تقریظ شفاهی و کتبی مقام معظم رهبری بر این کتاب هم باعث شد توجه مخاطبان بیش از پیش بر این اثر ارزشمند متمرکز شود. فعالان گروه شهید جواد زیوداری بعد از این تفقد رهبری تصمیم گرفتند محتویات کتاب حوض خون و برخی دیگر از روایتهای ناگفته را برای کاروانهای راهیان نور بیان کنند؛ بنابراین دستبهکار شدند تا یادمان حوض خون را سروسامان دهند و از حالت متروکه و مخروبه خارج کنند. برخی مسئولان به اندیمشک رفتند تا بهطور رسمی از تقریظ رهبر معظم انقلاب رونمایی کنند. فردای رونمایی، مسئولان راهآهن که زمین یادمان برای آنها بود، تصمیم گرفتند درهای یادمان را ببندند و کسی را راه ندهند. این گزارش به جنبههای دیگری از این اقدام پرداخته است.
ماجرای تعطیلی بعد از رونمایی تقریظ
پیگیری برخی شخصیتهای فرهنگی از جمله بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان خوزستان باعث شد قفلهای یادمان حوض خون را موقتا باز کنند اما انتظار راهآهن نصب تصاویر شهدای راهآهن و عدم بیان روایتهای زنان حاضر در رختشویخانه بود! اعضای گروه فرهنگی، تحقیقاتی شهید جواد زیوداری تصمیم داشتند به هر قیمتی، راههای بازدید از یادمان را باز نگه دارند و قبول کردند که با همین سیاست پیش بروند اما گروههای دانشآموزی و دانشجویی که به اندیمشک میآمدند، عمدتا کتاب حوض خون را خوانده بودند و میخواستند درباره آن فضا بیشتر بدانند. شنیدن روایتهای یکی از رزمندگان جوان از عملیاتهای غرب کشور برایشان جذابیتی نداشت و همواره به فاطمهسادات میرعالی (نویسنده کتاب حوض خون) پیام میدادند و تماس تلفنی برقرار میکردند تا از حوض خون بیشتر بشوند.
ورود ممنوع!
مسئولان راهآهن اندیمشک وقتی این جذابیت و پیگیری را دیدند، ورود اعضای گروه فرهنگی، تحقیقاتی شهید جواد زیوداری به یادمان حوض خون را ممنوع کردند. داخل اتوبوسهای راهیاننور میشدند و راویان این گروه فرهنگی را پیاده میکردند. این رفتار غیرحرفهای هم بروبچههای گروه را ناامید نکرد. آنها همچنان به پیگیریهایشان ادامه دادند تا در کنار معرفی شهدای راهآهن و دستاوردهای این شرکت در دوران جنگ تحمیلی، درباره زنان فعال در رختشویخانه هم بگویند و بشنوند. اسفند سال گذشته بود که باز هم قفلهای بزرگ، درهای یادمان حوض خون و بیمارستان شهید کلانتری را به روی هر موجود زندهای بست. این بار حتی کاروانهای راهیان نور هم اجازه ورود به ساختمان مخروبه یادمان را نداشتند، پیگیریهای فعالان فرهنگی هم فایدهای نداشت...
احیای زمینی که چراگاه گوسفندان بود!
فاطمهسادات میرعالی در نامهای سرگشاده که برای رسانهها ارسال شد، خطاب به «آقای راهآهن جمهوری اسلامی ایران!» نوشت: بگذارید حرف درشتی بزنم. پیامبر اسلام(ص) میفرماید «من احیی ارضا مواتا فهو له»؛ یعنی هر کس زمین مردهای را آباد کند، مال او خواهد بود. حتما این حدیث به گوشتان خورده. نویسنده و محققان کتاب حوض خون با کتابشان زمین مُرده بیمارستان شهید کلانتری را که شما رسما آن را چراگاه گلههای گوسفند کرده بودید، احیا کردهاند. معنی احیا را میدانید؟ هیچ کدام از کاروانهای راهیان نور تا دو سال پیش که به خوزستان میآمدند، گذرشان هم به راهآهن نمیافتاد و اصلا به فکرشان هم نمیرسید که راهآهن زمانی یادمان دفاع مقدس بشود و روایت داشته باشد. بچههای تیم حوض خون، اینبیمارستان مرده را زنده کردهاند. گیریم که مِلک این بیمارستان برای شما باشد، این مکان روحی و فضایی و روایتی دارد که احیای آن مدیون دیگری است، نه شما.
اگر کتاب حوض خون نبود
وی در ادامه نامهاش یادآور شد: من نمیگویم مطابق روایت پیامبر اسلام(ص) این زمین مرده را بدهید به آن کسی که آبادش کرده و به آن رونقبخشیده، که اگر این کار را بکنید، تازه به فرمایش پیامبر گرامی اسلام(ص) عمل کردهاید! اما انصاف، معرفت و قدرشناسی، انسانیت، عقلانیت و «من لم یشکر المخلوق لم یشکر خالق»تان کجا رفته که راویان این مکان را محدود کردهاید و اجازه روایت را به احیاگران این مکان نمیدهید؟! آن هم کسانی که یک راوی صرف نیستند، افرادی هستند که بعد سالها این زمین را از مهجوریت درآوردهاند.اگر کتاب حوض خون نبود که تا سالهای سال هم کسی گذرش به راهآهن اندیمشک بهعنوان یادمان نمیافتاد. شنیدهام حرفتان به آنهایی که به این کارتان اعتراض میکنند، این است «راهآهن که فقط برای بیمارستان شهید کلانتری نیست! خود راهآهن در جنگ نقش کمی داشته؟ پس روایت راهآهن چه میشود؟! این بچهها فقط میخواهند از بیمارستان و کتاب خودشان روایت کنند.» خوشانصافها! این بچهها که نقش راهآهن در جنگ را از خودتان بهتر روایت میکنند. مگر نه اینکه بچههای مؤسسه شهید زیوداری چند سال است روی پروژه نقش راهآهن اندیمشک در دوران جنگ کار میکنند؟ مگر نه اینکه همه تصاویر نقش راهآهن در جنگ را خودشان از آرشیو مؤسسه به شما دادهاند تا شما بَنِرِشان کنید و توی راهآهن بزنید و به مخاطبان نقش راهآهن را نشان بدهید؟ شما با آن همه یال و کوپال و بودجه، برای تبیین نقش راهآهن اندیمشک در جنگ چه کردهاید؟ آیا حتی یک کتاب منتشر کردهاید؟ آن وقت باید کسانی را که برای آبرو و اعتبار شما، بدون هیچ چشمداشتی هزینه میکنند، محروم کنید؟
«حوض خون» فقط یک کتاب نیست
نویسنده کتاب حوض خون که چند سال از جوانیاش را به همراه گروه شهید جواد زیوداری برای تحقیق و نگارش کتابش صرف کرد، بعد از انتشار کتابش هم از پا ننشست و مدام ضمن شرکت در جلسات نقد و بررسی کتابش در نقاط مختلف کشور، سعی کرد مظلومیت زنان اندیمشکی را فریاد بزند. او درددلی هم با «آقایان راهیان نور» داشته و نوشته است: میدانید این بچهها با انتشار کتاب حوض خون دست به چه کار بزرگی زدهاند؟ این کتاب یک یادمان به یادمانهای شما افزوده. انگار یک فصل مفصل با روایتهایی ناب و عجیب به کتاب یادمانهای کشور اضافه شده. کتابی که اگر کسی آن را فقط یک کتاب صرف بداند، درک درستی از فرهنگ و کار فرهنگی ندارد. این کتاب یک جریان فرهنگی ایجاد کرده. چند نشانهاش را بگویم؟ من پیش از این درباره نسل جدید اعلامیههای ترحیم و نسل جدید سنگمزارها که با کتاب حوض خون رقم خورد، مطالبی نوشتهام؛ اعلامیهها و سنگ مزارهای راویان کتاب حوض خون که وقتی در دو سال اخیر مرحوم میشدند، نزدیکانشان عکس جلد کتاب را روی آن چاپ میکردند و یک عنوان کنار نام مرحوم میگذاشتند: «راوی کتاب حوض خون». بچههای کتاب حوض خون، دین بزرگی به گردن شما مسئولان راهیان نور دارند.