در اتاق ماندن خوب است یا نه؟ یک کودک این داستان را روایت میکند.اتاق، برای کودکی که در آن متولد شده؛ جهانی رنگارنگ است، پرازاتفاقهای خوب که وجود مادر، محدودیتهایش را به یک فرصت بینظیر تبدیل میکند، کاغذهای مچاله شده برای او تبدیل به یک توپ میشوندکه میتواندرویاهایش رابه سقف اتاق پرتاب کند،موش زیرگاز بهعنوان یک موجود قابل ارتباط، دوستداشتنی میشود و تنهاییهایش را با او قسمت میکند.اما مادربودن و محبوسشدن در یک اتاق، برای یک زن که جهان پرهیاهو را با تنوع ارتباطات تجربه کرده، آزاری است از جنس زندانی شدن، اما نکته جالب اینجاست که با این شرایط، خانم نویسنده از مادری مینویسد که با همه این شرایط، حوصله بچهاش را دارد، با او حرف میزند، بازی میکند و دنیای کودکیاش را به رسمیت میشناسد.
درباره نوع نگارش این کتاب میتوان گفت: کلمات در این کتاب طوری باهم جمع میشوند و جمله میسازند که انگار به جای خانم اِما دون اهو، نویسنده ۴۲ساله؛ یک کودک پنجساله آن را نوشته و درعین جذابیت داستان، توانسته خیال مخاطب را راحت کند که اگرچه موضوع این داستان دردناک است، اما بیان کودکانه و لطیف، خواندن این کتاب را برای همه لذتبخش میکند و تجربهای از خوردن، خوابیدن، کتاب خواندن، دستشویی رفتن، بازی کردن و به بیان کلی زیستن را به تصویر میکشد.
موضوعی که در مسیر روایت یک داستان میتواند برای زن و مرد تحصیلکرده، روشنفکر، معلم، نویسنده، خانهدار و... جهانشمول باشد و با او همذات پنداری کند.
همچنین هرچه از سادگی و روانی متن برایتان بگویم کم است، چراکه علاوه بر خانم نویسنده؛ علی قانع با ترجمه فاخر خود توانسته حق مطلب را ادا کند و ظرفیت یک اثر ادبی را با استفاده از معانی قابل لمس بالاتر ببرد.
رمان «اتاق» پنج فصل دارد، با عناوین هدایا، برملاشدن دروغها، مردن، بعد و زندگی کردن که با بیان جزئیات لحظه به لحظه، فضایی را میآفریند که بهراحتی تو را در دل داستان فرو میبرد و به دردها، رنگ و بوی انسانی میبخشد.
درباره محتوای این کتاب میتوان گفت:رمان اتاق روح انسان را لطیفتر میکند و رنجهای روان انسان را به نوع دیگری، بازپروری میکند.
فهم جهان محدود و نامحدود، امید به آزادی، تنهایی، مواجهه با خود و اجتماع، اصل پذیرش و نوآوری در زمان محدودیت و روابط انسانی از جمله موضوعاتی است که در این رمان به آن پرداخته شده است.
این کتاب به دو بخش در اتاق محبوس زندگیکردن وآزادی ازاتاق تقسیم میشودکه میتواندفضای متفاوتی رادرذهن مخاطب بیافریند.
همچنین در لفافه این رمان موضوعی اجتماعی را مطرح میکند و از آزارهای اجتماعی و جنسی اقشار آسیبپذیرتر جامعه همچون زنان و کودکان در جهان حرف میزند که بهراحتی میتواند به بهترین سالهای عمرشان چنگ بزند و حس ناامنی را چنان در تاروپود روانشان بپروراند که حتی پس از رها شدن از آسیب نیز، نتوانند بهراحتی از اثرات روانی آن دست بکشند و برایشان نمودهای بیرونی چون خودکشی و عدم پذیرش شرایط جدید، داشته باشد.
از سویی دیگر اتاق میتواند نمادی از زندگی بسیاری از انسانها در محدودیتهای غیرقابل کنترل باشد که گرچه رنجآفرین و طاقتفرساست، اما میتواند در پی تجربهای سخت، زمینهساز رشد و تعالی توانمندیها باشد.
در بخشی از متن این کتاب آمده است:
خیسی صورت مامان میریزه روی صورت من. ازجامیپرم. شوراست همانطور که گونههایش را پاک میکند، میگوید: «من خوبم، فقط، فقط کمی ترسیدهام.»
سرش داد میزنم نباید بترسی کارخوبی نیست.
ــ فقط یه خورده، طوری نیست...
مامان مینشیند با لبه آستین بلوزش صورتش را پاک میکند. شکمم غرغر میکنه. نمیدانم زنده میمانیم یا نه. هوا دوباره تاریک میشود. فکر نکنم نور برنده شود.
ــ گوش کن جک، لازمه یک قصه دیگه برات تعریف کنم.
ــ یه قصه واقعی؟
ــ کاملا واقعی. میدونی از کی من ناراحت و غمگین شدم؟ ستینآ
ــ آره، بعدش من از بهشت پایین آمدم و توی شکمت رشد کردم...
بیخود نیست که کتاب اتاق از پرفروشترینهای نیویورکتایمز است و به چاپ بیستوسوم رسیده است؛ این کتاب برنده جایزه اورنج انگلیس ۲۰۱۱، نامزد نهایی جایزه ادبی بوکر سال۲۰۱۰، برنده جایزه ادبیات معاصر کشورهای مشترکالمنافع و نویسنده برتر رمان ایرلند ۲۰۱۱ شده است.
گاردین درباره این کتاب مینویسد: «اتاق اما دون اهو» نهتنها قلب را به درد میآورد؛ بلکه روح را نیز به چالش میکشد.
طراحی جلد این کتاب نیز بسیارساده وبرگرفته ازدستخطی کودکانه از کلمه اتاق است که در پسزمینه سفید، نمای بصری مناسبی را به مخاطب القا میکند. این کتاب ۳۵۷ صفحه دارد و نشر آموت آن را منتشر کرده است.