انس و همدمایی با تجربیات زیسته شهدا
محمد قاسمیپور (منتقد ادبی و پژوهشگر)
اوایل دهه ۹۰ شرایط و بستر برای فعالیتهای مربوط به تحقیق و جستوجو در احوال و زندگی شهدا مانند امروز نبود. محققان و نویسندگان علاقهمند به تحقیق در زندگی شهدا، بسیار بیشتر از امروز با مشکلات اعلامشدهونشدهای مواجه میشدند که واقعا انگیزه برای پایمردی و مداومت در این مسیر را از آنها میگرفت و خیلیها عطای نوشتن برای شهدا را به لقایش میبخشیدند.نویسنده جوانی که در سالهای آغازین دهه پیش برای نگارش «روایتی از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید حسن طهرانیمقدم» معرفی و انتخاب شده بود، در پیشینه کاریاش فقط یکی دو کار کوتاه و محدود در حوزه ادبیات پایداری و زندگی شهدا را تجربه کرده و انجام کاری بزرگ با بستر پژوهشی فراگیر و دشوار را در کارنامه نداشت. امروز بزرگترین دستاورد ماندگار اجرای پروژهای که بعدها به وقت انتشار، «خطمقدم» نامگرفت را شکلگیری روح مقاومت و ایستادگی برای پژوهش عمیق و همهجانبه در مورد سیره و زندگی شهدا نزد خانم فائضه غفارحدادی میدانم. به گمانم این مهم که از چند سال قبل در شاکله شخصیتی و رفتاری نویسنده آغاز و مجدانه در تکاپوی یافتن راهکارهای اصیل برای نزدیکی و انس با زندگی و شخصیت شهدا برآمده بود، طی درک و لمس واقعیتهای زندگی سردار بیادعا و خوشقدوبالای هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قوام یافته و سرعت گرفت. شخصیت مثالزدنی شهید حسن طهرانیمقدم چراغ راهنمایی شد که متد و مقدمات لازم برای نزدیکی و تقرب به ساحات و ابعاد وجودی شهدا را به نویسنده بیاموزاند. نویسنده مومن و معتقد به آرمانها و اعتقادات شهدا، هوشمندانه دریافت که نه با کارفرما و سفارشدهنده قوی و نه با قرارداد بالا که تنها از طریق انس و همدمایی با تجربیات زیسته شهدا و کندوکاو محققانه در بزنگاههای رشد، تحول و تکوین شخصیت شهدا میتوان آنان را بهدرستی شناخت و این کار مستلزم جهد و تلاشی باورمندانه و بیادعا همراه با صبوری و مقاومت است. خانم غفارحدادی این یافتهها و آموختهها را به نیکویی در مسیر نگارش کتاب خطمقدم به کار بست و سرمایهای گرانسنگ و کاربردی برای تحقیق و تفحص در زندگی و شخصیت دیگر شهدا را بهدستآورد. من بهعنوان معلم و مشاوری که آن سالها سعی در انتقال تجربهها و یافتههای نگارشی در حوزه سیرهپژوهی شهدا به نویسنده را داشتم، شهادت میدهم که تأسی و الگوپذیری از شخصیت شهید طهرانیمقدم توسط بانوی نویسنده؛ ضمن اینکه مقدمات و زیربنای شکلگیری و تألیف کتابی خوشخوان و ماندگار در حوزه ادبیات دفاعمقدس را رقم زد؛ بلکه نویسنده را بینیاز از حرفها و مشاورههای تئوریک و نگارشی یکی چون من ساخت. همدمی و حسنمجاورت نویسنده با خانواده و یادگاران و میراث علمی و معنوی سردار محبوب و مجاهد خستگیناپذیر چنان راه تحقیق را روشن و هموار ساخته بود که علیرغم سختیها و سختگیریها و محدودیتهای شدید، شرایط برای تألیف اثری ماندگار فراهم و عنایت و توجه مرد پاکباز و مؤسس یگان موشکی ایران موجب برکت و ارتقای سطح کیفی و محتوایی کتاب خطمقدم شد.
تولد موشکی با چاشنی داستان
علیا... سلیمی (نویسنده و منتقد ادبی)
نوشتن از فرمانده خلاق و بانبوغی که در زمان حیاتش لحظهای از تلاش و کوشش برای دستیابی کشورمان به آخرین تکنولوژیها و دستاوردهای علوم نظامی درساخت انواع موشکهای دوربرد دست برنداشت، کاردشواری است. آنهم از شهیدحسن طهرانیمقدم که میراثی از خود به یادگار گذاشت که اکنون کشورمان را دربرابر انواع تهدیدهای نظامی از سوی قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای مصون و حتی ایران اسلامی را بهعنوان یک قدرت نظامی برتر در زمینه موشکی در منطقه و جهان معرفی کرده است. بااینحال، فائضه غفارحدادی وارد این عرصه خطیر فرهنگی شده و کتاب خطمقدم؛ روایتی داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران، با محوریت زندگی شهید حسن طهرانیمقدم را براساس پژوهش محمدحسین پیکانی و همچنین مجموعه مصاحبههایی که خود نویسنده با خانواده شهید طهرانیمقدم انجام داده، نوشته است. حاصل کار، از جهات مختلف رضایتبخش است؛ چنانچه محتوا و کیفیت آن از چشم داوران هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاعمقدس دور نمانده و از این اثر تقدیر شده و مخاطبان در بازار کتاب هم از آن استقبال خوبی کرده و بیش از ۱۰بار تجدیدچاپ شده است. کتاب خطمقدم با مقدمهای از نویسنده و متنی با عنوان «پیشخط» به قلم پژوهشگر اثر شروع میشود و در ادامه، نویسنده محتوای کتاب را در ۱۳خط (فصل) تألیف و به همراه آلبوم تصاویر مرتبط با موضوع کتاب ارائه کرده است. کتاب حاضر، فقط به حدود دو سال از زندگی شهید طهرانیمقدم میپردازد به همراه روایت داستانی و مستند از تلاش دستهجمعی و جهادی مسئولان و فرماندهان نظامی کشور برای دستیابی به توان موشکی در روزهای سخت جنگ و آن هنگام که ناامیدی و بحران عرصه را بر ملت و مسئولان کشور تنگ کرده بود. از یکسو، رژیم بعثی عراق، شهرهای مختلف کشورمان را با موشکهای اهدایی دشمنان انقلاب اسلامی موشکباران میکرد و از سوی دیگر، کشورمان در تحریم کامل تسلیحاتی بود و برای غلبه بر این بحران، عزم و تلاش جدی لازم بود که کتاب حاضر روایت این تلاشهای بیوقفه است؛ از اعزام شهید طهرانیمقدم به همراه گروهی از فرماندهان سپاه برای آموزش علوموفنون موشکی در سوریه تا دریافت موشک از لیبی و استفاده از آن و در نهایت، بدعهدی لیبیاییها و آستین بالازدن شهید طهرانیمقدم و گروه همراهش برای ورود به عرصه ساخت موشک که نتایج غرورآمیز آن را امروز همگان شاهدیم و به آن افتخار میکنیم. در این کتاب، نویسنده کوشیده شروع اثر با رویکرد داستانی باشد اما به مرور در بخشهایی از کتاب، مطالب به شکل گزارش روزانه و حتی بازخوانی رویدادهای دوران دفاعمقدس ادامه مییابد. به بیان دیگر، در بخشهای میانی و پایانی کتاب، رویکرد داستانی تقریبا به حاشیه میرود و مستندنگاری بر کلیت کار غلبه میکند. همچنین نامههایی از شهید طهرانیمقدم به همسرش در بین مطالب کتاب ضمیمه شده تا مخاطب با احساسات و روحیات آن شهید بیشتر آشنا شود. درمجموع، کتاب خطمقدم، اطلاعات زیادی به مخاطب میدهد، اما شکل روایی آن یکدست نیست؛ ترکیبی از انواع قالبهای نوشتاری است که هدف اصلی، همان انتقال پیام و محتوای اثر به مخاطب است.
مثال عملی برای «خواستن، توانستن است!»
طاهره مشایخ (نویسنده)
چند سالی است در کنار قالبهای داستانی و رمان، ژانری به نام روایت پیشرفت وارد حوزه ادبی ایران شده که در این نوع روایت، نویسنده صرفا به کشف فناوری و علم موجود در آن پدیدهای که معیار پیشرفت را گرفته نمیپردازد، بلکه از روحیه تلاش و صبر و نگاه رو به جلوی عاملان هم مایه میگیرد. درواقع روایتی روایت پیشرفت محسوب میشود که به خواننده روحیه جهادی و بسیجی القا کند و با معیارهای انقلاب اسلامی همخوانی داشته باشد. برای همین ممکن است برخی از روایتهای پیشرفت ایرانی با توسعه جهانی فاصله معنایی و کمی داشته باشد.این روایتها باید در دلشان امید و توکل به خدا داشته باشند و فرد یا افرادی که پیشرفت را دامن زدهاند ارائهکننده الگوی موفقی برای دیگران در آن زمینه باشند و بتوانند در نوع خود راهی رو به جلو برای دیگران هم باز کنند. خطمقدم روایت پیشرفت در حوزه موشکی است که در نوع خود از پیشقراولان روایت پیشرفت است. فائضه غفارحدادی زمانی به نوشتن این اثر پرداخت که هنوز تنور روایت پیشرفت داغ نشده بود و توانست عنوان اولین جایزه کتاب روایت پیشرفت در حوزه دفاعی را از آن خود کند. در روایت پیشرفت، بحث فضا و اینکه در چه مکان و زمانی این پیشرفت صورت گرفته بسیار مهم است. فائضه غفارحدادی در زمان خودش سخن رهبر معظم انقلاب در مورد روایتکردن رویدادهای دفاعمقدس را شنید و کفش آهنین بهپا کرد تا چگونگی رسیدن به دانش موشکی را با تمام شکستها و پیروزیهایش روایت کند. نویسنده خطمقدم، درواقع برای ثبت این موفقیت قدم به راهی مردانه گذاشت و با همکاری یک پژوهشگر توانست اثری درخور و بهیادماندنی برای نسل امروز و آیندگان بیافریند و نشان دهد شهید حسن طهرانیمقدم، چگونه توانست در زمان جنگ با دشمنی تا بن دندان مسلح، به تجهیز یگان موشکی ایران دستیابد. تنها یک نویسنده زن با ظرافت زنانه و هنرمندیهایش میتواند از موضوع چغر و سخت موشک که اساسا حوزهای مردانه است، یک اثر خواندنی خلق کند که علاوه بر شرح زندگی خانوادگی شهید به رشادتها و جسارتهای رزمی و مدیریتی او هم بپردازد. گرههای عاطفی زندگی شهید را به مذاکرات دیپلماتیک نظامی ربط دهد و از فضای پایتخت به مناطق جنگی گریز بزند. مطالعه خطمقدم با عنوان چندمعنایش برای جوانان و نوجوانانی که در معرض بمباران رسانهای هستند بسیار موثر است تا علیرغم مشکلات موجود در کشور، نیمه پر لیوان را هم ببینند. درواقع این اثر شاهدی است بر این ضربالمثل قدیمی که خواستن، توانستن است و با تلاش و کوشش و به آبوآتشزدن میتوان از دل بسیاری از مشکلات و محدودیتها به قابلیتها و امکاناتی رسید که تنها از همین طریق بهدستمیآید و در فضای گلوبلبل و مملو از آرامش کمتر دستیافتنی است.