آخر کدام سوپراستار دنیای والیبال است که با صفر روز حضور در کلاسهای مربیگری و صفر عدد سابقه نشستن روی یک تیم، ولو ملی و باشگاهی، گزینه سرمربیگری تیمملی کشورش میشود؟ آن هم در شرایطی که همه از تیم ملی قطع امید کردهاند و سلسله معجزات و اتفاقات شگفتآوری باید رخ بدهد تا بلکه این تیم برای سومین بار پیاپی به المپیک برسد. شاید اصلا هرچند روز یک بار یک نکته اساسی یادمان میرود. باید یادمان بیاید و یادمان بماند که انتخابات فدراسیون والیبال درراه است. همه اینها به هم ربط دارد. بالاخره جو باید قبل از انتخابات یک جوری سبک شود. چه کسی بهتر ازسعید معروف و چه چیزی بهتر از بازی با نام بزرگترین مربیان دنیای والیبال؟
همه گزینههای درخشان
لوران تیلی، جانلورنزو بلنجینی، استفان آنتیگا، مارسلو مندز، آندرهآ آناستازی، ویتال هاینن، رنان دالزاتو، فیلیپ بلین، ولادیمیر آلکنو، خاویر وبر، رادوستین استویچف، آنجلو لورنزتی و روبرتو پیاتزا. دیگر حتی نمیشود اسمش را بازی اسم و فامیل گذاشت چون آنچه که اکنون رخ میدهد خیلی فراتر و وسیعتر از بازیهای مرسوم اسم و فامیل در ورزش ایران است. اینهایی که نوشتیم همگی میتوانند گزینههای بالقوه سرمربیگری تیم ملی والیبال ایران باشند. بعد از همه این اسامی باید چند نقطه هم بگذاریم چرا که داورزنی (رئیس فدراسیون والیبال) و دیگر فدراسیونیها هر مربی مطرحی سراغ دارند نامش را میگذارند در فهرست گزینهها و کاندیداهای سرمربیگری تیم ملی والیبال ایران. به غیر از همه اینها سعید معروف هم هست. فدراسیون خوب بلد است با نام او بازی کند. تا همین یک ماه پیش سعید معروف قرار بود به تیم ملی والیبال ایران برگردد و ناجی این روزهای تیره و تاریک والیبال ایران باشد. اما فدراسیون حالا هدفمند و غیرهدفمند پروژه مربوط به سعید معروف را تغییر فاز داد. معروف از نظر داورزنی بهترین مرهم برای تیمی بود که هم در لیگ ملتهای ۲۰۲۳ جهان زخم خورد و هم در انتخابی المپیک. دلایل زیادی برای عَلَم کردن هر چندوقت یکبار نام سعید معروف وجود دارد. نگاه بدبینانه و شاید مبتنی بر واقعیت این باشد که بهترین راه حل در موقعیت کنونی پنهان شدن پشت نام اوست. نگاه دیگر میتواند این باشد که داورزنی واقعا دنبال راه حل برای از بین بردن بحران والیبال ایران میگردد. اما این را هم نمیتوانیم فراموش کنیم که انتخابات فدراسیون والیبال در راه است و داورزنی باید خرابیهای چند مدت اخیر را جمع و جور کند و شاید نام سعید معروف به تنهایی برای کنترل خیلی از فشارها کافی باشد.
پرونده ایرانی را نبندید
روند مذاکرات با ۱۴ مربی ادامه دارد. این مربیان یکی از یکی مشهورتر و موفق تر هستند و کارنامه آنها به شدت درخشان و بینظیر است. کلاس جهانی این مربیان برای هر تیمی در سطح جهان میتواند امیدوارکننده و روحیهبخش باشد و همه چیز را زیر و رو کند. در جلسهای که کمیته فنی برای بررسی گزینهها گذاشته است اعضا همگی اعتقاد دارند پرونده مربی ایرانی هم کماکان باز است. اما این پرونده باز بماند که چه شود؟ سعید معروف را بیاورند که هیچ سابقه مربیگری در رده ملی و غیرملی ندارد یا اینکه به گزینههای قدیمی و امتحان پس داده مثل مصطفی کارخانه، پیمان اکبری، فرهادنفرزاده و چندین و چند گزینه دیگر میدان بدهند. به هرحال فدراسیون والیبال در رابطه با سعید معروف تغییر فاز داده است. ابتدا بحث بر سر بازگرداندن او به عنوان بازیکن بود اما حالا نامش به عنوان مربی مطرح شده است. شاید هم مربی و دستیار سرمربی جدید و خارجی تیم ملی والیبال ایران باشد.
زنگ تفریح شدیم
دیگر حساب و کتاب اینکه تیم ملی والیبال ایران چگونه باید به المپیک برسد و چقدر شانس کمی دارد و چقدر آمار و رنکینگ تیم ملی ناامیدکننده است فایدهای ندارد. حتی بزرگترین مربی تاریخ والیبال دنیا هم به ایران بیاید نمیتواند تیم ملی ایران را آنچنان با مهارت بلند کند که به المپیک برسد مگر اینکه اتفاقات دیگری در دنیای والیبال رخ بدهد و هم چیز به سود ما پیش برود. اما هر مربی مشهور و غیرمشهوری که به ایران بیاید تنها کاری که میتواند انجام بدهد این است که تغییر نسل ناقص تیم ملی والیبال ایران را سر و سامان بدهد و تیم ملی را از سطح «زنگ تفریح» بودن در سطح دنیای والیبال بیرون بکشد. این یک واقعیت تلخ است که مدل والیبال ایران در سال ۲۰۲۳ یک مدال بسیار ناامید کننده و غمانگیز به نام «زنگ تفریح» در بالاترین سطح ممکن دنیای والیبال بود. ایران در لیگ ملتها و انتخابی المپیک به هیچ تیمی نه نگفت. الان هم فدراسیون والیبال قرار است به مربیان بزرگ نه نگوید. همه را میخواهد، از بلجینی و آناستازی گرفته تا آنتیگا و هاینن. حتی مربیان سطح پایینتر را هم میخواهد. از کوچک تا بزرگ. این را هم میدانیم که این نامهای بزرگ و سنگین بار بزرگ بر سر فدراسیون والیبال را کوچک و سبک میکنند.