گفت‌وگوی مشروح «جام‌جم» با عوامل برنامه «فوتبال۱۲۰»

نیامده‌ایم جای کسی را بگیریم

فوتبال جهان و آن رقابت‌های نفسگیری که دارد، همیشه برای فوتبالدوستان جذاب بوده. فوتبال ۱۲۰ برنامه‌ای است که تلاش کرده نگاهی متفاوت به متن و حاشیه این رقابت‌های همیشه پرطرفدار داشته باشد. اعضای تیم جدید این برنامه چند ماهی است که کارشان را شروع کرده‌اند و به گفته خودشان، تلاش کردند نگاه‌شان به فوتبال یک نگاه هنری باشد. تیمی که متشکل از نیروهای جوان و کاربلد است و حالا توانسته دست‌فرمان فوتبال ۱۲۰ را به مانند قبل حفظ کند و آن را به مرور ارتقا دهد.
کد خبر: ۱۴۴۰۷۰۸
نیامده‌ایم جای کسی را بگیریم
 
عوامل برنامه فوتبال۱۲۰ به تازگی مهمان روزنامه جام‌جم بودند تا ازجزئیات برنامه وچالش‌های خود بگویند. گفت‌وگوی پیش رو، حاصل یک نشست یک‌ساعته باعوامل این برنامه از‌جمله پویا خسروی تهیه‌کننده، حافظ کاظم‌زاده مجری و حسین آشنا و علی چاوشی دو سردبیر برنامه فوتبال۱۲۰ است. 

تیم شما چند ماهی است که فصل تازه فوتبال ۱۲۰ را روی آنتن برده است. این کار، قطعا برای شما سخت و پرچالش بوده. گروه‌تان زمانی کار تولید برنامه را پذیرفت که یک تیم شناخته شده تولید را به شبکه واگذارکرده بود. در واقع هم زیر ذره‌بین مخاطب بودید وهم زیرنظر رقبا. قدری از این بگویید که چقدر کار دراین فضا، برای شما و تیم چالش‌برانگیز بود؟

پویا خسروی، تهیه‌کننده: 
ماجرای سپردن برنامه فوتبال۱۲۰ به تیم ما، از جایی شروع شد که تیم قبلی به هر دلیل، تصمیم گرفت کار را تحویل شبکه بدهد. شبکه هم چند بار بعد از آن، تلاش کرد تا با گروه قبلی تعامل کند. به هر حال بعد از این تلاش‌ها و مذاکره با تیم قبلی، کار به تیم ما سپرده شد. کار سختی بود. نمی‌خواستیم برند با تغییر عوامل، با مشکل مواجه شود. تلاش‌مان این بود که خلاقیت بیشتری به برنامه اضافه کنیم. کمااین‌که شبکه هم به دنبال جذب رضایت مخاطب فعال بود؛ مخاطبی که همیشه پای تماشای این برنامه بودند. بعد از این‌که کار را تحویل گرفتیم، آسیب‌شناسی لازم را انجام دادیم و تلاش کردیم ساختار کلی برنامه را حفظ کنیم. درعین حال، چیز‌هایی به برنامه اضافه کردیم. بخشی از موارد موفقیت‌آمیز بود و برخی هم از سوی مخاطب مورد قبول نبود و آن را کنار گذاشتیم. اعتقادمان بر این است که برنامه باید به ذائقه مخاطب عام و البته، مخاطب خاص فوتبال ۱۲۰ احترام بگذارد. در ماه اول، نظرسنجی سازمان رقم بالایی از مخاطبان را برای این برنامه ثبت کرد که در بین برنامه‌های ورزشی به جز پخش زنده آمار بسیار خوب و قابل‌توجهی بود. درعین حال، بازخوردی که از فضا‌های تعاملی ایجاد شده گرفتیم، این نوید را به ما می‌دهد که هر هفته میزان مخاطب برنامه بالا می‌رود. در واقع مردم به ما اعتماد کردند. ما هم تلاش می‌کنیم این روند صعودی را برای احترام به عقاید مخاطب، حفظ کنیم. 
 
آقای کاظم‌زاده! شما در قامت مجری و در معرض قضاوت تماشاگران این برنامه هستید و قطعا فشار بیشتری را در این میان متحمل شدید. قدری از این بگویید که چه شد به تیم برنامه اضافه شدید. به هر حال از مجریان حرفه‌ای در حوزه ورزش هستید اما اضافه شدن به برندی که از قبل یک تیم دیگر آن را جلو برده و مخاطب هم آن را می‌پسندیده، سخت است. چه شد که حاضر شدید خطر کنید و به فوتبال ۱۲۰ اضافه شوید؟

حافظ کاظم‌زاده، مجری: 
واقعا تجربه سختی بود و هست. حق هیچ اشتباهی را نداشتم. در رسانه معمولا اساس بر این است که مجری، خروجی زحمات تمام بچه‌ها را به نمایش می‌گذارد و ویترین برنامه است. در واقع مجری باید زحمات تمام بچه‌هایی که برای برنامه تلاش می‌کنند را تبدیل به گل کند و این فرد حق هیچ اشتباهی ندارد. ممکن است جا‌های دیگر اشتباه رخ دهد اما مجری به هیچ عنوان نباید اشتباه کند چون کوچک‌ترین اشتباه از مجری، زحمات بقیه را هدر می‌دهد و همین باعث می‌شود وظیفه‌ای که فردی به عنوان ویترین یک برنامه دارد، سنگین‌تر شود. احیای دوباره یک برند، کلا کار سختی است. حتی وقتی می‌خواهید لوگوی یک بانک را عوض کنید، می‌ترسید که نکند جواب قبلی را نگیرد، چون مخاطب به آن عادت کرده. عادت، مسأله خیلی مهمی است و اگر شیرین و با خاطرات بسیار خوش همراه باشد، تغییر آن با مقاومت همراه می‌شود. حالا فکر کنید قرار است عادت برنامه فوتبال۱۲۰ از مخاطب گرفته شود و به تیم دیگری داده شود. ما همه اینها را می‌دانستیم ولی یک تجربه جدید بود، چون مسأله فوتبال اروپا بود و باید در تجربه کاری‌ام، خودم را اثبات می‌کردم که فقط ایران نیست و اروپا هم هست. صحبتی در روز‌های اول با بچه‌ها داشتم و خیلی صادقانه با پویا و حسین درباره برنامه و ‌ایده‌ها گپ زدیم. البته از قبل شناختی از هم نداشتیم اما وارد کاری شده بودم که مثل زنجیر متصل بود و می‌توانستیم همدیگر را بفهمیم. به هر حال یاعلی گفتیم و جلو رفتیم. به نظرم با توجه به همه نقاط قوت و ضعفی که ممکن است در همه کار‌ها وجود داشته باشد، فکر می‌کنم تا‌کنون تجربه خوبی را در این برنامه پشت سر گذاشتیم و توانستیم گام مهمی در احیای برند فوتبال۱۲۰ برداریم. با تمام احترامی که برای تیم قبلی قائل هستم و همه‌شان برایم بسیار عزیزند و قرار نیست کسی فعالیت آنها را زیر سؤال ببرد، می‌خواهم بگویم تیم جدید هم زحمت کشیده و حرف برای گفتن دارد. قرار نیست اگر به چیز دیگری عادت داریم، فعالیت و زحمت افراد جدید را نادیده بگیریم و اینجا هم کسی جای کسی دیگر را نمی‌گیرد. در این برنامه احدی جای دیگری نیامده و این مهم‌ترین جمله‌ای است که هرمخاطب حرفه‌ای باید به آن قائل باشد و درکش کند.
 
شما به بحث احیای برند اشاره کردید. مسأله برگشت به عقب نکته بسیار مهمی است، چون در برند‌های بزرگ مثل کوکاکولا هم بعد از احیای برند ناچار به بازگشت به عقب شد اما شما این گزینه را هم نداشتید.

علی چاوشی، سردبیر:
 اتفاقی که در برنامه۱۲۰افتاد این بود که اولا خود تهیه‌کننده یک‌جا   رسما اعلام کرده بود تمایل به ادامه همکاری با صداوسیما ندارد و دوم این‌که، فکر می‌کنم اشتباه محاسباتی ‌ایشان بود که فکر نمی‌کرد تیمی قبول کند و پای چنین برنامه‌ای بیاید و این ریسک را بپذیرد. می‌دانستم که ممکن است تجربه تلخ برخی برنامه‌ها در کمین باشد.دو سه ماه شبانه‌روز فکر و طراحی کردیم. می‌خواستیم اسلوب کلی برنامه حفظ شود وبخش‌هایی رااضافه کنیم. جایی برایم اتفاق شیرین افتاد که رسانه‌ای آمد ما را نقد کند و چیز‌های عجیبی نوشته بود. گفته بود آیتم‌های برنامه ترجمه است. در‌حالی‌که کل آیتم‌های ما تولیدی است. ما از یکشنبه تا پنجشنبه مشغول نوشتن آیتم هستیم. انگار هر آیتم یک مستند کوچک است و این نقد، خیلی برایم شیرین بود. در ظاهر می‌خواست ما را نقد کند ولی اشتباه رفته بود. ضمن احترام و علاقه‌ای که به تیم قبلی و شخص آقای فردوسی‌پور دارم، برند فوتبال۱۲۰برند صداوسیما بود و چیز عجیب‌و‌غریبی نبودکه صداوسیما بخواهد آن را حفظ کند.
 
آقای خسروی شما پیش از این هم تجربه احیای برند برنامه‌ای راداشتید. تجربه شما در آن برنامه چقدر کمک کرد که احیای برند و تیم جدید در فوتبال۱۲۰با چالش کمتری مواجه شود.

خسروی:
 ما همیشه جزئی ازیک گروهیم، در برنامه مد‌نظر شماهم جزئی از یک کل بودم. آنجا بیشتر یاد گرفتم که با کار گروهی خروجی بهتری می‌توان گرفت. تا الان هم نظر مخاطبان فوتبال ۱۲۰نشان می‌دهد که مخاطب رضایت داشته است. این تیم و بچه‌های دیگری که پشت‌صحنه حضور دارند، همگی مصمم هستند که این برنامه روز‌به‌روز بهتر شود. زمانی که برنامه را گرفتیم همگی استرس داشتیم و بیشترین استرس و اصل قضیه را حافظ کاظم‌زاده در قامت مجری تحمل کرد و سیبل تمام حرف‌ها بود. ولی همگی با شدت و قدرت ‌ایستادیم و گفتیم این برند را بلند می‌کنیم، این از غرور نیست از ظرفیت است که در خودمان می‌دیدیم. وقتی آیتم تألیفی برنامه را با آیتم بین‌المللی مقایسه می‌کنند و نمی‌توانند تشخیص دهند، برای‌مان برد و خروجی زحمت تیم سردبیری است. در تمام نقد‌ها این را هم می‌گویند که دکور، فضا و ریتم برنامه چقدر خوب است. همه می‌دانیم ضعف‌هایی داریم و منکرش نیستیم ولی روز به روز در‌تلاشیم و مصمم هستیم که این ضعف‌ها را بپوشانیم و این برند، برندی شود که برای سازمان صداوسیما ماندگارتر باشد.
 
چقدر این برند تغییر کرد تا بتواند هم به ذائقه مخاطب نزدیک باشد و هم کلیت آن از بین نرود؟

خسروی:
 سیاست شبکه و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بر این بود که این برند با همان لوگویی که دارد در ذهن مخاطب بماند. کوشیدیم با همفکری هم، نقاط‌ضعف را برطرف کردیم تا برنامه قوی‌تر شود. کما این‌که فضای گرافیک برنامه را تغییر دادیم. لوگوی برنامه هم همان قبلی است با برخی تغییرات جزئی. برای ‌ایده دکور هم، یک همفکری چهار پنج نفره داشتیم و بعد از این‌که طرح‌های بسیاری را کنار گذاشتیم، خودمان دست به کار شدیم و دکورمان تلفیقی از ‌ایده‌های مختلف است که اجرا شد. در بحث فضای محتوایی برنامه، تلاش‌مان بر این بود که کاملا خط فکری خودمان و تیم سردبیری را با ذائقه مخاطب همراه کنیم. قبلا این‌طور بود که آیتم‌ها اکثرا ترجمه‌ای بودند. آیتم ترجمه‌ای ما به صفر رسیده و همه تألیف خودمان و تیم سردبیری است.چند بخش بود که باید در کنار آن، ساختار برنامه را حفظ می‌کردیم. تمام آیتم‌های برنامه را طبق خواست شبکه حفظ و سعی کردیم به تصاویر دسترسی داشته باشیم که خیلی از برنامه‌ها و فضا‌های دیگر ندارند. این با تلاش شبانه‌روزی تیم اتفاق افتاد. بخش‌های‌مان را حفظ ولی تلاش کردیم چند بخشی اضافه کنیم تا مخاطب از آنچه به تماشای آن عادت کرده یکباره‌ جا نخورد و کلا تماشای برنامه را پس نزند. چون اگر بخواهید تغییر ایجاد کنید، مخاطب پس می‌زند. در ابتدا بخشی به نام کافه فوتبال شروع کردیم و به‌مرور متوجه عدم استقبال مخاطب شدیم، آنجا با همفکری یکدیگر تصمیم گرفتیم این بخش را حذف کنیم. بخش‌های دیگری هم اضافه کردیم و سعی‌مان این بود که با نگاهی هنری به فوتبال نگاه کنیم. تیم ما دو سردبیر دارد تا به همه بخش‌ها توجه کنیم.

حسین آشنا، سردبیر: 
کلیت برنامه فوتبال۱۲۰، یک مجله هفتگی فوتبال خارجی و به‌طور خاص فوتبال اروپاست. از شروع هفته، باید ببینیم قرار است چه اتفاقاتی در فوتبال بیفتد و براساس آن به پژوهش وساختن آیتم‌های مختلف بپردازیم. تلاش شده ساختار کلی آیتم‌ها با یک‌سری تنوع فرمی و محتوایی، حفظ شود. مثلا یک بخش مرور فوتبال‌های مهم اروپاست و هر هفته تحت عنوان آیتم داستان یک بازی به یک بازی که در هفته مهم بوده و احتمالا مخاطبان دوست دارند، می‌پردازیم تا درباره جزئیاتش بداند. در واقع روایت را با یک تدوین غیرخطی، کاملا جراحی می‌کنیم. انگار مخاطب، همزمان فوتبال را می‌بیند و مصاحبه‌هایی را که درباره هر لحظه از آن فوتبال انجام شده تماشا می‌کند؛ مثل یک فیلم. در آیتم لژیونر بسیاری از بازیکنان لژیونر در لیگ‌های مختلف را داریم که دسترسی به آنها سخت است. یک تیم زحمت می‌کشد تا به این چهره‌ها دسترسی پیدا کند. همچنین، آیتم‌های تألیفی‌مان کاملا براساس پژوهش است. در هر قسمت چند آیتم تألیفی داریم و سعی می‌کنیم برای هرکدام از اینها چند مقاله بخوانیم و چند فیلم ببینیم و نکته‌برداری کنیم تا بتوانیم به یک متن برسیم و پس از این که پژوهش آماده می‌شود، آن را می‌خوانیم.

چاوشی:
 مهمان‌هایی که در بخش‌های مختلف می‌آوریم هم متفاوت و چهره هستند. این گونه مهمانان در برنامه‌های ورزشی تلویزیون کم سابقه هستند. کارمان هم خیلی سخت است، چون نمی‌خواهیم در خیلی از حوزه‌ها دخالت کنیم. برخی برنامه‌ها هستند که ربطی به آنها‌ ندارد و نیروی لژیونر می‌آورند فقط برای این که وایرال دهند. ما خود را مقید کردیم فقط در حوزه برنامه این کار را کنیم. اوایل می‌خواستیم در کافه فوتبال چند بازیگر بیاوریم که وایرالی بگیریم و گفتیم نه. مهمانان با توجه به همه محدودیت‌ها، قابل قبول بوده و خیلی‌های‌شان برای خودم غافلگیرکننده بود که روی خط برنامه آمدند و صحبت ‌کردند.
کاظم‌زاده: ببینید می‌توان یک رویکرد داشت تا سراغ چهره‌های شناخته شده با هزینه‌های بسیار زیاد برویم و قطعا گفت‌وگوی جذابی می‌شود، چون بخشی از یک گفت‌وگو سمت برنامه و مجری و تیم محتوایی و سردبیری است، یک بخش هم مربوط به جذابیت و بیان مهمان برنامه و آن چهره است. این ساده‌ترین راه است برای این که مخاطب خود را راضی کنیم و اسم‌های بزرگ دنیای فوتبال را بیاوریم و با آنان گفت‌وگو کنیم. یک قسمت دیگر می‌شود عمق گفت‌وگو و این که واقعا چیزی به مخاطب‌تان بدهید و محتوایی ارائه کنید که تا کنون نبوده. این مساله، نیاز به اشراف کلان روی آن موضوع دارد که باید تیم محتوا و مجری داشته باشند تا بتواند با شخصی که در فوتبال اروپا نفس می‌کشد، پشت یک میز بنشیند و گفت‌وگو کند. به اشراف عمیقی نیاز دارد تا بتواند موضوعاتی را که دغدغه مردم ایران در فوتبال اروپاست با قیاس با فوتبال داخلی بیان کند.
به نظرم یک پیچ بسیار تند است که هر کسی نمی‌تواند از پس آن برآید. در واقع ما به هر قیمتی نخواستیم یک چهره یا مهمان خارجی داشته باشیم. تلاش کردیم همزمان به محتوا و عمق توجه کنیم. پزشک لیورپول وقتی عنوان لیورپول به او می‌چسبد، چهره جذاب می‌شود اما پزشک لیورپول آدمی نیست که همه فوتبالی‌های ایران او را بشناسند و باید با او درباره چه صحبت کنیم؟ این‌که چرا مصدومیت‌های امروز فوتبال این قدر زیاد است و بتوان از آن نکته جذاب برای مخاطب مطرح کرد. وقتی با یک وکیل رسمی فیفا صحبت می‌کنید، در مورد سوپرلیگی می‌گویید که منابعش بسیار کم است و اگر هست صرفا ترجمه‌هایی است که بعضی از سایت‌ها منتشر کرده‌اند. پس باید چیزی اضافه بر آن و تحلیل داشته باشید. این اتفاقی است که تک‌تک بچه‌های محتوایی از تهیه‌کننده گرفته تا تیم سردبیر و بنده به آن پایبند بودیم. در واقع می‌خواستیم از نظر محتوا حرفی برای گفتن داشته باشیم و این در همفکری تیم، شکل می‌گرفت. برای رسیدن به‌ایده هم جلسه می‌گذاریم و با همه بچه‌ها درباره آن صحبت می‌کنیم که چه نکاتی را مطرح کنیم.
 
این تفاوت‌هایی که اشاره کردید در حوزه اجرا هم قطعا اتفاق افتاده. آقای کاظم‌زاده به این مسأله اشاره کنید که چقدر این تغییر را در اجرا لحاظ کردید؟ شما فرد تازه کاری نیستید و تیپ و صدایی که همیشه دارید برای خودتان است و کاراکتر خود را دارد. چه کار کردید که هم مخاطب پس نزند و هم تیپ مستقل خود را داشته باشید و نگران نبودید که پس از مجریان دیگر وارد این برنامه شدید؟

کاظم‌زاده:
 اگر حرفه‌ای به این مساله نگاه کنیم، اجرای برنامه فوتبال۱۲۰ نسبت به اجرای سایر برنامه‌های ورزشی، کاملا متفاوت است. من به‌کرات تجربه اجرا در حوزه فوتبال ایران را داشتم. اجرا در فوتبال ایران یک اجرای مطالبه‌گر است و کلام مجری بسیار مهم است و این شخصیت در فضای بلبشوی فوتبال به چشم می‌آید و نمود پیدا می‌کند. در عین حال، جدیت مجری می‌تواند خیلی جذاب باشد. نوع پوشش بر اساس آن اجرا باید رسمی باشد.اما فوتبال۱۲۰ این طور نیست. چالشی که روز‌های اول داشتم و در موردش از یکی دو نفر نقد شنیدم که درست بود، این است که در فوتبال ۱۲۰کسی نیامده مجری و بیان مجری را ببیند و آمده فوتبال اروپا را ببیند و برای من که از آن فضا کنده شدم و به فضای فوتبال ۱۲۰آمدم و این انتقال را تجربه می‌کنم، خو گرفتن با این فضا ابتدا کمی سخت بود و هنوز هم هست. نظر دارم که کوتاه بگویم و کاری نداشته باشم که چه اتفاقی می‌افتد و آیتم‌ها جای من صحبت کنند. اینجا کسی نیامده که مجری را ببیند، آمده فوتبال اروپا را ببیند و مجری باید با این موضوع کنار بیاید. این برای مجری ضعف نیست و به هیچ عنوان جایگاه اجرا را پایین نمی‌آورد. این جنس اجرای فوتبال۱۲۰ است. نهایتا در گفت‌وگو‌هایت می‌توانی صحبت کنی یا تمام محتوا را در کوچک‌ترین بسته ممکن به مخاطب ارائه دهی. در فوتبال ایران مسأله کاملا متفاوت است. همه آمدند ببینند تو چطور می‌گویی اما در فوتبال اروپا اصلا به دنبال این نیستند. با گذشت سه چهار قسمت از این برنامه کاملا برایم مسجل شد در اینجا لزومی ندارد خودم را ارائه کنم. با هرمیزان سابقه‌ای که دارم، باید جلوی خودم را بگیرم. درحقیقت مقابل ناب‌ترین فوتبال دنیا قرار می‌گیریم که خودش حرف می‌زند. باید تعادل ایجاد کنم که کارسختی است وازهرطرفش که بلغزیم، دچارخطا می‌شویم. اجرای محمدحسین میثاقی وحمید محمدی،کاملا متفاوت بوده و اجرای هرکدام نقاط قوتی داشته ولی قرار نیست اجرای من نشأت گرفته از هرکدام از این دو باشد و هریک از اینها در فضای خودشان بودند. اجرایی که دراین سری مخاطب می‌بیند، اجرای حافظ کاظم‌زاده است. خوب یا بد، اجرای خودش است. درواقع اجرای خاص خودش وبه صورت خاص برای برنامه فوتبال۱۲۰است نه برنامه ورزشگاه. این چالشی بود که این‌طور در ذهنم مرور می‌کردم و به خودم می‌گفتم «تو باید اولا ساختار پوششی‌ات را بشکنی و جلوی دوربین کمی اسپرت‌تر باشی، چون مخاطب تیپ رسمی تو را نمی‌پذیرد و باید کلامت را بشکنی و شکل شوخی‌ها و بیانت عوض شود.» در برخی نقد‌ها به تعریف و شاید توهین می‌گفتند: «تو برو استندآپ کمدی اجرا کن» که این برایم نقطه قوت بود که ساختار جدی شکسته شده و به نظرم اتفاق مثبتی بود. یعنی مخاطب پذیرفته بود که کاظم‌زاده در اینجا آن کاظم‌زاده برنامه‌های دیگر نیست، این برایم نکته مثبتی بود و جدای از بحث پوشش و کلام، موجز‌گویی باید اتفاق می‌افتاد و خیلی سعی می‌کنم که یک وقت به گزاف چیزی نگویم. چون این اجرای فوتبال۱۲۰و با اجرای برنامه‌های دیگر متفاوت است.
 
