نگاهی به فیلم نیلگون، اولین ساخته سینمایی حسین سهیلی‌ زاده

چارچوب تکراری در سینمای ایران

چند وقتی است که سینمای ایران از روند تکراری خود خارج شده؛ روندی که باعث شده بود سینمای ایران به تسخیر فیلم‌های کمدی درآید و مخاطبان قدرت انتخاب محدودی برای فیلم‌دیدن داشتند. الان اما سینما تا حدودی رنگ تنوع به خود دیده است؛ سینمایی که در آن هم فیلم تاریخی داریم، هم فیلم اکشن!
کد خبر: ۱۴۵۷۱۳۳
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر

هم کودک و نوجوان و هم فیلم درام. مسلما این اتفاق خوبی برای سینمای ایران است. جدیدترین فیلم اکران‌شده در سینمای ایران «نیلگون» است؛ فیلمی که از نظر تیم بازیگری نام‌های درخشانی مانند محمدرضا فروتن، همایون ارشادی و میترا حجار در آن هستند و کارگردان نام‌آشنای تلویزیون، حسین سهیلی‌زاده کارگردانی آن را بر عهده داشته است.

سهیلی‌زاده پیش از این کارنامه موفقی را در سریال‌سازی برای تلویزیون در ژانرهای کمدی و درام داشته؛ سریال‌های «رانت‌خوار کوچک»، «سه پنج دو»، «فاصله‌ها» و «دلنوازان» بخشی از کارنامه اوست. وی پس از ادامه سریال‌سازی برای شبکه نمایش خانگی که آن هم توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند، این بار با فیلم نیلگون به سراغ فیلمسازی برای پرده نقره‌ای سینما رفته است.
     
درامی روان‌شناختی، بدون کدهای منطقی
نیلگون فیلمی در ژانر درام روان‌شناختی است و حکایت دختری به نام نیلگون با بازی میترا حجار است که عاشق پسری به نام شهاب با بازی محمدرضا فروتن شده اما به خاطر وضع بد مالی شهاب و وجود یک خواستگار پولدار به نام سیروان (سام درخشانی) سال‌ها‌ست که با مخالفت پدر خود روبه‌روست. مسلما اگر این خلاصه داستانی را بخوانید، رغبتی برای پرداخت هزینه جهت دیدن این فیلم نخواهید داشت اما گفتن این نکته ضروری است که فیلم دارای پیچش داستانی قابل حدسی است که شاید عده‌ای را بتواند راضی کند.مشخصه اصلی فیلم‌های روان‌شناختی راز‌آلود بودن آن است و ارائه کدهایی به مخاطب خود که مراقب ‌باش، اینجا بعضی چیزها با عقل جور درنمی‌آید اما بازی‌ها آن‌قدر در این فیلم بد پیش می‌رود که مخاطب را پس می‌زند. فیلم نیلگون آغاز خوبی دارد و می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند اما متاسفانه فقط اینترویو (مقدمه) خوبی دارد و هرچه بیشتر وارد داستان می‌شوید، شوق ادامه‌دادن آن نیز کم می‌شود.
     
