یک) تنها مک گافین جشنواره؛ نپتون
فیلم «نپتون» ساخته محمد ابراهیم غفاریان از جمله فیلم اولیهایی است که در بخش سودای سیمرغ هم شرکت دارد. نپتون یک فیلم پر طول و تفصیل خانوادگی است. قصه، ایده و مضمونش تازگی ندارد. همه پند و اندرز فیلم پیرامون توجه به خانواده، خصوصا فرزندان، قبل ازاین بسیار طرح شده است. اینکه به پدران هشدار داده شود که بچهها بیش از امکانات مادی و رفاهیات زندگی، به وجود والدین نیاز دارند، خیلی پسندیده و برای همین از فرط گفتن به کلیشه و بعضا ابتذال تبدیل شده است، اذا این دستمایه باید در عین دراماتیزه، از زاویهای تازه و بدیع به سینمایی جذاب تبدیل شود. البته فیلمساز برای ارایه نمونهای پذیرفتنی، دست به تمهیداتی زده است، اما برای این منظور به سبک مک گافین افتاده، یعنی سرکار گذاشتن را بر ایجاد تعلیق سینمایی ترجیح داده است. مثلا پسر بچه شاهد کارگر سقوط کرده است، اما این اتفاق به هیچ درد روایت و قصه نمیخورد چرا که قبلاً ترومای پسربچه لو رفته است یا اینکه میزانسن و حرکت دوربین در صحنههای تنهایی پسربچه و دختر همسایه طوری است که مخاطب احتمال حادثهای را میدهد، ولی بعداً میفهمد که سرکار بوده است. علاوه بر اینها فیلم در ساختار دچار اسیب بد قوارگی است. فیلم چند داستان و داستانکی دارد که فرعی و اصلیشان فرقی نمیکند. موسیقی کارن همایونفر، همچنین حضور ارمین رحیمیان و چند بازیگر تیاتری دیگر از جمله ویژگی فیلم است.
دو) اکشن و حرف؛ شمشیر و اندوه
انیمیشن «شمشیر و اندوه» ساختهی عماد رحمانی و مهرداد مهرابی روایتی کهن از صدر اسلام و سرزمین بخارا است. در جشنواره امسال چهار انیمیشن بود که نشاندهنده رشد کمی و کیفی این قالب فیلمسازی در کشورمان است. شمشیر و اندوه نیز الحق و الانصاف در زمینههایی تکنیکی، اعم از شکل و شمایل ادمها تا طراحی و رنگ آمیزی و ... نمونه خوبی از ظرفیت انیمیشنسازی است. اما همین نمونه با ضعفهای اشکاری همراه است از جمله گم بودن مخاطب هدف، داستان چند پاره، ساختار دو نیمه و ... سازندگان این انیمیشن همه تلاششان معطوف بر واقعی بودن شخصیتها (اسکن از چهره واقعی آدمها) بوده است برای همین از مولفههای مهم و لازم دور افتادهاند. در سینما و خصوصا مدیوم انیمیشن، تعیین مخاطب در مرحله طراحی باعث میشود تا بقیه مولفههای ساخت براین مبنا جلو بروند. الان میزان اکشن و پلانهای خشن، فیلم را برای گروه سنی کودک و نوجوان منع میکند، بنابراین بزرگسال هم که به دیدن چنین کارهایی نمیرود، یعنی وقتی والدین مشتری انیمیشن میشوند که در درجه اول کودک برای رفتن به سالن ترغیب شود. نکته بعدی اینکه روایت درباره سال ۶۰ هجری، فضای فیلم مانند اثار شصت سال قبل فخرالدین ترکیهای، اما روابط و مناسبات دختر و پسری اش امروزی است. تناقض کامل. در ضمن اینکه پلانهای طولانی پر حرف هم دفع کننده است.
سه) پر ادا؛ پروین
فیلم «پروین» ساخته محمد رضا ورزی چنانچه از نامش پیداست، پرتره شاعرهی نامدار ایران، پروین اعتصامی است. بلاخره «ورزی» بهترین کارش را ساخت، اما نه بدین معنی که فیلمی عالی ساخته است، ولی در کارنامه خودش، پروین بالاتر از بقبه ساختههایش میایستد. فیلم شکوه و عظمت معماری دوران پروین را دارد، طراحی صحنه و لباس و جزییات میزانسنی قابل باوری دارد. حتی کشش فیلم خوب است، ولی اصلیترین ضعف نوع «پی او وی» آدمها و فقدان شخصیتپردازی محکم است. فیلم با روایت برادر پروین شروع و تا مرحله مرگ او، راویها مرتب تغییر میکنند. هیچکدام از آدمها به شخصیت نمیرسند و حتی تیپهای پذیرفتنی هم ندارد، مثلا زن کفبین که حالا دیگر چنین ادمهایی در کارهای ورزی به نماینده طبقه فرودست تبدیل شده است، جعلی و پوشالی است. حتی برادر پروین (امیرحسین صدیق) نیز اکسسوار است مانند دیگر شخصیتهای مهم تاریخ ادبیات که هیچکدام خون لازم را ندارند و ... با این حال فیلم پروین تماشاگر پرحوصله را نگه میدارد، چون مارال بنی ادم در نقش پروین منهای کنشهایش، خوب نشسته است، بقیه اعم از شریفینیا تا حاجیان و پاکدل و ناصرنصیر و ... هیچکدام چیزی به فیلم اضافه نمیکنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد