مهمترین مقررهای که باید تعیین تکلیف شود،الحاق ایران به کنوانسیون برن است.البته درشرایط تحریمی، پیوستن به این کنوانسیون میتواند محدودیتهایی راایجاد کند ولی به هرحال، عدم الحاق موجب مشکلات و بی نظمیهایی در رعایت حقوق مؤلفان و بهخصوص مترجمان و ناشران شده است.موضوع بعدی، بهروزرسانی قوانین حقوق نشر داخلی است که با توجه به تحولات و پیشرفتهای زیاد در تولید و انتشار کتاب، یا باید قانونی جدید به تصویب رسد یا قوانین موجود اصلاح شده و تنقیح و تجمیع شود.
۲- سازماندهی جریان تولید محتوا
مهمترین شاخصه کتاب خوب یا بد، محتوای آن است؛ چه ازنظر فرهنگی وعلمی و چه ازنظر اقتصادی وفروش. اگر امروزاستقبال از کتاب و مطالعه نسبت به گذشته کمتر شده، دلیل اساسی آن، ضعف محتوای کتابهای جدیدالانتشار است. اکنون کمتر با کتابهای شاخص و خوب مواجه هستیم. دلیل آن را باید بررسی دقیق کرد اما فعلا مهم آن است که سیاستگذاران حوزه فرهنگ به این مهم پی ببرند.جریان ترجمه نیز بهشدت نابسامان است، هم در حوزه فرهنگ و هم در حوزه علم و دانش. در حوزه فرهنگ به معنای واقعی مورد تهاجم هستیم و در حوزه دانش بهشدت با کمبود منابع مواجهایم. برای هر دو بخش باید تدابیر ویژه اندیشید.
۳- ایجاد زیرساخت نشر حرفهای
نشر کتاب به دلیل اقتصادی نبودن آن و مشکلات تولید و نشر باید حرفهای باشد تا دوام یابد وگرنه نشر سالم به حاشیه خواهد رفت و نشر آثار زرد و کتابسازی رواج مییابد، همچنان که اکنون تاحدود زیادی با آن مواجه هستیم.نشر حرفهای دارای شرایط و خصوصیاتی است که در دنیا تجربه شده و در کشور ما نیز ناشران حرفهای، هرچند کمتعداد، وجود دارند. هدف سیاستگذاران حوزه نشر کتاب باید حرفهای سازی نشر باشد تا جامعه بتواند از مواهب آن استفاده کند.
۴- انجام رتبهبندی ناشران
ناشران نیز مانند همه فعالان تأثیرگذار موجود در جامعه باید دارای رتبهبندی باشند. بدون رتبهبندی امکان هیچگونه سیاستگذاری مؤثر وجود ندارد. مخاطبان یارانههای دولت و بازخوردهای آن باید مشخص باشند و قابلیت رصد وجود داشته باشد تا هدفمند بودن یارانهها محقق شود.
۵- ایجاد ساختار مدیریت جامعه نشر
فعالیتهای حرفهای در جامعه، نیازمند سازماندهی و هماهنگی گروهی است وگرنه اطلاق حرفهای بودن بیمعنی است. فعالیت پزشکان، مهندسان، وکلا، دفاتر اسناد ومانند آنها در قالب سازمان، کانون واتحادیه مدیریت میشود و هیچگونه هزینهای برای دولت ایجاد نمیکند.فعالیت نشر درحوزههای مختلف دانشگاهی،عمومی، کودک ونوجوان، آموزشی و...نهاد تخصصی را میطلبد تا بتوان با کمک جمعی بر مشکلات فائق آمد.
۶- مشارکت تشکلهای نشر در سیاستگذاری و برنامهریزی
واسپاری امور هر صنف از طرف دولت به نهاد و سازمان مدیریتی هر نوع فعالیت، مهمترین عامل پیشرفت در جوامع توسعهیافته است. هرچه دولت برای اداره فعالیتهای تخصصی اجتماعی بیانگیزه است در عوض، بخش خصوصی برای توسعه و پیشرفت امور حرفهای خود باانگیزه و باتدبیر عمل میکند. این خاصیت را نباید نادیده گرفت و به آن بیتوجه بود.
۷- نوسازی عوامل فنی چاپ
تغییر شرایط بازار کتاب که مهمترین آن شامل افزایش عناوین و کاهش شمارگان میشود، اقتضا دارد تا دستگاهها و تکنولوژی متناسب با این شرایط تهیه و بهکار گرفته شود. کیفیت و قیمت مناسب برای کتاب، میتواند جذابیت آن را افزایش داده یا کم کند.
۸- اصلاح ساختار توزیع کتاب
دسترسی به کتاب در شهرستانها هنوز به شکل حداقلی، امکانپذیراست واین مهمترین دلیل استقبال ازنمایشگاه بینالملی کتاب تهران است. هر کالایی باتوجه به سطح تماس آن با مخاطب، موردارزیابی اقتصادی قرارمیگیرد.متاسفانه سطح تماس کتاب با مخاطب به هیچ وجه قابل قبول نیست و بسیاری از کتابهای خوب از دید مخاطبان پنهان است.
۹- توجه به توسعه نشر در حوزه الکترونیکی و صوتی
بخشی از بازار کتاب دردنیا به کتاب الکترونیکی وصوتی اختصاص یافته است.کتاب الکترونیکی دارای مزیتهایی مانند حذف پارامتر حجم و انتقال فیزیکی وامکان جستوجوی محتوایی است واین، برای پژوهش وتحقیق علمی بسیارحائزاهمیت است. همچنین کتاب صوتی که دارای قابلیت استفاده در هنگام رانندگی یا دیگر فعالیتهای عمومی است، مورد استقبال مخاطبان کتاب است.
۱۰- تلاش برای هدفمندسازی یارانهها
حوزه فرهنگ و کتاب در همه دنیا نیازمند حمایت دولت است. این حمایت باید با تدبیر و دقیق صورت گیرد تا مورد سوءاستفاده قرار نگرفته و برای پیشبرد اهداف جامعه مؤثر باشد.تخصیص بودجه کافی برای کمک به دسترسی عموم به کتاب و محصولات فرهنگی را نباید جزو سرفصلهای هزینهای دانست، بلکه مؤثرترین اقدامی است که میتواند در آینده جامعه تأثیرگذار باشد. بیشتر ناهنجاریهای اجتماعی که برخورد با آنها مستلزم صرف هزینههای زیاد است با سرمایهگذاری فرهنگی قابل پیشگیری است. بنابراین دولت نباید نقش خود را فراموش کند.