به همین بهانه فرصتی پیشآمد تا گفتوگویی با کارگردان این مجموعه داشته باشیم و به بازخوانی و مرور زوایای فنی، مفهومی و ساختاری آن به شرح آنچه که پیشروست بپردازیم.فاطمهسادات محمودپور ابتدا با اشاره به مصائب مختلف زندگی همسران شهدا که عموما در تنهایی و خلوت میگذرد،عنوان می کندکه بعد ازساخت مستند تنهایی نگاهش به خیلی از موضوعات و بهویژه به موضوع جنگ و رزمندهها و همسران آنها عوض شده و در زمینههای فکری، کمکهای زیادی از این طریق به خود او شده است.تفاوت تجربه زیستی خاص همسران شهدا که فقط در بستر جنگ بهوجودآمده از نکات مورد توجه محمودپور است. میگوید: بستر تاریخی آن زمان (دوران جنگ تحمیلی) این بانوان را قوی، محکم و بااراده پرورش داد؛ درحالیکه مسائل پیشپاافتاده کوچک و موضوعات ناچیز امروز میتواند زنهای همنسل من را، که جنگ را از بیرون و در کودکی تجربه کردیم، از پا بیندازد.این کارگردان می افزاید: نسل امروز باید بداند که نسبت به موضوع جنگ بیتجربه است و تجربه این بانوان قابل تکرار نیست و متاسفانه اکثر این همسران شهید با فقر سنگین روبهرو هستند؛ اما آنچه آنها را بیشتر آزار میدهد شاید فقر نیست، بلکه بیمهری و عدم توجه سایرین و حتی ارگانها و نهادهاست که گاه این اشخاص را تا مرز افسردگی حاد پیش برده ومن این موضوع را درطول ساخت همین مستند با تمام وجود شاهد بودم.درواقع همسران شهید این خانمها، هویت ماندگار آنها بودند که با شهیدشدنشان هویت این خانمها هم تحت تاثیر قرار گرفته است. باید فرهنگسازی شود که این زنها بتوانند زندگی جدیدی را تجربه کنند.ما در دوران آسانی قرار نداریم و درخصوص مشکلات زنان باید بگویم که من یک مستندساز زن هستم و مستندساز درواقع یک کنشگر اجتماعی است که نگاه بینابینی به موضوعات و مسائل کشور داردوبههمیندلیل که یک کنشگر هستم یا مجبور به آن هستم که نگاه بینابینی داشته باشم، گاهی با بدترین هجمهها روبهرو میشوم و درمقطعی، آنقدر«تنها» شدم که وجهتسمیه این مستند نیزهمین تنهایی خود من شد و نام مجموعه را با مشورتی که با آقای فارسی داشتم «تنهایی» گذاشتیم.
وی ادامه می دهد من تا الان تلاش و میلی برای ساخت کار جشنوارهای نداشتم و معتقدم کار برای مردم در مدیوم تلویزیون است که اگر شرایط در تلویزیون به هردلیل ساختاری یا مدیریتی ومالی نتواندفراهم شود؛به امور خیریهای که الان دارم، میپردازم و الحمدا...در این مسیر اشخاص نامدار زیادی برای گسترش امور خیریه همراه بامن هستندکه از طریق ساخت همین مستند «تنهایی» و سایر مجموعههای دیگری که داشتم به ما پیوستند وجذب سرمایه مالی واجتماعی خیلی خوبی صورت گرفته است.
محمود پور بیان می کند: من فردی از اعضای فرهنگی این کشورهستم که ایمان و باور به مملکت خودم دارم و اعتقادم آن است که باید اهالی فرهنگ بتوانند در ساخت مملکت نقش داشته باشند واصلا! مملکت رااهالی فرهنگ میتوانند ازمشکلات و چالشها خارج کرده و به سر منزل مقصود برسانند.بهطور خاص و معنادار،درواقع یک فعال فرهنگی، مترجم است؛ مترجم زبان مردم به حاکمیت که باید هم از سوی مردم و هم از سوی حاکمیت دیده شود ومورد توجه قرار بگیرد.ضمن آنکه مستند «تنهایی» را با این دیدگاه که بتوانم زبان همسران شهید برای مردم و حاکمیت باشم ساختم؛ میخواستم یک کار در اندازه فعالیت اجتماعی و فرهنگی و خیریه نیز انجام داده باشم که عنوان هنری فیلم مستند را نیز دارا باشد.