رسانهملی در همین روزها با شعوری قابل تحسین اجازه نداده است که انوار ستارگان گواه در تابش ماه مجلس نادیده گرفته شود؛ زیرا هریک نوری دارد و جلوه الهیشان در دل نور مشترکشان رنگ معرفت و عملش را میتاباند: وزیر امور خارجه حسین امیرعبداللهیان، امامجمعه تبریز سیدمحمدعلی آلهاشم، مالک رحمتی و سیدظاهر مصطفوی و سیدمهدی موسوی و محسن دریانوش و بهروز قدیمی شعاعهای این معماری نوین ایرانند در جایگاه خود، همان معماری که براساس آرمانها و ژرفساخت انقلاب اسلامی قد کشیده و آدم تربیت کرده است. و همه نیرو و هستی آن متکی بر توحید ناب و عبودیت پروردگار یگانه است. پس روح این معمار بر معرفتا... و قدرت معمار و خواست هستی متکی است و این یعنی قوانین این معماری از قرآن و عترت میآید و معمار انقلاب اسلامی، ولیفقیه کارگزار اراده خدا و آلا...(ع) و ۱۴ ماه اهل عصمت است. امام(ره) و جانشین بزرگوارش هستند، چون خدا هست و انقلاب هست، چون خدا هست و سربازان درخشان آن در مهمترین ویژگیشان بندگی خدا را چونان ستارگان حیات وجه الهیشان میدرخشانند.
باید هر روز به گوش جهان فریاد برکشید:
ملت ایران!
مسلمانان جهان
مستضعفان زمین
به این مردان مرد بنگرید. و جز آنان و مردانی چون آنان برای حکمرانی نپذیرید. اشباهالرجال و ستمگران و خادمان ستم را که مهار قدرت دنیا و کشورها را غصب کرده و با فریب و زر و زور و تزویر بر اریکه حکمرانی نشستهاند و جز دروغ و جنایت و خیانت و ظلم یا چاکری جانیان گامی برنمیدارند فرو کشید.
مکتب عابدین
آنان را بشناسید و فریب حرفهای تهیشان نخورید. جهانخواران و خرابکاران و منافقان و سازشکاران مزدور شیاطین جنی و انساننمایان و بزدلان دلسپرده به قدرت استکبار و فرعونهای متفرعن، شایسته حکومت بر مردم شریفی نیستند که خود لقمه حرام فرو نمیبرند. ای ملتهای اسیر قدرت ابلیسیان، ای مردم کار و زحمت که از عرق جبین و کد یمین خویش زندگی میکنید نه با ثروت انباشتهشده از خون مردم رنجکش. بیایید و خیره به جان و ایمان و قلب و اندیشه و عمل سید محرومان و یارانش بنگرید. بیندیشید چه میخواستند، برای چه ایستادند. درخشش شهید امیرعبداللهیان، شهید سیدمحمدعلی آلهاشم، شهید مالک رحمتی و شهدای همراهشان از چه بود و چه فرقی با دیگران داشتند و راهشان چه بود؟ خواهم گفت :امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ولی فقیه عصر معماری نوین و راه تغییر صاحبالزمانی(عج) ایران و جهان بوده است. او در دانشگاههای کفر تعلیم دیپلماسی بردگی و علم زیست پیرامونی نگرفت. درایران و مکتب امامان مکتب علی وفاطمه وحسن وحسین، مکتب عابدین و باقر و صادق و کاظم و رضا تا امامزمان(عج) ومکتب انتظار عدل جهانی درس خواند.همچون هدیهای آسمانی سر برآورد.گسسته از تلقینات و تلقیات دانشکدههای سلطه، او دل داده بود به قرآن و مقاومت برابر کفر محارب و ظلم جهانی و تلاشش در مسیری بود که امام موعود عدل جهانی انتظار دارد شیعیانش در آن راه بکوشند.
آموزه اسلامی بین دیپلماسی و میدان
جاهلان گویی در مسابقه دیپلماسی، سرسپردگی و مهارت به زبان انگلیسی را برای سازش و سرسپردگی به کفر اصل میدانند نه بر باد دادن اقتداراستعمارانگلیسی وآمریکایی...را. اگراصل کاربرد دیپلماسی درمیدان نبرد با شیطان باشد. امیرعبداللهیان امیر مقاومت است. ویژگیهای او بدین قرار است:
۱. اواهل خدمت و اخلاص و عبودیت و توسل و دعا بود. بر معرفت قرآنی در دیپلماسی استوار بود. اعتمادی به کفر نداشت. برابر کفر محارب، سازشناپذیر و استوار بود و با غیرمحاربان پیماندار بود و با تمام وجود برای وحدت مسلمانان و سیاست مستقل اسلامی به نفع امت مسلمان میکوشید و ارتباطات برادران را اصل قرار میداد و برده کدخدای مستکبر نبود. او حقیقتا تدبیر را در دست خدا میدید و مقام بندگی و اجرای تکلیف را بر عهده خود قبول داشت و برابر مولای یگانه تنها راه نجات از آتش جهنم و را ادای دین حق ۸۰میلیون بر دوش خود میدانست.
۲. اوبنا به آموزه اسلامی بین دیپلماسی و میدان تعارض نمیدید واصل راقدرت برابرکفر میدانست ودیپلماسی ذلتبار ازسر ضعف و تسلیم را امری شیطانی میدید. حتی در وضعی که رهبران به سبب فریبخوردگی مردم و تسلیمطلبی همگانی، ناگزیر به سکوت و صلح و تقیه میشوند هرگز ذرهای به تسلیم فکری وقلبی دچار نمیشوند. نه آنکه اساس بینش و معرفت و علم مضرشان ذلت و ستایش راه استکبار و تسلیم باشد.
۳. او دیپلماتی مردمدوست و سادهزیست و انقلابی بود. این به شرح احتیاج ندارد.
۴. او در اجرای معمار نوین ایران، یک نیروی کارآمد در حوزه سیاست خارجی و باورمند به دکترین انقلابی بود.
۵. او به ارزش بیبدیل قدرت درونزای جمهوری اسلامی و استقلال از کفر مستکبر و متفرعن با دل و جان باور داشت.
۶. او برعکس ازخودبیگانگان نظریه امامراحل در خصوص ضرورت حکومت اسلامی و با کانون مردمسالاری و ولایتفقیه در جمهوری اسلامی را با تمام جان تنها راه نجات و پیشرفت و جامعه عادلانه و اصلاح و فسادزدایی میدانست.
۷. اوعمیقا به آزادی مشروع باور داشت و واقف به خطر هولناک اومانیسم و لیبرالیسم و گسست از هدایت قرآن و عترت در نظریه روابط بینالمللی جمهوری اسلامی بود و خستگیناپذیر در راه قانون اساسی این پیمان اصلی دینی ــ سیاسی با ملت ایران پایبند بود و نفاق نمیورزید، و چون ستون پنجم مدرنیته عمل نمیکرد و سیاست برای او یک جهاد در راه اسلام و پیشرفت ایران و سرفرازی و بینیازی مردم محروم از کفر جهانی و بردگی محسوب میشد.
عالم خدمتگزار در پیوند قلبی با ملت
سجایای مردمی هریک از شهیدان خدمت، جداگانه و در پیوند با ویژگیهای فردیشان قابل بررسی است. خصوصا کنش و سیره سیدآیتا...آلهاشم برای روحانیت یک اسوه است تابدانند عالم خدمتگزارمردم و دارای عشق به خدمت و پیوند قلبی با ملت و شریک در غم و شادیشان و با آنها زیستن چه هدیه الهی به عالم است و زبان آنها را دانستن و نبریدن از انقلاب مردم که ضدظلم و برای عدالت قیام کردهاند چه موهبتی است تا مردم از آنها نبرند و به دام شیطان و نفس متکبر دچار نشوند و به تحجر فرونغلتند و از دین ابزار اقتدار فردی و تفرعن نسازند.