صهیونیستها که نابودی حماس ودیگر گروههای مقاومت فلسطینی درنوارغزه را هدف اصلی خود قرارداده بودند، به آتشبس مشروط به تبادل اسرا اکتفا کردند تا از باتلاق خود ساخته خارج شوند .حالا اما پس ازگذشت بیش از۱۰۰روز ارتش تا بندندان مسلح اسرائیلی که از انواع و اقسام حمایتهای تسلیحاتی و دیپلماتیک برخوردار است در نقش یک ماشین جنگی ظاهر شده که کاراییاش تنها معطوف به قتلعام غیرنظامیها و کودکان است.
اشتیاق بیحد وحصر صهیونیستها به جنون جنگ، آنها را به وضعیت استیصال رساندهاست، زیراتداوم جنگ علاوه بر اینکه افکارعمومی را نسبت به تبعات این مسأله ویرانکننده هشیار کرده به تغییر ملموس لحن دولتهای غربی حامی اسرائیل نیز افزوده است تا جایی که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که حمایتهای بیدریغ او از جنایتهای اسرائیل در غزه با اعتراضهای گستردهای همراه شده برای چندمین بار مخالفت خود را درخصوص تداوم جنگ اعلام کرده و مدعی شد در حال انجام تلاشهایی بیسروصدا برای خارجکردن اسرائیل از غزه است.
تنش در کابینه جنگی اسرائیل
این اظهارات متناقض در حالی مطرح میشود که دولت آمریکا بهعنوان حامی شماره یک دولت جعلی اسرائیل، چند قطعنامه را که خواستار برقراری آتشبس فوری در غزه بوده وتو کردهاست، البته تردیدی نیست که گسترده شدن میدان این نبرد، فرسایشی شدن جنگ و خیز افکار عمومی جهان در محکومیت دولتهای متجاوز علیه غزه شرایط متفاوتی را برای صهیونیستها و پشتیبان آنها فراهم کرده است تا حدی که واشنگتن به این نتیجه رسیدهاست که تداوم تنشها تبعات غیرقابل جبرانی را به آمریکا وارد میکند. اختلافات به همین محدود نمیشود و مخالفت بنیامین نتانیاهو برای برقراری آتشبس بهعنوان مظهری از تصمیمات استراتژیک اسرائیل، انتقادات فراوانی را بهدنبال داشته و فشارهای داخلی به کابینه نتانیاهو را با افزایش روبهرو کردهاست. فشار خانواده اسرا به نتانیاهو و اظهارات یائیر لاپید، نخستوزیرسابق ورئیس فعلی جناح اپوزیسیون ازجمله این موارد است. وی اعلام کرده که نتانیاهو دیگر نمیتواند درسمت نخستوزیری باقی بماند و ممکن است انتخابات در همین شرایط برگزار شود.ازهمه اینها گذشته تنش درکابینه جنگ اسرائیل به نقطه اوج خود رسیدهاست و اعضای این کابینه در تناقضی مستمر با بنیامین نتانیاهو هستند. اختلاف یوآف گالانت، وزیر جنگ و بنیگانتس و گادی ایزنکوت دو رئیس ستاد ارتش سابق اسرائیل با نتانیاهو که همواره درتضاد قراردارند، علنی شده است و حکایت از فروپاشی درونی دولت جعلی اسرائیل دارد تا حدی که نتانیاهو بهدلیل آنچه درزکردن بسیاری از جزئیات مذاکرات نام دارد، عنوان کردهاست که ما طاعون افشاگری داریم و من آماده نیستم به این شکل ادامه دهم. به همین دلیل دستور دادهام روی لایحهای کار کنیم که در آن همه اعضای کابینه و کسانی که در بحثهای امنیتی حضور دارند، تحت آزمایشهای دروغسنجی (پلیگراف) قرار گیرند. این اظهارات به تنهایی گویای وضعیت بحرانی صهیونیستها و بیانگر شمای کلی از وضعیت داخلی آنهاست. اما در آن سوی میدان، آمادگی تدارکاتی حماس بسیار قابل ملاحظه و ابتکار عمل در این مدت سه ماهه در اختیار گروههای مقاومت بودهاست. همه این گزارهها نشان میدهد طوفانالاقصی که به نقطه عطفی در تاریخ مقاومت فلسطین تبدیل شدهاست، یک عملیات کاملا برنامهریزی شده بود و استراتژیستها و طراحان آن، با توجه به همه سناریوهای مرتبط با واکنش اسرائیل آماده پاسخگویی به حملات احتمالی درهرحوزه بوده اند. مجموعه این عوامل کمک کردهاست حماس در معادله حمله گسترده ارتش اسرائیل به نوارغزه غافلگیرنشده وبراساس برنامهریزیهای خود عمل وگزینههای راهبردی نیروهای غاصب اسرائیلی را هم پیشبینی و حتی محدود کند.همه این عوامل باعث زمینگیر شدن ارتش اسرائیل شده و آنها همچنان نتوانسته اند به اهداف تعیین شده خود که نابودی حماس، آزادی اسرا وکنترل برخی مناطق در شمال غزه بود، دست پیدا کنند.