تا الان بازخورد‌ها نسبت به اجرای شما چطور بوده است؟

کاظم‌زاده: 
بخشی از بازخورد‌ها متأثر از این است که بیننده نمی‌خواهد کسی دیگر جای تیم قبلی باشد و هر کس غیر از او باشد و اجرا کند را پس می‌زند اما بخش دیگری از بازخورد‌ها به دور از فضای تعصب و برایم بسیار ‌امیدوارکننده بود. در مجموع و به لطف تک‌تک کسانی که با هم دربرنامه کار می‌کنیم، بازخوردی که از برنامه۱۲۰گرفتم بسیار مثبت بود؛ چه از آیتم‌هایی که تألیف‌شان یک تألیف سخت است، چه ازبحث دکور و تصویر و تک‌تک ساختاری که برای برنامه فراهم شد و چه در بحث اجرا. این مسأله برایم روحیه‌بخش بود. آدم‌های بزرگی در ورزش کشور تماس گرفتند و گفتند برنامه را می‌بینیم و خیلی خوب بود. 

چاوشی:
 شاید در ابتدا استنباط همه‌مان این بود که در شروع برنامه، توسط خیلی از سایت‌ها و رسانه‌های ورزشی و فوتبالی که به نحوی با تیم قبلی ارتباط و دوستی دارند، بایکوت شویم اما برای‌مان جالب بود که از قسمت اول، تقریبا همه آیتم‌های‌مان را پوشش دادند. البته برخی کانال‌ها و سایت‌های فوتبالی هستند که مانع از انتشار برخی مطالب می‌شوند. هدف‌گذاری‌مان قبل از قسمت یک، این بود که طوری کار کنیم تا اینها بعد از این که ما را نادیده گرفتند، از جایی به بعد دیگر نتوانند نادیده بگیرند. قسمت اول که تمام شد به صفحه ویدئویی یکی از این سایت‌ها رفتم و دیدم پنج آیتم ما را گذاشته که سردبیر و همه چیزش با تیم قبل در ارتباط بود.

خسروی:
 البته باید بگویم یک نوع بایکوت رسانه‌ای برای‌مان وجود دارد و به این شکل است که زنگ می‌زنند و تعریف می‌کنند اما مطلبی منتشر نمی‌کنند.
 
مصداق همان صحبتی است که مدیر شبکه چهار در مورد سیستم تفتیش عقاید روشنفکری مطرح کرد و این در بحث رسانه‌ای باب شده‌است. چه مکتوب و چه تصویری و در قالب‌های مختلف دیده می‌شود.

خسروی:
 بله اما اصلی‌ترین دغدغه‌ای که تیم ما دارد این است که نقد منصفانه بشنویم و ما را به برنامه‌مان بسنجند و فنی به آن نگاه کنند. بگویند فلان بخش این برنامه، فلان مشکل را دارد. اتفاقی که برای‌مان می‌افتد این است که یک‌سری از مخاطبان کف فضای مجازی، برنامه را نمی‌شناسند و فقط می‌فهمند قبلا تهیه‌کننده‌اش فلان فرد بوده. شروع به فحش دادن می‌کنند. ما نیامدیم که کسی را تخریب کنیم. حتی شاید علاقه‌ای به این نداشتیم که بعد از افراد مطرح، ریسک و یک برند را بازیابی کنیم اما الان که شده، تحت لیبل و زیر پرچم صداوسیمای جمهوری اسلامی آمدیم. کسی روی آن مالکیت ندارد و برند سازمان است. روی بحث برند‌ها خیلی احساس مالکیت وجود دارد؛ در حالی که برند‌های سازمان هستند و اگر هر کسی به هر دلیلی نمی‌خواهد با آن همراه باشد این برند می‌تواند مسیر خود را ادامه دهد.

خسروی:
 برنامه‌های مختلفی بوده که تولید کردیم و جلو بردیم. اگر فردا سازمان به‌هر دلیلی بخواهد این برنامه را با تیم دیگری جلو ببرد، طبق قراردادی که با سازمان دارم نباید روی برند برنامه حس مالکیت داشته باشم و فقط به لحاظ احساسی، می‌توانم قدری مکدر شوم که «ای‌کاش می‌توانستم آن را داشته باشم».

