب اروپا بالا بردند. خدا قوت پهلوانها.دو طلا،یک نقره و یک برنز. این برای نخستین بار است که فرنگی ایران با کسب چهار مدال درالمپیک تاریخساز میشودوبهترین عملکرد خودش در بین تیمهای حاضر را به جای میگذارد. البته که همه منتظر بودند همچون المپیک لندن تیم حسن رنگرزهم بتواندهمچون محمد بنا درکسب طلا هتتریک کند،اما این اتفاق رخ نداد.برای تیم ایران سعید اسماعیلی دروزن۶۷ کیلوگرم ومحمدهادی ساروی دروزن۹۷کیلوگرم به مدال طلا،علیرضا مهمدی در وزن ۸۷ کیلوگرم به مدال نقره و امین میرزازاده در وزن ۱۳۰ کیلوگرم به مدال برنز دست یافتند.همچنین مهدی محسننژاد در وزن ۶۰ کیلوگرم پنجم شد و امین کاویانینژاد نیز در وزن ۷۷ کیلوگرم در جایگاه هشتم قرار گرفت.