همواره روشهای رسانهای برای این مهم به کار گرفته میشود که امروز حال و هوای دیگری به خود گرفته است. برای مثال تعدادی از این برنامهها مثل مکث، پاورقی، دیبیسی و... مدتی است روی آنتن رفته که هرکدام به شیوهای متفاوت اما با نقطه اشتراک زبان تازه، سعی دارد رسالت تبیین را به مرحله انجام برساند. برای روشنتر شدن شیوههای تازهای که این دست برنامهها به کار گرفته وبرای لزوم تغییر ونوآوری درسبک وسیاق تبیین روی آنتن با دستاندرکاران برخی ازاین برنامهها از جمله محمدامین میمندیان، نویسنده برنامه پاورقی و محسن تقیزاده، کارگردان برنامه دیبیسی گپ زدیم ونگاه دو منتقد تلویزیزیون را هم جویا شدیم که درادامه آمده است. محمدامین میمندیان، نویسنده پاورقی است که پیشتردرهمین زمینه یابه طرق مختلف با برنامههایی همچون حرفشم نزن، سیدخندان و...همکاری داشته است.
این نویسنده در گفتوگو با جامجم درباره شیوههای تازه برنامهسازی در حوزه تبیینگری عنوان میکند: برای بیان مباحث تبیینی در تلویزیون اولین نکتهای که به ذهن بسیاری میرسد، این است که دو تا صندلی بگذارند و با حضور یک کارشناس و مجری گفتوگویی را جلو ببرند. برای مخاطبانی که عادت کردهاند در تلویزیون آیتمهای کوتاه ببینند، اینکه در تلویزیون یکی دو ساعت تحلیل را تماشا کنند، چندان خوشایند نیست. باید سراغ کارهای جدیدتر برویم و با شکل و شمایل تازهتر، حرفمان را به مخاطبان بزنیم. یکی از مسائلی که به آن اشاره کردم، زمانبندی برنامه است. مثلا برخی درباره پاورقی میگویند زمان ۲۰دقیقه برای برنامهای که تبیین میکند، کم است. ما میتوانیم برای هر شب ۴۰دقیقه برنامه آماده کنیم اما آیا همان اثرگذاری را خواهد داشت؟ مدلهای بهاصطلاح ساندویچی و جمع و جور که برای مخاطبان جذاب باشد، باید بیشتر ساخته شود. در این زمینه قدمهای خوبی هم برداشته شده است. برخی باور دارند در شیوههای نو، باید از قضاوت روی آنتن پرهیز کرد یا با روشهای هوشمندانه دیدگاه خود را به مخاطبان نشان داد.
از میمندیان میپرسیم آیا میتوان روایت بیطرفانه داشت یا این صرفا شعار است و آنان که ادعای بیطرفی دارند هم با روش خود، نگاهشان را القا میکنند؟ این نویسنده میگوید: با روش هوشمندانه موافقم، چون نمیتوان ادعا کرد بیطرف هستیم. اساسا نمیشود یکسری اطلاعات خام به مخاطبان داد و بگوییم هر طور که دوست داری برداشت کن و حق و باطل را تشخیص بده. شاید در برخی برنامهها بشود اما در همه موارد امکان ندارد. ذات رسانه این نیست. اتفاقا از وظایف رسانه جمهوری اسلامی این است که قضاوت و نگاه درست را بیان کند. مهم این است که قضاوت خود را چگونه نشان دهد تا به مخاطبان برنخورد. باید به هوش مخاطبان احترام گذاشت. قضاوت هوشمندانه هنری است که برنامهساز باید داشته باشد.
وی ادامه میدهد: البته یکی از ویژگیهای برنامه پاورقی و از علل موفقیتش این است که تکلیفش با خود روشن است. این برنامه مشخصا میگوید طرفدار جمهوری اسلامی هستم. این را خیلی رک بیان میکند. البته زبان طنز را برگزیده است که برای مخاطبان جذاب باشد و زهر برخی حرفها را بگیرد و مدل تحلیلها را عامیانهتر و سادهتر کند.
نگاه تازه در گفتوگو
سازوکارهایی برای تبیین مسائل اساسی مخاطبان و روشنگری فضای سیاست، اقتصاد، فرهنگ، بینالملل و... در رسانهها وجود دارد که از جمله آنها گفتوگو، مستند یا شیوههای دیگری است که از آنها با عنوان سبکهای تازه یاد میکنیم. میمندیان درباره لزوم تغییر در سبک و سیاق اینگونه برنامهها و ادامه دادن راه در این مسیر بیان میکند: برنامههای همیشگی در حوزه تبیین مثل آثار گفتوگومحور لازم است. مخاطبانی داریم که شیفته و پیگیر شنیدن تحلیل و نگرش افراد مختلف هستند اما وقتی حجم آنها زیاد باشد، برای مخاطبان جذابیت ندارد. درواقع باید کنار این برنامهها از شیوههای نو هم بهره برد. حتی میتوان در برنامههای گفتوگومحور هم به شیوههای تازه رسید. مثلا برنامه «بهافق فلسطین» در شبکه افق سیما در این روزها خوب جلو رفته و سروصدا کرده است؛ چون از حضور چهرههای مختلف و با نگاههای متفاوت بهره میبرد.
