«من می‌توانم بخوبی بگویم که مالیات در ایران درصورتی که کسی بتواند مفهوم یا وجود خارجی برای پیچیدگی فرض کند، خیلی درهم و پیچیده بود.
کد خبر: ۶۸۸۵۱۵
تاریخ پرپیچ و خم مالیات در ایران

اگر کسی می‌خواست آن را بپیچاند بسیار غامض و مشکل‌تر می‌شد. خلاصه و مختصر این‌که ایران هیچ مالیاتی به معنی متعارف نداشت.» این سخنان از سوی مورگان شوستر، حقوقدان و اولین آمریکایی که برای تنظیم امور مالی به ایران آمده بود، زمانی بیان شد که چیزی حدود 12 سال از تأسیس وزارت مالیه می‌گذشت؛ وزارتخانه‌ای که سال 1278 خورشیدی و در زمان مظفرالدین‌شاه تأسیس شد تا سامانی به اوضاع مالیه کشور بدهد.

کشوری که به‌واسطه دو فقره وام از روسیه و انگلستان که از سوی امین‌السلطان گرفته شده بود، عایدات گمرکات به استثنای گمرکات جنوب را در وثیقه روسیه و عایدات شیلات دریای مازندران و گمرکات خلیج فارس و درآمد پستخانه و تلگرافخانه را در وثیقه انگلستان داشت که بازپرداخت نکردن وام‌ها، آن بخش‌ها را تحت سیطره دو دولت می‌برد. شاید اوضاع نابسامان مالی و نارضایتی‌های موجود و قطع امید از دو کشور ذکر شده بود که ایران را جذب قدرت‌های بی‌طرفی چون آمریکا، فرانسه و بلژیک کرد، تا با آمدن مستشاران مختلف از این کشورها، سیاست ایران در گیر و دار روابطی قرار گیرد که تاریخ آینده‌اش را رقم می‌زد.

عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من این مستشاران را این‌گونه توصیف کرده است: «سرهم رفته خدمت این مستشاران برای کشور بی‌فایده نبود و برای بودجه ده، بیست میلیون تومانی آن روز ایران خوب بودند، خصوصا قدرت دولت هم که در همه جا بسط پیدا کرده و مالیات‌ها را خوب وصول می‌کرد، کمک زیادی به نظم عمل و حسن‌شهرت آنها می‌کرد.» بنابراین ​مورگان شوستر​ در رأس هیاتی 16 نفره و سال 1289 خورشیدی برای اصلاح اوضاع مالی به ایران آمد.

سفری که نتایجش برای ایرانیان اصلاح اوضاع مالی، صنعتی، قشون و ژاندارمری بود. این اعمال همراه با ضبط اموال شعاع‌السلطنه ـ برادر محمد‌علی شاه ـ و همچنین درگیری با ​مرنارد​ رئیس گمرکات شمال توانست تیر خلاصی بر فعالیت‌های شوستر در ایران باشد؛ تیری که در نهایت از سوی روس‌ها و انگلیسی‌‌ها که کارهای شوستر به مذاقشان خوش نمی‌آمد، زده شد.

آنان که حضور یک رقیب جدید، آن هم در یکی از حساس‌ترین و تأثیرگذارترین ارکان کشور را تاب نمی‌آوردند، با تهدید به اشغال خاک ایران و کارشکنی در امور مختلف شرایطی را ایجاد کردند که شوستر بعد از گذشت هشت ماه بار سفر بندد و بسیاری از آزادیخواهان و وطن‌دوستان که فعالیت‌های او را در جهت اعتلای ایران می‌دیدند، در ناراحتی فرو برد.

این امر تا جایی بود که عارف قزوینی ـ شاعر انقلابی ـ تصنیفی در مایه دشتی برای رفتنش ساخت (گر رود شوستر از ایران شود ایران بر باد/ ای جوانان مگذارید که ایران برود) پس از رفتن شوستر مرنارد مستشار بلژیکی که مسئول گمرکات بنادر شمال و از طرفداران سیاست و عملکرد روس و انگلیس بود، علاوه بر مسئولیت قبلی، به مدت سه سال به ریاست خزانه‌داری کل ایران نیز منصوب شد و اما در این مدت نه تشکیلاتی شکل گرفت و نه اشخاصی برای این مهم تربیت شدند.

شروع جنگ جهانی همزمان با بسته شدن مجلس سوم بود، دوره‌ای که در آن نه مجلسی وجود داشت تا بر امور مالی نظارت کند و نه دولت مسئولی بود تا بودجه دخل و خرج مملکت را تنظیم کند. اوضاعی که کابینه اول قوام‌السلطنه را بعد از کودتای 1299 خورشیدی بار دیگر به فکر اصلاح اوضاع مالیه انداخت تا با حذف مرنارد، تصویب ماده واحده موقوف‌الاجرا گذاردن قوانین و تشکیلات ادارات وزارت مالیه تا مدت سه ماه و در سی ام آبان 1300 خورشیدی و استقراض از دولت آمریکا، گامی در جهت بهبود اوضاع مالی کشور بردارد، اما این قانون و حتی استقراض نیز نتوانست گرفتاری‌های فراوان ایران را چاره کند و بناچار طرح استخدام یک میسیون خارجی مطرح شد، اما نبود اطمینان به میسیون‌های اروپایی، بار دیگر راه را برای ورود آمریکایی‌ها گشود. البته قوام‌السلطنه سیاستمدار کهنه‌کار، علاوه بر نتایج سیاسی و مالی که انتظار آن را داشت، خواهان ایجاد مانعی در مقابل تندروی‌های سردار سپه بود.

رضاخان که در آن دوره وزیر جنگ بود، علاوه بر غصب مالیات‌های غیرمستقیم و انبار، خالصه‌جات دولتی را نیز متصرف شده بود و با قرار دادن خدایارخان در رأس آن، رسما امور مالیه را نیز به حوزه قدرت خود افزوده بود که این کار می‌توانست با حضور یک مستشار خارجی در رأس اداره مالیه از بین رود. به این ترتیب ​دکتر آرتور میلیسپو​ سال 1301 خورشیدی و به مدت پنج سال به سمت ریاست کل خزانه‌داری ایران منصوب و اختیارات تامی به ایشان داده شد. (هیچ خرجی بدون اجازه ایشان انجام نمی‌گرفت و دولت هیچ تعهد مالی را بدون موافقت با ایشان نمی‌توانست داشته باشد.) دوره پنج​ساله‌ای که اصلاحات و خدمات شایانی در شئون کشور به عمل آمد و گذاشتن قانون استخدام کشوری و پرداخت مرتب حقوق و تعقیب مجرمان و تشویق خدمتگزاران، در روحیه کارمندان دولت علی‌الخصوص کارمندان دارایی تغییر کلی حاصل کرد.

دکتر میلیسپو اقدامات هیأت مستشاران آمریکایی را این‌گونه توصیف می‌کند: «با تشریک مساعی ایرانی‌ها کارهای زیادی در امور مالی انجام شده، هزینه‌ها در تحت نظارت واقع شده و صرفه‌جویی زیادی حاصل شده است. بتدریج وجوهی صرف مخارج خارجی شده است که موجبات بسط اقتصاد و رفاه عمومی از آن حاصل شد. دوره تسلسل کسر بودجه و استقراض شکسته شده، تصفیه و پرداخت مطالبات شروع شده است.

بهبود زیادی به اعتبار دولت حاصل شده و فساد که نتیجه دولت‌های شخصی و مغرض بود، تقریبا از بین رفته است. قوانین به موقع اجرا شده، اصل تعادل در بودجه و این که ملت باید از راه ازدیاد مالیات هزینه‌های اضافی را تأمین کند، رسما از طرف مجلس شورای ملی تائید شده است. اگر در ایران پس از ورود هیأت آمریکایی اعجازی روی داده، این اعجاز به دست خود ایرانیان بوده است.» اما بدون شک این اعجاز جز با وجود قدرتی مستحکم نمی‌توانست به وقوع بپیوندد، قدرتی که ​ابوالحسن ابتهاج​، رئیس بانک ملی آن را این گونه توصیف می‌کند: «تنها موفقیتی که نصیب دکتر میلیسپو گردید، وصول مالیات عقب افتاده از عده‌ای متنفذین ایران بود که این موفقیت هم به هیچ وجه مربوط به شخص میلیسپو نبود، بلکه در نتیجه قدرت رضاشاه بود که به واسطه به وجود آوردن حکومت مرکزی قوی قادر بود تصمیمات وزارت دارایی را بدون ملاحظه و با کمال شدت اجرا نماید.»

مأموریت میلیسپو سال 1306 خورشیدی و پس از پنج سال به اتمام رسید و البته درگیری‌های او با رضاخان و همچنین تلاش ​فیروز میرزا نصرت‌الدوله​، وزیر مالیه دولت مهدی قلی‌خان هدایت نیز مزید بر علت شد تا او خود دست از فعالیت در ایران شسته و به کشورش بازگردد، اما تبعید رضاشاه در سال1320 خورشیدی و ورود متفقین به داخل کشور، اوضاع کشور را بار دیگر در سراشیبی قرار داد تا ترس از توافق‌های محرمانه بین دو دولت روس و انگلیس، ایران را به دامان آمریکا افکند تا بار دیگر در بیست و یکم آبان 1321 خورشیدی ​دکتر آرتور میلیسپو​ برای بار دوم به عنوان ریاست کل دارایی کشور انتخاب شود، اما حضور دوباره او در اوضاع نابسامان داخلی سبب شد اختیارات بیش از حدی در امور خزانه‌داری، حمل و نقل، توزیع خواربار و تثبیت قیمت‌ها، تعدیل اجاره‌‌بها و حتی قانونگذاری نیز به او داده شود.

این تندروی‌ها علاوه بر قدرتمند کردن میلیسپو به نارضایتی‌های داخلی دامن زد. ​اللهیار صالح​ نماینده مجلس به نشانه اعتراض استعفا کرد و بسیاری در مقابل آن ایستادند تا در نهایت مجلس سیزدهم مجبور به لغو این امتیازات شد و به این ترتیب دور دوم حضور میلیسپو در ایران نیز ​ نوزدهم دی 1323 خورشیدی پایان گرفت.

حضوری که 17 سال پیش خود شخصا به آن در ایران خاتمه داده بود، اینک به اجبار از او گرفته شد، اما آنچه به یقین می‌توان به آن اشاره کرد این است که دولتمردان ایرانی از ترس دشمنان دیرینه خود ـ روس و انگلیس ـ پای کشوری را به ایران باز کردند که به واسطه فاصله مکانی زیاد از ایران و همچنین خوش‌سابقه بودن عناصر قبلی آن در ایران احتمال خطر نفوذ و دخالت آنها را نمی‌دادند و این در حالی بود که تنها پس از گذشت چند سال این کشور توانست جای پای خود را در تمام کشور بخوبی محکم کرده و به یکی از اصلی‌ترین عناصر در سیاست داخلی و خارجی کشور تبدیل شود. حضور مستشاران مالی آمریکایی، کارنامه‌ای از اقدامات مثبت و منفی را برای آنان رقم زد؛ کارنامه‌ای که در قیاس با عملکرد بسیاری از سران و مسئولان ایرانی در آن دوران، کارنامه‌ای درخشان‌تر و قابل قبول‌تر است.

فروغ فکری / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها