۶۵سال است یک کتاب روانشناسی به نام DSM وجود دارد که مشخص میکند آسیبهای روانشناسی چه هستند. این کتاب نزد دستیاران روانشناسی و دانشجویان است و تدریس میشود و عملا هم آن را بهعنوان کتاب دعای روانشناسی استفاده میکنند. خود این کتاب بنا به تغییرات فرهنگی در غرب گاهی تغییر میکند و ما هم متناسب با تغییراتی که غربیها به تناسب جامعه خودشان در آن ایجاد میکنند، همان را ترجمه و تدریس میکنیم. من تعجب میکنم در چهار دهه گذشته، نظام سیاسی ما روی اینترنت و ماهواره و اینها نظارت داشته و تلاش کرده تا جلوی نفوذ فرهنگ غرب را بگیرد اما از کتابها و نظریههای روانشناسی در غرب غافل بوده است. در حالی که این کتابها در دست هزاران مشاور، روانشناس و روانپزشک مثل سرنگهایی است که روانشناسی غربی را به جان و روان ایرانیها تزریق میکند و کسی به این فکر نیست که برای این موضوع کاری بکنیم. همچنانکه کسی به این فکر نیست که روانشناسی سنتی ایرانی را تعریف و استخراج کند. در صورتی که معاونان وزیر، افرادی در دولت، استادان دانشگاه، اعضای نظام روانشناسی همه استقبال کردهاند ولی کوچکترین قدمی برداشته نشده و امیدی هم به اصلاح اوضاع نیست، چراکه به وخیم بودن اوضاع پی نبردهاند و کار ی هم در این خصوص انجام نشده است. البته شاید هم خیلی دیر باشد. حداقل کاری که میتوانند بکنند، این است جایگزینی از مقوله یا عناصری از روانشناسی اسلامی وایرانی را در مقابل عناصر روانشناسی غربی قرار دهند وگرنه ما شاهدیم که با استفاده از وسایل ارتباط جمعی و اینترنت همه این عناصر روانشناسی وارد جامعه ما میشود.