گستردگی جنگ، ضامن تجارت آمریکا و بقای اسرائیل
جنایات ۷۵ ساله رژیمصهیونیستی نشان میدهد ذات این رژیم تهدیدآفرین و تهدیدزاست و حمایت آمریکا از این غده سرطانی حکایت از این دارد که این دولت سلطهگر به منظور فروش تسلیحات جنگی و بهرهمندی از امتیازات موجود در غرب آسیا، پشتیبان این دولت جعلی است تا به این ترتیب با گسترده کردن دامنه جنگ بتواند ضامن حضور شخص نتانیاهو باشد؛ چرا که بعد از اتمام جنگ دیر یا زود نوبت خداحافظی نتانیاهو از عرصه قدرت میرسد و نخستوزیر اسرائیل به دلیل فساد مالی و ناکارآمدی که امنیت اسرائیل را به خطر انداخته، راهی دادگاه میشود؛ بنابراین وی میکوشد دامنه جنگ را گسترش دهد و به این ترتیب زمان محاکمه خود را به تعویق بیندازد. جنگ، یک تجارت سودآوراست که منافع کلانی را نصیب آمریکا و برخی دولتهای غربی میکند تا از این طریق به کشورهای وابسته که هیچ اهمیتی برای استقلال سیاسی خود قائل نیستند، احساس ترس داده و در مرحله بعد در ازای برقراری امنیت و بهرهمندی از منابع طبیعی آنها، امنیت فرضی را به کشورهای جنگزده بفروشد و اطمینان دهد میخواهد به این روند پایان دهد و ناجی آن کشورها باشد؛ نقشهای که از سوی محور مقاومت پیشبینی و توطئه آنها در طرح خاورمیانه جدید خنثی شد.
ارتش فرسوده، زمینگیر شدهاست
پیش از این، تحلیلهایی وجود داشت مبنی بر این که طولانی شدن جنگ، به ضرر رژیم صهیونیستی خواهدبود. بنا بر آمار اعلامشده رژیمصهیونیستی روزانه ۲۶۰میلیون دلار برای جنگ هزینه میکند و تاکنون هشت میلیارد دلار برای تداوم جنگ غزه صرف کردهاست؛ بنابراین طولانی شدن جنگ ازاین نظرهزینه هنگفتی را روی دست آمریکا میگذارد، به ویژه که هیچکدام از اهداف تعیین شده ازسوی نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی محقق نشدهاست وتوجیهی برای اختصاص هزینههای بیشتر برای جنگ وجود ندارد. ازطرف دیگر، سرمایهگذاری خارجی در سرزمینهای اشغالی به طور محسوسی کاهش یافته و این یکی دیگر از بزرگترین ضرر صهیونیستها در طول این سه ماه است که مطمئنا همچنان ادامه خواهدیافت. از دیگر موضوعاتی که ارتش جعلی رژیم صهیونیستی به دلیل فرسایشیشدن جنگ غزه درگیر آن شده، افزایش مهاجرتهای معکوس است، که نشان میدهد دولت نتانیاهو بازنده اول این جنگ است و به دلیل این ناکارآمدیها روزهای سختی را پیش رو دارد. اما آنچه که بیش از تبعات اقتصادی و اجتماعی برای صهیونیستها غیرقابلانتظار است و طولانی شدن جنگ را دردناک میکند، تلفات ارتش رژیمصهیونیستی آن هم بیش از پیشبینیهاست. روزنامههای چاپ رژیمصهیونیستی با انتقاد از این رویه و اذعان به شکست صهیونیستها، نوشتهاند: جنبش حماس، ارتش شکستناپذیری بهنظر میرسد و هنوز راه زیادی برای حلوفصل نبرد در نوار غزه باقی مانده است. کشته شدن نیروهای نظامی رژیمصهیونیستی آن هم توسط ارتش پرمدعایی که خود را ارتش برتر میدانست، واقعیتهای میدانی را افشا کرده و نشان از ناتوانی یک ارتش کلاسیک در برابر یک سازمان چریکی در جنگ شهری دارد. ارتش رژیمصهیونیستی که از مقابله با طوفانالاقصی عاجز شده بود برای مقابله با این وضعیت، دست به تحرکاتی زده و نیروهای احتیاط را فراخواند. بنابر گزارش منابع عبری، ۳۰۰هزار نظامی به خدمت احتیاط فراخوانده شدند که بیشترین تعداد فراخوانی نیرو در تاریخ دولت جعلی رژیمصهیونیستی است اما این نیروهای فرخوانده از مهارت قابلملاحظهای برخوردار نبودند وهمین امر برناتوانیها افزود تاحدی که مقامات نظامی رژیمصهیونیستی ابایی از اینکه به خستگی ارتش خود اشاره کنند، ندارند و گفتند: سربازان از خستگی و بارهای روانی جنگ رنج میبرند و برخی از آنها یک ماه و نیم است که در میدان نبرد حضور دارند. انتشار این اخبار و عدم دستیابی به اهداف، تبعات بدی را به سرزمینهای اشغالی مخابره کرد.
آتش علیه خودیها
خستگی ناشی از جنگ، افزایش تلفات ارتش اسرائیل، اعمال خشونت زیاد در قبال زنان و کودکان فلسطینی، نقص قوانین مرسوم جنگی، عدم موفقیت اسرائیل در تفکیک نظامیان از غیرنظامیان و... شرایط را برای صهیونیستها بغرنجتر کرده و باعث شده است که اشغالگران رژیمصهیونیستی دست به نابودی خود بزنند. براساس بیانیه ارتش، ۲۰نظامی این رژیم با آتش خودی درنوارغزه کشته شدهاند و تعداد زیادی از نیروها درمیدان، تداوم جنگ فرسایشی، خستگی، عدم انضباط عملیاتی و کمبود هماهنگی بین نیروها منجر به کثرت خطای صهیونیستها در این نبرد نابرابر شده و اعتراض خانواده اسرا و کشتهشدگان را بهدنبال داشته است زیرا شواهد به این اذعان دارد که ارتش رژیمصهیونیستی در تفکیک اهداف نظامی و مدنی ناتوانتر از قبل ظاهر شده است واین مسأله به اعتبار نظامی وسیاسی رژیم جعلی صهیونیستی آسیب زده واثرات قابلملاحظه آن دامنگیر آینده این کشور غاصب خواهد شد. نباید فراموش کرد که مردم غزه نیز از فشارهای ناشی از این جنگ فرسایشی در امان نیستند و مطمئنا پایان ذخایر غذا، دارو، انرژی و ویرانی بیسابقه مشکلات بسیار زیادی را برای آنها داشته است اما این شرایط بیش از هفت دهه است که به مردم فلسطین تحمیل شده و مقاومت ۱۰۰روزه آنها نشان داد که زنان و کودکان غزه این رنج را در مقابل آزادی قدس و بیرون راندن متجاوزان از سرزمین مادریشان تحمل میکنند. تصاویر مخابره شده از سرزمینهای اشغالی بهروشنی نشان میدهد که مردم تمامقد از نیروهای مقاومت حمایت میکنند و آنها در جنگ فیزیکی و روانی برنده میدان هستند. با همه این موارد نمیتوان کتمان کرد که آمریکا و شخص جو بایدن که حمایت همهجانبهای را از اسرائیل انجام داد دیگر یارای همراهی با ماشین جنگ صهیونیستها را ندارد چرا که تحرکات موجود در افکارعمومی جهان نشان داد که بازی امپراتورهای رسانهای در مظلوم نشان دادن رژیمصهیونیستی با شکست مواجه شده است و همین امر بر اعتبارزدایی از آمریکا بهعنوان پشیبانی از جنگافروزی شدت بخشید وبیتردید درانتخابات پیشروی ریاستجمهوری آمریکا و وجهه جهانی آن اثرگذار است.