بسیاری از ما از زمان کودکی تا همین امروز رمضانها را همراه برنامهها و سریالهایی بودیم که غالبا با مضامین این ماه متفاوت ممزوج بودند. همان زمان که در خانههایمان گرد سفره افطار جمع میشدیم، در اثری نمایشی هم شاهد بودیم که سفره افطار اهل خانه پهن میشود. بگذارید کمی به گذشته بازگردیم. یادتان هست تازه افطار کرده بودیم که ترانه علی معلمدامغانی پایانبند «گمگشته» میشد؟ آوای خوش مجید اخشابی در خانه میپیچید که میخواند: «میگن فرشته روزهاشو با گریه افطار میکنه/ فرشته میدونه که نور ظلمتو بیدار میکنه». چند سالی گذشت تا حال و هوای تازهای در قصههای رمضانی پا گرفت و خنده هم مهمان لبانمان شد؛ خندهای که با دیدن زندگی آقاماشاا...وگرفتاریهای ریز ودرشتش در سریال «خانه به دوش» گاهی به تلخند بدل میشد. این تلخندها با آثار رضا عطاران دررمضانهای بعدی نیز امتدادیافت و پس ازآن کارگردانان دیگر هم پا به عرصه سریالسازی رمضانی با تم کمدی گذاشتند.در این میان همچنان درامهای اجتماعی یا با مضامین مذهبی هم خواهان داشت وهمراستا با اتمسفر این ماه بود. خاطرتان هست رمضان سال ۸۵ که با «صاحبدلان» دل به نوای قرآن سپردیم و همپای خلیل، آن پیرمرد صحاف، سادهدل اما ژرفاندیش، الوار روی الوار چیدیم تا کشتی نوح بسازیم و خود را از بلای دنیا برهانیم؟
حال و هوای عجیبی بود که با سریال میوه ممنوعه و همراهی با مبارزات حاجیونس برای غلبه بر نفسش دررمضانی دیگرادامه پیدا کرد و یادآورشد۷۰سال عبادت میتواند یکشبه به باد فنا رود. این دست مضامین در سریالهای ماورائی اوج میگرفت و حسابی هم طرفدار داشت. این ژانر که دیگر به یکی از محبوبترین و پرشمارترین آثار رمضانی بدل شده است،امسال نیز قراراست باسریال «رستگاری» دوباره مهمان خانه مخاطبان باشد اما باید دید این خاطرههایی که از سالهای گذشته داریم باز هم با قصههای تازه تکرار خواهد شد یا خیر. هرچند برنامههای رمضانی نشان دادندکه میتوانند هرساله باتجربه فضاهای تازه، خاطرهسازوانگیزهبخش باشند. نمونهاش برنامه «زندگی پس از زندگی» که چند رمضان است اوقات پیش از افطار بینندگان رابه دنیای بعد ازمرگ پیوندمیدهد ونشان داده نسل برنامههای نوآورانه همچنان منقرض نشده و نبض حیات خلاقیت در محتوا وساختار رمضانی همچنان پرتپش است.
نوشین مجلسی - سردبیر قاب کوچک