اکبر آقا تبریک. با شهرداری نوشهر به لیگ دسته یک صعود کردید و دوباره تیتر رسانهها شدید....
خداوکیلی شهرداری خیلی کمک کرد. ما هیچ مشکلی نداشتیم. همه کارها انجام میشد. هم شهردار اول و هم بعد آقای عادل خزایی که آمد، خیلی کمک کردند. آقای خزایی پرسپولیسی و فوتبالی است و خیلی خیلی توجه و پیراهن تیم را قرمز کرد. بازی در لیگ دو خیلی سخت است، برای همین به تیممان افتخار میکنیم. مسابقات فرسایشی بود. خسته شدیم از بس سفر کردیم. برای رفتن به هر شهر باید با اتوبوس به تهران میآمدیم و بعد با هواپیما میرفتیم یک شهر دیگر. یک وقتهایی پرواز مستقیم نبود. خیلی وقتها ترافیک گیر میکردیم. جاده شلوغ بود. هر چه از تیم تعریف کنم کم گفتهام. ربیعی، ریاحی، ایوبی و عشقی از مربیانی بودند که خیلی کمک کردند. کادر فنی عالی بود. کادر پزشکی، ماساژورها و تدارکات هم سنگ تمام گذاشتند.
چرا کارتان به پلیآف کشید؟
ما ۵۴ امتیاز گرفتیم و مستقیم صعود نکردیم. بیشتر هفتههای فصل هم صدرنشین بودیم. به نظر من پلیآف یعنی نامردی. اصلا مهم نیست کدام تیم قدرتمند است چون نتایج غیرقابل پیشبینی است. مثلا سالی که من در راهآهن بودم و پیش از پلیآف آن جمله معروف برج میلاد را گفتم، با فولاد بازی داشتیم که خیلی از ما قدرتمندتر بودند. منتهی ما بازی را بردیم. اینجا هم به نظرم شاهکار کردیم. همه میگفتند حریف قویتر است. از سال ۸۰ که در شموشک بودم ۲۳ سال گذشته و آرزو داشتم از نوشهر یک تیم را بالا بیاورم. قبل از اینکه صعودمان جدی شود، ۲۰۰ تماشاگر برای بازیها میآمد ولی از یک جایی به بعد ۱۰ هزار نفر میآمد. روز بازی ما قیامت میشد. شهر را تعطیل میکردند. به خدا که این شور و شعف خیلی در صعودمان نقش داشت.
بدجور در دل مردم نوشهر جا کردهاید.
الان دیگر من نصف بچه نوشهر هستم و نصف بچه مشهد. خاطرات خیلی خوبی اینجا دارم. هواداران کمک کردند که تیم صعود کند. از بازی پلیآف و ضربات پنالتی نگویم. قلبم داشت تو دهنم میآمد. بهتاش پسرم پنالتی را خراب کرد و گلر گرفت. اگر پنالتی آنها گل میشد بازی را میبردند. گفتم یا امام رضا(ع) خودت کمک کن. شانس ما پنالتی را زدند بیرون. گل میشد من و بهتاش را با هم میکشتند.(خنده)
پس خدا و امام رضا خیلی کمکتان کردند.
بله بله. از بچههای تیم هم تشکر کنم که چقدر مردانه جنگیدند. ما بچههای خوب و با تجربهای مثل عیسی پرتو و بهروز افشار را داشتیم. سال اول بود که به لیگ دو میآمدند. دست تیم را خیلی گرفتند. جوانها را جمع و جور میکردند.
اکبر آقا بعد از این صعود میگفتند دود از کنده بلند میشود.
درست میگویند دود از کنده بلند میشود. ۱۰سال است میخواهم فوتبال را کناربگذارم و هرسال میگویم انشاءا... سال بعد. قبل از بازی پلیآف به بچهها گفتم جان مادرتان ببرید این بازی آخر من است. دیگر فوتبال را کنار میگذارم. بازی را که بردیم در رختکن گفتند اکبر آقا بازی آخر بود دیگر؟ گفتم نه بابا. شوخی کردم!(خنده) تا این جوانها در فوتبال هستند من هم هستم.
برای فصل بعد چه نقشه و برنامهای دارید؟ لیگ یک با حضور شما بدجور جذاب میشود.
فعلا ما را به فکر فردا نینداز چون داریم کیف میکنیم. عشق و حال میکنیم. دارد خوش میگذرد. پنالتیهای ما گل شد و برای حریف نشد. خدا را شکر تیم لایقی بودیم. حالا بعدا درباره آینده حرف میزنیم.
یعنی هستید یا نیستید؟
اصلا برنامهریزی نکردهام. ما که استقلال و پرسپولیس نیستیم. شهرداری نوشهر هستیم. بگذارید از این اتفاق چند روزی لذت ببریم و کیف کنیم. جان من از شهرداری تعریف کن. خیلی حمایت کردند.
حتما. آخرین بار که حرف زدیم یک مقدار ناخوش بودید. امسال هم اذیت شدید؟
از سه روز پیش زخم معدهام بزرگتر شده. برای چی؟ استرس. قبلا اندازه یک سنجد بود الان شده اندازه یک توپ فوتبال. بس که استرس داشتم. ۵۴ سال است در فوتبالم. یعنی شما به دنیا نیامده بودی!(خطاب به مصاحبه کننده) سال ۶۰ در استقلال بودم. جزو اولین نفرها بودیم که با منصورخان پورحیدری و ناصر حجازی که هر دو را خدا بیامرزد، تیم را تشکیل دادیم. از آنموقع تا الان اینقدر استرس نکشیده بودم. بهتاش که خوب پنالتی نزد فکر کردم کار تمام است. خدا رحم کرد.
اکبرآقا از دوران حضور در استقلال چه چیز یادتان میآید؟
منصورخان یک حواله به من داد و گفت برو ماشین بخر. من هم رفتم کارخانه سایپا و با ۱۴ هزارتومان یک ژیان خریدم.
۱۴ هزار تومان؟
بله. الان با ۱۴هزارتومان پفک هم نمیدهند.آنموقع خانهمان رسالت بود.ماشین گرفتم راحت بروم وبیایم. البته دیهیم تمرین میکردیم و دور نبود. یادش به خیر. چه ستارههایی در استقلال بودند. نعلچگر، بیانی، بهتاش فریبا، ناصر حجازی، چنگیز، فرزامنیا، احدی و... به به چه فوتبالیستهایی.من عاشق منصورخان بودم.خیلی برای استقلال زحمت کشید. ناصر حجازی را هم خیلی دوست داشتم. خدا رحمتشان کند. واقعا جایشان خالی است.
نظری درباره جواد نکونام و نایب قهرمانی استقلال ندارید؟
جواد خیلی مربی خوبی است. واقعا زحمت کشید. تا روز آخر هم مدعی بودند. دستش خالی بود. یک خسته نباشید به او و تیم خوب استقلال میگویم.