دراین خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی ازکنار آنها گذشت:نخست اینکه افکارعمومی دنیا از یکسو روایتگری دشمنان از جنگ غزه را پس زده و از سوی دیگر مجال جدیدی برای شناخت تابآوری مردم مظلوم غزه و آشنایی ذهنی و انسانی عمیقتر آنان با گفتمان مقاومت، یافته است. گفتمان مقاومت هیچگاه مثل امروز در جهان تبلور پیدا نکرده و مورد شناسایی و تحلیل اذهان خودآگاه آحاد مردم قرار نگرفته است. رزمندگان مقاومت و ملت فلسطین، امروز در کنار ایستادگی مظلومانه و تحسینبرانگیز خود در برابر رژیم کودککش و نامشروع صهیونیستی در حال تثبیت گفتمانی هستند که حتی تمرکز اولیه افکارعمومی دنیا روی آن، فرامتن بازی دشمنان را هدف قرار میدهد. نکته دوم مربوط به ماهیت و روند شکلگیری «بیداری انسانی» و خیزش مردمی در دفاع ازملت مظلوم فلسطین و تقبیح اقدامات رژیم اشغالگر قدس است. این خیزش، محصور در کشورهای مسلمان نبوده و در هر پنج قاره دنیا، تبلور و مصداق پیدا کرده است. شکلگیری تقابل بشری با زور، سلطه و اشغالگری در قالب اجتماعات، کمپینها و اعتراضهای مردمی، پیامد بیداری انسانی در جهان معاصر است. قطعا زمانی که انسانها از حصار مفاهیم و مصادیق قراردادی و دستساز تبلیغاتی و رسانهای غرب خارج شوند، ضرورت بازگشت به خویشتن و ارزشهای فطری خود نظیر «حمایت از مظلوم و مقابله با ظلم» را درمییابند. بیداری انسانی که در جریان نبرد غزه شکل گرفته است، نوید رجعت به ارزشهای فطری بشر را داده و حاکی از ظهور و بروز تفکر و گفتمانی جدید در جهان است. اینجاست که بیداری انسانی شکل میگیرد، تکامل مییابد و تثبیت میشود. نکته دیگر مربوط به نسبت بیداری اسلامی و انسانی با یکدیگر است. وقوع انقلاب اسلامی ایران، اعتبار انگارهها و القائات غرب در قبال تحولات جهانی را زیر سؤال برد و در گذر زمان، به نضج و نمو «بیداری اسلامی» منجر شد. این بیداری به نوبه خود به رویش «فرهنگ مقاومت» در منطقه و جهان انجامید و انتظار میرفت که در گام بعدی به مقابله جهانی با هنجارهای حاکم بینجامد و موجب بازیابی ارزشهای فطری انسانی در سراسر جهان شود. خوشبختانه این روزها شاهدیم که پیشفرضهای سلطه ادعایی غرب بر ذهن و ضمیر انسانها، در یک مقیاس جغرافیایی بسیار گسترده متزلزل شده است و «بیداری انسانی» را به ارمغان آورده است. به عبارت دیگر بیداری اسلامی (که نقطه اوج آن را باید شکلگیری جبهه مقاومت در ابعاد گفتمانی و عملیاتی دانست)، زمزمه بازگشت به خویشتن در سراسر جهان را تبدیل به فریاد و خیزشی گسترده کرده و انسانها را فارغ از هر فرهنگ و قومیتی وادار به بازتعریف زندگی فردی و اجتماعی خویش کرده است. پیام خیزش گسترده و رو به رشد بشری در حمایت از فلسطین و نفی موجودیت و ماهیت صهیونیسم، همین تأمل مقدس و بازگشت به خویشتن است. اکنون حاکمان غرب به هر تکنیک و روشی متمسک میشوند تا بر این خیزش انسانی سرپوش بگذارند؛ از نفی بیداری انسانی در جهان تا تقلیل آن به یک خیزش هیجانی و احساسی! اما واقعیت هیچگاه قابل کتمان یا تحریف نیست.