از شخصیت‌های غیرواقعی تا بازی‌های ضعیف
اولین نکته‌ای که از اول تا آخر فیلم یقه مخاطب را می‌گیرد و نمی‌گذارد مخاطب از حدی بیشتر با فیلم ارتباط بگیرد، عدم تناسب بازیگران با شخصیت‌پردازی فیلم است. تمام شخصیت‌های فیلم نیلگون در دهه ۴۰ زندگی خود به سر می‌برند اما نوع روایت داستان یک روایت پیش‌پا‌افتاده نوجوانانه بیشتر نیست. به بیان دیگر چه شخصیت نیلگون که دارای اختلالات روانی است و چه دیگر شخصیت‌های فیلم به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویا نوجوانی امروزی هستند؛ از نوع رفتار آنها گرفته تا دیالوگ‌هایی که ردوبدل می‌شود.دیگر ضعف بزرگ فیلم نیلگون که می‌توانست به نقطه قوتی برای این فیلم تبدیل شود، گروه بازیگری آن است؛ گروهی که شامل بازیگران کاربلدی مانند محمدرضا فروتن است که زمانی ستاره سینمای ایران بوده یا همایون ارشادی که معرف حضور مخاطبان سینما و تلویزیون است. در واقع بازگشت فروتن بعد از چند سال کم‌کاری و فاصله‌گرفتن از روزهای اوج خود در سینما به خودی خود می‌تواند انگیزه‌ای برای دوستداران این بازیگر و فروش فیلم شود.در حقیقت اما بازی بازیگران آن‌قدر تصنعی است که به مخاطب خود اجازه همراهی با داستان را نمی‌دهد؛ اگر بخواهم کیفیت بازی بازیگران فیلم نیلگون را در جمله‌ای خلاصه کنیم، کیفیت بازیگران فیلم بهتر از کلیپ‌هایی که در فضای مجازی شاهد آن هستیم، نیست. به همین ترتیب شخصیت‌پردازی فیلم نیز دارای ضعف‌های بسیاری است که گل سرسبد آن شخصیت‌پردازی پدر نیلگون با بازی همایون ارشادی است. 
     
چالش‌های یک فیلمنامه ناکارآمد
در واقع یک فیلمنامه استاندارد فیلمنامه‌ای است که سلسله‌ای از پرسش‌ها را مطرح کند و بتواند به آن جواب منطقی بدهد و می‌توان گفت بزرگ‌ترین مشکل این روزهای فیلم‌های ایرانی همین نکته است؛ فیلم‌هایی که پرسش‌هایی را مطرح می‌کنند اما در ادامه یا اصلا به آن پاسخی نمی‌دهند یا اصطلاحا سرسری از آن می‌گذرند و پاسخی نصفه و نیمه به مخاطب خود ارائه می‌دهند و همین‌جاست که فیلم شکست می‌خورد، زیرا ذهن کنجکاو مخاطب که به‌دنبال باز کردن گره‌هایی است که در فیلم وجود دارند، وقتی به جواب نرسد یا جوابی منطقی نگیرد، ناخودآگاه نمی‌تواند با فیلم همراه شده و از آن لذت ببرد. به‌عنوان مثال پدر نیلگون که مخاطب از طریق دیالوگ‌های دخترش با او آشنا می‌شود، آدمی سیاه‌مست! با تفکراتی اشتباه است؛ تا آنجا که برای تربیت فرزند خویش از قاشق داغ استفاده می‌کند، همچنین دارای وضع مالی معمولی است اما همین آدم امروز به فردی تبدیل شده که خانه‌ای گران دارد و برای درمان دختر خود هر کاری می‌کند.البته نویسنده و کارگردان توجیهاتی برای خانه و... در قالب دیالوگ‌های نیلگون به مخاطب خود ارائه می‌دهد اما زمانی که با پیچش داستانی مواجه می‌شوید، حق دارید که به دیگر حرف‌های نیلگون هم شک کنید. شاید در نگاه اول این مسأله اهمیت چندانی نداشته باشد اما این موضوع زمانی اهمیت پیدا می‌کند که تمام فیلم حاصل زندگی این فرد است.
     
توجه به نظام رده‌بندی سنی در سینمای کشور
فیلم نیلگون با این‌که ایده اولیه قابل قبولی دارد اما همچنان در روایت و بسط‌دادن این ایده و بازی بازیگران دارای ضعف‌های زیادی است، با این حال اما شاید بتوان نکات مثبتی هم در آن پیدا کرد. همان‌طور که قبلا هم گفته شد، نیلگون فیلمی درام با درونمایه‌ای روان‌شناختی است و کارگردان سعی کرده با انتخاب لوکیشن‌هایی که دارای المان‌های شهری است، قاب‌هایی را بگیرد که به روند اصلی داستان کمک کند. همچنین سعی شده تا دکوپاژ صحنه در برخی سکانس‌ها در خدمت روایت داستان باشد، مانند سکانس‌‌‌های ملاقات شهاب و نیلگون.شاید زمانی به‌غلط وجود یک نظام رده‌بندی سنی در سینمای کشور احساس نمی‌شد اما امروزه با وجود فیلم‌هایی که در چند سال اخیر اکران شده، بیش از پیش وجود نهادی برای رده‌بندی سنی فیلم‌ها احساس می‌شود. فیلم نیلگون با توجه به نوع داستان خود و دیالوگ‌ها و اعمالی که از شخصیت‌ها سر می‌زند، مانند صحبت درباره شراب‌خواری یکی از کاراکترها و مواردی از این دست، باعث شده که با یک فیلم بزرگسال مواجه باشیم که مناسب یک تفریح خانوادگی نیست.
     
چارچوب تکراری سینما
خلاصه این‌که فیلم نیلگون با تمام ضعف‌هایی که دارد اما حضورش باعث تنوع در سینمای ایران می‌شود؛ فارغ از این‌که مخاطب بعد از دیدن فیلم دارای چه احساساتی است. نیلگون در ایده اولیه خوب عمل کرده اما هرچه این ایده را بسط می‌دهد، فیلم ضعیف‌تر می‌شود. نیلگون برای کشاندن مخاطب دست به دامان بازیگرانی شده که روزگاری ستاره بودند اما این روزها در حاشیه هستند؛ ستارگانی که روزگاری وجودشان در هر فیلمی باعث فروش فیلم می‌شد.اما اگر خیال می‌کنید با دیدن بازیگران مورد علاقه خود خاطراتی که با این بازیگران داشتید، دوباره زنده می‌شود، توصیه می‌کنم دور دیدن فیلم نیلگون را خط بکشید تا حداقل بتوانید خاطرات خود را حفظ کنید. یکی از ناکامی‌های بزرگ فیلم نیلگون بی‌شک شخصیت‌پردازی غلط آن است؛ شخصیت‌پردازی‌ای که از یک سو با دیدی کلی یک عدم تناسب میان سن و سال بازیگران و کارهایی که می‌کنند را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر خود کاراکترها نیز دارای مشکلات ریز و درشتی هستند.اگر قصد یک تفریح خانوادگی آخر هفته‌ای دارید، فیلم‌های دیگری هستند که می‌توانند تجربه خوشایندی را برای شما رقم بزنند اما اگر به‌دنبال فیلمی غیرتکراری در این سینمای تکراری ایران هستید، فیلم نیلگون با وجود تمام کاستی‌های خود سعی کرده تا از چارچوب تکراری سینما فاصله بگیرد. 

کهنگی در روایت
فیلم نیگلون پس از گذشت چهار سال از زمان ساختش راهی پرده سینما شده و تلاش دارد روایتی عاشقانه از زندگی سه نفر را در دل درامی روان‌شناختی تصریح کند اما عدم توجه به برخی مسائل مانند منطق روایت داستانی در فیلمنامه نمی‌تواند در شرایط فعلی مخاطب خود را راضی نگه دارد. البته برخی منتقدان این موضوع را به کهنه‌شدن داستان و گذشت چهار سال از زمان ساخت مرتبط می‌دانند اما ضعف‌های فیلمنامه بیش از آن است که دچار کهنگی روایت شده باشد. سهیلی‌زاده به‌عنوان یک کارگردان باسابقه در عرصه سریال‌سازی اگرچه تلاش داشته تا در نماها و قاب‌بندی‌ها، تصویری مناسب پیش روی مخاطب خود قرار دهد اما نتیجه آن شده که این تلاش‌ها ثمری برای نجات روایت داستانی نداشته و هنوز فیلم در برخی سکانس‌ها الکن است و نمی‌تواند مخاطب را با خود همراه کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها