تولید ناخالص داخلی، برابر ارزش بازاری کلیه کالاها و خدمات تولیدشده در طول یک بازه زمانی مشخص (بهطور مثال یکسال) در مرزهای جغرافیایی یک کشور است. این رقم، برابر با مجموع میزان مصرف، مخارج دولت، سرمایهگذاری و تفاوت صادرات و واردات است. نکته مهم آنکه رشد اقتصادی و توسعه هردو بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با تولید ناخالص داخلی در ارتباط هستند.
نگاهی به کارنامه دولتهای پس از پایان دوران دفاعمقدس نشان میدهد که میانگین رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) تنها در دولت اول سازندگی بیش از ۷درصد بوده که علت اصلی آن را میتوان پایان جنگ تحمیلی و تغییر مسیر تزریق منابع به بخش تولید در آن
زمان دانست.طبیعی است که در ابتدای تغییر مسیر تزریق منابع از میدان جنگ به عرصه تولید واقتصاد به یکباره شاهد رشد شاخصها باشیم که براین اساس رشد ۷.۳درصدی دردولت پنجم(از سال ۶۸ تا ۷۲) ثبت شده است؛اما بهتدریج با کاهش تأثیر این تزریق منابع شاهد کاهش روند رشد GDPهستیم، بهطوریکه در دولت ششم به ۲.۳درصد کاهش مییابد. در دولت هفتم نیز رقمی بهتر از۳.۳ درصد برای میانگین رشد تولید ناخالص داخلی ثبت نمیشود.دردولت هشتم(از شش ماه دوم سال ۱۳۸۰ تا شش ماه نخست ۱۳۸۴) متوسط رشد GDP به قیمت پایه معادل ۶ درصد بالا میرود که رشدی قابلتوجه را نشان میدهد، اما این صعود، ماندگار نبود و از آن زمان تا دولت سیزدهم (یعنی به مدت حدود ۱۶ سال) هیچگاه این شاخص نتوانست بالاتر از کانال ۳ درصد قرار بگیرد. در دولت نهم (از شش ماه دوم سال ۱۳۸۴ تا شش ماه نخست ۱۳۸۸) شاخص میانگین رشد GDP به رقم ۳.۷افت کرده و در دولت دهم (سال ۸۸ تا ۹۲) به رقم یک درصد سقوط کرد.در دهه ۹۰ که به دهه ازدسترفته اقتصاد ایران معروف است، وضعیت این شاخص، بسیار ناگوار و ناامیدکننده بود. در ابتدای این دهه، شاخص GDP در جایگاه یک درصد قرار داشت ودرپایان دهه۹۰به زیر ۰.۵درصد افت کرد.در دولت یازدهم (از شش ماه دوم سال ۱۳۹۲ تا شش ماه نخست ۱۳۹۶)، شاخص میانگین رشد تولید ناخالص داخلی به رقم ۲.۶درصد رسید و دردولت دوازدهم (ازسال۹۶ تا شش ماه نخست۱۴۰۰) رقم شاخصGDP به ۰.۳درصد رسید که کمترین میزان در دوره مورد بررسی یعنی از دولتهای پس از پایان دفاعمقدس تاکنون بوده است.
براساس گزارش وزارت امور اقتصادی و دارایی، دولت سیزدهم، اقتصاد کشور را در چنین وضعیت ناگواری تحویل گرفت که تقریبا همه شاخصهای اقتصادی در وضعیت نامطلوبی قرار داشت، اما دولت آیتا... رئیسی تلاش کرد با برقراری ثبات در اقتصاد وحمایت از بخش تولیدوتزریق هدفمند منابع، قطاراقتصاد رابه ریل درست خودبازگرداند.نتیجه این تلاشها رامیتوان درافزایش رشد شاخصهای اقتصادی در دولت سیزدهم (شش ماه دوم ۱۴۰۰ تا پایان سال ۱۴۰۲) مشاهده کرد که توانست میانگین رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه را پس از حدود ۱۶ سال به بالای ۴ درصد بازگرداند و رقم ۴.۵درصد را به ثبت برساند.بزرگی این اقدام را زمانی میتوان درک کرد که بدانیم رشد ۴.۵درصد GDP تنها درمدت کمتر ازسه سال به دست آمد.گفتنی است، تولید ناخالص داخلی ۸۰ سال است که به یکی از اصلیترین شاخصهای اقتصادی تبدیل شده است. این شاخص اطلاعات زیادی از وضعیت اقتصادی یک کشور را منعکس میکند.این مبحث ازاقتصاد کلان برای اقتصاددانان توسعه نیزبسیارمهم است،چراکه بخش اعظمی از دادههای موجود درباره روند رشد یک کشور را آشکار میکند.