شناخت ذائقه مخاطبان امروز
بعضی بر این باورند که نباید تلویزیون تحتتاثیر فضای مجازی باشد و شیوههای برنامهسازی برای شبکههای اجتماعی را روی آنتن پیاده کند. میمندیان در این خصوص بیان میکند: برای انجام کار جدیدتر لازم است مخاطب را بهتر بشناسیم. با شناخت مخاطب ۲۰ یا ۱۰ سال پیش نمیتوان پیش رفت. الان مخاطب فضای مجازی را زیاد دیده و خیلی از تغذیه فکریاش را دارد از آنجا میگیرد شاید ایده بدی نباشد که فضای تلویزیون هم به آن نزدیکتر شود.
حمله رسانهای را جایگزین دفاع کنیم
محسن تقیزاده، کارگردان برنامه دیبیسی است که در گفتوگو با جامجم درباره تحول در سبک و سیاق برنامهسازی در جهت تبیین و زبانی تازه به برخی برنامهها در این راستا بیان میکند: وقتی رسانههای دنیا دارند در ادبیات و فرم برنامههایشان -برای انتقال هر نوع محتوایی- به سوی گفتوگوهای روزمره میروند و قالبهای متنوع به خود میگیرند، رسانه ما هم باید برای مقابله با چنین فضایی خود را به روز کند و مبدع فرمهای جدید باشد. البته دیبیسی فرم نویی در دنیا نیست اما فرم جدیدی در فضای رسانهای ما به حساب میآید.
وی ادامه میدهد: نقطه مزیت دیبیسی و چنین برنامههایی در فرم نیست بلکه رویکرد تهاجمی آنهاست. پیش از این عادت داشتیم دفاع کنیم. برداشتمان از تبیین دفاع کردن بود. یعنی میگفتیم فلان رسانه شبهاتی را مطرح کرده و ما لازم است به اینها پاسخ دهیم. فضای رسانهای ما به گونهای بود که فقط میخواستیم پاسخ دهیم و به قول معروف دستهای برتر خود را فراموش کرده بودیم. این در حالی است که ما در بسیاری از حوزهها حرفی برای گفتن داریم. یادمان رفته بود گاهی ما هم باید در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... حمله کنیم. به لحاظ غنی بودن فرهنگ و مبانی اخلاقی و اعتقادی که داریم و ساختارهای دینی و اجتماعی کهنمان در خیلی جاها حرفی برای گفتن داریم. اتفاقا به لحاظ اختلالات فکری به معنی تعدد افکار بیپایه که در جامعه غرب وجود دارد و سرمایهمحوریشان و حتی اینکه اخلاق را حول محور سرمایه تعریف میکنند در فضاهای سیاسی، اجتماعی و... خیلی ضعفها و اشتباهات بزرگتری نسبت به ساختار اجتماعی ما دارند.
تقیزاده ادامه میدهد: دست برتر «دیبیسی» و «پاورقی» این است که به جای دفاع، حمله رسانهای میکند. میبینیم که برخی غربزدهها و شبه روشنفکرها برداشتشان از فیلمی که نشان میدهد آسفالت زمینهای کشور مشکل دارد این است که ما بدبخت هستیم! این یک گزاره خود تحقیری است. مخاطبان را در چنینی فضایی نگه میدارند و مقابله رسانههای جبهه فرهنگی انقلاب به این صورت بود که دفاع کند و بگوید مفروضتان از ابتدا اشتباه است. نتیجهگیریتان از خراب بودن آسفالت غلط است؛ دیگر کشورها هم چنین مشکلاتی دارند و... رویکرد عمده دیبیسی و پاورقی نقد فضای شبهروشنفکری و غربزده است. محتوای برنامه پاورقی در فضاهای اجتماعی، فرهنی و رسانهای است ولی در برنامه دیبیسی تهاجم به خودتحقیری را در فضای خبری و آدمهای رسانهای وارد میکند.
از آنچه کارگردان برنامه دیبیسی درباره حمله رسانهای مطرح میکند میتوان برداشت کرد که باید در رسانههای داخلی روایت اول را در دست بگیریم و صرفا واکنشدهنده نباشیم. تقیزاده در اینباره میگوید: این تعریف رسانهای از موضوعی است که درباره آن صحبت کردیم. صاحب روایت اول بودن به یکی از ارزشهای خبری که همان تازگی است اشاره دارد. تاثیرگذاری خبر با تازگی آن پیوند دارد. این یکی از مسائل ماست اما مسأله اصلی نیست. آنچه مهم است این است که به لحاظ مبنایی و نگرشی ظرفیتهای خود را بشناسی.
نقیضه حرفهای مسخره به زبان جدی
برنامههایی در رادیو و تلویزیون سراغ داریم که همین رسالت را بر عهده دارند اما با زبانی به جز طنز، هوایی تازه در فضای روشنگری دمیدهاند. از تقیزاده درباره الزامات یافتن زبان تازه رسانهای و استمرار در آن میپرسیم و بیان میکنیم چگونه میتوان از زبان، محتوا و ساختار کلیشهای در امر تبیین فاصله گرفت و تنوع ایجاد کرد؟ وی با محور قرار دادن برنامه خود پاسخ میدهد: قالبی که ما انتخاب کردیم طنز است. طنز را میتوان قالبی دانست که عامه مردم راحتتر میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. نکته اینجاست نوع طنزی که ما انتخاب کردیم خاصتر و متمایزتر است. یعنی طنز عامه نیست؛ نقیضه است. کاراکترهای برنامه دیبیسی مسخره نیستند؛ اگر نگاه کنید رسانههایی مثل بیبیسی و ایران اینترنشنال هم حرفهای مسخره و گاهی دروغ را در جدیترین حالت ممکن و با اعتمادبنفس بیان میکنند. نوع طنز ما هم همین است. حرفهای مسخره آنان را به رسم طنز اگزجره و اغراقشدهتر کردیم و به صورت جدی مطرح میکنیم. ما به این نوع طنز -که نقیضه است- رسیدیم و تصورمان این است که تاثیرگذاری بیشتری دارد.
تبیین به زبان نو و ساده
وقتی صحبت از تبیین میشود، اهمیت یک زبان ساده برای بیان آن اهمیت بسیاری پیدا میکند. آنطور که نگاهی ساده به برنامههای تبیینی تلویزیون نشان میدهد، این زبان ساده توانسته جای خود را در میان برنامههای تلویزیونی باز کند. یعنی حتی در برنامههایی مثل جامجم که حال و هوای آن بر پایه گفتوگوست، میتوان رگ و ریشههای این زبان ساده و قابل درک برای مخاطب را مشاهده کرد. این کار با استفاده از مهمانان و چهرههای تازه در کنار زبان ساده و صریح، اتفاق افتاده است. تلویزیون تلاش کرده حتی بعد از جریان ماجرای طوفان الاقصی وشدت گرفتن ظلمی که به مردم غزه میشود، مرجعیت رسانهای خود را حفظ کند و به سمت بیان درست، اطلاعات تازه و بدیع و مصاحبههای تازه برود. این طیف متنوعی که در برنامههای تبیینی دیده میشود در تولیدات اخیر تلویزیون ازپاورقی و دیبیسی تا جامجم بهخوبی مشهود است. نباید فراموش کرد که بیان شفاف آن هم در دورهای که رسانهها با کوران حوادث و اطلاعات مواجه هستند، اهمیتبسیاری دارد. کمااینکه پیشازاین هم رهبری دربیان ۵نقش محوری صداوسیما در جهادتبیین، به مساله قرارگاه رسانهای تولید وانتشارمبانی، مفاهیم ومصادیق جهادتبیین درتلویزیون اشاره کرده بودند.
پیامهای مردمی
گزیده نظرات مردمی درباره برخی برنامههای متفاوت حوزه تبیینگری
۱- مریم ریاحی از تهران
از پخش برنامههایی که با خبرهای دروغ شبکههای خارجی مبارزه میکنند متشکرم
۲- خلیل سخاوت از قزوین
پاورقی را با بچههایم میبینم و برایمان جذابیت دارد
۳- شهربانو آذری از اصفهان
واقعا دیبیسی و مدل بهطنزکشیدن اخبار آنطرفی جالب است
۴- مهلا عمرانی از مشهد
برنامه مکث را هر شب نشان دهید زمانش کم است
۵- زهرا حسینزاده از اردبیل
شاگردانم پاورقی را میبینند و نسبت به خیلی مسائل آگاه شدهاند
۶- هدی بیگدلی از فارس
دبیر بازنشسته هستم از برنامه پاورقی تشکر میکنم
۷- بنیامین الیاسی از اصفهان
لطفا دیبیسی را بیشتر نشان دهید فقط لطفا بخشهایش را متنوعتر کنید
۸- حانیه کریمی از کرمان
زمان برنامه پاورقی را بیشتر کنید. کلیپهای پخش شده خیلی جالب است
۹- محمدحسین اسدالهی از تهران
از پخش برنامههایی مثل مکث تشکر میکنم جایش خالی بود
۱۰- هاشم گیلزاری از تهران
برنامه دیبیسی و زیرنویسهای طنزش عالی است کاش کمدی دیگر شبکهها را هم بسازید