سال ۱۴۰۰ بود که راهی پشت صحنه تصویربرداری آخرین ساخته هادی حجازیفر تا آن زمان شدیم که هم روند تولید را در مصاحبه با عوامل بپرسیم و حالوهوای صحنه را روایت کنیم وهم گزارشی از بازدید رئیس سازمان صداوسیما وهیأت همراهش از این پروژه داشته باشیم. ما راهی شدیم اما نمیدانم چه حکمتی داشت که نمیرسیدیم. هرچه میرفتیم دورودورتر میشدیم.
همان موقع نوشتم:«آدمی وقتی برای یک اتفاق دلیل منطقی پیدا نمیکند، دنبال چرایی آن ذهنش به هزار جا میرود. ما هم که ساعتهاست دنبال ردی از راویان قصه شهیدان باکری در حوالی چشمهشور قم سرگردان شدهایم، به یاد این میافتیم که پیکرهای شهیدان باکری هرگز پیدا نشد و با خود میگوییم شاید حکمت سرگشتگی ما در این راه و نیافتن محلی که قصه آنان در آنجا به تصویر کشیده میشود، همین باشد. پس از مدتی در حوالی جاده قدیم قم ــ تهران به تابلوی موقعیت شهید باکری برمیخوریم و در پی آن راهی بیابانی اطراف چشمهشور میشویم که هر چند کیلومتر با تابلوهای کوچک مشخصکننده مسیر و راهنمای ما برای عبور از جاده خاکی و رسیدن به محل تصویربرداری است.بالاخره حدود ساعت۱۴باعبور ازمسیری صعبالعبور به جایی میرسیم که در آن کانکسهایی برای گریم و دیگر الزامات گروه تصویربرداری وجود دارد. از آنجا با اتومبیلی شاسیبلند با عوامل راهی محل تصویربرداری میشویم؛ جایی که درهر گوشه آن ردی از ادوات جنگی دیده میشود وسعی شده حالوهوای جبهه را منتقل کند. ماشینهای سوخته وچند تانک ازجمله وسایلی است که دراین فضا دیده میشود.دستاندرکاران سریال عاشوراباخوشرویی پذیرایمان میشوند، بخشهای مختلف صحنه را نشانمان میدهند و از ادواتی که برای ایجاد انفجار در برخی صحنهها به کار گرفته میشوند، میگویند. در گوشهگوشه این فضا کسی مشغول به کار است. مسئول لباس مدام در حال چککردن لباسها و طبیعیدرآمدن آنها در فضای جنگ است. مسئول جلوههای ویژه شرایط رابرای ضبط سکانسی که با تیراندازی وانفجارهمراه است،آماده میکند. بازیگرانی که امروز سر صحنه حاضر هستند، گریمشده انتظار شروع ضبط پلان بعدی را میکشند و... . ازسوی دیگر هرازگاهی صدای مهیب انفجارهای آزمایشی به گوش میرسد وکارگردان تذکر میدهد پیش از تست اعلام کنند تا کسی نترسد. در این فضا که شباهت زیادی به جبهه نبرد پیدا کرده و از میان آدمهایی که گویی از واقعهای تاریخی برخاستهاند، راه میافتیم تا با دستاندرکاران گپ بزنیم و از نقششان در این سریال بپرسیم.»
آن روز تاریخی و نرسیدنهای ما به موقعیتی که باید، گذشت؛ ولی با بازدید صحنه دستگیرمان شد که قرار است هنگام اکران و پخش از دیدن قابهای تصویر، بازیهای روان و لهجههای شیرین دلمان غنج برود و تا همیشه این اثر را بهعنوان یکی از بهترین آثار در حوزه روایتگری مفهوم انسانیت، تکلیف و دفاع نام ببریم.