آشنا:
 برخلاف مارپیچ سکوتی که شکل می‌گیرد، وقتی به جمع فوتبالی‌ها می‌رویم، می‌بینیم که چقدر از فضای برنامه تعریف می‌کنند. این خیلی لذت‌بخش است. شاید گاهی فکر ‌کنیم اگر چیزی در فضای مجازی دیده‌نشده، یعنی مورد توجه نبوده اما وقتی به جمع فوتبالی‌ها می‌رویم، می‌بینیم این‌طور نیست.

چاوشی:
 دو هفته پیش آیتمی راجع به سانتوس داشتیم و به محلات جنوب شهر رفتم. دیدم راجع به سانتوس حرف می‌زنند و می‌گفتند دیشب تلویزیون نشان داد و این خیلی برایم عزیز بود. اول کار خیلی استرس داشتم و به پدر و مادرم که در کاشان هستند زنگ زدم و گفتم خیلی دعا کنید که برنامه حساسی است و باید خوب پیش برود و معتقدم دعای‌شان کمک‌مان کرد. یک‌بار پدرم از مسجد زنگ زد وگفت برنامه‌ای که می‌روی فوتبال۱۲۰بود؟ گفتم بله. گفت یکی از آقایان مسجد می‌گفت برنامه را می‌بیند و دکورتان چه خوب شده‌است. یک فرد میانسال، در مسجدی سنتی در کاشان برنامه ما را دیده و بازخورد داده. اینها خیلی برایم عزیز است.

خسروی:
 چند هفته پیش در جلسه شورای مدیران سازمان،آقای برمهانی،معاون سیمای سازمان ازحفظ برند فوتبال ۱۲۰تشکر کرد و به همه شبکه‌ها و برنامه‌های دیگر پیشنهاد کرد که اگر تصمیم به حفظ برندی دارید، باید این‌چنین و با خلاقیت حفظ برند کنید. اینها دلگرم‌کننده است. وقتی این مدیران به تیم‌های دیگر می‌گویند، برای‌مان بسیار ارزش دارد.
 
قدری به این نزدیک‌شدن زبان به دغدغه مخاطب اشاره کنید. این‌که اشاره کردید موضوع باشگاه‌های خارجی را برای مخاطب ایرانی مطرح می‌کنید. این را چطور به دغدغه مخاطب ایرانی نزدیک کردید تا برایش تماشایی باشد؟

آشنا: 
مخاطب ورزشی این روز‌ها، چه در فضای ورزشی و چه در فضای غیر ورزشی، کاملا به همه اتفاقات و جدیدترین خبر‌ها دسترسی دارد و دیگر این طور نیست که بگوییم مخاطب ایرانی از چیزی خبر ندارد و بقیه خبر دارند. مخاطب ایرانی با توجه به دسترسی‌هایی که برایش وجود دارد، از همه چیز مطلع است و این کار را برای ما سخت‌تر می‌کند؛ چرا که باید یک پله بالاتر برویم. یعنی صرفا اگر بگوییم مثلا در ماجرای سوپر لیگ این اتفاق افتاده، مخاطب می‌گوید این را که می‌دانم، تو چه برای عرضه به مخاطب داری؟به این علت است که باید یک پله بالاتر باشیم و بگوییم تحلیلی که به شما ارائه می‌کنم این است. بخشی از این مسأله، به عشق فوتبال همه ما برمی‌گردد که از بچگی داشتیم. به آن فضای هواداری که برای همه‌مان وجود داشته که در نهایت باعث شده درک کنیم دغدغه هواداران تیم‌های مختلف چیست، به دنبال چه هستند و چه محتوایی برایشان جذاب‌تر است؟ مثلا همین هفته آیتمی درباره منچستر یونایتد و مالک جدیدش داشتیم. وقتی این ور و آن ور را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم موضوعی است که دغدغه هواداران منچستر یونایتد است که تیم‌شان با وضعیت جدیدی که با آن روبه‌رو شدند، به چه نتیجه‌ای می‌رسد و آیا قرار است پیشرفت کنند؟ به نظر می‌رسد سایت‌ها و خبرگزاری‌هایی هم در چنین موضوعاتی صرفا خبری کار کرده‌اند. وقتی می‌بینیم این دغدغه وجود دارد، تلاش می‌کنیم به آن پاسخ دهیم.

نکات جذب مخاطب جدید

کار شما از یک جهت دیگر هم با سختی مواجه بوده‌است. این‌که علاوه بر مخاطب وفادار قدیمی، مخاطبان جدید را هم به سمت این برنامه بیاورد. چطور توانستید این دو را به صورت همزمان جلو ببرید و چه نکاتی را در نظر گرفتید؟

آشنا:
 ما در آمار‌ها متوجه شدیم مخاطب نوجوان بخش بسیار گسترده‌ای از مخاطبان ما را تشکیل می‌دهد و باید حواسمان باشد در متن‌ها، آیتم‌ها و همه بخش‌های دیگر، به مخاطبان‌مان که سن‌ و سال متفاوتی با یکدیگر دارند توجه کنیم. تا حالا تلاشمان را کردیم که مخاطب را دراین بازه سنی ــ در کنار تلاش برای حفظ بقیه مخاطبان ــ راضی نگه داریم. مثلا بخش کافه فوتبال که گرمی و حرارت بین هواداران فوتبال را نشان می‌دهد، شاید بتواند طبق نیاز مخاطبان نوجوان باشد.

کاظم‌زاده:
 به این نکته هم باید اشاره کنیم که تماشای گل‌های جذاب یا بازی‌های خیلی خوب ــ با توجه به پوشش گسترده‌ای که تلویزیون روی مسابقات مهم اروپا دارد ــ شاید علاقه مخاطب باشد اما دیگر دغدغه او نیست. این مساله، کار ما را سخت می‌کند و اینجاست که بحث پژوهش به میان می‌آید و باید صندلی‌ها را عوض کنیم و از جای دیگری به مسابقه نگاه کنیم؛ جایی که مخاطب عادی نمی‌بیند و دوربین‌مان را برایش روشن کنیم. یعنی الان گل‌ها را می‌بیند و حتی برنامه‌ها و شاید پادکست‌های ترجمه شده را می‌بیند و می‌شنود. چون مخاطب نوجوان، نسبت به نسل قبل، بهتر به زبان آشناست و در عین حال، دسترسی بهتری به شبکه‌های اجتماعی دارد. به همین دلیل نمی‌توان به سادگی ذائقه او را تأمین کرد. باید از علاقه‌های این چنینی استفاده کنیم تا محتوایی را که خودمان پژوهش کردیم، بسازیم.
 
نکته‌ای که می‌خواستم به آن اشاره کنید، مسأله ورود چهره‌های تازه در دوران تحولی سازمان صدا و سیماست. این را چطور می‌بینید و به نظرتان چقدر می‌تواند در پیش بردن ریل تحول تأثیرگذار باشد؟

خسروی:
 بگذارید این‌طور بگویم هر کسی ظرفیتی دارد و نمی‌تواند به تنهایی کار را جلو ببرد. باید جایی باشد که پشت‌تان بایستد. ما برنامه‌های کوچک‌کوچک کار کردیم و این رشد را داشتیم و تجربیات سال‌های قبل که در سازمان مجری طرح، مدیر تولید و دستیار تهیه‌کننده بودیم، همگی موجب شد این اعتماد صورت بگیرد. لذا خودم را محصول دوره‌ای  می‌دانم که روی این اتفاق سرمایه‌گذاری کردند.

کاظم‌زاده:
دلخوشی چهره‌ها به حمایت سازمان است و این‌که نباید اگر اشتباهی صورت می‌گیرد، اولین اشتباه آخرین اشتباه باشد. این یک بحث خیلی مهم است که دلگرمی می‌دهد به کسانی که دارند کار می‌کنند. در عین حال برند‌های سازمان همه محصول تلاش خود سازمان بوده‌اند و باید از آنها صیانت شود. اضافه کردن چهره‌های جدید به این معنا نیست که جای چهره‌های قدیمی و برند‌های مطرح سازمان را بگیرند. بخشی از سرمایه سازمان، برند‌هایش است و سازمان سال‌ها هزینه کرده تا چهره شوند و مقبولیت پیدا کنند و اگر راحت اینها را از دست دهد، آسیب می‌خورد. من خودم را فرزند این رسانه می‌دانم؛ آن هم نه کلامی بلکه به شکل جدی. از ۱۸سالگی در این رسانه کار کردم و زیرزمین و برنامه‌های تولیدی کار کردم و دوره‌های مختلفی را که سازمان در حوزه اجرا گذاشته، گذرانده‌ام و الآن در۳۵سالگی به این نقطه رسیدم. دقیقا تولدم در سازمان بوده و خودم را فرزند سازمان و رسانه می‌دانم. این انتظار را از خانه‌ای که در آن بزرگ شده‌ام دارم که یک جا‌هایی هوایم را داشته‌باشد. اگر قراراست چهره جدیدی بیاید، جای مرا تنگ نمی‌کند و او هم قرار است این راه را ادامه دهد و من به عنوان یک برند سازمان باید این را بپذیرم که چهره جدید جای مرا تنگ نمی‌کند. قطعا من نمی‌توانم کاری را که یک فرد ۲۲ساله انجام می‌دهد، با این موقعیت انجام دهم. درعین حال، اگر او هم به سن من برسد، باید کاری را که من الان دارم و انجام می دهم، به شکل کامل‌تر انجام دهد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها